1382/11/08
پیام به کنگره عظیم حج
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
امت اسلامی اکنون بار دیگر، میعاد بزرگ سالیانه خود رابرگزارکرده و به فراخوان «و اذن فی الناس بالحج» به شایستگی پاسخ داده است. این فریضه بی نظیر نیز مانند دیگر فرایض الهی، خزانه رحمتی است که درموعد خود به روی بندگان گشوده می شود و فرصتی برای بهره گیری از فیض بی منتهای خداوند دردسترس آنان می گذارد.
حج، از این جهت، استثنایی و بی همتاست که درآن، هم دل ها و جان ها صیقل می یابد و یکایک حاجیان به قدر همت و ظرفیت خود از این باران رحمت، برخوردار می شوند و هم شخصیت کلان امت اسلامی که از ملت ها و نژادها و اقلیم ها و فرهنگ ها تشکیل شده است، می تواند درآن به انسجام و شجاعت و بیداری و خودآگاهی بیشتر نایل آید و این، نیاز بزرگ امروز دنیای اسلام است.
دنیای اسلام پس از رخوت و خواب آلودگی درازمدت و خسارت بار خود که سرانجام به سیطره سیاسی و فرهنگی بیگانگان انجامید و منابع مادی و بشری اش در خدمت رشد و اقتدار و سلطه دشمنانش قرارگرفت، اکنون خود را بازیافته و به مرور، دربرابر غارتگران و حرامیان، جبهه گرفته است.
نسیم بیداری اسلامی در همه جای جهان اسلام وزیده و پانهادن اسلام به عرصه عمل، به مطالبه ای جدی بدل شده است.
نظریه «اسلام سیاسی» جایگاهی والا در ذهن نخبگان یافته و در مد نگاه آنان، افقی روشن و امیدبخش گشوده است.
با افول اندیشه های وارداتی و پرجنجال، همچون سوسیالیسم و مارکسیسم و به خصوص با دریده شدن پرده ریا و فریب از روی دمکراسی لیبرال غرب، سیمای عدالتخواه و آزادی بخش اسلام، از همیشه آشکارتر گشته و بی رقیب، درصدر آرزوهای عدالتخواهان و آزادی طلبان و نخبگان و اندیشمندان نشسته است. جوانان و جوانمردان بسیاری در کشورهای مسلمان به نام اسلام و در آرزوی حکومت عدل اسلامی به جهاد سیاسی و فرهنگی و اجتماعی روی آورده اند و عزم ایستادگی در برابر تحمیل و سلطه بیگانگان مستکبر را در جوامع خود گسترش می دهند.
در مناطقی از دنیای اسلام که نقطه اوج آن کشور مظلوم فلسطین است، مردان و زنان بیشماری با بذل جان در زیر پرچم اسلام و با شعار استقلال و عزت و آزادی، حماسه ای دایمی و همه روزه پدید آورده و قدرت های مادی مستکبر را در برابر دلیری خود، زبون ساخته اند.
آری، بیداری اسلامی، محاسبات استکباری را به هم ریخته و معادلات جهانی مطلوب مستکبران را تغییر داده است.
از سوی دیگر، پیدایش و رشد اندیشه های نوین اسلامی در چارچوب مبانی و اصول اسلام و نوآوری در عرصه سیاست و علم، بالندگی و پویایی مکتب اسلام را در عمل به اثبات رسانده و میدانی وسیع در برابر متفکران و روشن بینان جهان اسلام گشوده است.
استعمارگران دیروز و مستکبران امروز که با سیاست های مکارانه خود می خواستند جوامع اسلامی را در تعارض دایمی میان جمود و تحجر از سویی و خودباختگی و التقاطی گری از سوی دیگر سرگردان کنند، اکنون خود را در برابر این پویایی دلیرانه فکر اسلامی می بینند.
در دنیای اسلام، اندیشه و حرکت، ایمان و عمل صالح، در حال رشد و جوانه زدن و باروری است و این پدیده مبارک، مراکز قدرت استکباری را به وحشت افکنده است.
اکنون امت اسلامی باید خود را آماده مقابله با مجموعه ای از واکنش های عصبی و شرارت آمیزی کند که مراکز قدرت استکباری در برابر این پدیده عظیم، نشان خواهند داد.
شک نیست که در مصاف حق و باطل، پیروزی از آن حق و شکست و زوال، سرنوشت باطل است، مشروط بر آنکه جبهه حق از نیروی مادی و معنوی خویش به گونه ای درست بهره بگیرد و با خردمندی و تلاش شایسته و با استقامت و امید و با توکل به خدا و اعتماد به نفس، راه درست را بجوید و بپیماید.
در این صورت امداد و نصرت الهی، حق مسلمی است که وعده قرآنی برای او مقرر فرموده است:«ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم» و :«لینصرن الله من ینصره» و : «ان الارض یرثها عبادی الصالحون».
شبکه سرطانی صهیونیسم و دولتمردان شرور و جنگ افروز آمریکا که امروز خطرناکترین و اصلی ترین مرکز استکبارند از راه های گوناگون به معارضه با امت اسلام برخاسته اند از جنگ روانی و تبلیغاتی تا مقابله اقتصادی تا اقدامات عنودانه سیاسی و تا خشونت و ترور و تقابل نظامی. آنان برای حفظ منافع نامشروع خود از هیچ جنایتی رویگردان نیستند.
نگاهی گذرا به جنایات تکان دهنده صهیونیست های غاصب در فلسطین که با حمایت دولت آمریکا صورت می گیرد و نیز مطالعه رفتار اشغالگران در عراق و افغانستان عمق شقاوت کسانی را آشکار می سازد که دنیا را از ادعای ریاکارانه حقوق بشر و طرفداری از دمکراسی و آزادی پر کرده اند.
آنان باشعار مبارزه با تروریسم، فجیع ترین شکل ترور را مرتکب می شوند، به نام آزادسازی ملت ها، دیکتاتوری و غارتگری خود را بر ملت ها تحمیل می کنند. آمریکا صریحا خود را در تجاوز به کشورها و ملت ها ذیحق می شمارد. دولت صهیونیست صریحاً شخصیت های فلسطینی را به ترور تهدید می کند.
صهیونیست ها در فلسطین، خون پیر و جوان و زن و مرد و کودک را می ریزند و خانه ها را ویران می سازند. آمریکا و انگلیس در عراق به تظاهرکنندگان بی سلاح حمله می کنند و حریم خانه ها و حرمت نوامیس مردم را می شکنند. هنوز آتش های برافروخته آنان فرو ننشسته، دنیای اسلام را به آتش افروزی های دیگر نوید می دهند.
این رفتارهای عصبی و شرارت آمیز، بیش از آنکه برخاسته از قدرت و اعتماد به نفس باشد، ناشی از سراسیمگی و وحشت است. آنان بیداری اسلامی را حس می کنند و از فراگیری اندیشه «اسلام سیاسی» و حاکمیت اسلام بشدت احساس خطر می کنند. آنان از فکر روزی که امت اسلامی یکپارچه و امیدوار، بپاخیزد به خود می لرزند.
در آن روز، امت اسلامی با ثروت طبیعی و میراث عظیم فرهنگی و تاریخی و با گستردگی جغرافیایی و نفوس پرشمار انسانی، به قدرت های سلطه گری که دویست سال خونش را مکیده و حرمت و کرامتش را پایمال کرده اند، اجازه نخواهد داد که این طغیان و تجاوز را ادامه دهند.
اکنون نخبگان سیاسی و فکری در دنیای اسلام، وظیفه سنگینی برعهده دارند. اندیشمندان مسلمان، پیام آزادی بخش اسلام را هرچه رساتر و شیواتر به گوش و دل آحاد مردم خود برسانند. هویت اسلامی ملت های مسلمان را بدرستی تبیین کنند. تعالیم روشن اسلام را در موضوعاتی چون: حقوق بشر، آزادی و مردم سالاری، حقوق زن، مبارزه با فساد، رفع تبعیض، مبارزه با فقر و عقب ماندگی علمی برای جوانان بازگو کنند. فریب رسانه ای غرب را درباره مبارزه با تروریسم و مقابله با سلاح های کشتارجمعی، برای همگان آشکار سازند.
امروز جهان غرب است که باید به لحاظ نظری و عملی در این موضوعات به چالش کشیده شود و در برابر افکار عمومی جهان پاسخگو باشد. جهان غرب باید درباره کشتار کودکان خردسال در فلسطین، درباره حقوق زن و حفظ کرامت او، درباره حق ملت ها در تعیین سرنوشت خود، درباره حق ملت ها در بهره گیری از ثروت های خود و حتی درباره آزادی شهروندان خود پاسخگو باشد.
آیا ممنوعیت حجاب در برخی کشورهای اروپایی نشانه دروغ بودن اعتقاد به آزادی نیست؟
مردان سیاست و کارگزاران حکومت در کشورهای اسلامی نیز وظایف تاریخی و بزرگی بر دوش دارند. تکیه بر ملت های خود و دست رد زدن بر توقعات تحمیل آمیز و تمام نشدنی قدرت های استکباری، مهمترین این وظایف است.
آنان نباید هویت عظیم و پرقدرت «امت اسلامی» را که می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات باشد، از یاد ببرند.
در مسائل جهان اسلام، شاخص تعیین کننده در تصمیم گیری ها، مصالح امت اسلامی و حفظ اقتدار آن باشد.
امروز خروج اشغالگران از عراق و تثبیت حاکمیت ملی در آن کشور، بیرون رفتن نظامیان بیگانه از افغانستان و تاکید بر اسلامیت و استقلال آن کشور، کمک به ملت مظلوم فلسطین و تقویت مادی و معنوی کسانی که به دفاع از جان و مال و عزت و استقلال خود در برابر غاصبان برخاسته اند، ترویج شعایر دینی و ایمان مذهبی در همه جای دنیای اسلام، نزدیک شدن روزافزون دولت های مسلمان به یکدیگر و حل مناقشات آنان با یکدیگر، فعال شدن سازمان کنفرانس اسلامی و پیگیری حق وتوی آن در شورای امنیت سازمان ملل، همه و همه در جهت مصالح امت اسلامی است، پس باید در سیاست ها و تلاش های همه دولت های مسلمان گنجانیده شود و ملت ها و نخبگان، آن را از حکومت های خود مطالبه کنند.
ملت و دولت ایران که در این روزها بیست و پنج سالگی نظام جمهوری اسلامی را جشن می گیرند، در این راه پرافتخار تجربه های گرانبهایی اندوخته و الگوی شایسته ای در برابر همگان قرار داده اند، ما با اتکال به خدای بزرگ و مقتدر و با بهره گیری از نیروی ملتی که به ایمان و معرفت، مجهز است، هدف های بزرگ خود را تعقیب کرده و با گام های مستحکم به سوی آن پیش رفته ایم.
دانش و فناوری را آمیخته با ارزش های معنوی و استقلال و آزادی را همراه با تقید به حدود دینی و مردم سالاری را برخاسته از آموزش های قرآنی فراگرفته و بکار بسته ایم.
کشور ما در این مدت بیشترین تهدید و عناد و خباثت را از استکبار دریافت کرده و ملت ما در این مدت، بیشترین ایمان و ایستادگی و افتخار را کسب کرده است. ما سخن قرآن را در عمل تجربه کردیم که می فرماید: «ان کید الشیطان کان ضعیفا» و می فرماید: «ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون» و می فرماید: «و ان الله علی نصرهم لقدیر».
ما افق آینده را در برابر ملت خود و جهان اسلام، روشن می بینیم و با اعتماد روزافزون به وعده الهی، راهی را که امام خمینی عظیم ترسیم کرده است، با عزم راسخ ادامه می دهیم. والعاقبه اللمتقین.
والسلام علی عبادالله الصالحین
سیدعلی خامنه ای
8/11/82
5 ذیحجه
امت اسلامی اکنون بار دیگر، میعاد بزرگ سالیانه خود رابرگزارکرده و به فراخوان «و اذن فی الناس بالحج» به شایستگی پاسخ داده است. این فریضه بی نظیر نیز مانند دیگر فرایض الهی، خزانه رحمتی است که درموعد خود به روی بندگان گشوده می شود و فرصتی برای بهره گیری از فیض بی منتهای خداوند دردسترس آنان می گذارد.
حج، از این جهت، استثنایی و بی همتاست که درآن، هم دل ها و جان ها صیقل می یابد و یکایک حاجیان به قدر همت و ظرفیت خود از این باران رحمت، برخوردار می شوند و هم شخصیت کلان امت اسلامی که از ملت ها و نژادها و اقلیم ها و فرهنگ ها تشکیل شده است، می تواند درآن به انسجام و شجاعت و بیداری و خودآگاهی بیشتر نایل آید و این، نیاز بزرگ امروز دنیای اسلام است.
دنیای اسلام پس از رخوت و خواب آلودگی درازمدت و خسارت بار خود که سرانجام به سیطره سیاسی و فرهنگی بیگانگان انجامید و منابع مادی و بشری اش در خدمت رشد و اقتدار و سلطه دشمنانش قرارگرفت، اکنون خود را بازیافته و به مرور، دربرابر غارتگران و حرامیان، جبهه گرفته است.
نسیم بیداری اسلامی در همه جای جهان اسلام وزیده و پانهادن اسلام به عرصه عمل، به مطالبه ای جدی بدل شده است.
نظریه «اسلام سیاسی» جایگاهی والا در ذهن نخبگان یافته و در مد نگاه آنان، افقی روشن و امیدبخش گشوده است.
با افول اندیشه های وارداتی و پرجنجال، همچون سوسیالیسم و مارکسیسم و به خصوص با دریده شدن پرده ریا و فریب از روی دمکراسی لیبرال غرب، سیمای عدالتخواه و آزادی بخش اسلام، از همیشه آشکارتر گشته و بی رقیب، درصدر آرزوهای عدالتخواهان و آزادی طلبان و نخبگان و اندیشمندان نشسته است. جوانان و جوانمردان بسیاری در کشورهای مسلمان به نام اسلام و در آرزوی حکومت عدل اسلامی به جهاد سیاسی و فرهنگی و اجتماعی روی آورده اند و عزم ایستادگی در برابر تحمیل و سلطه بیگانگان مستکبر را در جوامع خود گسترش می دهند.
در مناطقی از دنیای اسلام که نقطه اوج آن کشور مظلوم فلسطین است، مردان و زنان بیشماری با بذل جان در زیر پرچم اسلام و با شعار استقلال و عزت و آزادی، حماسه ای دایمی و همه روزه پدید آورده و قدرت های مادی مستکبر را در برابر دلیری خود، زبون ساخته اند.
آری، بیداری اسلامی، محاسبات استکباری را به هم ریخته و معادلات جهانی مطلوب مستکبران را تغییر داده است.
از سوی دیگر، پیدایش و رشد اندیشه های نوین اسلامی در چارچوب مبانی و اصول اسلام و نوآوری در عرصه سیاست و علم، بالندگی و پویایی مکتب اسلام را در عمل به اثبات رسانده و میدانی وسیع در برابر متفکران و روشن بینان جهان اسلام گشوده است.
استعمارگران دیروز و مستکبران امروز که با سیاست های مکارانه خود می خواستند جوامع اسلامی را در تعارض دایمی میان جمود و تحجر از سویی و خودباختگی و التقاطی گری از سوی دیگر سرگردان کنند، اکنون خود را در برابر این پویایی دلیرانه فکر اسلامی می بینند.
در دنیای اسلام، اندیشه و حرکت، ایمان و عمل صالح، در حال رشد و جوانه زدن و باروری است و این پدیده مبارک، مراکز قدرت استکباری را به وحشت افکنده است.
اکنون امت اسلامی باید خود را آماده مقابله با مجموعه ای از واکنش های عصبی و شرارت آمیزی کند که مراکز قدرت استکباری در برابر این پدیده عظیم، نشان خواهند داد.
شک نیست که در مصاف حق و باطل، پیروزی از آن حق و شکست و زوال، سرنوشت باطل است، مشروط بر آنکه جبهه حق از نیروی مادی و معنوی خویش به گونه ای درست بهره بگیرد و با خردمندی و تلاش شایسته و با استقامت و امید و با توکل به خدا و اعتماد به نفس، راه درست را بجوید و بپیماید.
در این صورت امداد و نصرت الهی، حق مسلمی است که وعده قرآنی برای او مقرر فرموده است:«ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم» و :«لینصرن الله من ینصره» و : «ان الارض یرثها عبادی الصالحون».
شبکه سرطانی صهیونیسم و دولتمردان شرور و جنگ افروز آمریکا که امروز خطرناکترین و اصلی ترین مرکز استکبارند از راه های گوناگون به معارضه با امت اسلام برخاسته اند از جنگ روانی و تبلیغاتی تا مقابله اقتصادی تا اقدامات عنودانه سیاسی و تا خشونت و ترور و تقابل نظامی. آنان برای حفظ منافع نامشروع خود از هیچ جنایتی رویگردان نیستند.
نگاهی گذرا به جنایات تکان دهنده صهیونیست های غاصب در فلسطین که با حمایت دولت آمریکا صورت می گیرد و نیز مطالعه رفتار اشغالگران در عراق و افغانستان عمق شقاوت کسانی را آشکار می سازد که دنیا را از ادعای ریاکارانه حقوق بشر و طرفداری از دمکراسی و آزادی پر کرده اند.
آنان باشعار مبارزه با تروریسم، فجیع ترین شکل ترور را مرتکب می شوند، به نام آزادسازی ملت ها، دیکتاتوری و غارتگری خود را بر ملت ها تحمیل می کنند. آمریکا صریحا خود را در تجاوز به کشورها و ملت ها ذیحق می شمارد. دولت صهیونیست صریحاً شخصیت های فلسطینی را به ترور تهدید می کند.
صهیونیست ها در فلسطین، خون پیر و جوان و زن و مرد و کودک را می ریزند و خانه ها را ویران می سازند. آمریکا و انگلیس در عراق به تظاهرکنندگان بی سلاح حمله می کنند و حریم خانه ها و حرمت نوامیس مردم را می شکنند. هنوز آتش های برافروخته آنان فرو ننشسته، دنیای اسلام را به آتش افروزی های دیگر نوید می دهند.
این رفتارهای عصبی و شرارت آمیز، بیش از آنکه برخاسته از قدرت و اعتماد به نفس باشد، ناشی از سراسیمگی و وحشت است. آنان بیداری اسلامی را حس می کنند و از فراگیری اندیشه «اسلام سیاسی» و حاکمیت اسلام بشدت احساس خطر می کنند. آنان از فکر روزی که امت اسلامی یکپارچه و امیدوار، بپاخیزد به خود می لرزند.
در آن روز، امت اسلامی با ثروت طبیعی و میراث عظیم فرهنگی و تاریخی و با گستردگی جغرافیایی و نفوس پرشمار انسانی، به قدرت های سلطه گری که دویست سال خونش را مکیده و حرمت و کرامتش را پایمال کرده اند، اجازه نخواهد داد که این طغیان و تجاوز را ادامه دهند.
اکنون نخبگان سیاسی و فکری در دنیای اسلام، وظیفه سنگینی برعهده دارند. اندیشمندان مسلمان، پیام آزادی بخش اسلام را هرچه رساتر و شیواتر به گوش و دل آحاد مردم خود برسانند. هویت اسلامی ملت های مسلمان را بدرستی تبیین کنند. تعالیم روشن اسلام را در موضوعاتی چون: حقوق بشر، آزادی و مردم سالاری، حقوق زن، مبارزه با فساد، رفع تبعیض، مبارزه با فقر و عقب ماندگی علمی برای جوانان بازگو کنند. فریب رسانه ای غرب را درباره مبارزه با تروریسم و مقابله با سلاح های کشتارجمعی، برای همگان آشکار سازند.
امروز جهان غرب است که باید به لحاظ نظری و عملی در این موضوعات به چالش کشیده شود و در برابر افکار عمومی جهان پاسخگو باشد. جهان غرب باید درباره کشتار کودکان خردسال در فلسطین، درباره حقوق زن و حفظ کرامت او، درباره حق ملت ها در تعیین سرنوشت خود، درباره حق ملت ها در بهره گیری از ثروت های خود و حتی درباره آزادی شهروندان خود پاسخگو باشد.
آیا ممنوعیت حجاب در برخی کشورهای اروپایی نشانه دروغ بودن اعتقاد به آزادی نیست؟
مردان سیاست و کارگزاران حکومت در کشورهای اسلامی نیز وظایف تاریخی و بزرگی بر دوش دارند. تکیه بر ملت های خود و دست رد زدن بر توقعات تحمیل آمیز و تمام نشدنی قدرت های استکباری، مهمترین این وظایف است.
آنان نباید هویت عظیم و پرقدرت «امت اسلامی» را که می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات باشد، از یاد ببرند.
در مسائل جهان اسلام، شاخص تعیین کننده در تصمیم گیری ها، مصالح امت اسلامی و حفظ اقتدار آن باشد.
امروز خروج اشغالگران از عراق و تثبیت حاکمیت ملی در آن کشور، بیرون رفتن نظامیان بیگانه از افغانستان و تاکید بر اسلامیت و استقلال آن کشور، کمک به ملت مظلوم فلسطین و تقویت مادی و معنوی کسانی که به دفاع از جان و مال و عزت و استقلال خود در برابر غاصبان برخاسته اند، ترویج شعایر دینی و ایمان مذهبی در همه جای دنیای اسلام، نزدیک شدن روزافزون دولت های مسلمان به یکدیگر و حل مناقشات آنان با یکدیگر، فعال شدن سازمان کنفرانس اسلامی و پیگیری حق وتوی آن در شورای امنیت سازمان ملل، همه و همه در جهت مصالح امت اسلامی است، پس باید در سیاست ها و تلاش های همه دولت های مسلمان گنجانیده شود و ملت ها و نخبگان، آن را از حکومت های خود مطالبه کنند.
ملت و دولت ایران که در این روزها بیست و پنج سالگی نظام جمهوری اسلامی را جشن می گیرند، در این راه پرافتخار تجربه های گرانبهایی اندوخته و الگوی شایسته ای در برابر همگان قرار داده اند، ما با اتکال به خدای بزرگ و مقتدر و با بهره گیری از نیروی ملتی که به ایمان و معرفت، مجهز است، هدف های بزرگ خود را تعقیب کرده و با گام های مستحکم به سوی آن پیش رفته ایم.
دانش و فناوری را آمیخته با ارزش های معنوی و استقلال و آزادی را همراه با تقید به حدود دینی و مردم سالاری را برخاسته از آموزش های قرآنی فراگرفته و بکار بسته ایم.
کشور ما در این مدت بیشترین تهدید و عناد و خباثت را از استکبار دریافت کرده و ملت ما در این مدت، بیشترین ایمان و ایستادگی و افتخار را کسب کرده است. ما سخن قرآن را در عمل تجربه کردیم که می فرماید: «ان کید الشیطان کان ضعیفا» و می فرماید: «ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون» و می فرماید: «و ان الله علی نصرهم لقدیر».
ما افق آینده را در برابر ملت خود و جهان اسلام، روشن می بینیم و با اعتماد روزافزون به وعده الهی، راهی را که امام خمینی عظیم ترسیم کرده است، با عزم راسخ ادامه می دهیم. والعاقبه اللمتقین.
والسلام علی عبادالله الصالحین
سیدعلی خامنه ای
8/11/82
5 ذیحجه