1389/09/06
همت مضاعف، کار مضاعف
فرمول اقتدار
نامگذاری سال جدید به نام «همت مضاعف، کار مضاعف» از سوی رهبر معظم انقلاب زمینهای شد تا این موضوع از ابتدای سال مورد توجه قرار گیرد؛ گرچه این اهتمام و توجه با فراز و فرودهایی همراه بوده است. آنچه در ادامه میآید یادداشتی است از دکتر ابراهیم فیاض، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران که نام سال 89 را مورد بررسی قرار داده است.
رهبر معظم انقلاب بر اساس واقعیتها و ارزشهای جامعه، شعار همت مضاعف و کار مضاعف را برای نام امسال برگزیدهاند و اجرای آن را اعلام کردهاند. این اقدام ایشان، به مقولهی عقلانیت اسلامی مربوط است و ریشه در فقه اسلامی دارد. یعنی کار فقیه همین است که بر اساس حوادث واقعه و رویدادهای روز، مسائل را بررسی و تحلیل کند و متناسب با عرف و ارزشهای مذهبی و اخلاقی جامعه، برنامه و چارچوب و خط مشی مناسب را تنظیم کند. به دنبال این امر، حجت و عقلانیت به وجود میآید و موجب رشد و توسعهی جامعه میشود. عمل به این شعارها، جامعه را از یک مرحله به مرحلهی بعدی منتقل میکند. همان عقلانیتی که موجب اصلاح الگوی مصرف شده است، همان هم موجب همت مضاعف و کار مضاعف نیز میشود.
بر همین مبنا شعار همت و کار مضاعف باید به شاخص تبدیل شود. نهادهای مختلف باید واقعیتهای موجود را بر اساس معیارهای مورد نظر رهبر انقلاب بازتولید کنند. خط مشی همت و تلاش مضاعف باید در همهی عرصههای مختلف فرهنگی، اقتصادی و ... کشور مورد توجه قرار بگیرد و به کار گرفته شود، زیرا تمامی عرصههای جامعه به هم پیوسته و با یکدیگر در ارتباط هستند.
امروزه دیگر جنگ علم و ثروت از میان رفته است. دیگر نمیتوان دربارهی اینکه علم بهتر است یا ثروت اظهار نظر کرد، زیرا همهی عرصههای مختلف کشور به همت و تلاش مضاعف و عقلانیت بیشتر نیاز دارد. چنانچه در تمامی عرصههای کشور، نظام عقلانی و همت و تلاش مضاعف ایجاد شود، موجب پیوند میان دانش و اقتصاد میشود و ارزش افزودهی مادی و معنوی ایجاد میکند و این همان فرمول اقتدار است. به همت مضاعف و کار مضاعف، هم در تولید علم نیاز است و هم در تولید ثروت.
اگر نظام اقتصادی کنونی کشور به نظام تولیدی تبدیل شود، شاید بتوان در آیندهای نهچندان دور علم و ثروت را با یکدیگر ترکیب نمود و ارزش افزودهی مادی و معنوی ایجاد کرد. این امر سرانجام به اقتدار عمومی جامعه خواهد انجامید.
نکتهی بسیار مهم این است که شاخصسازی سازمانهای دولتی اهمیت بسیاری دارد. متأسفانه گاهی شاخصسازی انجام شده بر خلاف فرمایشهای رهبر انقلاب است؛ همچون مباحث اسلامی کردن دانشگاهها، علوم انسانی بومی و اصلاح الگوی مصرف. متأسفانه برخی اصول موجود در نظام اقتصادی ما و شاخصهای کلان موجود، ضد تولید علم است و به جای پیشبرد راهبردهای کشور، موجب بروز مشکلاتی میشود. لذا شناسایی چارچوبها و تبدیل آنها به شاخص در سازمانها ضروری است؛ شاخصهایی که هم مربوط به ثروت است و هم مربوط به علم.
نظام اقتصادی کنونی در ایران، بهنوعی یک نظام دلالی است؛ مثل دلالی نفت که بهشدت فسادزا است. بخش چشمگیری از اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی وابسته است. اگر نظام اقتصادی کنونی کشور به نظام تولیدی تبدیل شود، شاید بتوان در آیندهای نهچندان دور علم و ثروت را با یکدیگر ترکیب نمود و ارزش افزودهی مادی و معنوی ایجاد کرد. این امر سرانجام به اقتدار عمومی جامعه خواهد انجامید.
عبور از شعارزدگی
راهکار اصلی برای عملی کردن و تحقق شعار همت و کار مضاعف و جلوگیری از به حاشیه رفتن آن، شاخصسازی بودجهای است. یعنی اگر شاخصسازی بودجهای انجام شود، تمامی مشکلات برطرف خواهد شد. نخست باید گروهی از شاخصهای نظری را از سیاستگذاریها و خط مشیهایی استخراج کرد که در نامگذاری سالها متجلی میشود. متأسفانه هنوز در اینباره فعالیت چشمگیری انجام نشده است. شناسایی و استخراج شاخصهای نظری از سیاستگذاریهای کلان کشور به مباحث بسیار تئوریکی نیاز دارد. اگر شاخصهای نظری بهطور دقیق استخراج و ارائه شود، شاخصهای عملی آنها نیز در سازمانهای دولتی تعریف و به بودجه تبدیل میشود. با شاخصسازی عملی و برنامه و بودجهای در دولت، همهی امور در مسیر اجرایی قرار میگیرند و خودبهخود شعارها را عملی میکنند.
بر این اساس دو شاخص اصلی نظری و عملی وجود دارد؛ شاخص نظری باید از طریق دفتر رهبر معظم انقلاب و شاخصهای عملی از سوی دولت آماده و تبیین شود. به بیان دیگر، برای شاخصسازی از سیاستهای کلان و خطمشیهای کلی کشور، نخست باید آن را از همان لایهی آغازین، یعنی از دفتر رهبر معظم انقلاب و سازمانهای نزدیک به آن همچون سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و سازمان فرهنگ و اندیشهی اسلامی و همچنین آکادمیهای تحقیقاتی وابسته به بیت رهبری پیگیری کرد. کارشناسان این مراکز باید شاخصهای نظری را استخراج و آنها را برای تبدیل شدن به شاخصهای عملی به دولت ارائه کنند. این شاخصها را باید در سازمانهای دولتی به ساختار بودجهای تبدیل نمود و سپس اجرایی کرد.
شناسایی و استخراج شاخصهای نظری از سیاستگذاریهای کلان کشور به مباحث بسیار تئوریکی نیاز دارد. اگر شاخصهای نظری بهطور دقیق استخراج و ارائه شود، شاخصهای عملی آنها نیز در سازمانهای دولتی تعریف و به بودجه تبدیل میشود.
متأسفانه هماکنون برای تدوین و تبیین شاخصهای نظری و عملی در هر دو بخش یاد شده، آنچنان که انتظار میرود، فعالیتی انجام نشده است. دستاندرکاران و دولتمردان و قانونگذاران ایران اسلامی باید دریابند که تحقق شعار همت و کار مضاعف و دیگر شعارهایی که رهبر معظم انقلاب برای نام سالها تدبیر میکنند و برمیگزینند، نیازمند شاخصسازی در سطوح مختلف است. از این رو لازم است که ابعاد و وجوه مختلف شعار را اعلام کرد و سپس سیاستگذاری انجام شده از سوی رهبر معظم انقلاب، در اسرع وقت از طریق سازمانهای فرهنگی و پژوهشی و آکادمیهای تحقیقاتی وابسته و نزدیک به بیت رهبری شناسایی و برای آنها شاخصهای مشخص نظری و قابل اجرا را تعیین کرد. سپس دولت مسئولیت دارد که شاخصهای نظری استخراج شده را برنامه و بودجهای کند و به مرحلهی اجرا درآورد. این فرآیند پس از اجرایی شدن به یک سیستم تبدیل میشود که تمام امور در آن خودبهخود در مسیر تحقق و اجرایی شدن قرار میگیرند. برای تحقق شعارها و جلوگیری از به حاشیه رفتن آنها، نباید به اقدامهای سطحی و صرفاً تبلیغاتی دربارهی نام سال بسنده شود. مبنا و راهکار اصلی در این زمینه شاخصسازی است.