1390/03/21
گفتوگو با دبیر همایش
چرا همایش اجتهاد و نوآوری در لبنان برگزار شد؟
همایش «نوآوری و احتهاد از دیدگاه آیتالله خامنهای» در بیروت به پایان رسید. در همین رابطه با حجتالاسلام شیخ شفیق جرادی، مدیر پژوهشکده مطالعات دینی و فلسفی «المعارف الحکمیه» و دبیر این همایش به گفتوگو نشستیم:
علت اصلی برگزاری این همایش در لبنان چه بود؟
از آنجایی که ما به ایشان به عنوان ولیفقیه ایمان داریم، حق ایشان بر گردن ما است که درسها، طرحها و پیشنهادات ایشان را پیگیری، تبیین و معرفی کنیم. این چیزی بود که در ما انگیزه ایجاد کرد تا آثار امام خامنهای را تا آنجایی که به زبان عربی در دسترس ماست مورد مطالعه قرار دهیم و مدتی را به بررسی روشمند در ادبیات مخصوص به ایشان تخصیص دهیم. من در خلال مطالعات و بررسی آثار ایشان متوجه نکتهای شدم که مرا شگفتزده کرد و مرا از حالت احساس وظیفه نسبت به انجام این کار خارج کرده و فراتر برد؛ یعنی شما یک وقتی وارد کاری برای فردی میشوی که ایمان به ولایت او داری و براساس تکلیف آن کار را انجام میدهی. ولی گاهی در حوزه فکری ایشان وارد میشوی و درک و فهم و دید ایشان نسبت به مسائل و چشماندازی که ترسیم میکند را مورد مطالعه قرار میدهی و این موضوع، شما را به مرحلهای اخلاقی میبَرد، بهطوری که آن کار را با عشق و محبت و شگفتی انجام میدهی.
این اثرگذاری در کدام بخش از اندیشههای آیتالله خامنهای بود؟
بنده در همان ابتدا متوجه شدم که در برابر متفکری متفاوت قرار دارم. وقتی که ما بسیاری از متفکران بزرگ اسلامی را در نظر میگیریم، میبینیم که آنها نظریهپرداز و صاحباندیشه بودند و از طریق مطالعه و بررسی آرای فکری صاحبنظر شدند. آنها آرای موجود را با وضعیت موجود در جامعه اسلامی تطبیق دادند و فکر و ایده خود را با وضعیت جامعه توأم کردند و مشکلات جامعه را از نزدیک لمس کردند و رسالت شرعی و دینی خود را نیز ادا نمودند. اما در مورد امام خامنهای ما در مقابل شخصیتی قرار داریم که در شرایط مختلف رشد کرده و رأی و نظر ایشان برخاسته از برداشت ایشان از واقعیتها و رهبری عملی واقعیتها است. ایشان در کیفیت ایجاد حکومت و ایجاد انقلاب، چگونگی ایجاد جامعه و مباحث اقتصادی، رشد اخلاقی جامعه و به همه جوانب نظر دارد و به ریز مسائل آگاهی دارد.
علاوهبر این ایشان به عنوان یک فرهیخته بزرگ فرهنگی مطرح است. ایشان به دگرگونیها و رخدادهای گذشته شرق و غرب تسلط کافی دارد و دارای حس نقد و بررسی ادبی واقعیتهای اطرافمان میباشد و از قدرت نظریهپردازی بالایی برخوردار است. مجموعه این مسائل از ایشان شخصیتی درست کرده که ایشان در مسائلی که دیگران جرأت ورود به آن را ندارند، وارد شده و به صورت عملی مشکلات را در موقعیتهای مختلف حل کرده است، اما نه به صورت نظریهپردازی و کلیگویی. از همین رو در بررسی احوال و آرای امام خامنهای دیدم که ما در برابر نقطه عطف جدیدی هستیم. ایشان الگوی متفکرین اسلامی هستند که میتوانند امت و جامعه اسلامی ایجاد کنند.
طرح همایش را با چه کسانی مطرح کردید؟
من خدمت حجتالاسلام و المسلمین سیدحسن نصرالله رسیدم و در این فکر بودم که چگونه سیدحسن نصرالله را به ضرورت برگزاری همایشی در این زمینه قانع کنم. ولی از استقبال سریع ایشان از این موضوع جا خوردم. ایشان به محض شنیدن این موضوع یعنی بررسی آرای امام خامنهای در همایش، نه تنها قبول کردند بلکه بعضی از پیشنهادات را در این رابطه مطرح نمودند که خیلی مفید بود و ما از جهت معنوی هم در این کار از ایشان بهره فراوان بردیم. ما این طرح را نزد برادران ایرانی که میتوانستند در این زمینه ما را یاری کنند بردیم. به آنها گفتم درست است که شما ایرانیها به ایشان از ما نزدیکتر هستید ولی ولایت ایشان بر ما و شما قبل از اینکه مسئلهای ملی باشد، مسئلهای الهی است و همه ما در قبال ایشان وظیفه یکسان داریم. ما بعد از بحثها و بررسیها به دو نکته رسیدیم؛ نکته اول برگزاری موفقیتآمیز کنفرانس و نکته دیگر بالا بردن کیفیت مسائل جانبی همایش بود بهطوری که بتوانیم بعضی از طرحهای مرتبط با کنفرانس را برپا کنیم.
چقدر برای این همایش وقت گذاشتید؟
حدود یک سال و نیم. در ابتدا برخی مخالفت کردند به لطف الهی و با کمک امام زمان(عج) کار آغاز شد. در این کارها اولین مشوق من بعد از خدا، جوانان بودند. جوانان بیشترین کمک و حمایت را کردند و در همهجا و مخصوصاً در طرح تألیف کتابی تحت عنوان «روش اقتدار در نزد امام خامنهای» کمک کردند. من معتقدم بهترین روش در مقابله با فرهنگ زور و قدرت غرب، فرهنگ اقتدار است که روش امام خامنهای است.
درباره نشستهای تخصصی این همایش توضیح دهید.
نشستی با محققین ایرانی، مصری، مغربی، تونسی، لبنانی و عراقی ترتیب دادیم که گفتوگویی بسیار جدی بود و حاضران، دیدگاههای خود را در مورد انقلابها و بیداریهای صورت گرفته در کشورهای عربی ابراز داشتند و من در پایان سعی کردم آنها را به بررسی تجربه عملی امام خامنهای و شایستگی ایشان به عنوان الگویی برای احیای منطقه توجه دهم و اینکه ایشان میتواند انگیزهای برای پیشرفت انقلابها و نزدیک شدن به هدف اصلی باشد. زیرا طبعاً انقلاب پیشروی میکند اما مهمترین هدفی که امام خامنهای ترسیم میکند ایجاد تمدن اسلامی در منطقه است و فرزندان منطقه برای این هدف دعوت شدند و این نوع تفکر غیر از فکر حکومت به سبک سلفیها و حزب تحریر و غیر از دعوت به بعضی از روشهای جدید حکومتی است که عدهای آن را تبلیغ میکنند. همچنین نشستهای تخصصی بعدی نیز برگزار شد که شخصیتهای جهان اسلام در آن مشارکت کردند و محتوای این مقالات و سخنرانیها چاپ و منتشر خواهد شد.
به نظر شما اهداف همایش محقق شده است؟
خیلی از اهداف این همایش محقق شده است؛ زیرا اولاً خیلی از مردم میدانند که امام خامنهای امروز مردم را به سوی یک هویت حقیقی و فکری و وجدانی که بر پایه معنویت است، دعوت میکند و مردم و خیلی از اساتید معاصر ما و حتی خیلی از دانشمندان دینی به این قضیه اهتمام دارند. حتی دانشمندان مسیحی و سنی و دروزی هم امروزه سعی در شناخت شخصیت ایشان دارند.
ما کارهایی را به عنوان مقدمات برگزاری این همایش ترتیب دادیم از جمله آنکه نشست رسانهای ایرانی- عربی و همچنین نشست زن معاصر از دیدگاه امام خامنهای را برگزار کردیم که در پیشبرد اهداف این همایش بیتأثیر نبود. داستان جالبی که در نشست «زن معاصر از دیدگاه امام خامنهای» پیش آمد، این بود که یکی از بانوان محقق که دکترا داشت و شخصیت امام خامنهای و سخنان ایشان را در نشست مزبور بررسی میکرد، در ابتدا رغبت زیادی به این کار نداشت ولی بعد از نشست، عدهای از خانمها پیش من آمدند و از قول همان خانم دکتر گفتند: «سخنان امام خامنهای و فکر باز ایشان در مورد زنها مرا مسحور خود کرده است و تصور نمیکردم که فقیهی مسلمان به این اندازه در مورد زنان اندیشه روشنی داشته باشد.»
به نظرم این همایش آثار زیادی داشت؛ از آثار آن این بود که تفکر حاکم بر همایش میخواست بر روی مقاومت تأکید کند. همچنین بر نقش امام خامنهای در در ایجاد زندگی اسلامی و رشد و پرورش و توسعه آن و عدالت و رشد علمی و آزادی اندیشه تأکید کردیم. از کارهای جالبی که در حاشیه همایش صورت گرفت، ارائه کارهای هنری و طراحی تابلوهای ارزشمند با محوریت امام خامنهای و دیدگاههای ایشان بود.
یک هفته پیش خبر جالبی شنیدم که یکی از فرزندان شهدا که حدود 19 سالش بود، پیش من آمد و گفت که او طرحی دارد. او و عدهای از جوانان از یک دانشگاه آمریکایی و یک دانشگاه دیگر که اغلب آنها از طبقه مرفه بودند قرار گذاشتهاند که یک ماه دیگر و بعد از ایام امتحانات، اردویی را به نام «اردوی امام خامنهای» برگزار کنند. به او گفتم این فکر از کجا به فکر شما خطور کرد؟ او به صراحت گفت که از این همایش. آنها قصد دارند در این اردو به مناطق جنوب سفر کنند و با مردمِ حدود 25 روستا ملاقات و با آنان در مورد امام خامنهای صحبت کنند. و در آخر اردو میخواهند به شهری مسیحینشین در جنوب بروند و مردم را به کلیسا دعوت کنند تا در مورد محبت و گفتوگو در اندیشه امام خامنهای صحبت کنند.
لذا آنها از ما خواستند تا قبل از اردو برایشان دوره خاصی را برگزار کنیم تا یاد بگیرند چگونه در مورد رسالت امام خامنهای برای مردم صحبت کنند. فکری تازه و ناب و ابداعی بود. ما برنامههای دیگری هم داریم که میشود آنها را از طریق رادیو و تلویزیون ارائه کرد. در حقیقت داریم یک دبیرخانه دائمی فعال ایجاد میکنیم تا به تولید برنامههای مستند و سلسله کتابهای ویژه در مورد امام خامنهای اهتمام داشته باشد.
شنیدهایم که قصد دارید نشستهای تخصصی درباره موضوع همایش را ادامه دهید.
بله؛ بنده در نشستی که با محققین داشتم به آنها گفتم که مردم و دانشمندان و متفکرین نیاز دارند که درباره امام خامنهای بیشتر بدانند. بیایید تا عدهای از دانشمندان را از سراسر دنیا دعوت کنیم و به صورت دورهای نشستهایی برگزار کنیم و هر بار، یک فکر و درسی را از ایشان یاد بگیریم. مثلاً رسانه در دید ایشان. یا استراتژی فرهنگی ایشان و چند روزی در آن موضوع به بحث و بررسی بپردازیم تا رأی قطعی ایشان در آن مسئله برایمان آشکار شود. سپس هرکس که به کشور خود برمیگردد، به تبیین آرای ایشان در بین جوانان منطقه خود میپردازد. سپس اگر خواستیم همایشی برگزار کنیم که نخبگان علمی را دعوت کنیم مواد علمی آماده خواهد بود.
علت اصلی برگزاری این همایش در لبنان چه بود؟
از آنجایی که ما به ایشان به عنوان ولیفقیه ایمان داریم، حق ایشان بر گردن ما است که درسها، طرحها و پیشنهادات ایشان را پیگیری، تبیین و معرفی کنیم. این چیزی بود که در ما انگیزه ایجاد کرد تا آثار امام خامنهای را تا آنجایی که به زبان عربی در دسترس ماست مورد مطالعه قرار دهیم و مدتی را به بررسی روشمند در ادبیات مخصوص به ایشان تخصیص دهیم. من در خلال مطالعات و بررسی آثار ایشان متوجه نکتهای شدم که مرا شگفتزده کرد و مرا از حالت احساس وظیفه نسبت به انجام این کار خارج کرده و فراتر برد؛ یعنی شما یک وقتی وارد کاری برای فردی میشوی که ایمان به ولایت او داری و براساس تکلیف آن کار را انجام میدهی. ولی گاهی در حوزه فکری ایشان وارد میشوی و درک و فهم و دید ایشان نسبت به مسائل و چشماندازی که ترسیم میکند را مورد مطالعه قرار میدهی و این موضوع، شما را به مرحلهای اخلاقی میبَرد، بهطوری که آن کار را با عشق و محبت و شگفتی انجام میدهی.
تجربه عملی امام خامنهای میتواند انگیزهای برای پیشرفت انقلابها و نزدیک شدن به هدف اصلی باشد. زیرا طبعاً انقلاب پیشروی میکند اما مهمترین هدفی که امام خامنهای ترسیم میکند ایجاد تمدن اسلامی در منطقه است و فرزندان منطقه برای این هدف دعوت شدند.
این اثرگذاری در کدام بخش از اندیشههای آیتالله خامنهای بود؟
بنده در همان ابتدا متوجه شدم که در برابر متفکری متفاوت قرار دارم. وقتی که ما بسیاری از متفکران بزرگ اسلامی را در نظر میگیریم، میبینیم که آنها نظریهپرداز و صاحباندیشه بودند و از طریق مطالعه و بررسی آرای فکری صاحبنظر شدند. آنها آرای موجود را با وضعیت موجود در جامعه اسلامی تطبیق دادند و فکر و ایده خود را با وضعیت جامعه توأم کردند و مشکلات جامعه را از نزدیک لمس کردند و رسالت شرعی و دینی خود را نیز ادا نمودند. اما در مورد امام خامنهای ما در مقابل شخصیتی قرار داریم که در شرایط مختلف رشد کرده و رأی و نظر ایشان برخاسته از برداشت ایشان از واقعیتها و رهبری عملی واقعیتها است. ایشان در کیفیت ایجاد حکومت و ایجاد انقلاب، چگونگی ایجاد جامعه و مباحث اقتصادی، رشد اخلاقی جامعه و به همه جوانب نظر دارد و به ریز مسائل آگاهی دارد.
علاوهبر این ایشان به عنوان یک فرهیخته بزرگ فرهنگی مطرح است. ایشان به دگرگونیها و رخدادهای گذشته شرق و غرب تسلط کافی دارد و دارای حس نقد و بررسی ادبی واقعیتهای اطرافمان میباشد و از قدرت نظریهپردازی بالایی برخوردار است. مجموعه این مسائل از ایشان شخصیتی درست کرده که ایشان در مسائلی که دیگران جرأت ورود به آن را ندارند، وارد شده و به صورت عملی مشکلات را در موقعیتهای مختلف حل کرده است، اما نه به صورت نظریهپردازی و کلیگویی. از همین رو در بررسی احوال و آرای امام خامنهای دیدم که ما در برابر نقطه عطف جدیدی هستیم. ایشان الگوی متفکرین اسلامی هستند که میتوانند امت و جامعه اسلامی ایجاد کنند.
طرح همایش را با چه کسانی مطرح کردید؟
من خدمت حجتالاسلام و المسلمین سیدحسن نصرالله رسیدم و در این فکر بودم که چگونه سیدحسن نصرالله را به ضرورت برگزاری همایشی در این زمینه قانع کنم. ولی از استقبال سریع ایشان از این موضوع جا خوردم. ایشان به محض شنیدن این موضوع یعنی بررسی آرای امام خامنهای در همایش، نه تنها قبول کردند بلکه بعضی از پیشنهادات را در این رابطه مطرح نمودند که خیلی مفید بود و ما از جهت معنوی هم در این کار از ایشان بهره فراوان بردیم. ما این طرح را نزد برادران ایرانی که میتوانستند در این زمینه ما را یاری کنند بردیم. به آنها گفتم درست است که شما ایرانیها به ایشان از ما نزدیکتر هستید ولی ولایت ایشان بر ما و شما قبل از اینکه مسئلهای ملی باشد، مسئلهای الهی است و همه ما در قبال ایشان وظیفه یکسان داریم. ما بعد از بحثها و بررسیها به دو نکته رسیدیم؛ نکته اول برگزاری موفقیتآمیز کنفرانس و نکته دیگر بالا بردن کیفیت مسائل جانبی همایش بود بهطوری که بتوانیم بعضی از طرحهای مرتبط با کنفرانس را برپا کنیم.
در نشست «زن معاصر از دیدگاه امام خامنهای» یکی از بانوان محقق که دکترا داشت، در ابتدا رغبت زیادی به این کار نداشت ولی بعد از نشست گفت: «سخنان امام خامنهای و فکر باز ایشان در مورد زنها مرا مسحور خود کرده است و تصور نمیکردم که فقیهی مسلمان به این اندازه در مورد زنان اندیشه روشنی داشته باشد.»
چقدر برای این همایش وقت گذاشتید؟
حدود یک سال و نیم. در ابتدا برخی مخالفت کردند به لطف الهی و با کمک امام زمان(عج) کار آغاز شد. در این کارها اولین مشوق من بعد از خدا، جوانان بودند. جوانان بیشترین کمک و حمایت را کردند و در همهجا و مخصوصاً در طرح تألیف کتابی تحت عنوان «روش اقتدار در نزد امام خامنهای» کمک کردند. من معتقدم بهترین روش در مقابله با فرهنگ زور و قدرت غرب، فرهنگ اقتدار است که روش امام خامنهای است.
درباره نشستهای تخصصی این همایش توضیح دهید.
نشستی با محققین ایرانی، مصری، مغربی، تونسی، لبنانی و عراقی ترتیب دادیم که گفتوگویی بسیار جدی بود و حاضران، دیدگاههای خود را در مورد انقلابها و بیداریهای صورت گرفته در کشورهای عربی ابراز داشتند و من در پایان سعی کردم آنها را به بررسی تجربه عملی امام خامنهای و شایستگی ایشان به عنوان الگویی برای احیای منطقه توجه دهم و اینکه ایشان میتواند انگیزهای برای پیشرفت انقلابها و نزدیک شدن به هدف اصلی باشد. زیرا طبعاً انقلاب پیشروی میکند اما مهمترین هدفی که امام خامنهای ترسیم میکند ایجاد تمدن اسلامی در منطقه است و فرزندان منطقه برای این هدف دعوت شدند و این نوع تفکر غیر از فکر حکومت به سبک سلفیها و حزب تحریر و غیر از دعوت به بعضی از روشهای جدید حکومتی است که عدهای آن را تبلیغ میکنند. همچنین نشستهای تخصصی بعدی نیز برگزار شد که شخصیتهای جهان اسلام در آن مشارکت کردند و محتوای این مقالات و سخنرانیها چاپ و منتشر خواهد شد.
به نظر شما اهداف همایش محقق شده است؟
خیلی از اهداف این همایش محقق شده است؛ زیرا اولاً خیلی از مردم میدانند که امام خامنهای امروز مردم را به سوی یک هویت حقیقی و فکری و وجدانی که بر پایه معنویت است، دعوت میکند و مردم و خیلی از اساتید معاصر ما و حتی خیلی از دانشمندان دینی به این قضیه اهتمام دارند. حتی دانشمندان مسیحی و سنی و دروزی هم امروزه سعی در شناخت شخصیت ایشان دارند.
ما کارهایی را به عنوان مقدمات برگزاری این همایش ترتیب دادیم از جمله آنکه نشست رسانهای ایرانی- عربی و همچنین نشست زن معاصر از دیدگاه امام خامنهای را برگزار کردیم که در پیشبرد اهداف این همایش بیتأثیر نبود. داستان جالبی که در نشست «زن معاصر از دیدگاه امام خامنهای» پیش آمد، این بود که یکی از بانوان محقق که دکترا داشت و شخصیت امام خامنهای و سخنان ایشان را در نشست مزبور بررسی میکرد، در ابتدا رغبت زیادی به این کار نداشت ولی بعد از نشست، عدهای از خانمها پیش من آمدند و از قول همان خانم دکتر گفتند: «سخنان امام خامنهای و فکر باز ایشان در مورد زنها مرا مسحور خود کرده است و تصور نمیکردم که فقیهی مسلمان به این اندازه در مورد زنان اندیشه روشنی داشته باشد.»
به نظرم این همایش آثار زیادی داشت؛ از آثار آن این بود که تفکر حاکم بر همایش میخواست بر روی مقاومت تأکید کند. همچنین بر نقش امام خامنهای در در ایجاد زندگی اسلامی و رشد و پرورش و توسعه آن و عدالت و رشد علمی و آزادی اندیشه تأکید کردیم. از کارهای جالبی که در حاشیه همایش صورت گرفت، ارائه کارهای هنری و طراحی تابلوهای ارزشمند با محوریت امام خامنهای و دیدگاههای ایشان بود.
جوانان بیشترین کمک و حمایت را در آمادهسازی و برگزاری همایش کردند و در همهجا و مخصوصاً در طرح تألیف کتابی تحت عنوان «روش اقتدار در نزد امام خامنهای» کمک کردند. من معتقدم بهترین روش در مقابله با فرهنگ زور و قدرت غرب، فرهنگ اقتدار است که روش امام خامنهای است.
یک هفته پیش خبر جالبی شنیدم که یکی از فرزندان شهدا که حدود 19 سالش بود، پیش من آمد و گفت که او طرحی دارد. او و عدهای از جوانان از یک دانشگاه آمریکایی و یک دانشگاه دیگر که اغلب آنها از طبقه مرفه بودند قرار گذاشتهاند که یک ماه دیگر و بعد از ایام امتحانات، اردویی را به نام «اردوی امام خامنهای» برگزار کنند. به او گفتم این فکر از کجا به فکر شما خطور کرد؟ او به صراحت گفت که از این همایش. آنها قصد دارند در این اردو به مناطق جنوب سفر کنند و با مردمِ حدود 25 روستا ملاقات و با آنان در مورد امام خامنهای صحبت کنند. و در آخر اردو میخواهند به شهری مسیحینشین در جنوب بروند و مردم را به کلیسا دعوت کنند تا در مورد محبت و گفتوگو در اندیشه امام خامنهای صحبت کنند.
لذا آنها از ما خواستند تا قبل از اردو برایشان دوره خاصی را برگزار کنیم تا یاد بگیرند چگونه در مورد رسالت امام خامنهای برای مردم صحبت کنند. فکری تازه و ناب و ابداعی بود. ما برنامههای دیگری هم داریم که میشود آنها را از طریق رادیو و تلویزیون ارائه کرد. در حقیقت داریم یک دبیرخانه دائمی فعال ایجاد میکنیم تا به تولید برنامههای مستند و سلسله کتابهای ویژه در مورد امام خامنهای اهتمام داشته باشد.
شنیدهایم که قصد دارید نشستهای تخصصی درباره موضوع همایش را ادامه دهید.
بله؛ بنده در نشستی که با محققین داشتم به آنها گفتم که مردم و دانشمندان و متفکرین نیاز دارند که درباره امام خامنهای بیشتر بدانند. بیایید تا عدهای از دانشمندان را از سراسر دنیا دعوت کنیم و به صورت دورهای نشستهایی برگزار کنیم و هر بار، یک فکر و درسی را از ایشان یاد بگیریم. مثلاً رسانه در دید ایشان. یا استراتژی فرهنگی ایشان و چند روزی در آن موضوع به بحث و بررسی بپردازیم تا رأی قطعی ایشان در آن مسئله برایمان آشکار شود. سپس هرکس که به کشور خود برمیگردد، به تبیین آرای ایشان در بین جوانان منطقه خود میپردازد. سپس اگر خواستیم همایشی برگزار کنیم که نخبگان علمی را دعوت کنیم مواد علمی آماده خواهد بود.