1389/11/20
به گزارش شما | پدرم و نماز جمعهی آقا
همزمان با سالروز شهادت امام رئوف، حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام، نماز جمعه تهران به امامت ولی امر مسلمین، حضرت آیتالله خامنهای اقامه شد.
مشاهدات و گزارشهای شما که در قالبهای فیلم، عکس، صوت، یادداشت، نوشتههای وبلاگی و... برای ما ارسال شده است، از امروز و به مرور در این پایگاه اطلاعرسانی منعکس میشود:
پدرم و نماز جمعهی آقا
مشاهدات و گزارشهای شما که در قالبهای فیلم، عکس، صوت، یادداشت، نوشتههای وبلاگی و... برای ما ارسال شده است، از امروز و به مرور در این پایگاه اطلاعرسانی منعکس میشود:
پدرم و نماز جمعهی آقا
ارسال کننده:
مهدی از ساری
ما تهران نیستیم. برای همین همه صحبتهای حضرت آقا رو از راه دور از تلویزیون میبینیم.مهدی از ساری
این دفعه هم مثل دفعات قبل منتظر شدیم تا خطبهها شروع بشه. اما ناهار هم جایی دعوت بودیم. و پدر گفت اگر زودتر از صحبتهای آقا آماده شدید حرکت میکنیم اما اگه همزمان با صحبتهای آقا آماده شدید، باید صبر کنید صحبتها تموم بشه. البته خودش حاضر و آماده منتظر بقیه نشسته بود.
عکسالعمل پدر این جور مواقع خیلی من رو توی فکر فرو میبره. هر وقت موقع صحبتهای حضرت آقا میشه همه رو ساکت میکنه و از اینکه کسی میون صحبت آقا حرف بزنه ابراز ناراحتی میکنه. خیلی این نکته برام زیبا بود و فهمیدم با این همه ادعای ولایتی بودن هنوز جایگاه رهبرم رو اونجوری که باید درک نکردم. وقتی حضرت آقا تشریف آوردند یک حالت نیمهبغض (فکر نکنم نیاز به توضیح باشه) داشتم و مثل اغلب اوقات که آقا صحبت میکنند درونم غلغلهای بود.
به پدرم نگاه کردم... منتظر این صحنه بودم. با سرعت رفتم و دوربین عکاسی رو آوردم. جوری که جلب توجه نکنه و حس پدر رو به هم نریزه ازش عکس گرفتم...
می دونم اگه میدید شاید ناراحت میشد اما دوست داشتم یه یادگاری از این حالت پدر داشته باشم.
چشمان پدر باز هم با دیدن آقا پر از اشک شده بود...