[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1370/06/27
عنوان فیش :برخورد قاطع با تخلفات، دستور خدا به پیامبر(صلی الله علیه و اله)
کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, تشویق و تنبیه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
آیا واقعاً سزاوار است که عده‌یی انسان این همه زحمت بکشند، برای این‌که سازمانی را در جای خودش منظم و مرتب درست کنند، بعد این‌گونه افراد [برخی مسئولین رده بالا] آن زحمات را از بین ببرند؟! این، تضییع و ضربه و خطاست؛ این خطا باید سزا داده شود. اگر ما با تخلفاتِ این‌طوری برخورد نکردیم، سپاه از بین خواهد رفت. اگر شما در واحد زیردستتان با خطاها برخورد نکنید، تکان خواهد خورد و از هم خواهد پاشید.
قرآن با آن حکمت، پیامبر با آن گذشت، خدای متعال به پیامبر می‌گوید: «لئن لم ینته المنافقون والّذین فی قلوبهم مرض والمرجفون فی‌المدینة لنغرینّک بهم»(1). یعنی کسانی که از زیر می‌خواهند ضربه بزنند، می‌خواهند انفجار ایجاد کنند، می‌خواهند مردم را بترسانند، می‌خواهند دل مردم را خالی کنند، می‌خواهند امیدها را از دلها بگیرند، اگر اینها بس نکنند، «لنغرینّک بهم»؛ ما - یعنی خدای متعال - تو - یعنی پیامبر - را به جان اینها می‌اندازیم. ببینید لحن قرآن، چه‌طور لحن خشن و غلیظی می‌شود.
1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 60
لَئِن لَم يَنتَهِ المُنافِقونَ وَالَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ وَالمُرجِفونَ فِي المَدينَةِ لَنُغرِيَنَّكَ بِهِم ثُمَّ لا يُجاوِرونَكَ فيها إِلّا قَليلًا
ترجمه :
اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بی‌اساس در مدینه پخش می کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان می‌شورانیم، سپس جز مدّت کوتاهی نمی‌توانند در کنار تو در این شهر بمانند!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1370/06/27
عنوان فیش :تنبیه حسان بن ثابت به دست امیرالمومنین (ع) به دلیل ارتکاب گناه
کلیدواژه(ها) : حکومت امیرالمومنین (علیه السلام), عدالت امیرالمومنین (علیه السلام), حسان بن ثابت, تشویق و تنبیه, سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, فرماندهان سپاه پاسداران, تاریخ دوران حکومت حضرت علی بن ابیطالب (علیه‌السلام
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
تشویق و تنبیه را باید جدی گرفت. شماها فرمانده هستید؛ نسبت به زیردستانتان این‌‌گونه برخورد کنید. امیر المؤمنین، مرد شاعر مخلص خودش یعنی «حسان بن ثابت» را که معاویه‌‌ییها از او می‌‌خواستند به طرف آن‌‌ها برود و او نمی‌‌رفت، به خاطر گناهی که کرده بود، خواباند و شلاق زد. گفت: یا امیر المؤمنین! من را که این‌‌قدر به شما خدمت کرده‌‌ام، این‌‌قدر شعر برایت گفته‌‌ام، این‌‌قدر از شما دفاع کرده‌‌ام، می‌‌زنی؟! حد اقل معنای حرکت و نگاه امیر المؤمنین این بود که بله، آن به جای خود، این هم به جای خود. اگر کار خوبی کردیم، ثواب ما را خدا باید بدهد. برطبق این ارزش، در دنیا اگر مقابلی وجود دارد، بایستی آن مقابل به ما داده بشود. اگر کار بدی هم کردیم، نبایستی بگویند چون فلانی آدم خوبی است، این کار بد او بدون مجازات بماند. این دقتها، بنیه‌‌ی سپاه را قوی خواهد کرد. وقتی این‌‌طور برخوردها نشد، درون سپاه، خودش را می‌‌خورد.