[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1395/08/12
عنوان فیش :ایستادگی در مقابل انحرافات
کلیدواژه(ها) : ایستادگی در راه خدا, جوان, آگاهی جوانان
نوع(ها) : نهج‌البلاغه

متن فیش :
[بعضی‌ها]جوان را به آینده بی‌اعتماد میکنند، به انقلاب بی‌اعتماد میکنند، جوان را از نفَس گرم امام دور میکنند؛ خب این خراب میشود دیگر؛ آن‌وقت از زمانه هم مینالند! از زمانه هم مینالند. زمانه را چه کسی میسازد؟ به قول صائب: جُرم زمانه‌ساز فزون از زمانه است؛ زمانه را چه کسی میسازد؟ زمانه را من و شما میسازیم؛ ما زمانه‌سازیم. اگر زمانه بد باشد، به من و شما باید نگاه کرد؛ ما هستیم که زمانه را میسازیم. ما وقتی‌که گامهایمان را محکم برنداشتیم، ما وقتی‌که توصیه‌ی امام را ندیده گرفتیم -آن چشم تیزبین، آن دل حکیم، دل سرشار از حکمت؛ خوب میدید، خوب میفهمید، درست تشخیص میداد؛ راه را برای ما روشن کرده؛ وصیّت‌نامه‌ی امام دمِ دست ما است؛ خب، آن کسانی که تردید دارند این وصیّت‌نامه را نگاه کنند؛ ببینند چه گفته امام- وقتی مردم را از اینها دور میکنیم، جوانها را از اینها دور میکنیم، جوان را به لاابالی‌گری سوق میدهیم، جوانی را که تمایل به عفّت دارد، به‌سمت بی‌مبالاتی نسبت به مسائل عفّتی و مانند اینها سوق میدهیم، خب معلوم میشود نتیجه بد خواهد شد، زمانه خراب خواهد شد. البتّه خوشبختانه تا امروز نتوانسته‌اند و نخواهند هم توانست؛ جوان ما خیلی خوب است. [اگر] به اسم آزادی، لاابالی‌گری را تزریق کنیم، به اسم عقل و نگاه عقلائی، سازش و تسلیم در مقابل دشمن را القا کنیم، خب زمانه خراب میشود دیگر؛ این راه را بایست با استحکام ادامه داد. امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه میفرماید: فَتَزیغُ قُلوبٌ بَعدَ استِقامَةٍ وَ تَضِلُّ رِجالٌ بَعدَ سَلامَة؛(۱) بعضی از دلها یک روزی مستقیم بودند، در راه راست قرار داشتند، درست حرکت میکردند امّا بعد برگردانده شدند. زیغ، یعنی واژگونه شدن؛ رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا(۲) -که در قرآن هست- یعنی خدایا! دلهای ما را واژگونه نکن؛ [اگر] درست میفهمیدیم، ما را دچار بدفهمی و کج‌فهمی نکن. امیرالمؤمنین میگوید: بعضی‌ها یک روزی درست حرکت میکردند، امّا دلهایشان واژگونه شد. حالا چرا واژگونه میشود؟ خدا که به کسی ظلم نمیکند؛ خودمان هستیم که آلوده‌ی دنیا میشویم، آلوده‌ی محبّتهای بیجا میشویم، آلوده‌ی جاه‌طلبی میشویم، آلوده‌ی رفیق‌بازی میشویم، آلوده‌ی جناح‌بازی و حزب‌بازی میشویم، دلمان واژگونه میشود و از آن راه درست، از آن استقامت اوّلی بر میگردیم. وَ تَضِلُّ رِجالٌ بَعدَ سَلامَة؛ یک روزی سالم بودند، بعد گمراه میشوند. آفت اینها است؛ جلوی اینها را بایستی گرفت و از اینها باید به خدا پناه برد.
سفارش من به جوانها این است که با چشم باز نگاه کنید، با بصیرت نگاه کنید، هر حرفی را از هر گوینده‌ای نپذیرید. مبدأ حرکت و مبدأ انقلاب، امام بزرگوار است، حرف او را حجّت بدانید؛ نگاه کنید ببینید امام چه میگفت. نگویند اگر امام هم امروز بود، این‌جوری عمل میکرد؛ نخیر، این غلط است؛ ما سالهای متمادی با امام بودیم و امام را بهتر از آنها می‌شناسیم. امام اگر امروز بود، همان فریاد ابراهیمی، همان فریاد بت شکن را امروز هم میزد؛ همان فریادی که ملّت را بیدار کرد و به انقلاب رساند.
1 ) خطبه 151 : از خطبه‏هاى آن حضرت است در تحذير از فتنه‏ها
وَ أَحْمَدُ اللَّهَ وَ أَسْتَعِينُهُ عَلَى مَدَاحِرِ الشَّيْطَانِ وَ مَزَاجِرِهِ وَ الِاعْتِصَامِ مِنْ حَبَائِلِهِ وَ مَخَاتِلِهِ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداًعَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ نَجِيبُهُ وَ صَفْوَتُهُ لَا يُؤَازَى فَضْلُهُ وَ لَا يُجْبَرُ فَقْدُهُ أَضَاءَتْ بِهِ الْبِلَادُ بَعْدَ الضَّلَالَةِ الْمُظْلِمَةِ وَ الْجَهَالَةِ الْغَالِبَةِ وَ الْجَفْوَةِ الْجَافِيَةِ وَ النَّاسُ يَسْتَحِلُّونَ الْحَرِيمَ وَ يَسْتَذِلُّونَ الْحَكِيمَ يَحْيَوْنَ عَلَى فَتْرَةٍ وَ يَمُوتُونَ عَلَى كَفْرَةٍ . ثُمَّ إِنَّكُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ أَغْرَاضُ بَلَايَا قَدِ اقْتَرَبَتْ فَاتَّقُوا سَكَرَاتِ النِّعْمَةِ وَ احْذَرُوا بَوَائِقَ النِّقْمَةِ وَ تَثَبَّتُوا فِي قَتَامِ الْعِشْوَةِ وَ اعْوِجَاجِ الْفِتْنَةِ عِنْدَ طُلُوعِ جَنِينِهَا وَ ظُهُورِ كَمِينِهَا وَ انْتِصَابِ قُطْبِهَا وَ مَدَارِ رَحَاهَا تَبْدَأُ فِي مَدَارِجَ خَفِيَّةٍ وَ تَئُولُ إِلَى فَظَاعَةٍ جَلِيَّةٍ شِبَابُهَا كَشِبَابِ الْغُلَامِ وَ آثَارُهَا كَآثَارِ السِّلَامِ يَتَوَارَثُهَا الظَّلَمَةُ بِالْعُهُودِ أَوَّلُهُمْ قَائِدٌ لِآخِرِهِمْ وَ آخِرُهُمْ مُقْتَدٍ بِأَوَّلِهِمْ يَتَنَافَسُونَ فِي دُنْيَا دَنِيَّةٍ وَ يَتَكَالَبُونَ عَلَى جِيفَةٍ مُرِيحَةٍ وَ عَنْ قَلِيلٍ يَتَبَرَّأُ التَّابِعُ مِنَ الْمَتْبُوعِ وَ الْقَائِدُ مِنَ الْمَقُودِ فَيَتَزَايَلُونَ بِالْبَغْضَاءِ وَ يَتَلَاعَنُونَ عِنْدَ اللِّقَاءِ ثُمَّ يَأْتِي بَعْدَ ذَلِكَ طَالِعُ الْفِتْنَةِ الرَّجُوفِ وَ الْقَاصِمَةِ الزَّحُوفِ فَتَزِيغُ قُلُوبٌ بَعْدَ اسْتِقَامَةٍ وَ تَضِلُّ رِجَالٌ بَعْدَ سَلَامَةٍ وَ تَخْتَلِفُ الْأَهْوَاءُ عِنْدَ هُجُومِهَا وَ تَلْتَبِسُ الْآرَاءُ عِنْدَ نُجُومِهَا مَنْ أَشْرَفَ لَهَا قَصَمَتْهُ وَ مَنْ سَعَى فِيهَا حَطَمَتْهُ يَتَكَادَمُونَ فِيهَا تَكَادُمَ الْحُمُرِ فِي الْعَانَةِ قَدِ اضْطَرَبَ مَعْقُودُ الْحَبْلِ وَ عَمِيَ وَجْهُ الْأَمْرِ تَغِيضُ فِيهَا الْحِكْمَةُ وَ تَنْطِقُ فِيهَا الظَّلَمَةُ وَ تَدُقُّ أَهْلَ الْبَدْوِ بِمِسْحَلِهَا وَ تَرُضُّهُمْ بِكَلْكَلِهَا يَضِيعُ فِي غُبَارِهَا الْوُحْدَانُ وَ يَهْلِكُ فِي طَرِيقِهَا الرُّكْبَانُ تَرِدُ بِمُرِّ الْقَضَاءِ وَ تَحْلُبُ عَبِيطَ الدِّمَاءِ وَ تَثْلِمُ مَنَارَ الدِّينِ وَ تَنْقُضُ عَقْدَ الْيَقِينِ يَهْرُبُ مِنْهَا الْأَكْيَاسُ وَ يُدَبِّرُهَا الْأَرْجَاسُ مِرْعَادٌ مِبْرَاقٌ كَاشِفَةٌ عَنْ سَاقٍ تُقْطَعُ فِيهَا الْأَرْحَامُ وَ يُفَارَقُ عَلَيْهَا الْإِسْلَامُ بَرِيئُهَا سَقِيمٌ وَ ظَاعِنُهَا مُقِيمٌ . منها : بَيْنَ قَتِيلٍ مَطْلُولٍ وَ خَائِفٍ مُسْتَجِيرٍ يَخْتِلُونَ بِعَقْدِ الْأَيْمَانِ وَ بِغُرُورِ الْإِيمَانِ فَلَا تَكُونُوا أَنْصَابَ الْفِتَنِ وَ أَعْلَامَ الْبِدَعِ وَ الْزَمُوا مَا عُقِدَ عَلَيْهِ حَبْلُ الْجَمَاعَةِ وَ بُنِيَتْ عَلَيْهِ أَرْكَانُ الطَّاعَةِ وَ اقْدَمُوا عَلَى اللَّهِ مَظْلُومِينَ وَ لَا تَقْدَمُوا عَلَيْهِ ظَالِمِينَ وَ اتَّقُوا مَدَارِجَ الشَّيْطَانِ وَ مَهَابِطَ الْعُدْوَانِ وَ لَا تُدْخِلُوا بُطُونَكُمْ لُعَقَ الْحَرَامِ فَإِنَّكُمْ بِعَيْنِ مَنْ حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَعْصِيَةَ وَ سَهَّلَ لَكُمْ سُبُلَ الطَّاعَةِ .
ترجمه :
خدا را سپاس مى‏گويم، و از او در موجبات طرد و باز داشتن شيطان، و محفوظ ماندن از دچار شدن در دامها و فريبهايش يارى مى‏خواهم. و گواهى مى‏دهم كه خدايى جز اللّه نيست، و گواهى مى‏دهم كه محمّد (صلّى اللّه عليه و آله) بنده و فرستاده و انتخاب شده و برگزيده اوست، در فضيلت همتايى ندارد، و فقدانش را چيزى جبران نمى‏كندد. شهرها از پس گمراهى تاريك، و جهالت غالب بر مردم، و درشتخويى ستم آميز به وجود او روشن شد، آن هم در زمانى كه مردم حرام خدا را حلال دانسته، و انسان حكيم را خوار مى‏شمردند، در روزگار خالى از پيامبران مى‏زيستند، و بر حالت كفر از دنيا مى‏رفتند. شما اى مردم عرب، نشانه بلاهايى هستيد كه بسيار نزديك است. پس از مستى‏هاى نعمت‏ بپرهيزيد، و از سختى‏هاى عقوبت حذر كنيد، و در گرد و غبار ظلمت شبهه، و ناهموارى راه فتنه، به وقت پديد آمدن طليعه‏اش، و آشكار شدن نهانش، و برقرارى محورش، و گردش آسيايش بر جاى خويش ثابت بمانيد. آن فتنه‏هايى كه از مدارج پنهان شروع، و به سختى و زشتى آشكارى منتهى مى‏شود. رشد آن فتنه همچون رشد جوانى سريع و نيرومند، و آثارش همچون آثار سنگ محكم و سفت است. ستمكاران بر اساس پيمانها كه با هم دارند آن فتنه را از هم ارث مى‏برند. اول آنان پيشواى آخرشان، و آخرشان تابع اوّل آنان است. با هم در به دست آوردن دنياى پست رقابت مى‏كنند، و چون سگان بر سر مردار بو گرفته به جان هم مى‏افتند. و زمانى نمى‏گذرد كه تابع از متبوع، و راهنما از پيرو بيزارى مى‏جويد. با كينه و دشمنى از هم جدا مى‏شوند، و زمانى كه يكديگر را مى‏بينند به هم لعنت مى‏كنند. پس از اين فتنه، فتنه‏اى ديگر پيش آيد لرزاننده و درهم كوبنده و حمله‏آور، كه دلهايى پس از استوارى دچار لغزش مى‏شوند، و مردانى از پس سلامتى در دين به گمراهى مى‏افتند. زمان هجوم اين فتنه هوسها و اميال گوناگون مى‏شود، و به هنگام طلوع آن آراء درست به نادرست اشتباه مى‏گردد. كسى كه به مقابله با اين فتنه برخيزد پشتش را مى‏شكند، و آن كه در دفع آن بكوشد او را درهم بكوبد. فتنه گران در آن فتنه چون گورخران در جمع خود يكديگر را گاز گيرند. رشته محكم دين لرزان شود، و چهره حقيقى حقيقت پوشيده گردد. حكمت فروكش كند، و ستمگران سخنران شوند. آن فتنه باديه نشينان را با آهن لجام خود بكوبد، و با فشار سينه‏اش آنان را در هم شكند. تكروان در غبارش ضايع شوند، و سواران در راهش هلاك گردند. آن فتنه با سرنوشتى تلخ وارد شود، و خونهاى خالص و تازه را بدوشد. در نشانه‏هاى دين رخنه مى‏كند، و پيمان يقين را مى‏شكند. زيركان از آن مى‏گريزند، و ناپاكان در تدبيرش مى‏كوشند. فتنه‏اى است پر رعد و برق، سخت و با شتاب. خويشان در آن فتنه از هم جدا شوند، و مردم در فضاى آن فتنه از اسلام دل بردارند. سالم از آن فتنه بيمار، و نجات براى فرارى از آن مشكل خواهد بود. از اين خطبه است در آن فتنه كشته‏اى است خونش به هدر رفته، و ترسويى است طالب امان. با بستن عهد فريبشان دهند، و با اسم ايمان مغرورشان كنند. شما اى اهل ايمان، پرچم‏هاى فتنه و نشانه‏هاى بدعت نباشيد، و به آنچه پيوند جماعت با آن گره خورده، و اركان طاعت بر آن بنا شده ملتزم باشيد. مظلوم بر خدا وارد شويد و ظالم وارد نشويد. از راههاى شيطان و موارد كينه و دشمنى پرهيز كنيد. در شكم‏هاى خود لقمه‏هاى حرام وارد نكنيد، زيرا در برابر مراقبت خداوندى هستيد كه گناه را بر شما حرام كرده، و راه بندگى را بر شما آسان نموده است

2 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 8
رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إِذ هَدَيتَنا وَهَب لَنا مِن لَدُنكَ رَحمَةً ۚ إِنَّكَ أَنتَ الوَهّابُ
ترجمه :
(راسخانِ در علم، می‌گویند:) «پروردگارا! دلهایمان را، بعد از آنکه ما را هدایت کردی، (از راه حق) منحرف مگردان! و از سوی خود، رحمتی بر ما ببخش، زیرا تو بخشنده‌ای!