• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1389/11/16

به گزارش شما | نماز جمعه از رادیو و در خیابان!

همزمان با سالروز شهادت امام رئوف، حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌السلام،‌ نماز جمعه تهران به امامت ولی امر مسلمین،‌ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اقامه شد.
مشاهدات و گزارش‌های شما که در قالب‌های فیلم‌، عکس، صوت، یادداشت، نوشته‌های وبلاگی و... برای ما ارسال شده است، از امروز و به مرور در این پایگاه اطلاع‌رسانی منعکس می‌شود:

نماز جمعه از رادیو و در خیابان!
ارسال کننده:
سیدعمار
سلام
در سایت رهبری khamenei.ir نوشته بود که علاقمندان می توانند دست نوشته ها و یا تصاویر خود را از حاشیه های نماز جمعه امروز تهران را به سایت بفرستند و از میان آثار رسیده بعضی به عنوان نمونه منتشر شود.

با ذوق و شوق تمام قصد کردم که تصاویر و متنی از حاشیه های نماز جمعه امروز تهیه کنم ،اما...

از خانه که در آمدیم فکر می کردیم مثل همیشه به موقع خواهیم رسید و جای پارک خوبی هم نصیب ما خواهد شد ،اما...

هنوز به ابتدای کوچه نرسیده بودیم که که صدای شعار های مردم شنیده می شد اما از رادیو...!

ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند...

باورم نمیشد که خطبه ها شروع شده باشد ولی باور من تاثیری نداشت و خطبه ها شروع شده بود ،من هم با شعارهای مردم ذوق می کردم.

آخرهای خطبه اول بعد از ترافیک شدید به محوطه نماز رسیدیم ولی امان از یک جای پارک! خانواده را پیاده کردم و من ماندم و یک ماشین و یک جای پارکی که باید پیدا میشد! هر چه می چرخیدم ناامید تر میشدم گوش هایم به رادیو بود و گذشت زمان را حس نمی کردم ،دائم به خودم دلداری می دادم که حتماً تا قبل از پایان خطبه ها می رسم ،بعد از مدتی این دلداری به دلداری رسیدن به نماز تبدیل شد.

امان از این نیروهای انتظامی! امان...!

راهی نمانده بود که نبسته باشند، باقی مردم هم مثل من سرگردان که بلکه راهی به نماز بیابند ولی نیروی انتظامی مثل دفاع تیم ملی ایتالیا در دهه های دور نمی گذاشت کسی از خط دفاعی عبور کند!

البته بدون ماشین امکان عبور بود ! مثل بازیکن بدون توپ...

پدرم دائم تماس می گرفت و مثل جی پی اس موقعیت من و ماشین را می گرفت که بعد از نماز سرگردان نشوند ،البته بنده خدا تقصیری نداشت ،صبح زود لطف مخابرات نصیب حال من شد و خط موبایلم یک طرفه شد بدون هیچ اخطاری و قبضی هر چه فکر کردم نفهمیدم که چرا من به مخابرات بدهکارم؟

آخر انقدر چرخیدم و چرخیدم که خسته شدم بعد از ساعتی گشت و گذار آخر جای پارک نیافتم ،به کناری زدم و با حسرت به رادیو گوش می دادم.

سعی کردم نزدیک ترین جای ممکن به نماز جمعه بایستم ،دیگر زبان خطیب جمعه تهران عوض شده بود و با لحن زیبایی به عربی خطابه می کرد ،قرائت عربی آقا همیشه مرا به یاد نماز جمعه می اندازد، از بچگی عاشق صوت قرآن آقا بودم  ،در هنگام قرائت حمد و سوره همه جا را سکوت فرا می گیرد و تنها صدایی که به گوش می رسد صدای شرشر آب جوی های آب است و صوت قرآن...

نه جای پارکی پیدا شد و نه زمانی مانده بود که خودم را برسانم و برای اولین بار به نماز رفتم و به نماز نرسیدم.

خطبه ها تمام شده بود و وقت آمدن بود ،رایو بعد از خطبه ها از نماز مضایقه کرد و برنامه را قطع کرد من هم در عوض آن با گوشی موبایلم مشغول گوش دادن به قطعه صوتی فیلم زیبای در این قطعه از بهشت شدم...

آمدم ای شاه پناهم بده...
خط امانی ز گناهم بده...