1389/10/01
همت مضاعف، کار مضاعف
اصلاح الگوی فرهنگ کار
همت مضاعف، کار مضاعف
نامگذاری هر سال توسط رهبر معظم انقلاب بیارتباط با سال پیش از آن نیست. رسانهها، کارشناسان، تحلیلگران و افرادی که رویدادها را بررسی میکنند، باید پیوند و رابطهی نام سالهای گذشته با نام امسال و همپوشانیهای آنها را با یکدیگر تبیین کنند تا اهمیت و جایگاه امسال که به همت مضاعف و کار مضاعف نامگذاری شده روشنتر شود.
1. سال گذشته، سال اصلاح الگوی مصرف بود. اگر بهدرستی به این شعار عمل کرده و در مسیر آن باشیم، رابطهی همت مضاعف امسال با اصلاح الگوی مصرف سال گذشته این است که گامهای محکمتر و جدیتری را برای تحقق شعار سال پیش برداریم.
2. تحلیل، تبیین و اجرایی کردن نام سالها، هم از نظر کیفی و هم از لحاظ کمّی ضروری است. یعنی باید به هر دو وجه کمیت و کیفیت برای تحقق نامهای برگزیدهی سالها توجه نمود. نباید به اقدامهای کمی بسنده کرد و تنها با اعداد و ارقام، تحقق فرمایشهای رهبر انقلاب را اندازهگیری کرد.
عمق و تحلیل محتوای سخنان و نامگذاری سالها از سوی رهبر معظم انقلاب نشان میدهد که اهمیت ابعاد کیفی این شعارها بهمراتب بیشتر از ابعاد کمی آن است. این ابعادِ کیفی است که نامگذاریها را در بستر اجتماع و فرهنگ مردم قرار میدهد و باید به فرهنگ عمومی جامعه تبدیل گردد. سال گذشته به دنبال اصلاح الگوی مصرف بودیم و امسال باید به دنبال اصلاح الگوی فرهنگ کار باشیم. اگر به ابعاد فرهنگی مسئله در جامعه توجه شود و زیرساختهای سه بعد «کار، مصرف و سازمان» عمق و غنای فرهنگی پیدا کند، یعنی فرهنگ کار، فرهنگ مصرف و فرهنگ سازمانی تجلی یابد، شاید بتوان گامهای اساسیتری برای تحقق اهداف سند چشمانداز 1404 برداشت.
3. فرمایشهای رهبر انقلاب را نباید ناظر بر یک قشر یا دستگاه خاص جامعه تلقی نمود، بلکه تحقق فرمایش ایشان یک وظیفهی همگانی، فردی، جمعی و سازمانی است. تمام آحادی که در قبال نظام احساس مسئولیت میکنند، باید متناسب با شرایطی که دارند، برنامهریزی و سپس تلاش و همت کنند. همت و کار مضاعف را باید به یک جریان عمومی در جامعه تبدیل نمود، بهطوری که همهی شهروندان احساس مسئولیت کنند و خود را مخاطب رهبری بدانند. همهی موارد یادشده در کنار یکدیگر میتوانند اهمیت نامگذاری را مشخص کنند و آن را محقق نمایند.
تحقق اهداف سند چشمانداز بهعنوان یک سند مادر که همهی ابعاد رشد، تعالی و توسعهی ایران اسلامی از قبیل توسعهی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در آن دیده شده است، به تبدیل شعارهای رهبر معظم انقلاب به یک فرهنگ عمومی در جامعه نیاز دارد. مردم و مسئولان باید تلاشهای خود را در طول سال، بر اساس شعارهایی پایهریزی کنند که با توجه به شرایط روز و همهجانبهنگری رهبر انقلاب تدبیر و برگزیده شده است. باید با پیوسته دیدن مجموعهی نامگذاریها در فرهنگ کار، فرهنگ مصرف و فرهنگ سازمانی جامعه، منطبق بر آموزههای دینی و ملی کار و تلاش نمود.
4. در حوزهی فرهنگی نکتهی ظریفی وجود دارد؛ یک توسعهی فرهنگی داریم و یک فرهنگ توسعه. آنچه باید در اولویت نخست فعالیتها قرار گیرد، این است که از طریق ظرفیتهای نظام آموزشی و اجتماعی کشور، بهدرستی به فرهنگ توسعه در کشور توجه نمود. مشکل امروز جامعه، بیتوجهی به فرهنگ توسعه است. مثلاً اگر فرهنگ استفاده از تلفن همراه، فضای وب و دیگر دستاوردهای علمی و رسانهای، بهطور صحیح و اصولی در جامعه تبیین نشود، استفاده از این وسایل به یک ضد ارزش ضد فرهنگ تبدیل خواهد شد. از این رو تأکید میشود که نخست باید فرهنگ توسعه بسط یابد و تبیین شود و سپس توسعهی فرهنگی.
5. آسیبشناسی عدم دسترسی به مجموعهی اهداف، آرمانها و خواستههایی که نظام تا کنون به دنبال آن بوده و به آن دست نیافته است، نشان میدهد که علت اصلی، عدم توجه ویژه به مقولهی فرهنگ بوده است؛ زیرا این فرهنگ است که باید بهعنوان زیرساخت در تمامی ابعاد توسعه قرار گیرد. توسعهی سیاسی و اقتصادی اگر در بستر فرهنگ نباشد، فاقد ارزش است. آن وقت است که سیاست به دغلبازی تبدیل میشود و در اقتصاد میان فقیر و غنی شکاف عمیقی ایجاد میشود؛ زمانی که اقتصاد در بستر فرهنگی رشد یابد، دیگر موجب توسعهی شکاف طبقاتی و فاصلهی فقر و غنا نخواهد شد.
ابعاد توسعه اگر بر مبنای فرهنگ باشد، میتواند به عاملی برای دستیابی به آرمانها و ارزشهای زیبندهی نظام تبدیل گردد. دین اسلام دین فرهنگ است و فرهنگ ما ریشه در ارزشهای دینی و اعتقادی دارد. اولویت نخست برای کار مضاعف و همت مضاعف باید بر این اساس باشد که عقبماندگیها، چالشها، آسیبها و فرصتهای فرهنگی را بهدرستی شناخت و تبیین نمود و سپس با استفادهی حداکثری از فرصتها، آسیبها را به حداقل ممکن رساند. عدم توجه مناسب به شعارهایی که برای سالها برگزیده شده است و به حاشیه رفتن آنها، همچنین اکتفا کردن به برخی اقدامهای سطحی، ریشه در یک ایراد فرهنگی دارد؛ به جای اینکه برای تعریف این شعارها در نظام آموزشی و تربیتی تلاش شود، تنها با تبلیغات دربارهی نام سال و گذر از کنار آن بهطور سطحی عمل میشود.
6. برای پایداری اثر شعارها در عمق جامعه، باید نظام آموزشی و تربیتی و ساختارهای اجتماعی و نظام اداری را به خدمت گرفت. با پیوستگی، ارتباط مؤثر و در کنار یکدیگر قرار دادن موارد یاد شده، میتوان از شعار به عمل رسید. اگر نظام آموزشی، محتوای درسی را متناسب با این شعارها قرار ندهد، به آن نپردازد و از لایههای اولیهی جامعه که نونهالان و نوجوانان هستند،
7. برای حرکت از مرحلهی شعار به مرحلهی عمل، باید بررسی نمود که چگونه میتوان این شعارها را که ریشه در باورها و عمق فرهنگی ما دارد، در نظامها ادرای، آموزشی، فرهنگی و اجتماعی کشور عملیاتی کرد. اگر فقط به آمارهای کمی بسنده شود، شعار امسال نیز به حاشیه خواهد رفت. رسانهها در نهادینهسازی و تبدیل شعارها به فرهنگ عمومی جامعه نقش چشمگیری دارند. از این رو تلاش و همکاری رسانهها نیز ضروری است. لازم است مردم، مسئولان و رسانهها با وحدت و همدلی، دست به دست هم دهند و با تمام ظرفیتهای موجود برای تحقق فرمایش رهبر انقلاب تلاش کنند.
نامگذاری هر سال توسط رهبر معظم انقلاب بیارتباط با سال پیش از آن نیست. رسانهها، کارشناسان، تحلیلگران و افرادی که رویدادها را بررسی میکنند، باید پیوند و رابطهی نام سالهای گذشته با نام امسال و همپوشانیهای آنها را با یکدیگر تبیین کنند تا اهمیت و جایگاه امسال که به همت مضاعف و کار مضاعف نامگذاری شده روشنتر شود.
1. سال گذشته، سال اصلاح الگوی مصرف بود. اگر بهدرستی به این شعار عمل کرده و در مسیر آن باشیم، رابطهی همت مضاعف امسال با اصلاح الگوی مصرف سال گذشته این است که گامهای محکمتر و جدیتری را برای تحقق شعار سال پیش برداریم.
2. تحلیل، تبیین و اجرایی کردن نام سالها، هم از نظر کیفی و هم از لحاظ کمّی ضروری است. یعنی باید به هر دو وجه کمیت و کیفیت برای تحقق نامهای برگزیدهی سالها توجه نمود. نباید به اقدامهای کمی بسنده کرد و تنها با اعداد و ارقام، تحقق فرمایشهای رهبر انقلاب را اندازهگیری کرد.
آسیبشناسی عدم دسترسی به مجموعهی اهداف، آرمانها و خواستههایی که نظام تا کنون به دنبال آن بوده و به آن دست نیافته است، نشان میدهد که علت اصلی، عدم توجه ویژه به مقولهی فرهنگ بوده است؛ زیرا این فرهنگ است که باید بهعنوان زیرساخت در تمامی ابعاد توسعه قرار گیرد.
عمق و تحلیل محتوای سخنان و نامگذاری سالها از سوی رهبر معظم انقلاب نشان میدهد که اهمیت ابعاد کیفی این شعارها بهمراتب بیشتر از ابعاد کمی آن است. این ابعادِ کیفی است که نامگذاریها را در بستر اجتماع و فرهنگ مردم قرار میدهد و باید به فرهنگ عمومی جامعه تبدیل گردد. سال گذشته به دنبال اصلاح الگوی مصرف بودیم و امسال باید به دنبال اصلاح الگوی فرهنگ کار باشیم. اگر به ابعاد فرهنگی مسئله در جامعه توجه شود و زیرساختهای سه بعد «کار، مصرف و سازمان» عمق و غنای فرهنگی پیدا کند، یعنی فرهنگ کار، فرهنگ مصرف و فرهنگ سازمانی تجلی یابد، شاید بتوان گامهای اساسیتری برای تحقق اهداف سند چشمانداز 1404 برداشت.
3. فرمایشهای رهبر انقلاب را نباید ناظر بر یک قشر یا دستگاه خاص جامعه تلقی نمود، بلکه تحقق فرمایش ایشان یک وظیفهی همگانی، فردی، جمعی و سازمانی است. تمام آحادی که در قبال نظام احساس مسئولیت میکنند، باید متناسب با شرایطی که دارند، برنامهریزی و سپس تلاش و همت کنند. همت و کار مضاعف را باید به یک جریان عمومی در جامعه تبدیل نمود، بهطوری که همهی شهروندان احساس مسئولیت کنند و خود را مخاطب رهبری بدانند. همهی موارد یادشده در کنار یکدیگر میتوانند اهمیت نامگذاری را مشخص کنند و آن را محقق نمایند.
تحقق اهداف سند چشمانداز بهعنوان یک سند مادر که همهی ابعاد رشد، تعالی و توسعهی ایران اسلامی از قبیل توسعهی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در آن دیده شده است، به تبدیل شعارهای رهبر معظم انقلاب به یک فرهنگ عمومی در جامعه نیاز دارد. مردم و مسئولان باید تلاشهای خود را در طول سال، بر اساس شعارهایی پایهریزی کنند که با توجه به شرایط روز و همهجانبهنگری رهبر انقلاب تدبیر و برگزیده شده است. باید با پیوسته دیدن مجموعهی نامگذاریها در فرهنگ کار، فرهنگ مصرف و فرهنگ سازمانی جامعه، منطبق بر آموزههای دینی و ملی کار و تلاش نمود.
4. در حوزهی فرهنگی نکتهی ظریفی وجود دارد؛ یک توسعهی فرهنگی داریم و یک فرهنگ توسعه. آنچه باید در اولویت نخست فعالیتها قرار گیرد، این است که از طریق ظرفیتهای نظام آموزشی و اجتماعی کشور، بهدرستی به فرهنگ توسعه در کشور توجه نمود. مشکل امروز جامعه، بیتوجهی به فرهنگ توسعه است. مثلاً اگر فرهنگ استفاده از تلفن همراه، فضای وب و دیگر دستاوردهای علمی و رسانهای، بهطور صحیح و اصولی در جامعه تبیین نشود، استفاده از این وسایل به یک ضد ارزش ضد فرهنگ تبدیل خواهد شد. از این رو تأکید میشود که نخست باید فرهنگ توسعه بسط یابد و تبیین شود و سپس توسعهی فرهنگی.
اگر نظام آموزشی، محتوای درسی را متناسب با این شعارها قرار ندهد، به آن نپردازد و از لایههای اولیهی جامعه که نونهالان و نوجوانان هستند، غفلت کند، اگر نظام تربیتی و خانوادهها احساس مسئولیت نکنند، شعارها به حاشیه خواهند رفت. باید سرانهی مطالعه را در جامعه بالا برد تا تحقیق، تدقیق و شناسایی امور حیاتی جامعه حاصل آید.
5. آسیبشناسی عدم دسترسی به مجموعهی اهداف، آرمانها و خواستههایی که نظام تا کنون به دنبال آن بوده و به آن دست نیافته است، نشان میدهد که علت اصلی، عدم توجه ویژه به مقولهی فرهنگ بوده است؛ زیرا این فرهنگ است که باید بهعنوان زیرساخت در تمامی ابعاد توسعه قرار گیرد. توسعهی سیاسی و اقتصادی اگر در بستر فرهنگ نباشد، فاقد ارزش است. آن وقت است که سیاست به دغلبازی تبدیل میشود و در اقتصاد میان فقیر و غنی شکاف عمیقی ایجاد میشود؛ زمانی که اقتصاد در بستر فرهنگی رشد یابد، دیگر موجب توسعهی شکاف طبقاتی و فاصلهی فقر و غنا نخواهد شد.
ابعاد توسعه اگر بر مبنای فرهنگ باشد، میتواند به عاملی برای دستیابی به آرمانها و ارزشهای زیبندهی نظام تبدیل گردد. دین اسلام دین فرهنگ است و فرهنگ ما ریشه در ارزشهای دینی و اعتقادی دارد. اولویت نخست برای کار مضاعف و همت مضاعف باید بر این اساس باشد که عقبماندگیها، چالشها، آسیبها و فرصتهای فرهنگی را بهدرستی شناخت و تبیین نمود و سپس با استفادهی حداکثری از فرصتها، آسیبها را به حداقل ممکن رساند. عدم توجه مناسب به شعارهایی که برای سالها برگزیده شده است و به حاشیه رفتن آنها، همچنین اکتفا کردن به برخی اقدامهای سطحی، ریشه در یک ایراد فرهنگی دارد؛ به جای اینکه برای تعریف این شعارها در نظام آموزشی و تربیتی تلاش شود، تنها با تبلیغات دربارهی نام سال و گذر از کنار آن بهطور سطحی عمل میشود.
6. برای پایداری اثر شعارها در عمق جامعه، باید نظام آموزشی و تربیتی و ساختارهای اجتماعی و نظام اداری را به خدمت گرفت. با پیوستگی، ارتباط مؤثر و در کنار یکدیگر قرار دادن موارد یاد شده، میتوان از شعار به عمل رسید. اگر نظام آموزشی، محتوای درسی را متناسب با این شعارها قرار ندهد، به آن نپردازد و از لایههای اولیهی جامعه که نونهالان و نوجوانان هستند،
توسعهی سیاسی و اقتصادی اگر در بستر فرهنگ نباشد، فاقد ارزش است. آن وقت است که سیاست به دغلبازی تبدیل میشود و در اقتصاد میان فقیر و غنی شکاف عمیقی ایجاد میشود؛ زمانی که اقتصاد در بستر فرهنگی رشد یابد، دیگر موجب توسعهی شکاف طبقاتی و فاصلهی فقر و غنا نخواهد شد.
غفلت کند، اگر نظام تربیتی و خانوادهها احساس مسئولیت نکنند، شعارها به حاشیه خواهند رفت. باید سرانهی مطالعه را در جامعه بالا برد تا تحقیق، تدقیق و شناسایی امور حیاتی جامعه حاصل آید. بر همین مبنا باید هم بر کمیت و هم بر کیفیت شعار امسال تأکید کرد. نباید فقط به آمارهای کمی بسنده نمود؛ هر چند که توجه به ابعاد کمی هم ضروری است، زیرا برای تحقق شعار همت مضاعف و کار مضاعف، باید بهرهوری در شاخصهای کمی را نیز افزایش داد.7. برای حرکت از مرحلهی شعار به مرحلهی عمل، باید بررسی نمود که چگونه میتوان این شعارها را که ریشه در باورها و عمق فرهنگی ما دارد، در نظامها ادرای، آموزشی، فرهنگی و اجتماعی کشور عملیاتی کرد. اگر فقط به آمارهای کمی بسنده شود، شعار امسال نیز به حاشیه خواهد رفت. رسانهها در نهادینهسازی و تبدیل شعارها به فرهنگ عمومی جامعه نقش چشمگیری دارند. از این رو تلاش و همکاری رسانهها نیز ضروری است. لازم است مردم، مسئولان و رسانهها با وحدت و همدلی، دست به دست هم دهند و با تمام ظرفیتهای موجود برای تحقق فرمایش رهبر انقلاب تلاش کنند.