[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها، مراکز رشد و پارک‌های علم و فناوری - 1394/08/20
عنوان فیش : دانشگاه ایرانی
کلیدواژه(ها) : دانشگاه ایرانی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
خب، میدانید دوران ما، یعنی همین قرن اخیر و صد سال اخیر، دوران شکوفایی و رشد علم در دنیا است و هر کشوری به جایی رسیده، در همین ۱۰۰ سال، ۱۲۰ سال به جایی رسیده. ما در این دوران -که دانشگاه ما هم هشتاد و چند سال عمر دارد در کشور- میتوانستیم وقتی دانشگاه غربی و اروپایی را وارد کشور کردیم، از آن میراث استفاده کنیم؛ از آن روحیّه، از آن استعداد، از آن زمینه‌ها و ظرفیّتهای موجود در کشورمان استفاده کنیم و دانشگاه را ایرانی بسازیم؛ دانشگاه را بومی‌سازی کنیم؛ میتوانستیم این کار را بکنیم، نکردیم؛ به دلایل خاصّ مربوط به حکومت پهلوی‌ها و حکومت قاجارها. یعنی از آن میراث ارجمند، در هنگام ورود دانش غربی به کشور استفاده نشد. امروز در کشور ما، در محیط دانشگاه ما، در محیط علمی ما، روحیّه‌ی ساختن و اتّکاءبه‌نفْس و اعتمادبه‌نفْس و حرف داشتن و حرف زدن و مقاله‌ی استنادی تولید کردن که دیگران در دنیا به آن استناد کنند، از این حرفها امروز در کشور ما زیاد است؛ آن روز نبود. آن روز ما نه توانستیم از اخلاق علمی و زمینه‌ی علمی میراث خودمان استفاده کنیم، نه توانستیم از میراث معنوی و میراث اخلاقی محیط علمی خودمان استفاده کنیم. اینها شرح مفصّلی دارد که حالا من وارد آن شرحها نمیخواهم بشوم که اخلاق علمی ما در محیطهای علمی در گذشته چه‌جوری بود، بعد که شیوه‌ی غربی وارد کشور شد اخلاق علمی ما چه‌جوری شد. در آن دوره‌های گذشته، شاگرد در مقابل معلّم دوزانو می‌نشست؛ به معلّمش اهانت نمیکرد. با اینکه محیطهای علمی و مانند اینها محیطهای آزادی بوده، الان هم حوزه‌های علمیّه همین‌جور است؛ درس که ما میدهیم، همه‌ی طلبه‌هایی که در درس نشسته‌اند حقّ اشکال کردن دارند، اشکال هم میکنند، داد میکشند، حرف میزنند؛ ایرادی هم ندارد، کسی هم این را عیب نمیداند؛ استاد هم موظّف است مؤدّبانه پاسخ بدهد. این بوده است در گذشته امّا درعین‌حال شاگرد در مقابل استاد خاشع بود، خاضع بود. این مال گذشته‌ی اخلاق علمی ما و اخلاق دانشگاهی دیرین ما است؛ لکن در دوره‌ی جدید، تعداد معلّمهایی که از دست شاگردشان کتک خوردند -چه در مدارس متوسّطه، چه در دانشگاه- یا اساتیدی که به دست دانشجویشان چاقو خوردند، بعضی کشته شدند، کم نیست؛ یعنی اخلاق علمی بکلّی تغییر پیدا کرد. نه میراث علمی ما و ظرفیّت علمی ما منتقل شد، نه میراث اخلاق علمی ما و اخلاق دانشگاهی ما منتقل شد. دانشگاه این‌جوری شکل گرفت.