1389/11/15
تحلیلی بر چرایی زمانی و مکانی خطبههای نمازجمعه رهبر انقلاب
موج عزتخواهی
تحلیلی بر چرایی زمانی و مکانی خطبههای نمازجمعه رهبر انقلاب
موج بیداری اسلامی از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به موج فراگیری تبدیل شد؛ چراکه ایران یک نمونه موفق و مترقی در تمرین مردمسالاری دینی محسوب میشد. در این میان قانون اساسی و مردمسالاری دینی در ایران جزو ویژگیها و خصوصیاتی است که در واقع درگیری و دشمنی اصلی غرب با ما هم در این دو محور بارز میشود. بهطور مثال مردم منطقه خاورمیانه میخواهند اراده و سرنوشت خودشان را با اختیار خودشان نوشته و تدوین کنند اما غربیها این مسئله را نمیپسندند و میگویند که این منطقه باید براساس مصالح و منافع ما حرکت کند و سرنوشتش شکل بگیرد.
در جنگ بیست و دو روزه غزه لااقل مصر و بقیه کشورهایی که امروز رایحه خوش اسلامگرایی در آنها پیچیده است، از لحاظ سیاسی پشتسر اسرائیل ایستادند ولی الان دیگر خبری از آنها نیست و اسرائیل برای فعالیتهای آینده خود در خاورمیانه همپیمانان قدرتمند و قابل اتکایی مثل قبل نخواهد داشت و تنها خواهد بود.
نکته مهم دیگری هم که باید به آن توجه کنیم این است که طبیعت و هویت اصلی مردم منطقه خاورمیانه براساس اسلام شکل گرفته است و دین اسلام برای این ملتها همیشه راهحل مشکلات و پاسخی به مسائلشان بوده است. شما مردم مصر را میبینید که چگونه در این چند روز علیرغم فشارهای وارده، از نماز جماعتشان غافل نمیشوند. این صحنهها باارزش هستند و هیچگاه از ذهن محو نمیشوند. انقلاب اسلامی در منطقه خاورمیانه به بهترین شکل موجبات عزت یافتن را فراهم کرده است. حزبالله لبنان سرمشق و نمادی از ایران و امام(ره) و انقلاب است و همین موجب عزت یافتنش شده که نتایج آن را امروز میبینیم.
حماس هم که به نوعی متأثر از ایران، امام(ره)، انقلاب و حزبالله است، بهواسطه نبرد بیست و دو روزه به یک عزت و جایگاه ویژه در جهان دست یافت. این روند عزت همچنان ادامه دارد.
چرا نماز جمعه؟
در تحلیل خطبههای نماز جمعه رهبر معظم انقلاب باید به این نکته توجه داشته باشیم که بخشی از خطبههای ایشان به زبان عربی و خطاب به مسلمین جهان و بهخصوص ملتهای مصر و تونس خوانده شد. این بیانکننده همدلی و همدردی بیشتر و پشتیبانی ملت ایران از ملل تونس و مصر است و نیز نشاندهنده آن است که تنها نیستند و ملت ایران با همه عظمتش در کنار آنهاست. از طرفی وقتی عالیترین مقام ایران از تریبون مهمی مثل نماز جمعه با آنها صحبت میکند، این خود بستری مناسب و فضایی عالی برای به تحرک واداشتن هرچه بیشتر مردم این کشورهاست.
اما از لحاظ زمانی نیز رهبر معظم انقلاب میتوانستند از راه صدور پیام یا سخنرانی در چند روزی که این اتفاقات رخ داده است موضعگیری خود را اعلام کنند. اما ایشان دهه فجر را که سمبل و قله مبارزات مردم مسلمان خاورمیانه علیه استکبار و پیروزی آنهاست، انتخاب کردند. این نکته بسیار مهمی است که نباید از آن غافل شد.
نکته قابل توجه دیگر در سخنان رهبر انقلاب، خطاب قرار دادن مردم دو کشور و برشمردن مشکلات و رنجهایشان در طول سالهای گذشته بود که بر همین اساس آنها را به حرکت و تلاش بیشتر و همهجانبهتر و همچنین شناخت بیشتر سردمداران مستبد و ظالمشان فرا خواندند.
بر همگان روشن است که نظام سلطه با استفاده از تواناییهای منطقه خاورمیانه خصوصاً نفت، موفق گردید تا سلطه خودش را بر کل جهان حاکم کند. یکی از دلایل ایجاد اسرائیل هم این بود که نفت و جریان نفت این منطقه و علیالخصوص کنترل دو آبراه مهم یعنی کانال سوئز و تنگه هرمز را در دست بگیرند. این مسئله در حال حاضر به مخاطره افتاده است و موجب شده تا توازن قوا به ضرر کشورهای مستکبر برهم بخورد و آینده دیگری را برای خاورمیانه رقم بزند.
اسرائیل، نگرانتر از همیشه
رهبر انقلاب امروز در بیاناتشان به نکته ظریفی اشاره کردند که توجه به آن حائز اهمیت است. ایشان گفتند: «امروز شاید بیش از خود مسئولین فراری تونس و مصر، اسرائیلیها نگران این حوادثند. اسرائیلیها و دشمنان صهیونیست بیش از همه نگرانند. اینها میدانند که اگر مصر از همپیمانی با آنها دست بکشد و در جایگاه حقیقی خود قرار بگیرد، چه اتفاق عظیمی در این منطقه خواهد افتاد؛ همان پیشبینیهائی که امام بزرگوار ما میکردند، تحقق پیدا خواهد کرد. لذا حوادث، فوقالعاده مهم است.»
در مورد این نگرانی اسرائیل باید به این نکته اشاره کنیم که ملت مصر به خوبی میداند که عامل اصلی تحقیر و ظلمی که در این چند سال متحمل شدهاند، خصوصاً بعد از امضای عهدنامه ننگین «کمپ دیوید»، رژیم صهیونیستی بوده است. در تحولات و مشکلات اخیری هم که رخ داده است، نقش مبارک و سیستم امنیتی و سیاسی او کاملاً آشکار و بارز است. حسنی مبارک شخصاً یکی از عوامل ایجاد شکاف در داخل فلسطین و مشکلات فعلی این سرزمین خصوصاً در نوار غزه محسوب میشود و این موضوعی بود که مردم مصر در چند سال گذشته از آن رنج فراوانی بردند.
طبیعت و هویت اصلی مردم منطقه خاورمیانه براساس اسلام شکل گرفته است و دین اسلام برای این ملتها همیشه راهحل مشکلات و پاسخی به مسائلشان بوده است. شما مردم مصر را میبینید که چگونه در این چند روز علیرغم فشارهای وارده، از نماز جماعتشان غافل نمیشوند.
اسرائیلیها هم در حال حاضر متوجه شدند که در چند سال گذشته بیش از هر کسی این رژیم مصر بوده است که امنیت و پشتیبانی از آنها را تأمین کرده است. اگر مبارک ساقط شود این امنیت نه تنها از بین خواهد رفت بلکه مصر به یک جبهه مقاومت همچون حماس در مقابل اسرائیل تبدیل خواهد شد؛ حماسی که در مقابل این همه آتش و هجوم اسرائیل خم به ابرو نیاورد. حال مردم غزه یک میلیون نفر بودند ولی حالا بیش از هفتاد میلیون مصری در مقابل اسرائیل خواهند ایستاد و حق خودشان را مطالبه میکنند.
اسرائیل در حال حاضر به نابودی خودش نزدیک میشود. زمانی امنیت داخلی اسرائیل به خاطر موشکهای حزبالله لبنان و حماس زیر سؤال رفته بود اما در حال حاضر از لحاظ سیاسی و آرایش منطقهای و نیروهای موجود، دیگر پشتوانه محکمی نخواهد داشت. از نظر نظامی نیز نه تنها اسرائیل قدرت گذشته را ندارد، بلکه خودش در خطر قرار گرفته است و اگر درگیری را شروع کند سرنوشت نامعلومی خواهد داشت.
از لحاظ سیاسی هم به همین ترتیب است. چراکه اگر تهاجم سیاسی را شروع کند ـ حتی اگر مصر تغییر جدی نداشته باشد ـ نمیتواند به پشتوانههای سیاسیاش مثل قبل حساب باز کند. در دوران جنگ بیست و دو روزه غزه لااقل مصر و بقیه کشورهایی که امروز رایحه خوش اسلامگرایی در آنها پیچیده است، از لحاظ سیاسی پشتسر اسرائیل ایستادند ولی الان دیگر خبری از آنها نیست و اسرائیل برای فعالیتهای آینده خود در خاورمیانه همپیمانان قدرتمند و قابل اتکایی مثل قبل نخواهد داشت و تنها خواهد بود. این امر یعنی نزدیک شدن به مرگ و زوال کامل رژیم صهیونیستی.