[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار مردم یاسوج - 1373/03/17 عنوان فیش :تفاوت برخورد نظام جمهوری اسلامی و رژیم پهلوی با عشایر کلیدواژه(ها) : تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, برخورد جمهوری اسلامی با عشایر, سلسله پهلوی, مناطق محروم در رژیم پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, برخورد سلسله پهلوی با عشایر نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : نظام جمهوری اسلامی، برای عشایر ارزش قائل است و عشایر را به عنوان یکی از برجستهترین قشرهای کشور میشناسند که هم در کار سازندگی و هم در کار دفاع از کشور، سهیمند. نظام، قدرِ این جوانان غیور و این مردان و زنان بااخلاص و مؤمن را میداند. شما هم متقابلاً قدر جمهوری اسلامی را شناخته و دانستهاید. هر رفتاری را که حکومتها با قشرهای مردم داشته باشند، مردم هم همان رفتار را با حکومتها دارند. هر گونه احساساتی که مسؤولان کشور، در هر زمانی نسبت به قشرهای مختلف مردم - از جمله عشایر - داشته باشند، همان احساسات را قشرهای مردم هم نسبت به مسؤولان کشور دارند. شما به مسؤولان محبت و اعتماد دارید؛ مسؤولان هم به شما عشق میورزند و روی احساسات و ایمانتان حساب میکنند. این احساس، طرفینی است. رژیم منحوس پهلوی، درست عکس این رابطه را با شما مردم این استان و عشایر غیور این سرزمین داشت. در ابتدای تشکیل حکومتِ ناسالم و خائن پهلوی، از اوّلین کارهای رضاخان این بود که در هرجا توانست به سرکوب عشایر پرداخت. در تمامِ دوران حکومت رضاخان - که پیرمردان لابد به یاد دارند - و بعد از آن، در بخشی از دورانِ حکومتِ فرزندِ فاسد و خائنش، بارها و بارها بین مردم مظلوم اما شجاع و ساکت و غیوری که در این استان بودند با نیروهای حکومتی تصادم شد و هزاران نفر از عشایر این مناطق، به دست مزدوران خاندان پهلوی به قتل رسیدند. رفتار حکومت دست نشاندهی پهلوی با عشایر این استان، چنین بود. اما متقابلاً، مردم مؤمن و عشایرِ مخلص و شجاع و غیور این منطقه و این سرزمین، حتی یک روز هم با نظام پهلوی از درِ آشتی وارد نشدند. البته عدّهای از کدخدایان و اربابهایی که دستشان در دست مسؤولان دولتی بود، با پهلویها آشتی بودند. اما تودهی مردم، ابداً! تشکیلات حکومت طاغوت، مردم را رها میکرد؛ اما بعضی از اربابهای ظالم و کدخداهای متعدّی را دو دستی میگرفت! مردم برای پهلویها اهمیتی نداشتند. نتیجه این شد که در تمام طول حکومت پنجاه سالهی خاندان منحوسِ پهلوی، در این استان - در مناطق بویراحمد، در مناطق کهگیلویه و نیز در مناطق عشایر و خاندانهای مختلف از فارس تا خوزستان - حتّی یک قدمِ اصلاحیِ آباد کنندهی قابل ذکر برداشته نشد. مربوط به :بیانات در دیدار مردم یاسوج - 1373/03/17 عنوان فیش : نظام جمهوری اسلامی ایران, برخورد جمهوری اسلامی با عشایر, عشایر کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, برخورد جمهوری اسلامی با عشایر, عشایر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نظام جمهوری اسلامی، برای عشایر ارزش قائل است و عشایر را به عنوان یكی از برجستهترین قشرهای كشور میشناسند كه هم در كار سازندگی و هم در كار دفاع از كشور، سهیمند. مربوط به :بیانات در جمع علما و روحانیون استان چهارمحال و بختیارى در شهرکرد - 1371/07/15 عنوان فیش :مسئولیت روحانیون در قبال عشایر کشور کلیدواژه(ها) : برخورد جمهوری اسلامی با عشایر, عشایر, هدایت الهی, هدایت فکر دینی مردم, راه هدایت مردم نوع(ها) : حدیث متن فیش : آقایان بایستی توجه کنند و زمان را بشناسند. امروز، دین را، به درستی و آن چنان که تلقی جهانی از آن است ترویج کنید. اسلام را همانگونه که به عنوان یک مکتب حیاتبخش بشریت مطرح است، تبلیغ کنید و به این مردم مؤمن عشایر و این ذهنهای پاک بفهمانید. بفهمانید که تسلیم شدن در مقابل دشمن، ضد دین است. بفهمانید که همبستگی و همکاری و محبت و الفت بین خود، از دین است. بفهمانید که دعواهای عشایری که به خونریزی منتهی میشود، برخلاف دین است. بفهمانید که بعضی از رسوم غلط عشایری در ازدواج و امثال اینها، برخلاف دین است. بفهمانید که کار کردن عشایر در هرجایی که هستند، چه در روستا، چه در دامداری، چه در مرتع، چه در شهر - مشغول هر کاری که هستند - وقتی به سازندگی کشور منتهی شود، یک عبادت است. بفهمانید که پیروی راه ائمه علیهمالسّلام، امروز این است که همه تلاش کنند تا اسلام و مکتب اهل بیت را زنده کنند. اینها همان چیزهایی است که افراد یک ملت را مثل پولاد آبدیده میکند و دشمن نمیتواند در آنها نفوذ کند. ایمانشان را قوی کنید. آنها را به اعمال شرعی وادار کنید. نماز، زکات، خمس و سایر عبادات را به آنها یاد بدهید. این، وظیفهی ماست. نباید بگوییم که «فلان کس رفته درسخوانده، فاضل شده، مکاسب خوانده، کفایه خوانده؛ حالا بیاید برود بین عشایر کوچرو!؟ پس خواندن این کفایه و مکاسب و این همه زحمتی که کشیده به چه درد میخورد!؟» همهی آنها مقدمهی همین است. همهی آنها مقدمهی مسلمان کردن و متدین کردن یک انسان است. «لان یهدی الله بک رجلا خیر مما طلعت علیه الشمس.» (1) اگر یک انسان را خدا بهدست تو هدایت کند، این بهتر از همهی آن چیزی است که خورشید بر آن تابیده است. یعنی همهی طلاهای عالم، ارزش این را ندارد. زن روستایی، زن عشایری، زن شهری، مردشان، جوانشان، پیرشان، همه را تشویق کنید باسواد شوند. 1 ) مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، النص، ص: 107؛ تفسير نور الثقلين، ج2، ص: 273؛ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ: بَعَثَنِي رَسُولُ اللَّهِ إِلَى الْيَمَنِ فَقَالَ يَا عَلِيُّ لَا تُقَاتِلْ أَحَداً حَتَّى تَدْعُوَهُ إِلَى اللَّهِ لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْكَ رَجُلًا خَيْرٌ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ أَوْ غَرَبَتْ. ترجمه : على عليه السّلام فرمود:رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله مرا به سوى يمن فرستادند و فرمود:اى على!با هيچ كس جنگ نكن و مردم را بسوى خدا بخوان،زيرا اگر خداوند مردى را بوسيلۀ تو هدايت كند بهتر از هر چيزى است كه خورشيد به آن تابيده باشد يا غروب كرده باشد. |