[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1370/12/12 عنوان فیش :بسا شهرت نیکویی که اهلش نیستیم! کلیدواژه(ها) : شهرت نیکو, عمل به تکلیف نوع(ها) : حدیث متن فیش : خدا را شکرگزارم که مجدداً این توفیق را به بنده عنایت کرد که در جلسهیی با این صمیمیت و صفا، در خدمت جمع عظیمالشأن علمای محترم و خبرگان مورد اعتماد مردم باشم و این فرصت پیش بیاید که مطالبی بگویم و بشنوم و انشاءاللَّه استفاده کنم. همچنین خدا را شاکر هستم بر این حسن ظنی که نسبت به این حقیر ناقابل در بیانات حضرت آقای مشکینی (اداماللَّهبرکاته) موج میزد و وجود داشت؛ این لطف الهی و اتمام حجت پروردگار بر ماست؛ «و کم من ثناء جمیل لست اهلا له نشرته».(1) انشاءاللَّه که بتوانیم آنچنان که حق این حسن ظن است، عمل بکنیم و وظایفمان را بشناسیم؛ به سمت تکالیف و وظایف بزرگ هدایت بشویم و توفیق انجام آنها را به دست بیاوریم؛ و البته در این راه به دعای آقایان هم شدیداً محتاج هستیم. 1 ) مصباح المتهجد، شیخ طوسیص844 اقبال الاعمال،سید بن طاووس،ص706 البلد الامین،كفعمی،ص188 مصباح،كفعمی،ص555 « اللهم إنی أسألك برحمتك التی وسعت كل شيء و بقوتك التی قهرت بها كل شيء و خضع لها كل شيء و ذل لها كل شيء و بجبروتك التی غلبت بها كل شيء و بعزتك التی لا يقوم لها شيء و بعظمتك التی ملأت كل شيء و بسلطانك الذی علا كل شيء و بوجهك الباقی بعد فناء كل شيء و بأسمائك التی غلبت أركان كل شيء و بعلمك الذی أحاط بكل شيء و بنور وجهك الذی أضاء له كل شيء يا نور يا قدوس يا أول الأولين و يا آخر الآخرين اللهم......... ظلمت نفسی و تجرأت بجهلی و سكنت إلى قديم ذكرك لی و منك علی اللهم مولای كم من قبيح سترته و كم من فادح من البلاء أقلته و كم من عثار وقيته و كم من مكروه دفعته و كم من ثناء جميل لست أهلا له نشرته اللهم عظم بلائی و أفرط بی سوء حالی و قصرت بی أعمالی و قعدت بی أغلالی...........». ترجمه : روایت شده است كه كمیل بن زیاد نخعی امام علی (ع) را در حال سجده دید كه این دعا را در شب پانزده شعبان می خواند: خداوندا همانا من به وسیله رحمتت كه همه چیز را فراگرفته است و نیروی تو كه به وسیله آن به هر چیزی چیره شده ای و همه چیز برای آن خاضع و خوار باشد و به قدرت و بزرگیت كه به آن بر هر چیزی پیروز شدی و به تواناییت كه چیزییارای ایستادن در برابر آن نباشد و و بزرگیت كه همه چیز را پر كرده است و به قدرت و تسلطت كه بر هر چیزی چیرگی دارد و به ذات تو كه بعد از نابودی همه چیز ماندنی است و به نام های تو كه بر پایه های هر چیزی غلبه كرده است و به دانش تو كه بر همه چیز احاطه دارد و به نور ذات خود كه همه چیز را روشن گردانیده است، تو را خواستارم. ای نور ای پاك و منزه ای اولین[ موجود] و ای [آخرین موجود] (...) خداونا من به خود ستم كرده ام و به سبب نادانی خود جرات كردم و به یاددیرینه تو از من و نعمتت بر من، ماندگار شده ام خدای من، سرور من چه بسیار زشتی كه تو آن را پوشاندی و چه بسیار مصیبت های سنگینی كه دور كردی و چه بسیار لغزشی كه نگاه داشتی و چه بسیار بدی كه دفع كردی و چه بسیار ستایش زیبا كه من شایسته آن نبودم، منتشر ساختی. خدایا بلایم بزرگ است و بدحالیم از من پیشی گرفته است و اعمالم مرا كامیاب نمی كند و زنجیرهایم حریف من شده است(مرا زمین گیر كرده است) |