[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف بانوان - 1401/10/14 عنوان فیش :قانون زوجیت، منشأ تشکیل خانواده کلیدواژه(ها) : خانواده در اسلام, زن در اسلام نوع(ها) : قرآن متن فیش : تشکیل خانواده ناشی از یک قانون عامّ عالم وجود است، قانون عامّ آفرینش است؛ آن قانون عبارت است از قانون زوجیّت: سُبحانَ الَّذی خَلَقَ الاَزواجَ کُلَّها مِمّا تُنبِتُ الاَرضُ وَ مِن اَنفُسِهِم وَ مِمّا لا یَعلَمون؛(1) خدای متعال در همه چیز، در همه چیز ــ خَلَقَ الاَشیاءَ کُلَّها ــ در همه چیز زوجیّت قرار داده؛ در انسان زوجیّت هست، در حیوانات زوجیّت هست، در گیاهان زوجیّت هست؛ وَ مِمّا لا یَعلَمون؛ یک چیزهایی هم هست که زوجیّت هست، [ولی] ما نمیدانیم. حالا مثلاً در بین سنگها زوجیّت چه جوری است، ما نمیدانیم؛ در آینده ممکن است کشف بشود. در بین اجرام فلکی زوجیّت هست، چه جوری است، ما نمیدانیم؛ در آینده کشف خواهد شد... آیهی دیگر، سورهی «والذّاریات» است: وَ مِن کُلِّ شَیءٍ خَلَقنا زَوجَینِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرون؛(2) زوجیّت یک قانون عام است. 1 ) سوره مبارکه يس آیه 36 سُبحانَ الَّذي خَلَقَ الأَزواجَ كُلَّها مِمّا تُنبِتُ الأَرضُ وَمِن أَنفُسِهِم وَمِمّا لا يَعلَمونَ ترجمه : منزه است کسی که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین میرویاند، و از خودشان، و از آنچه نمیدانند! 2 ) سوره مبارکه الذاريات آیه 49 وَمِن كُلِّ شَيءٍ خَلَقنا زَوجَينِ لَعَلَّكُم تَذَكَّرونَ ترجمه : و از هر چیز دو جفت آفریدیم، شاید متذکّر شوید! مربوط به :بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور - 1401/05/05 عنوان فیش :نزول برکات ذکر دسته جمعی برای اجتماعات کلیدواژه(ها) : نماز جمعه, ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : [از خصوصیات نماز جمعه] اینکه این ذکر دستهجمعی موجب میشود که برکات و آثار ذکر بر دستهجمع نازل بشود. ذکر الله آثاری دارد که در قرآن به این آثار اشاره شده است: «اَلا بِذِکرِ اللَهِ تَطمَئِنُّ القُلوب»(1) این گسترش پیدا میکند در مجموع نماز جمعه، وقتی همه با همدیگر ذکرالله میکنند. بنده یک وقتی در ذیل آیهی شریفهی «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»(2) عرض کردم که حتّی اعتصام بحبلالله هم جمیعاً باید باشد؛ «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَهِ جَمیعاً» همه با هم اعتصام بحبلالله بکنیم؛ این اجتماع در اسلام یک چیز عجیبی است؛ نفْس اجتماع و حضور مردمی یک چیز مهمّی است، اینجا است که شما باید حسّاس باشید. اگر چنانچه نماز جمعهی این هفتهتان از نماز جمعهی مثلاً یک ماه قبلتان جمعیّت کمتری دارد باید احساس نگرانی کنید؛ اصلاً اساس کار، حضور مردم است. وقتی دستهجمعی ذکر گفتیم، آثار و برکات ذکر بر دستهجمع نازل میشود، بر جمع نازل میشود. در قرآن دارد: فَاِنَّ الذِّکرىٰ تَنفَعُ المُؤمِنین؛(3) این نفع، مال همه میشود. بله، شما تنهایی هم که خودتان نماز شب میخوانید در اتاق تنها، [به خاطر] آن هم خدای متعال به شما نفع میدهد امّا اینجا این نفع، نفع عمومی است، همهی مجموعه نفع میبرند. یا «فَاذکُرونی اَذکُرکُم»؛(4) «اَذکُرکُم»، این عنایت ویژهی الهی، مترتّب است بر ذکر؛ اینجا ذکر، ذکر دستهجمعی است، پس آن عنایت هم مربوط به جمع میشود. یا «وَ اذکُرُوا اللهَ کَثیرًا لَّعَلَّکُم تُفلِحون»(5) و آیات متعدّد دیگری که در قرآن هست که من حالا به همین اندازه توانستم به المعجمالمفهرس مراجعه کنم، همین چند آیه فعلاً در ذهنم آمد و یادداشت کردم؛ [اگر] مراجعه کنید، آیات زیادی [در مورد] برکات ذکر وجود دارد. 1 ) سوره مبارکه الرعد آیه 28 الَّذينَ آمَنوا وَتَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِكرِ اللَّهِ ۗ أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ ترجمه : آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد! 2 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 103 وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا ۚ وَاذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ كُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِكُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَكُنتُم عَلىٰ شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَكُم مِنها ۗ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُم آياتِهِ لَعَلَّكُم تَهتَدونَ ترجمه : و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفرهای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید. 3 ) سوره مبارکه الذاريات آیه 55 وَذَكِّر فَإِنَّ الذِّكرىٰ تَنفَعُ المُؤمِنينَ ترجمه : و پیوسته تذکّر ده، زیرا تذکّر مؤمنان را سود میبخشد. 4 ) سوره مبارکه البقرة آیه 152 فَاذكُروني أَذكُركُم وَاشكُروا لي وَلا تَكفُرونِ ترجمه : پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و (در برابر نعمتهایم) کفران نکنید! 5 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 45 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِذا لَقيتُم فِئَةً فَاثبُتوا وَاذكُرُوا اللَّهَ كَثيرًا لَعَلَّكُم تُفلِحونَ ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که (در میدان نبرد) با گروهی رو به رو میشوید، ثابت قدم باشید! و خدا را فراوان یاد کنید، تا رستگار شوید! مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه - 1390/07/24 عنوان فیش :مهمترین مسئولیت جامعه اسلامی، کمال معنوی و الهی انسانها کلیدواژه(ها) : اهداف نظام جمهوری اسلامی, جامعه اسلامی, عبودیت نوع(ها) : قرآن متن فیش : جامعهی اسلامی یعنی چه؟ یعنی جامعهای که در آن، آرمانهای اسلامی، اهداف اسلامی، آرزوهای بزرگی که اسلام برای بشر ترسیم کرده است، تحقق پیدا کند. جامعهی عادل، برخوردار از عدالت، جامعهی آزاد، جامعهای که مردم در آن، در ادارهی کشور، در آیندهی خود، در پیشرفت خود دارای نقشند، دارای تأثیرند، جامعهای دارای عزت ملی و استغنای ملی، جامعهای برخوردار از رفاه و مبرای از فقر و گرسنگی، جامعهای دارای پیشرفتهای همهجانبه - پیشرفت علمی، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت سیاسی - و بالاخره جامعهای بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروی دائم؛ این آن جامعهای است که ما دنبالش هستیم. البته این جامعه تحقق پیدا نکرده، ولی ما دنبال این هستیم که این جامعه تحقق پیدا کند. پس این شد هدف اصلی و مهمِ میانهی ما. چرا میگوئیم میانه؟ به خاطر اینکه این جامعه وقتی تشکیل شد، مهمترین مسئولیت این جامعه این است که انسانها بتوانند در سایهسار چنین اجتماعی، چنین حکومتی، چنین فضائی، به کمال معنوی و کمال الهی برسند؛ که: «ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون»؛(1) انسانها به عبودیت برسند. «لیعبدون» را معنا کردند به «لیعرفون». این معنایش این نیست که «عَبَدَ» به معنای «عَرَفَ» است - عبادت به معنای معرفت است - نه؛ بلکه به معنای این است که عبادت بدون معرفت معنی ندارد، امکان ندارد، عبادت نیست. بنابراین جامعهای که به عبودیت خدا میرسد، یعنی به معرفت کامل خدا میرسد، تخلق به اخلاقالله پیدا میکند؛ این، آن نهایت کمال انسانی است. بنابراین هدف نهائی، آن است؛ و هدف قبل از آن، ایجاد جامعهی اسلامی است، که هدف بسیار بزرگ و بسیار والائی است. 1 ) سوره مبارکه الذاريات آیه 56 وَما خَلَقتُ الجِنَّ وَالإِنسَ إِلّا لِيَعبُدونِ ترجمه : من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)! مربوط به :بیانات در دومین نشست اندیشههای راهبردی - 1390/02/27 عنوان فیش :عدالت ؛ دغدغه تاریخی بشر کلیدواژه(ها) : عدالت, دین, ارسال رسل, عبودیت نوع(ها) : قرآن متن فیش : عدالت دغدغهی همیشگی و تاریخی بشر بوده. به تبع احساس نیاز به عدالت که در طول تاریخ تا امروز در مردم عمومیت داشته، متفکران بشر، فیلسوفان و حکما در این مقوله وارد شدند و دغدغهی آنها بوده است. بنابراین از قدیمترین دورانهای تاریخ تا امروز دربارهی عدالت و عدالت اجتماعی به همین معنای عام، بحث شده، نظریه داده شده؛ لیکن نقش ادیان استثنائی است. یعنی آنچه که ادیان در طول زمان راجع به عدالت گفتند و خواستند و اهتمام کردند، بینظیر و استثنائی است. در نظرات حکما و اندیشمندان، آن اهتمام ادیان مطلقاً مشاهده نمیشود. اولاً به شهادت قرآن، ادیان هدف خودشان را عدالت قرار دادند: «لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط»(1). قطعاً این آیه حکم میکند بر اینکه هدف ارسال رسل و انزال کتب و آمدن بیّنات - یعنی حجتهای متقن و غیر قابل تردیدی که پیغمبران ارائه میدهند؛ کتاب، یعنی منشور ادیان در مورد معارف، احکام و اخلاقیات؛ میزان، یعنی آن سنجهها و معیارها - قیام به قسط بوده است؛ «لیقوم النّاس بالقسط». البته شکی نیست که قیام به قسط و همهی آنچه که مربوط به زندگی دنیائی، اجتماعی و فردی افراد است، مقدمهی آن هدف خلقت است: «و ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون»؛(2) یعنی عبودیت. اصلاً هدف خلقت، عبد خدا شدن است؛ که بالاترین کمالات هم همین عبودیت خداست. لیکن در راه رسیدن به آن هدف، هدف نبوتها و ارسال رسل است؛ که از جملهی آن، آن چیزی است که این آیه به آن تصریح میکند. البته تصریحات دیگری هم در آیات قرآن هست که به سایر اهدافِ ارسال رسل اشاره میکند، که اینها با یکدیگر قابل جمع است. پس هدف شد عدالت. هدف نظامسازی، هدف تمدنها، هدف حرکت بشر در محیط جامعه، شد عدالت. در هیچ مکتب دیگری این وجود ندارد؛ این مخصوص ادیان است. 1 ) سوره مبارکه الحديد آیه 25 لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ وَأَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَيبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ ترجمه : ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکند بیآنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکستناپذیر است! 2 ) سوره مبارکه الذاريات آیه 56 وَما خَلَقتُ الجِنَّ وَالإِنسَ إِلّا لِيَعبُدونِ ترجمه : من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)! مربوط به :بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1387/01/01 عنوان فیش :پیام توحید و عدل پیامبر(ص) علت دشمنی مخالفان کلیدواژه(ها) : حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نوع(ها) : قرآن متن فیش : یک جمله در باب میلاد نبی مکرم حضرت محمد بن عبدالله (صلّی الله علیه و اله و سلّم) عرض کنیم که میلاد پرچمدار توحید و عدالت و دانایی و پاکیزگی است؛ «هو الّذی بعث فی الامّیّین رسولاً منهم یتلوا علیهم ایاته و یزکّیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه»(1)؛ مظهر این همه، خود آن وجود مقدس است. از آغاز ولادت تا دوران بعثت ـ یعنی چهل سال ـ برای پیامبر عزیز ما، آزمون پاکی و امانت و جوانمردی و صداقت بود. در آن زمان دوست و دشمن، از رؤسای قبائل تا آحاد مردم و مسافرانی که به مکه سفر میکردند، یا کسانی که پیامبر مکرم را در سفرهای تجارتی خود زیارت میکردند، همه به این معنا اعتراف میکردند و شهادت میدادند که این انسان بزرگوار و نجیب، مظهر پاکی و امانت و صداقت و جوانمردی است. در طول این چهل سال یک نقطهی تاریک در زندگی این بزرگوار کسی ندید، یک دروغ نشنید، یک تعدی و دستدرازی به حقوق دیگران از او مشاهده نشد؛ همهی مردم به این معنا اعتراف میکردند. چهل سال پیامبر مکرم را مردم با این خصال و صفات شناختند. بعد از چهل سالگی ـ که دعوت پیامبر آغاز شد ـ از سوی بخشهای مهمی از همان مردم، سیل دشمنی و کینه و تهمت و افتراء به پیامبر آغاز شد؛ همان مردمی که قبل از بعثت به پاکیزگی و طهارت و دانائی و صداقت این بزرگوار گواهی میدادند، همانها بودند که بعد از بعثت به او ساحر و مجنون(2) و کذاب(3) لقب دادند که در قرآن از این تهمتها یاد شده است.بنابراین دشمنان پیامبر با شخص پیغمبر مسئله نداشتند؛ مشکل آنها با پیام پیغمبر بود. همهی کسانی که جبههی متحدی را علیه پیغمبر تشکیل دادند، با پیام توحید او، با پیام عدل او و با آموزشهای مکتب او دشمنی میکردند. 1 ) سوره مبارکه الجمعة آیه 2 هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ ترجمه : و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند! 2 ) سوره مبارکه الذاريات آیه 39 فَتَوَلّىٰ بِرُكنِهِ وَقالَ ساحِرٌ أَو مَجنونٌ ترجمه : امّا او با تمام وجودش از وی روی برتافت و گفت: «این مرد یا ساحر است یا دیوانه!» 2 ) سوره مبارکه الذاريات آیه 52 كَذٰلِكَ ما أَتَى الَّذينَ مِن قَبلِهِم مِن رَسولٍ إِلّا قالوا ساحِرٌ أَو مَجنونٌ ترجمه : این گونه است که هیچ پیامبری قبل از اینها بسوی قومی فرستاده نشد مگر اینکه گفتند: «او ساحر است یا دیوانه!» 3 ) سوره مبارکه ص آیه 4 وَعَجِبوا أَن جاءَهُم مُنذِرٌ مِنهُم ۖ وَقالَ الكافِرونَ هٰذا ساحِرٌ كَذّابٌ ترجمه : آنها تعجّب کردند که پیامبر بیمدهندهای از میان آنان به سویشان آمده؛ و کافران گفتند: این ساحر بسیار دروغگویی است! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1377/08/26 عنوان فیش :لزوم بهره بردن از هدایت قرآنی برای فهم صحیح اسلام کلیدواژه(ها) : اسلام نوع(ها) : قرآن متن فیش : اسلام را آنچنان که فهم صحیح انسانی و در متون اصیل اسلامی هست، باید فهمید، باید دانست و با هدایت قرآنی از آن بهره برد. خودِ قرآن «تبیاناً لکلّ شی»(1) است؛ راهنماست، بیان است، خطّ است. در جوامع اسلامی، به اهل فکر و نظر تلقین میکنند - که این تلقین هم دنبالههای همان تسلّط فکری غرب و فرهنگ غربی است که از سیطرهی تفکّر اسلامی واهمه دارد - که اسلام را بایستی با ابزار و با فهم معارف غربی دانست! اینطور نیست. البته همهی معارف، انسان را آگاه میکنند و برای فهم بهتر مجهّز نمایند؛ اما اسلام را از خود اسلام باید گرفت؛ حقایق اسلام را از متون اسلام باید گرفت؛ حقایق اسلام را با مصطلحات خود اسلام بایستی دانست و فهمید و مورد عمل قرار داد. اسلام مشعل راهنمای فکر و ذهن انسانها و هدایتگر انسانهاست. قرآن، کتاب هدایت و کتاب نور است. آن کسانی که به قرآن مراجعه و تدبّر میکنند و زمینهی لازم و استعداد لازم را در خود به وجود میآورند، برای اینکه از معارف قرآن استفاده کنند، آنها میتوانند از قرآن بهره ببرند. نباید ملاحظه کرد که آنچه ما از اسلام میفهمیم، در قضاوت کسانی که با اسلام میانهای ندارند، از اسلام خوششان نمیآید و اسلام را مزاحم خودشان میدانند - چه در زمینههای اقتصادی و چه در زمینههای سیاسی - چه تأثیری دارد؛ آیا آنها خوششان میآید، آیا فهم ما را از اسلام قبول دارند یا نه؟ اسلام به عنوان هدایت انسانها در دنیایی قرار گرفت و وارد بشریت شد که از همه طرف انکار و تکذیب بود. پیامبر را با انواع تهمتها متّهم میکردند. شما قرآن را ملاحظه کنید؛ تعبیراتی که دشمنان پیامبر دربارهی پیامبر به کار میبردند(2)، تعبیراتی است که هر انسانی را که ضعیف باشد، خُرد میکند، میشکند و جرأت و جسارت او را برای بیان مراد خود از بین میبرد؛ اما پیامبر اعتنایی نکرد و حرف خدا را که بر زبان او جاری و بر دل او الهام شده بود، بیان نمود و نورانیّت کلام الهی کار خود را کرد. 1 ) سوره مبارکه النحل آیه 89 وَيَومَ نَبعَثُ في كُلِّ أُمَّةٍ شَهيدًا عَلَيهِم مِن أَنفُسِهِم ۖ وَجِئنا بِكَ شَهيدًا عَلىٰ هٰؤُلاءِ ۚ وَنَزَّلنا عَلَيكَ الكِتابَ تِبيانًا لِكُلِّ شَيءٍ وَهُدًى وَرَحمَةً وَبُشرىٰ لِلمُسلِمينَ ترجمه : (به یاد آورید) روزی را که از هر امتی، گواهی از خودشان بر آنها برمیانگیزیم؛ و تو را گواه بر آنان قرارمیدهیم! و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است! 1 ) سوره مبارکه ص آیه 4 وَعَجِبوا أَن جاءَهُم مُنذِرٌ مِنهُم ۖ وَقالَ الكافِرونَ هٰذا ساحِرٌ كَذّابٌ ترجمه : آنها تعجّب کردند که پیامبر بیمدهندهای از میان آنان به سویشان آمده؛ و کافران گفتند: این ساحر بسیار دروغگویی است! 1 ) سوره مبارکه غافر آیه 24 إِلىٰ فِرعَونَ وَهامانَ وَقارونَ فَقالوا ساحِرٌ كَذّابٌ ترجمه : بسوی فرعون و هامان و قارون؛ ولی آنها گفتند: «او ساحری بسیار دروغگو است!» 1 ) سوره مبارکه الذاريات آیه 39 فَتَوَلّىٰ بِرُكنِهِ وَقالَ ساحِرٌ أَو مَجنونٌ ترجمه : امّا او با تمام وجودش از وی روی برتافت و گفت: «این مرد یا ساحر است یا دیوانه!» 1 ) سوره مبارکه الذاريات آیه 52 كَذٰلِكَ ما أَتَى الَّذينَ مِن قَبلِهِم مِن رَسولٍ إِلّا قالوا ساحِرٌ أَو مَجنونٌ ترجمه : این گونه است که هیچ پیامبری قبل از اینها بسوی قومی فرستاده نشد مگر اینکه گفتند: «او ساحر است یا دیوانه!» مربوط به :بیانات در دانشگاه تربیت مدرّس - 1377/06/12 عنوان فیش :آزادی،مقدمهای برای عبودیت کلیدواژه(ها) : آزادی, عبودیت نوع(ها) : قرآن متن فیش : بشر خصوصیتش این است که مجموعه انگیزهها و غرایز متضادّی است و مکلّف است که در خلال این انگیزههای گوناگون، راه کمال را بپیماید. به او آزادی داده شده، به خاطر پیمودن راه کمال. همین آزادی با این ارزش، برای تکامل است؛ کمااینکه خود حیات انسان برای تکامل است: «و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون»(1). خداوند جنّ و انس را آفریده، برای رسیدن به مرتبه عبودیّت او که مرتبه بسیار والایی است. آزادی هم مثل حقِّ حیات است؛ مقدمهای برای عبودیّت. در غرب، در نفی «تکلیف» تا جایی پیش رفتهاند که نه تنها تفکّرات دینی را، حتّی تفکّرات غیر دینی و کلّ ایدئولوژیها را که در آنها تکلیف هست، واجب و حرام هست، باید و نباید هست، نفی میکنند! الان در آثار اخیر همین لیبرالنویسهای امریکایی و شبهامریکایی و کسانی که پیامبرشان آنها هستند - امّتهای آنها در کشورهای دیگر، از جمله متأسفانه بعضیها در کشور خود ما دنبال همین هستند - دیده میشود که میگویند تفکّر آزاد غربی، با اصل «باید و نباید» و با اصل ایدئولوژی مخالف است! اسلام بهکلّی نقطه مقابل این است. اسلام، «آزادی» را همراه با «تکلیف» برای انسان دانسته که انسان بتواند با این آزادی، تکالیف را صحیح انجام دهد، کارهای بزرگ را انجام دهد، انتخابهای بزرگ را بکند و بتواند به تکامل برسد. 1 ) سوره مبارکه الذاريات آیه 56 وَما خَلَقتُ الجِنَّ وَالإِنسَ إِلّا لِيَعبُدونِ ترجمه : من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)! مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1372/06/03 عنوان فیش :احتیاج همه انسان ها به تذکر کلیدواژه(ها) : خدمت به مردم, تذکر نوع(ها) : قرآن متن فیش : «خدمت»، تعابیر مختلفی دارد. هر کس ممکن است چیزی را خدمت بداند. ما دیدگاهی داریم، فکری داریم، مکتبی داریم، که اساس این نظام، بر آن بنا شده است و آن، مکتب اسلام است. آن تفکّر الهی است. تفکّر توحیدی است. همان فکری است که این تودههای عظیم ملت، به خاطر آن حاضر شدند جوانانشان را در راه خدا بدهند و از همه چیز خودشان بگذرند و پشت سرشان را نگاه نکنند. خدمت، یعنی آنکه در این راه حرکت کنیم، که این راه، خودش متضمّن خدمت به مردم است. این، آن مسألهی اصلی است که ما در هر لحظه باید به یادش باشیم. البته شما معتقد به این معنا هستید؛ عامل به این معنا هستید؛ سالک این راه هستید. منتها انسان فراموشکار است. اینکه ما عرض میکنیم، برای خاطر این است که انسان به «تذکّر» و توجه دائم احتیاج دارد(1). البته، همه محتاجند. ما بزرگانی از اهل سلوک و اهل اخلاق سلوک اخلاقی را میشناسیم که به کسانی میگفتند: «بنشین مرا نصیحت کن!» برای خاطر اینکه انسان به نصیحت احتیاج دارد؛ به تذکّر احتیاج دارد. شما دائم باید خودتان را متذکّر نگهدارید. ترتیبی بدهید که متذکّر بمانید. به روایات اخلاقی مراجعه کنید. به کتب اخلاقی مراجعه کنید. آنچه را که در فضیلت خدمت به مردم است و آنچیزی که فلسفهی حکومت را در اسلام مشخّص میکند، بخوانید. 1 ) سوره مبارکه الذاريات آیه 55 وَذَكِّر فَإِنَّ الذِّكرىٰ تَنفَعُ المُؤمِنينَ ترجمه : و پیوسته تذکّر ده، زیرا تذکّر مؤمنان را سود میبخشد. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان کمیته امداد امام خمینی(ره) - 1370/12/14 عنوان فیش :انفاق، حکمی اسلامی برای رفع فقر کلیدواژه(ها) : محرومین, انفاق نوع(ها) : قرآن متن فیش : ما دیده بودیم که بعضی از روشنفکران قبل از پیروزی انقلاب میگفتند چرا به سائل کمک میکنید! حتّی بعضی از افراد مذهبی هم تحت تأثیر آن فکر قرار گرفته بودند و میگفتند چرا به این فقرا کمک میکنید! غافل از اینکه این یک حکم الهی است؛ یعنی در حکومت حق هم باز یک جای خالی برای کمک به سائل و محروم باقی میماند؛ «و فی اموالهم حقّ للسّائل و المحروم».(1) شما بحمداللَّه بخش سازمانیِ این کار را به عهده گرفتهاید.البته اگر بخواهید حقیقتاً این کار به سامان واقعی برسد، باید کاری کنید که در مردم جوشش انفاق به وجود بیاید. اگرچه بودجهی دولت و کمک دولتی حتماً لازم است، و اگرچه همین کمکهای مراکزی مثل بنیاد مستضعفان و غیره لازم است - اینها پولهایی است که اصلاً برای همین کارهاست و باید صرف بشود - لیکن آن جوشش اصلی که مانع خشکیدنِ حتّی یک لحظهی جریان خواهد بود، اینها نیست؛ این است که جیبهای مردم به صندوق شما راهی پیدا کند. 1 ) سوره مبارکه الذاريات آیه 19 وَفي أَموالِهِم حَقٌّ لِلسّائِلِ وَالمَحرومِ ترجمه : و در اموال آنها حقّی برای سائل و محروم بود! مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان کمیته امداد امام خمینی(ره) - 1370/12/14 عنوان فیش :افزایش یافتن حق انفاق به محرومین به نسبت افزایش درآمدها کلیدواژه(ها) : محرومین, انفاق نوع(ها) : قرآن متن فیش : بنابراین، روح انفاق و نیکوکاری بایستی در جامعه توسعه پیدا کند و جزو ایمان مردم بشود و هرکس بنا را بر این بگذارد که در اموالش - «و فی اموالهم حقّ للسّائل و المحروم» - واقعاً برای محرومان حق قائل باشد؛ یعنی این را حق آنها بر خودش بداند؛ تفضل خودش بر دیگران نداند؛ قرآن اینطوری میگوید؛ نمیگوید که شما به دیگری تفضل میکنید؛ میگوید او در مال شما حق دارد؛ «حقّ للسّائل و المحروم»(1) . در جای دیگر میفرماید: «حقّ معلوم. للسّائل والمحروم».(2) بههرحال، ما در جامعهی اسلامی باید این را به عنوان یک فرهنگ در بیاوریم. 1 ) سوره مبارکه الذاريات آیه 19 وَفي أَموالِهِم حَقٌّ لِلسّائِلِ وَالمَحرومِ ترجمه : و در اموال آنها حقّی برای سائل و محروم بود! 2 ) سوره مبارکه المعارج آیه 24 وَالَّذينَ في أَموالِهِم حَقٌّ مَعلومٌ ترجمه : و آنها که در اموالشان حق معلومی است... 2 ) سوره مبارکه المعارج آیه 25 لِلسّائِلِ وَالمَحرومِ ترجمه : برای تقاضاکننده و محروم، مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان تبلیغات اسلامی - 1370/12/05 عنوان فیش :بیان عقاید محکم و استوار با زبان مناسب، راه حل رفع شبهات کلیدواژه(ها) : مبلغان, قرآن, صراحت قرآن نوع(ها) : قرآن متن فیش : قرآن کریم با این عظمت، افکار الحادیها و مادّیها را در خودش نقل میکند؛ دشنام آنها را به پیامبر نقل میکند؛ «قالوا ساحر او مجنون»؛(1) ولی حالا کسی جرأت نمیکند بگوید که فلان کس به فلانی - که رئیس این تشکیلات است - چنین اهانتی کرده است! اما قرآن با صراحت این را نقل میکند؛ چون به خودش معتقد و متکی است؛ «لاریب فیه»؛(2) در آن هیچ شکی نیست. همهی ما باید «لاریب فیه» باشیم؛ عقاید ما باید «لاریب فیه» و قرص و محکم و استوار باشد و آن را با زبان مناسب بیان کنیم؛ آن وقت خواهیم دید که «سحر با معجزه پهلو نزند دل خوش دار». دیگر غصه نخورید؛ معجزه را به میدان بیاورید؛ سحر به خودی خود جمع خواهد شد و آن عِصیّ و حبالشان را خواهد خورد و برد. مهم این است که ما این ید بیضا را از جَیبمان بیرون بیاوریم و نشان بدهیم؛ مهم این است که ما این عصای موسوی را بیندازیم؛(3) این همان ابتکار را لازم دارد.میخواهم این را عرض بکنم که تبلیغ - رساندن - مقدماتی دارد؛ باید محتوا را آماده کرد؛ ابزار را هم به تناسب انتخاب کرد و پشت سر این محتوا و ابزار، همت و شوق و ارادهی قوییی هم قرار داد و با سعهی صدر جلو رفت. 1 ) سوره مبارکه الذاريات آیه 39 فَتَوَلّىٰ بِرُكنِهِ وَقالَ ساحِرٌ أَو مَجنونٌ ترجمه : امّا او با تمام وجودش از وی روی برتافت و گفت: «این مرد یا ساحر است یا دیوانه!» 2 ) سوره مبارکه البقرة آیه 2 ذٰلِكَ الكِتابُ لا رَيبَ ۛ فيهِ ۛ هُدًى لِلمُتَّقينَ ترجمه : آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است. 3 ) سوره مبارکه طه آیه 19 قالَ أَلقِها يا موسىٰ ترجمه : گفت: «ای موسی! آن را بیفکن.» 3 ) سوره مبارکه طه آیه 20 فَأَلقاها فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ تَسعىٰ ترجمه : پس موسی آن (عصا) را افکند، که ناگهان اژدهایی شد که به هر سو میشتافت. 3 ) سوره مبارکه طه آیه 21 قالَ خُذها وَلا تَخَف ۖ سَنُعيدُها سيرَتَهَا الأولىٰ ترجمه : گفت: «آن را بگیر و نترس، ما آن را به صورت اولش بازمیگردانیم. 3 ) سوره مبارکه طه آیه 22 وَاضمُم يَدَكَ إِلىٰ جَناحِكَ تَخرُج بَيضاءَ مِن غَيرِ سوءٍ آيَةً أُخرىٰ ترجمه : و دستت را به گریبانت ببر، تا سفید و بیعیب بیرون آید؛ این نشانه دیگری (از سوی خداوند) است. |