[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار نوروزی جمعی از مسئولان کشور - 1395/01/18 عنوان فیش :نصرت الهی برای استقامت کنندگان راهش کلیدواژه(ها) : ظرفیت درونزا, اعتماد به نفس ملی, اعتماد به امریکا, اعتماد به دشمن, اعتماد به نیروی خود, نصرت الهی نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : عمده این است که ما به خودمان اتّکاء کنیم؛ اساس کار این است. ما باید به خودمان اتّکاء کنیم؛ به دیگران نمیشود اتّکاء کرد، به بیگانگان نمیشود اتّکاء کرد، نمیشود اعتماد کرد. من مکرّر در دوران همین مذاکرات هستهای -شاید چهار پنج مرتبه یا بیشتر- گفتم به آمریکاییها نمیشود اعتماد کرد. حالا هم ملاحظه میکنید و میبینید؛ حرفهایی که میزنند، اظهاراتی که میکنند و عملکردی که نشان میدهند، کاملاً امضای آن حرفی است که بنده آنوقت میزدم؛ یعنی واقعاً نمیشود به اینها اعتماد کرد. [البتّه] آمریکاییها بهعنوان نماد بداخلاقی و بداَدایی [هستند] فقط آنها [هم] نیستند، دیگرانی هم هستند که همینجور بداَدا و بداخلاق و بدرفتارند؛ بالاخره نمیشود به آنها اعتماد کرد. ما باید به خودمان اعتماد کنیم، به خودمان تکیه کنیم و بدانیم میتوانیم و بدانیم که خدای متعال هم کمک میکند. امیرالمؤمنین میفرماید: فَلَمّا رَاَی اللهُ صِدقَنا اَنزَلَ عَلَینَا النَّصرَ وَ اَنزَلَ بِعَدُوِّنَا الکَبت؛(1) وقتی ما صادقانه وارد میدان میشویم و حرکت میکنیم، خدای متعال نصرت را به ما قطعاً خواهد داد. خب زندگی فرازونشیب دارد؛ زندگی فردی هم فرازونشیب دارد، چه برسد به زندگی اجتماعی و زندگی یک ملّت. یک جاهایی انسان دچار مشکل میشود، یک جاهایی دچار ناهنجاری و شرایط نامطلوب میشود، یک جاهایی هم انسان مواجه با گشایش میشود؛ همهجورش هست. عمده این است که ما آن خطّ مستقیم را و صراط مستقیم را انشاءالله دنبال کنیم و پیش برویم. 1 ) خطبه 56 : از سخنان آن حضرت است در مقايسه ياران پيامبر با ياران خود وَ لَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) نَقْتُلُ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا مَا يَزِيدُنَا ذَلِكَ إِلَّا إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً وَ مُضِيّاً عَلَى اللَّقَمِ وَ صَبْراً عَلَى مَضَضِ الْأَلَمِ وَ جِدّاً فِي جِهَادِ الْعَدُوِّ وَ لَقَدْ كَانَ الرَّجُلُ مِنَّا وَ الْآخَرُ مِنْ عَدُوِّنَا يَتَصَاوَلَانِ تَصَاوُلَ الْفَحْلَيْنِ يَتَخَالَسَانِ أَنْفُسَهُمَا أَيُّهُمَا يَسْقِي صَاحِبَهُ كَأْسَ الْمَنُونِ فَمَرَّةً لَنَا مِنْ عَدُوِّنَا وَ مَرَّةً لِعَدُوِّنَا مِنَّا فَلَمَّا رَأَى اللَّهُ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا الْكَبْتَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْنَا النَّصْرَ حَتَّى اسْتَقَرَّ الْإِسْلَامُ مُلْقِياً جِرَانَهُ وَ مُتَبَوِّئاً أَوْطَانَهُ وَ لَعَمْرِي لَوْ كُنَّا نَأْتِي مَا أَتَيْتُمْ مَا قَامَ لِلدِّينِ عَمُودٌ وَ لَا اخْضَرَّ لِلْإِيمَانِ عُودٌ وَ ايْمُ اللَّهِ لَتَحْتَلِبُنَّهَا دَماً وَ لَتُتْبِعُنَّهَا نَدَماً . ترجمه : ما در كنار رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بوديم، پدران و فرزندان و عموهاى خود را به امر حق مىكشتيم، و اين مسئله جز بر ايمان و تسليم و حركت در راه راست و شكيبايى بر سوزش الم، و كوشش ما در جهاد با دشمن نمىافزود. و مردى از ما و مردى از دشمن چون دو شير نر با هم در مىافتادند، و در صدد بر آوردن جان يكديگر بودند تا كدام يك از آن دو جام مرگ را به كام ديگرى بريزد. يك بار ما بر دشمن پيروز مىشديم، و يك بار دشمن بر ما. چون خداوند راستى ما را ديد دشمن ما را سركوب كرد، و يارى خود را بر ما فرو فرستاد، تا آن وقت كه اسلام همانند شترى كه سينه و گردن براى استراحت به زمين نهد و در جاى خود بخوابد استقرار يافت. به جانم قسم اگر ما در آن زمان رفتارى مانند رفتار امروز شما داشتيم پايهاى از بناى اسلام بر پا نمىشد، و شاخهاى از درخت ايمان سبز نمىگشت. به خدا قسم با اين وضعى كه داريد به جاى شير خون خواهيد دوشيد، و به دنبالش دچار ندامت خواهيد شد |