[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون - 1388/09/22
عنوان فیش :روز مباهله؛ نشانگر اهمیت ابلاغ حقیقت
کلیدواژه(ها) : تاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر(صلی الل, واقعه مباهله, تبلیغ حقیقت, تبلیغ حقیقت
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
روز مباهله، روزی است كه پیامبر مكرم اسلام، عزیزترین عناصر انسانی خود را به صحنه می‌آورد. نكته‌ی مهم در باب مباهله این است: «و انفسنا و انفسكم» در آن هست؛ «و نساءنا و نساءكم»در آن هست؛ عزیزترین انسانها را پیغمبر اكرم انتخاب میكند و به صحنه می‌آورد برای محاجه‌ای كه در آن باید مایز بین حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض دید همه قرار بگیرد. هیچ سابقه نداشته است كه در راه تبلیغ دین و بیان حقیقت، پیغمبر دست عزیزان خود، فرزندان خود و دختر خود و امیرالمؤمنین را - كه برادر و جانشین خود هست - بگیرد و بیاورد وسط میدان؛ استثنائی بودن روز مباهله به این شكل است. یعنی نشان دهنده‌ی این است كه بیان حقیقت، ابلاغ حقیقت، چقدر مهم است؛ می‌آورد به میدان با این داعیه كه میگوید بیائیم مباهله كنیم؛ هر كدام بر حق بودیم، بماند، هر كدام بر خلاف حق بودیم، ریشه‌كن بشود با عذاب الهی.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1378/01/23
عنوان فیش :تبلیغ، برای زنده کردن حقایق احکام الهی در دلهاست
کلیدواژه(ها) : تبلیغ صحیح, تبلیغ حقیقت, تبلیغ, ابزار تبلیغ
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
چه فایده‌ای دارد که کشوری ثروتمند باشد؛ اما در آن گرسنگان زیادی وجود داشته باشند. تولید بالا داشته باشد؛ اما تبعیض و تفاوت در جامعه وجود داشته باشد. عدّه‌ای باشند که بتوانند با کمک آن ثروتی که این کشور دارد، بر جمع کثیری از مردم ظلم کنند، زور بگویند و آنها را استثمار نمایند! برای این، انسان جا دارد کار کند!؟ برای این، انسان باید فداکاری کند؟ فداکاری، برای عدالت و آزادی و شادی و بهجت روح انسانی است و اینها را دین تأمین میکند. فداکاری برای این است که انسانها اخلاق حسنه و فضیلت پیدا کنند؛ در محیط انسانیت، بهشت صفا باشد. برای این باید کار کرد؛ برای این تبلیغ کنید؛ در این جهت تبلیغ کنید.
در خصوص امربه‌معروف و نهی ازمنکر حدیثی دیدم که از جمله چیزهایی که برای آمربه‌معروف و ناهی ازمنکر ذکر میکند، «رفیق فیما یأمر و رفیق فیما ینه» (1) بود. آن جایی که جای رفق است - که غالب جاها هم از این قبیل است - انسان باید با «رفق» عمل کند؛ برای این که بتواند با محبّت آن حقایق را در دلها و در ذهنها جا بدهد و جایگزین کند. تبلیغ برای این است؛ برای زنده کردن احکام الهی و اسلامی است.
1 )
الخصال، ج‏1، ص: 109؛
مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص: 48؛
وسائل الشيعة، ج‏16، ص: 130؛

َ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ رَفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّمَا يَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مَنْ كَانَتْ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ عَامِلٌ بِمَا يَأْمُرُ بِهِ وَ تَارِكُ لِمَا يَنْهَى عَنْهُ عَادِلٌ فِيمَا يَأْمُرُ عَادِلٌ فِيمَا يَنْهَى رَفِيقٌ فِيمَا يَأْمُرُ وَ رَفِيقٌ فِيمَا يَنْهَى.
ترجمه :
امام صادق(عليه السّلام)فرمود:همانا كسى مى‌تواند امر به معروف و نهى از منكر كند كه در او سه خصلت باشد:به آنچه امر مى‌كند خودش عمل كند و از آنچه نهى مى‌كند خودش دورى جويد،در آنچه امر يا نهى مى‌كند اعتدال را رعايت نمايد،در آنچه امر يا نهى مى‌كند نرمى نشان دهد.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1374/09/16
عنوان فیش :تشنگی دنیای غرب نسبت به معارف اسلامی
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, سفر آیت الله خامنه ای به یوگسلاوی, فرصت شناسی, حوزه و نیازهای روز, تبلیغ حقیقت, مبلغان
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
امروز یک فرصت استثنایی پیش آمده است. این فرصت را، انقلاب به ما داده است. در سایه انقلاب است که حوزه‌های علمیّه، بدون مزاحمتِ یک دستگاه جابر، ظالم و خبیث، می‌توانند عالم و فاضل تربیت کنند. در گذشته، این‌طور نبود و انواع وسوسه‌ها و موذیگریها را می‌کردند. حمله کماندوها و چماق به دستهای دستگاه جبّار پهلوی به مدرسه فیضیه میدان آستانه، صحن مطهّر و خیابان ارم در سالهای چهل و یک و چهل و دو، یک واقعه فراموش نشدنی است. کاری می‌کردند که طلبه، فرصت و دل و دِماغ درس خواندن پیدا نکند. به طلاّب و علما اهانت می‌کردند و بر سرِ راهِ دلِ جوان این مجموعه، دامها پهن می‌کردند. اما امروز اینها نیست.

امروز دنیا و جوانان مسلمان به شما نیازمندند و دنیای سرخورده از مادّیت، چشم انتظار شماست. من یک بار در صحبتی این را گفتم که یکی از فضلای برجسته زمان ما که به‌طور کامل با فرهنگ جدید آشنا بود و چند زبان می‌دانست و سالها در دانشگاههای مختلف دنیا تدریس کرده یا تعلیم گرفته بود، پس از سفری که برای یک فرصت مطالعاتی به اروپا رفته و بازگشته بود، نوشته یا گفته بود که امروز ذهنیّت دنیای غرب، دیگر دنبال این زرق و برقها نیست؛ بلکه به دنبال «شیخ انصاری»ها و «آخوند ملّاصدرا»هاست! و این دیگر حرف منِ طلبه نیست. امروز این انسانهای معنوی هستند که از زیر انبار تهمتها می‌درخشند و مردمی را که در تاریکی مادیّت دست و پا می‌زنند، به خود جذب می‌کنند. شیخ انصاری و آخوند ملّاصدرا - یکی فقیه و دیگری حکیمِ عارف - هر دو در دنیای غرب، با خصوصیّت زهد و عبادت فراوان، به یاد ماندنی و تاریخی هستند.

امروز اوج مظاهر غرب، مانند علوم و فنون، فساد، زرق و برق و قدرت نظامی و اطّلاعاتی، در کشور ایالات متّحده امریکا وجود دارد. آن‌جا ناگهان یک جماعتِ بین یک تا دو میلیون نفر از سیاهان، که همه‌شان هم مسلمان نیستند، بر می‌خیزند و به عنوان شعار، همه «اللَّه اکبر» سر می‌دهند! از نظر من و شما، این پدیده مهم و قابل تفسیری است و باید روی آن تأمّل کنیم. اینها فکر می‌خواهند و با انگیزه به میدان آمده‌اند. متاع نفیس دین، چیزی نیست که کسی در شهرهای امریکا بنشیند و بدون تعلیم و تربیت، آن را آن‌چنان که هست فرا گیرد.امروز انگیزه‌ای یافته است و باید به او تعلیم داد. بنده چند سال پیش به شهر سارایو و بعضی مناطق یوگسلاوی سابق رفتم و مسلمانان را از نزدیک مشاهده کردم. ظاهر زندگی آنها، صد در صد غیر اسلامی، اما انگیزه‌هایشان اسلامی بود. آن روز، هنوز حکومت کمونیستی بر سرِ کار بود؛ اما وقتی می‌دیدند رئیس جمهور یک کشور اسلامی به آن‌جا آمده است، چون مسلمان بودند، در خیابانها می‌ایستادند و اشکِ شوق می‌ریختند. در مسجدشان جمع شده بودند و به همراهان ما که می‌رسیدند، لباس مردان یا چادر زنانِ هیأتِ ایرانی را می‌بوسیدند. این، انگیزه است.

خوب! این انگیزه، ابدی نمی‌شود مگر این‌که یک مبلّغ خوب، با یک فکر و منطق حسابی به آن‌جا برود و آن را ماندگار کند. عزیزان من! این کارها را چه کسی خواهد کرد؟ امروز دنیا تشنه شماست. شهرها، روستاها، دانشگاهها و ملت ما نیز همین طور است. تنها چیزی که می‌تواند پاسخگوی این نیاز باشد، کسب علم، تحقیق علمی و تفکّر است.

مربوط به :بیانات در دیدار مسؤولان سازمان تبلیغات اسلامى سراسر کشور - 1372/02/06
عنوان فیش :پیشبرد اهداف الهی با تبلیغ و تبیین است
کلیدواژه(ها) : تبیین, تبلیغ صحیح, تبلیغ حقیقت, تبلیغ
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
دین اسلام، دین تبلیغ‌است. درست است که ما در دین مقدّس اسلام، برای پیشبرد هدفهای الهی و اسلامی، جهاد و شمشیر را داریم، اما اصل بر تبلیغ و تبیین است؛ یعنی اساس اسلام این است. جهاد، یک فلسفه‌ی دیگر دارد. جهاد برای مقابله با قلدران و ستمگران و موانع تبلیغ و موانع گسترش نور اسلام است؛ اما آن‌جا که چنین مانعی وجود ندارد، یا حتی در آن‌جا که این مانع هم هست و جهاد امکان‌پذیر نیست، راه اساسی اسلام، دعوت و تبلیغ است. یعنی همین آیه‌ی شریفه‌ی معروفی که همه بر زبان جاری می‌کنیم که می‌فرماید: «ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن. (۱)» پایه‌ی پیشرفت دعوت، اینهاست: اوّلاً، حکمت؛ یعنی کلامی که گفته می‌شود، باید حکیمانه باشد. پیغمبران حکمایند، علما حکمایند، مسلمین هم باید هر کدام از حکما باشند. پس، مبلّغ اسلام، باید بیان حکمت کند؛ یعنی کلام حکیمانه بگوید. حالا این‌که معنای حکمت چیست و کلام حکیمانه چگونه است، بحث دیگری است؛ امّا اجمالش، یعنی این‌که صحبت، مبتنی بر مبانی صحیح، عقلانی، متقن و متّکی به مدارک باشد. حکمت این است: حرف درست، با ساختار تبیینیِ دارای اتقان. این حکمت است. بعد، «و الموعظة الحسنة.» موعظه، غیر از حکمت است. موعظه این است که این کار را بکنید، این کار را نکنید؛ از خدا بترسید، از جهنّم بترسید، به بهشت رغبت پیدا کنید؛ مرگ هست، سؤال منکر و نکیر هست؛ خوبی مطلوبِ خداست؛ دشمنی مبغوضِ خداست؛ سماحت خوب است؛ بخل بد است. اینها موعظه است؛ یعنی نظر به عمل مخاطب شماست؛ چه عمل جسمانی، چه‌عمل عقلانی. اینها موعظه‌است؛ آن هم موعظه‌ی حسنه. باید زبانمان، زبان موعظه باشد، بعد هم مجادله.

البته مجادله هم باید «بالتی هی احسن» باشد؛ مجادله‌ی بد نباشد. جدال صحیح؛ جدال به احسن. اینها پایه‌های تبلیغ است. این کارها را که ما همیشه می‌کردیم. از هزار و چهارصد سال پیش تا به حال، چه وقت مسلمین تبلیغ نمی‌کردند؟ شما ببینید آفاق عالم را تبلیغ اسلام گرفته است. امروز در منطقه‌ی شرق ایران هرچه شما جلوتر بروید، بیشترِ مسلمین، مسلمینِ به موعظه و تبلیغ و به دعوتند تا به شمشیر. در چین این‌همه مسلمان هست؛ چه کسی اینها را مسلمان کرده؟ در کشورهای مالزی و اندونزی و فیلیپین و دیگر جاهایی که مسلمان هست، چه کسی رفته با شمشیر مردم را مسلمان کرده؟ در هندوستان، چه کسی با شمشیر مردم را مسلمان کرده؟ اگر شمشیر سلطان محمودغزنوی می‌توانست مؤثّر باشد، اثرش این بود که مردم را دشمن اسلام کند؛ کمااین‌که کرده است. شمشیر مغولها در هند و همان اکبرشاه و جهانگیرشاه و همینهایی که اسمهایشان معروف است و عدّه‌ای هم به اسم اینها افتخار می‌کنند، یک عدّه دشمنِ سرسخت برای مسلمین درست کرده است. همین سیکهای هند که شما می‌شناسیدشان، ساخته و پرداخته‌ی شمشیر مغولهایند و دشمنترین دشمنانِ اسلام در هند همین سیکهایند که از هندوها هم دشمنترند. شمشیر، کسی را از اعماق دل مسلمان نمی‌کند.
1 ) سوره مبارکه النحل آیه 125
ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعلَمُ بِالمُهتَدينَ
ترجمه :
با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت‌یافتگان داناتر است.