[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه - 1373/06/20 عنوان فیش :قبول و بیان حق، لازمه قرارگرفتن در سایه عرش الهی کلیدواژه(ها) : شناخت حق نوع(ها) : حدیث متن فیش : مرحوم مجلسی، اینجا چند روایت را از کتاب «نوادر» نقل میکنند که من امروز سه موردش را به مناسبت شروع درس، عرض میکنم. یکی از این روایات این است: «قال رسولاللَّه صلّیاللَّهعلیهوآله: السّابقون الی ظّل العرش، طوبی لهم.» خوشا به حال کسانی که به سایهی عرش سبقت میجویند. چون عرش الهی یک امر معنوی و حاکی از حدّ اعلای عظمتِ ذاتِ مقدّسِ ربوبی است؛ آن وقت معنای «سبقت به سایهی عرش» هم اعلی درجهی تحصّنِ عبد در عرش مولای خودش است. بالاترین چیزی که میشود برای بنده فرض کرد، همین است که انسان به ظلّ عرش پروردگار پناه ببرد. «قیل: یا رسولاللَّه و من هم؟»چه کسانی هستند که به سایهی عرش رحمان سبقت میجویند؟ «فقال: الّذین یقبلون الحقّ اذا سمعوه.» کسانی که این چند خصوصیت را دارند: اوّل اینکه وقتی حق را شنیدند، آن را قبول میکنند. «و یبذلونه اذا سئلوه.»(1) این هم طرف دیگر کفّه است که وقتی از آنها سؤال شد «حق چیست؟» بدون ملاحظه آن را بیان میکنند؛ حق را بذل میکنند. همین دو کلمه را شما ملاحظه بفرمایید، که اگر در همین دنیای غرق در فساد امروز - که بلاشک ذهنها، دلها، وجدانها و عقولی در آن پیدا میشود که حقیقت را بفهمند و حق را تشخیص دهند - تحقّق پیدا کند، چه میشود! حق چیست؟ حق آن چیزی است که بنای خلقت بر آن است. «ما خلقناهما الّا بالحقّ»(2) حق، مبنای آفرینش الهی است؛ یعنی همان چیزی که باید باشد و همان چیزی که همهی مجاهدتهای مجاهدانِ عظیمِ تاریخ و عالم، برای رسیدن به آن است. حق، موضوع بسیار مهمّی است. همان چیزی که اگر شناخته و تبعیّت شود و تحقّق پیدا کند، هیچ نادرستی، نامطلوبی و ناسزاواری در عالم نخواهد بود. به هر اندازه که تحقّق پیدا کند، اینطور خواهد شد. این، چیزِ کمی است؟! خوب؛ هستند کسانی که همهی آن یا شطری از آن یا یک کلمه از آن را در همین دنیای غرق در فساد میفهمند و میشناسند. اگر همینها آن را بپذیرند و برای کسانی که به آن احتیاج دارند بیان کنند، شما ببینید چه حادثهای در دنیا رخ خواهد داد و چه تحوّل عظیمی در حیات بشر و عالم پیش خواهد آمد! گرفتاری در این است که هواهای نفسانی و قیدهای بشری و زنجیرهایی که به گردنهای افراد بشر - اغلال فی اعناقهم –(3) آویزان است، اجازهی این را به آنها نمیدهد که حق را بشناسند و بعد که شناختند قبول کنند و بعد که قبول کردند آن را به کسانی که به آن احتیاج دارند بگویند. اشکال کار در اینجاست. اگر همین حاصل شود، شما ببینید که چه چیز عظیمی خواهد شد! پس واقعاً جا دارد که گفته شود: «السّابقون الی ظلّ العرش.» چون کارِ سختی هم هست. خیلی هم جای دور نروید. البته، حق، در مقیاس جهانی، یک عدّه شناسنده و ترویج کننده و ممانعت کننده و بخل کننده و رد کننده و کفر ورزنده و مخفی سازنده دارد. در مقیاسِ جامعهای که ما در آن زندگی میکنیم، با یک نوع حد و علائم و نشانهها و مصادیق و آثار، و در محیط خاصی که ما زندگی میکنیم، باز با نشانهها و علائم و مصادیق و جزئیّات و خصوصیات دیگری. همهی اینها هم مهم است. نباید گفت فلان آدمِ مخفی کنندهی حق، که مثلاً حقّ نبوّت یا حقّ توحید یا حقّانیت فلان حرف را در سطح عالَم انکار کرد، ملعون است. اما من که حقیقتی را جلو چشمم و دم دستم و در محیط زندگیام همانطور انکار میکنم و میپوشانم و از آن دفاع نمیکنم و اگر بر من عرضه شد قبول نمیکنم، از آن حکم خارج هستم. این، نمیشود. پس «الذین یقبلون الحقّ اذا سمعوه و یبذلونه اذا سئلوه»، شامل هر کس، در هر جای دنیا میشود. «و یحکمون للنّاس کحکمهم لانفسهم.»(4) این هم یکی از مصادیق حقّ است که خیلی سخت است. بعضی از حقها، برای بعضی از انسانها چندان تلخ نیست، بلکه برای اهل حق، شیرین هم هست. اما حقّی که برای همه در همه جا تلخ است، این مصداق از حق است که اگر کسی به این حق به عنوان یک مصداق بسیار مهم عمل کرد، امتحان خوبی داده است. «یحکمون للنّاس کحکمهم لانفسهم.» برای مردم همانطور حکم کنند که برای خودشان حکم میکنند و فرقی بین خود و دیگران نگذارند. این، از آن حقهای خیلی سخت است. چون ما طلبهها و روحانیت و علمای شیعه، از لحاظ اجتماعی، به برکت نظام جمهوری اسلامی و هم پیش از تحقّق و اقامهی نظام جمهوری اسلامی در طول تاریخ فقاهت شیعه، به شهادت مجاهدتها و مواضع و حوادث تاریخی، در یک موضع ممتاز در جهتِ تحقّق بخشیدن به حق و مبارزه با باطل قرار داشتیم، و الان هم به مناسبت اینکه این معنا با قیام جمهوری اسلامی و این دولت مبارکهی الهیّه و قرآنیّه، بحمداللَّه بیشتر هم شده است، لذا این حدیث برای ما بسیار آموزنده و مهم است. این یادتان باشد و معمّمین و روحانیون و علما و طلاّب، این سه کلمه را هیچ وقت فراموش نکنند. هر جا حق را دیدند، آن را بپذیرند؛ البته با تشخیص درست. یعنی آن را که بینهم و بیناللَّه و بدون هیچ گونه شائبهی نفسانی بفهمند که حق است. هرگاه که از آنان سؤال و خواسته شد که حق را بر زبان جاری و اعلام کنند، آن را اعلام کنند. 1 ) الجعفريات ، محمد بن محمد بن اشعث ص183 ؛ النوادرللراوندی ، سيد فضل الله راوندى ص 15 ؛ بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 72 ص 29 ؛ السابقون إلى ظل العرش طوبى لهم قلنا يا رسول الله و من هم قال ص الذين يقبلون الحق إذا سمعوه و يبدلونه إذا سألوه و يحكمون للناس كحكمهم لأنفسهم هم السابقون إلى ظل العرش ترجمه : رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: خوشا به حال افرادى كه سبقتگيرندگان به سمت سايه عرش الهى هستند، گفتیم: اى رسول خدا آنان چه كسانى هستند؟ فرمود: آنان كسانى هستند كه، وقتى سخن حقّ را مىشنوند، آن را قبول مىكنند، و هنگامی كه از آنان جويا شود، آن را بذل مىنمايند، و براى مردم آن گونه قضاوت مىكنند، كه در حقّ خويش قضاوت مىكنند. اين افراد، سبقتگيرندگان به سمت سايه عرش الهى هستند» 2 ) سوره مبارکه الدخان آیه 20 وَإِنّي عُذتُ بِرَبّي وَرَبِّكُم أَن تَرجُمونِ ترجمه : و من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه میبرم از اینکه مرا متهم کنید! 3 ) سوره مبارکه غافر آیه 71 إِذِ الأَغلالُ في أَعناقِهِم وَالسَّلاسِلُ يُسحَبونَ ترجمه : در آن هنگام که غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را میکشند... 3 ) سوره مبارکه الرعد آیه 5 وَإِن تَعجَب فَعَجَبٌ قَولُهُم أَإِذا كُنّا تُرابًا أَإِنّا لَفي خَلقٍ جَديدٍ ۗ أُولٰئِكَ الَّذينَ كَفَروا بِرَبِّهِم ۖ وَأُولٰئِكَ الأَغلالُ في أَعناقِهِم ۖ وَأُولٰئِكَ أَصحابُ النّارِ ۖ هُم فيها خالِدونَ ترجمه : و اگر (از چیزی) تعجب میکنی، عجیب گفتار آنهاست که میگویند: «آیا هنگامی که ما خاک شدیم، (بار دیگر زنده میشویم و) به خلقت جدیدی بازمیگردیم؟!» آنها کسانی هستند که به پروردگارشان کافر شدهاند؛ و آنان غل و زنجیرها در گردنشان است؛ و آنها اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند! 4 ) الجعفريات ، محمد بن محمد بن اشعث ص183 ؛ النوادرللراوندی ، سيد فضل الله راوندى ص 15 ؛ بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 72 ص 29 ؛ السابقون إلى ظل العرش طوبى لهم قلنا يا رسول الله و من هم قال ص الذين يقبلون الحق إذا سمعوه و يبدلونه إذا سألوه و يحكمون للناس كحكمهم لأنفسهم هم السابقون إلى ظل العرش ترجمه : سول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: خوشا به حال افرادى كه سبقتگيرندگان به سمت سايه عرش الهى هستند، گفتیم: اى رسول خدا آنان چه كسانى هستند؟ فرمود: آنان كسانى هستند كه، وقتى سخن حقّ را مىشنوند، آن را قبول مىكنند، و هنگامی كه از آنان جويا شود، آن را بذل مىنمايند، و براى مردم آن گونه قضاوت مىكنند، كه در حقّ خويش قضاوت مىكنند. اين افراد، سبقتگيرندگان به سمت سايه عرش الهى هستند» |