[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1394/12/20 عنوان فیش :مصادیق خیانت های غرب بر علیه ملت ایران کلیدواژه(ها) : خیانتهای غرب, ماجرای میکونوس, برسر کار آمدن رضاخان, برسر کار آمدن رضاخان, روابط و تعامل جمهوری اسلامی, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, ضعف اروپا, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : یکی از چیزهایی که نفوذ در باورهای مردم هدف قرار میگیرد این است که خیانتهای غرب را فراموش کنند. آقایان! ما از غرب صدمه دیدهایم. در تبلیغات جهانی تکیه میکنند روی اینکه چرا در جمهوری اسلامی، بعضیها -گاهی هم اسم بنده را بالخصوص میآورند- با غرب مخالفند، چرا با آمریکا مخالفند. باید فراموش نکنیم که غرب با ما چه کرده. من طرفدار قطع رابطهی با غرب نیستم -حالا این را هم عرض خواهم کرد- این را همه میدانند. من هشت سال رئیسجمهور بودم، با همین کشورها و با همین رؤسای جمهور نشستهام، برخاستهام و صحبت کردهام. الان هم همینجور است؛ الان هم ازجملهی برنامههای میهمانهای آقای رئیسجمهور ملاقات با بنده است. در حرفها هم که با همدیگر فحش و فحشکاری نمیکنیم؛ حرف میزنیم و تفاهم میکنیم. ما مخالف ارتباط با غرب نیستیم [امّا] مسئله این است که بدانیم با چه کسی داریم تعامل میکنیم و بدانیم طرف ما چه کسی است. غرب، کشورهای غربی، از اواسط دوران قاجار، علیه کشور ما فعّالیّتهایشان را شروع کردند؛ ضعف سلاطین قاجار موجب شد اینها دائماً همینطور امتیاز بگیرند، مدام فشار بیاورند، مدام دایرهی زندگی ما را تنگ کنند و پیشرفتهای ما را متوقّف کنند. بعد به این نتیجه رسیدند که باید یک نفر از خودشان را بیاورند، که آوردند؛ رضاخان از خودشان بود. حالا بعضیها همین را هم دارند خدشه میکنند و [میگویند] رضاخان را انگلیسها نیاوردند؛ یک امر به این وضوح را که خودهایشان اقرار کردند، تکرار کردند، خود انگلیسها گفتند، خود مسئولان حکومت طاغوت این را مکرّر گفتند، امّا اینها دارند انکار میکنند. واقع قضیّه این است که رضاخان را آوردند، بعد که احساس کردند ممکن است آنچنانکه مایلند در مشتشان نچرخد، او را برداشتند و پسرش را گذاشتند. بعد که باز از درون کشور یک حرکتی بهعنوان نهضت ملّی شروع شد، سرکوب کردند و بیستوهشتم مرداد را بهوجود آوردند. بعد از بیستوهشتم مرداد، دستگاه جهنّمی ساواک را بهوجود آوردند. اینها را غربیها کردند، اینها را همین انگلیسها کردند؛ بعد از انگلیسها نوبت آمریکاییها بود. کشاورزی کشور را نابود کردند، پیشرفت علمی کشور را متوقّف کردند، مغزهای فعّال را دزدیدند و بردند یا متوقّف کردند، طبقهی جوان را به فساد و لاابالیگری و اعتیاد و مشروبخواری و مانند اینها کشاندند؛ این کارهایی است که غرب در کشور ما کرده. نمیگویم ماها بیتقصیر بودیم، امّا ادارهی کار و تدبیر کار دست آنها بوده است و آنها کردهاند. تقصیر ما این است که ما در صدد علاج برنیامدیم، در صدد مقاومت برنیامدیم. امروز هم اگر مقاومت نکنیم، همان آش است و همان کاسه؛ بازهم همین خواهد شد. بعد، انقلاب اسلامی رخ داد؛ از روز اوّلی که انقلاب رخ داد غرب شروع کرد با ما مخالفت کردن. نه فقط مخالفت [بلکه] بنا کرد معارضه کردن. به صدّام اینها کمک کردند، به ضدّ انقلابها در بخشهای مرزی کشور اینها کمک کردند؛ هم پول دادند، هم سلاح دادند، هم کمک سیاسی و فکری کردند. علیه انقلاب و دستگاه انقلاب و شخص امام راحل (رضواناللهتعالیعلیه) و مسئولین انقلابی اینها بودند که شایعهپراکنی کردند، لجنپراکنی کردند و دشمنی کردند. در جنگ هرچه توانستند به صدّام کمک کردند؛ بمباران شهرهای ما بهوسیلهی صدّام انجام گرفت امّا با پشتیبانی آنها؛ اگر آنها نبودند صدّام نمیتوانست این کار را انجام بدهد. [سلاح] شیمیایی را آنها به صدّام دادند، موشک را آنها دادند، میراژ را آنها دادند، برنامههای جنگی را آنها برایش تنظیم کردند، این صحنههای جنگ بهوسیلهی آنها طرّاحی شد، عکسهای هوایی از رفتوآمدهای سربازهای ما را آمریکاییها به عراق و به صدّام دادند؛ با ما اینجوری رفتار کردند. بعد [هم] که جنگ تمام شد، تحریمها را آنها بر ما تحمیل کردند. ما با اینها مخالفتی [و دشمنیای] نکردیم؛ خود ما یک بنائی را گذاشتیم و گفتیم ما به این بنا وفاداریم؛ اینها برای اینکه ما این بنا را گذاشتیم و مستقل از آنها است و تابع آنها نیست شروع کردند با ما دشمنی کردن. چه کار کنیم ما؟ من میبینم بعضی از برادران ما گاهی اوقات میگویند که ما باید با همهی دنیا رابطه داشته باشیم؛ خب بله، با همهی دنیا -البتّه منهای آمریکا و رژیم صهیونیستی- باید رابطه داشته باشیم؛ ما مشکلی نداریم. اوّلاً همهی دنیا فقط اروپا و فقط غرب نیست؛ در همین حدود چهار سال قبل از این و در همین شهر تهران، مگر اجلاسی تشکیل نشد که بیش از ۱۳۰ یا ۱۴۰ کشور در آن شرکت کردند؟ حدود چهل یا بیشتر رئیس دولت و رئیس کشور شرکت کردند؛ از همه جا آمدند اینجا و در اجلاس غیر متعهّدها شرکت کردند. ما مشکلی نداریم با اینها؛ دنیا که فقط اروپا نیست؛ دنیا جای وسیعی است. قدرتها هم امروز در دنیا پخش شده و تقسیم شده؛ شرق دنیا -یعنی منطقهی آسیا- امروز مرکز یک قدرت عظیمی است. ما با اینها ارتباط داریم؛ ما حرفی نداریم. با اروپا هم ما مشکلی نداریم، اروپاییها با ما مشکل ایجاد کردهاند. بنده به یکی از این رؤسای اروپایی که اخیراً اینجا آمده بود گفتم که اروپا باید خودش را از تبعیّت آمریکا در سیاستهایش نجات بدهد. اروپاییها تبعیّت از سیاست آمریکا کردند؛ او ما را تحریم کرد، اینها هم تبعیّت کردند؛ او علیه ما تبلیغات کرد، اینها هم تبعیّت کردند. خب، ما چه کار کنیم؟ در قضایای مختلف، اروپاییها بودند که ابتدای به دشمنی کردند. سر قضیّهی آن قهوهخانهی میکونوس، رئیسجمهور وقت ما را متّهم کردند و به دادگاه میخواستند بکشانند؛ اسمش را بهعنوان متّهم در دادگاه مطرح کردند! خب چهکار کنیم ما با اینها؟ برویم التماس کنیم؟ برویم بگوییم آقا با ما بهتر از این باشید؟ ما کاری نکردیم با اینها؛ اینها هستند که دشمنی میکنند. اگر ما در مقابل دشمنی دشمنانمان با شجاعت و با اقتدار نایستیم، ما را خواهند خورد، خواهند بلعید. «ما» که میگویم، یعنی کشور را، یعنی ملّت را؛ وَالّا شخص بنده و امثال بنده که اهمّیّتی نداریم؛ کشور را [خواهند بلعید]. ما مسئول کشوریم، مسئول ملّتیم، مسئول تاریخیم؛ نباید اجازه بدهیم. خب، بنابراین اینها رفتارشان با ما اینجوری بوده. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران - 1390/05/16 عنوان فیش :سیلی خوردن دشمن از ایران در قضیه ی میکونوس کلیدواژه(ها) : اقتدار بینالمللی, عزت ملت ایران, تاریخ جمهوری اسلامی بعد از رحلت امام خمینی(ره), ماجرای میکونوس نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : بنده موافق نیستم با این نظر که امروز وضع ما از لحاظ بینالمللی وضع منفی است؛ به هیچ وجه. گاهی این مسئله در بعضی از اظهارات شنیده میشود، گفته میشود. نخیر، امروز وضع ما از لحاظ بینالمللی بسیار خوب است. امروز جمهوری اسلامی در فضای سیاست بینالمللی، به عنوان یک کشور محترم، اثرگذار، معتبر و متنفذ در دنیا شناخته شده است. این عزت بینالمللی را که ناشی از عوامل خاص خودش است - حضور مردم، ایستادگی مردم، شعارهای روشن و واضح انقلاب در دست و زبان مردم و مسئولین - فلان حرکت یک دولتی در یک گوشهی دنیا که حالا یک دهنکجیای میکند، یک حرفی میزند، نمیتواند خدشهدار کند. این حرکتها همیشه بوده. بعضی خیال میکنند اگر امروز فلان دولت مستکبر، چه در اروپا، چه در غیر اروپا، نسبت به جمهوری اسلامی یک حرفی میزند، یک چیزی میگوید، یک اظهارنظری میکند که اهانتآمیز به جمهوری اسلامی است، این معنایش تنزل رتبهی جمهوری اسلامی است؛ نه، اینها هر وقت توانستند، کردند. آن زمانی هم که ما متأسفانه یک مقداری در مقابل دشمن کوتاه میآمدیم، از این کارها میکردند. اینجور نیست که ما حالا چون ایستادگی کردیم، چون استقامت به خرج دادیم، بگوئیم اینها را سر لج آوردیم؛ نه. یک روزی در خطابههای مسئولینمان مناقب آمریکا ذکر میشد؛ همان روزها رئیس جمهور وقت آمریکا با سبکسری تمام، ایران را به عنوان محور شرارت معرفی کرد! یک روزی یکی از دولتهای اروپائی نسبت به جمهوری اسلامی اظهار علاقه و ارتباط و اینها میکرد؛ همان دولت سر قضیهی قهوهخانهی میکونوس دادگاه تشکیل داد، مسئولین درجهی یک کشور را در آن دادگاه متهم کرد! دولتهای اروپائی با آنها همدست شدند، همهشان سفرای خود را از تهران فراخوانی کردند؛ اینها که یادمان نرفته. خواستند سیلی بزنند، البته سیلی سختتری خوردند. از همین حسینیه آنچنان سیلیای خوردند که بعد تا مدتها دنبال علاجش بودند! هر وقت توانستند، آنها درصدد سیلی زدن برآمدند. هر وقت ما کوتاه آمدیم، یک خردهای سست برخورد کردیم، آنها پرروتر شدند. نخیر؛ ایستادگی جمهوری اسلامی، تصریح به شعارهای انقلاب، تصریح به مبانی انقلاب، عزت ما را در دنیا بیشتر کرده است. مربوط به :بیانات در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1377/01/01 عنوان فیش :تبلور استقلال و عزت ملت ايران در ماجراي دادگاه ميكونوس کلیدواژه(ها) : عزت ملی, ماجرای میکونوس, استقلال جمهوری اسلامی, استقلال سیاسی, دستاوردهای انقلاب اسلامی, دستاوردهای جمهوری اسلامی, تاریخ جمهوری اسلامی بعد از رحلت امام خمینی(ره) نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : اوّلین دشمنیِ بزرگی كه قدرتهای استكباری و استبدادی با یك ملت میكنند، این است كه او را ذلیل میكنند؛ عزّت او را از او میگیرند. ملت ایران با این سابقهی تاریخی، با این عظمت، با این استعداد، با این جوانان خوب، با این همه زیبایی - زیبایی انسانی و طبیعی و تاریخی كه در میان این ملت هست - در دوران رژیم گذشته، در چشم بیگانگان به ملتی تبدیل شده بود كه آنها از آن ملت، فقط فرش یا پسته را میشناختند! میگفتند اینها همان كسانی هستند كه برای ما فرش میبافند و پسته تولید میكنند! اهانت به یك كشور و یك ملت از این بالاتر! انقلاب آمد و به دنیا نشان داد كه ملت ایران، آن ملتی است كه در مقابل خواستِ قدرتهای استكباری میایستد و حرف خود را میزند و اگر همهی قدرتهای استكباری نیز همدست شوند، در هیچ زمینهای نمیتوانند ارادهی خود را بر او تحمیل كنند! امروز، چه امریكاییها بخواهند، چه نخواهند؛ چه صهیونیستها بخواهند، چه نخواهند؛ چه دشمنان این ملت بخواهند، یا نخواهند، ملت ایران در دنیا این طور شناخته شده است: ملتی قوی، مصمّم، با اراده، نترس و شجاع كه خودش میاندیشد، تصمیم میگیرد و انتخاب میكند! هیچ كس نمیتواند بگوید: ای دولت ایران، ای ملت ایران، رابطهات را با فلان كشور قطع كن، یا با فلان كشور، رابطه برقرار كن و یا فلان جا تجارت كن، فلان جا نكن! هیچ كس نمیتواند به ما دستور بدهد. این امروز آبروی ملت ایران است. در جنگ، این مطلب فهمیده شد. در اصلِ انقلاب، در مقابله با محاصرهی اقتصادی و در قضایای گوناگون سیاسی و دیپلماسی فهمیده شد. در همین قضیهی دادگاه میكونوس هم فهمیده شد! ما قضیه را بزرگوارانه، با سكوت برگزار كردیم و گذراندیم؛ اما حقیقتِ قضیه كه جایی نمیرود. همهی اروپا با هم همدست شدند تا سرِ قضیهی دادگاه میكونوس كه بنده گفته بودم «چون در این قضیه، آلمان این گونه رفتار كرده است و سفرا رفتند، اگر سفرای دیگر میخواهند بیایند، بیایند؛ ولی سفیر آلمان، باید بعداً بیاید. حق ندارد با آنها برگردد» این حرف را از بین ببرند، كه سفیر آلمان، اگر شده با یك نفر دیگر با هم بیایند. دولت و ملت ایران ایستادند. از هر راهی كه میتوانستند فشار بیاورند و اقدام كنند، اقدام كردند. هر كاری میتوانستند بكنند، كردند. از اواسط سال هفتاد و پنج شروع شد؛ سال هفتاد و شش رسید و انتخابات انجام گرفت و اجتماع عظیم مردم - آرای سی میلیونی و شركت سی میلیونی مردم در انتخابات كه مایهی افتخار ملت ایران و نظام مقدّس جمهوری اسلامی بود - موجب شد كه مرتّب به آنها فشار میآمد! آنها هم مرتب فشار آوردند، شاید بتوانند با دولت و با مسؤولین جدید، ارتباط برقرار كنند! كسی به آنها جواب نداد و بالاخره در نهایتِ كار، مجبور شدند همان را كه ما گفته بودیم قبول كنند! درست همان گونه كه گفته شده بود، عمل كردند. خوب؛ این عزّت ملت ایران است. تحلیلگران سیاسی كه كور نیستند! در اطراف دنیا میبینند كه در ایران چه اتّفاق میافتد؛ همه هم میدانند كه این به خاطر انقلاب و به خاطر اسلام است. |