[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دانشگاه افسری امام علی(ع) - 1381/08/07
عنوان فیش : ولایت فقیه, ولی فقیه, فرماندهان سپاه پاسداران, فرماندهان ارتش (مخاطب)
کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه, ولی فقیه, فرماندهان سپاه پاسداران, فرماندهان ارتش (مخاطب)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در فرماندهی، رهبری وجود دارد. جوهر فرماندهی، رهبری است.

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1373/06/29
عنوان فیش :برخوردار شدن فرماندهان سپاه از موهبت‌های کم‌نظیر معنوی و الهی
کلیدواژه(ها) : صراط مستقیم, فرماندهان سپاه پاسداران
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
بنده وقتی به جمع شما نگاه می‌کنم، می‌بینم که این مجموعه و مجموعه‌های مشابه - که البته چنین مجموعه‌ای را کمتر داریم - از لحاظ برخورداری از موهبتهای معنوی و الهی، کم نظیر و خیلی ممتازند. شما الطافی را از سوی خدای متعال دریافت کرده‌اید، که هر یک از اینها، برای کسی که آن را ندارد، خیلی شوق آور و آرزو برانگیز است. مجموعه‌ی این الطاف، در شماست. اوّل این‌که جوانید که خودِ این نعمت، از بسیاری نعمتها بالاتر است. ثانیاً، دلهای شما در طریق هدایت قرار دارد. چقدر جوانِ گمراه در این عالم هست! جوانانی که این زندگی را مثل یک کور به‌سر می‌برند و چشم آنها وقتی باز خواهد شد که وقت گذشته است! «فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید.(1)» بعد از آن، آنچه بر آنها حاکم می‌شود، حسرت است و چیز دیگری ندارند. شما قبل از آن‌که به آن مرحله برسید، چشمهایتان باز است: خدا را می‌شناسید. راه خدا، دین خدا و اولیای خدا را می‌شناسید.
1 ) سوره مبارکه ق آیه 22
لَقَد كُنتَ في غَفلَةٍ مِن هٰذا فَكَشَفنا عَنكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ اليَومَ حَديدٌ
ترجمه :
(به او خطاب می‌شود:) تو از این صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملاً تیزبین است!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1370/06/27
عنوان فیش :تنبیه حسان بن ثابت به دست امیرالمومنین (ع) به دلیل ارتکاب گناه
کلیدواژه(ها) : حکومت امیرالمومنین (علیه السلام), عدالت امیرالمومنین (علیه السلام), حسان بن ثابت, تشویق و تنبیه, سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, فرماندهان سپاه پاسداران, تاریخ دوران حکومت حضرت علی بن ابیطالب (علیه‌السلام
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
تشویق و تنبیه را باید جدی گرفت. شماها فرمانده هستید؛ نسبت به زیردستانتان این‌‌گونه برخورد کنید. امیر المؤمنین، مرد شاعر مخلص خودش یعنی «حسان بن ثابت» را که معاویه‌‌ییها از او می‌‌خواستند به طرف آن‌‌ها برود و او نمی‌‌رفت، به خاطر گناهی که کرده بود، خواباند و شلاق زد. گفت: یا امیر المؤمنین! من را که این‌‌قدر به شما خدمت کرده‌‌ام، این‌‌قدر شعر برایت گفته‌‌ام، این‌‌قدر از شما دفاع کرده‌‌ام، می‌‌زنی؟! حد اقل معنای حرکت و نگاه امیر المؤمنین این بود که بله، آن به جای خود، این هم به جای خود. اگر کار خوبی کردیم، ثواب ما را خدا باید بدهد. برطبق این ارزش، در دنیا اگر مقابلی وجود دارد، بایستی آن مقابل به ما داده بشود. اگر کار بدی هم کردیم، نبایستی بگویند چون فلانی آدم خوبی است، این کار بد او بدون مجازات بماند. این دقتها، بنیه‌‌ی سپاه را قوی خواهد کرد. وقتی این‌‌طور برخوردها نشد، درون سپاه، خودش را می‌‌خورد.