[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه - 1402/04/06 عنوان فیش :لطف و فضل الهی موجب به نتیجه رسیدن کارها کلیدواژه(ها) : روز عرفه, تضرّع به درگاه الهی, دعا, دعای کمیل نوع(ها) : حدیث متن فیش : روز عرفه را... قدر بدانید و با دعا و تضرّع و توجّه و مسئلت از خداوند متعال به معنای واقعی کلمه گرهگشایی کنید. اگر فضل الهی و لطف الهی نباشد، کوششهای ما، و زحماتی که میکشید و میکشیم، به جایی نمیرسد. در دعای شریف کمیل [عرض میکند:] «لا یُنالُ ذلِکَ اِلّا بِفَضلِک»؛(1) یعنی همهی وظایف را انجام میدهیم، [امّا] آنچه به این تلاشهای ما و وظایف ما روح میدهد، جان میدهد، لطف الهی و فضل الهی و توجّه الهی است. البتّه در همهی آنات میشود با خدا ارتباط گرفت؛ رابطه گرفتن با خدا آسان است منتها بعضی از ساعات، بعضی از روزها یک اهمّیّت ویژهای دارد؛ در رأس این روزها، یکی همین فردا [یعنی] روز عرفه است؛ عید قربان هم همینجور. 1 ) مصباحالمتهجّد، شیخ طوسی، ج ۲، ص ۸۵۰ «لا یُنالُ ذلِکَ اِلّا بِفَضلِک» ترجمه : «... این همه به دست نیاید جز به فضل و احسان تو...» مربوط به :بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور - 1401/05/05 عنوان فیش :اهمیت داشتن نماز جمعه به دلیل استمرار آن به صورت هفتگی کلیدواژه(ها) : نماز جمعه, دعای کمیل نوع(ها) : حدیث متن فیش : [از خصوصیات نماز جمعه] استمرار این حادثه است؛ جلسهی هفتگی. خب حج در عمر یک بار است ــ این جوری است دیگر ــ امّا این هر هفته اتّفاق میافتد؛ این خیلی مهم است. تا آنجایی که من اطّلاع دارم و یک مقداری تفحّص کردم، در هیچ آئینی، در هیچ جایی، اجتماعِ مُلابس با معنویّت به صورت هفتگی وجود ندارد که مردم یک شهر یا جمع کثیری از مردم یک شهر، هر هفته یک جایی در یک مرکزی جمع بشوند و گرد هم بیایند؛ حالا محتوای آن گردهمایی چه باشد، مسئلهی بعدی است؛ این خیلی خصوصیّت مهمّی است. اینجا است که رجحان این، از این جهت حتّی بر حج معلوم میشود؛ یعنی پشت سر هم، پیدرپی، این هفته، هفتهی بعد، هفتهی بعد، هفتهی بعد تا آخر. خب، این همان مصداقی است از آنچه در دعای کمیل میخوانیم: حَتّىٰ تَکونَ اَعمالى وَ اَورادى کُلُّها وِرداً واحِداً وَ حالى فى خِدمَتِکَ سَرمَدا؛(1) متّصل؛ یک روز باشم یک روز نباشم نه؛ یک جا باشم یک جا نباشم نه؛ متّصل در خدمتت باشم: وَ حالى فى خِدمَتِکَ سَرمَدا. این اجتماع هفتگی این جوری است؛ این «حالى فى خِدمَتِکَ سَرمَدا» را تحقّق میبخشد. 1 ) مصباحالمتهجّد، شیخ طوسی ، ج ۲، ص ۸۴۹ (دعای کمیل) حَتّىٰ تَکونَ اَعمالى وَ اَورادى کُلُّها وِرداً واحِداً وَ حالى فى خِدمَتِکَ سَرمَدا ترجمه : «...تا آنکه اعمال و اورادم هماهنگ و همسو و همه ورد واحدی باشد و حالم در خدمت تو پاینده گردد» مربوط به :بیانات در دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات - 1383/07/13 عنوان فیش :دعای کمیل و مناجات شعبانیه، مناجاتی عاشقانه با خداوند کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان, مناجات شعبانیه, دعای کمیل نوع(ها) : حدیث متن فیش : برای اینکه انسان بتواند وقتی وارد این تالار[ماه رمضان] شد، چشمش باز باشد، غافل نشود، دچار گیجی و گولی نشود که سرش را بیندازد پایین و از این در وارد شود و از آن در بیرون برود؛ نگاهی به دوروبر کند و استفادهیی ببرد و برای اینکه این آمادگی در من و شما پیدا شود، این ماه رجب و شعبان را قرار دادهاند؛ رجب یکجور، شعبان یکجور دیگر. رجب، بیشتر ماه نماز است؛ شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است؛ این مناجات شعبانیه را ببینید. من یک وقتی از امام (رضواناللَّهعلیه) پرسیدم در این دعاهای مأثوری که وجود دارد، شما کدام دعا را بیشتر از همه خوشتان میآید و دوست دارید. فرمودند: دعای کمیل و مناجات شعبانیه. اتفاقاً هر دو دعا هم مال ماه شعبان است؛ دعای کمیل که میدانید اصلاً ورود اصلیاش مال شب نیمهی شعبان است، مناجات شعبانیه هم که از ائمه نقل شده، متعلق به ماه شعبان است. لحن این دو دعا به هم نزدیک است؛ هر دو عاشقانه است. در مناجات شعبانیه: «و ان ادخلتنی النّار اعملت اهلها انّی احبّک»(1) ؛ جهنم هم که من را ببری، فریاد میکشم تو را دوست دارم. و در دعای کمیل: «لان ترکتنی ناطقا لاضجّن الیک بین اهلها ضجیج الاملین و لاصرخنّ الیک صراخ المستصرخین و لابکینّ بکاء الفاقدین»(2)؛ اگر به من در جهنم اجازه بدهی و نطق را از من نگیری، فریاد میکشم؛ فریادِ امیدواران، فریادِ دلدادگان و فریادِ دلباختگان را. 1 ) اقبال الاعمال ،سید بن طاووس ص 685 ، بحارالانوار ،علامه مجلسی : ج 91 ص 98 ؛ مفاتيح الجنان ، شیخ عباس قمی ص 158 (مناجات شعبانیه) ؛ «...إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّكَ إِلَهِی إِنْ كَانَ صَغُرَ فِی جَنْبِ طَاعَتِكَ عَمَلِی فَقَدْ كَبُرَ فِی جَنْبِ رَجَائِكَ أَمَلِی إِلَهِی كَيْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَيْبَةِ مَحْرُوماً وَ قَدْ كَانَ حُسْنُ ظَنِّی بِجُودِكَ أَنْ تَقْلِبَنِی بِالنَّجَاةِ مَرْحُوماً إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِی فِی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِی فِی سَكْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْك....» ترجمه : « معبودا، اگر مرا به جرمم گیری (مجازاتم كنی)، تو را به عفو و گذشتت گیرم و اگر مرا به گناهانم گیری، تو را به آمرزشت گیرم و اگر مرا به آتشم وارد سازی، دوزخیان را آگاه می كنم كه منم دوستدار تو! معبودا، اگر در برابر طاعتِ تو كردارم خوار و بیمقدار آید، ولی در برابر امید [به بزرگواریات] آرزویم بسی بزرگ است. معبودا، چه سان از درگاهت ناامید و ناكام بازگردم كه به تو بس خوشگمانم كه مرا نجات یافته و بخشیده بازگردانی؟معبودا، عمرم را در شادمانی بیخبری از تو نابود ساختم و جوانیام را در سرمستیِ دوری از تو فرسودم 2 ) مصباح المتهجد، شیخ طوسی ص844 اقبال الاعمال ، سید بن طاووس : ص 708 مصباح كفعمی ،ابراهیم بن علی عاملی كفعمی : ص 557 «يا الهى و سيّدى و مولاى و ربّى صبرت على عذابك فكيف اصبر على فراقك و هبنى صبرت على حرّ نارك فكيف اصبر عن النّظر الى كرامتك ام كيف اسكن فى النّار و رجائى عفوك فبعزّتك يا سيّدى و مولاى اقسم صادقا لئن تركتنى ناطقا لأضجّنّ اليك بين اهلها ضجيج الأملين و لأصرخنّ اليك صراخ المستصرخين و لأبكينّ عليك بكاء الفاقدين و لا نادينّك اين كنت يا ولىّ المؤمنين يا غاية امال العارفين يا غياث المستغيثين و يا حبيب قلوب الصّادقين و يا اله العالمين» ترجمه : «اى معبود و آقا و مولا و پروردگار، من بر عذاب تو صبر كنم اما چگونه بر دورى از تو طاقت آورم؟ و گيرم كه اى معبود من حرارت آتشت را تحمل كنم، چگونه چشم پوشيدن از بزرگواريت را بر خود هموار سازم؟ يا چگونه در ميان آتش بمانم با اينكه اميد عفو و گذشت تو را دارم، پس بعزتت سوگند اى آقا و مولاى من براستى سوگند ميخورم كه اگر زبانم را [در آنجا] باز بگذارى حتما در ميان دوزخيان شيون را بسويت سر دهم، شيون اشخاص آرزومند و مسلما چون فريادرس خواهان بدرگاهت فرياد برآرم و قطعا مانند عزيز گمگشتگان بر دورى تو گريه و زارى كنم و با صداى بلند ترا می خوانم و می گويم: كجائى اى يار و دوست مؤمنان! اى منتهاى آرمان عارفان! اى فريادرس درماندگان! اى محبوب دل راستگويان، و اى پروردگار عالميان. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/28 عنوان فیش :نهفته بودن بسیاری از معارف در دعاها کلیدواژه(ها) : دعا, گناه, دعای کمیل نوع(ها) : حدیث متن فیش : در این دعاها، معارف زیادی نهفته است. مثلاً در فقرات اوّل دعای کمیل، همه میخوانیم: «اللّهم اغفرلی الذّنوب الّتی تهتک العصم. اللّهم اغفرلی الذّنوب الّتی تنزّل النّقم. اللّهم اغفرلی الذّنوب التی تغیّر النّعم.» گناهانی وجود دارد که پردهها را میدرد. گناهانی وجود دارد که نقمت الهی را بر انسان نازل میکند. گناهانی وجود دارد که نعمتها را از انسان میگیرد. «اللّهم اغفرلی الذّنوب الّتی تحبس الدّعاء.» (1)گناهانی هم وجود دارد که دعا را حبس میکند.پناه بر خدا! ممکن است انسان مرتکب گناهی شود که هر چه دعا کند، آن دعا بیاثر و بیفایده گردد. 1 ) مصباحالمتهجد، شیخ طوسی، ص 844 إقبال الاعمال، سید بن طاووس، ص 706 مصباح الكفعمی ، شیخ كفعمی، ص 555 كمیل از امیر المؤمنین علیه السلام روایت می كند: « اللهم اغفر لی الذنوب التی تهتك العصم اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل النقم اللهم اغفر لی الذنوب التی تغير النعم اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعاء اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل البلاء اللهم اغفر لی كل ذنب أذنبته و كل خطيئة أخطأتها اللهم إنی أتقرب إليك بذكرك و أستشفع بك إلى نفسك » ترجمه : خدایا آن گناهانی كه [پرده] دوری از گناه را پاره می كنند را بیامرز. خدایا آن گناهانی را كه بدبختی ها را فرود می آورند را بیامرز . خداوندا آن گناهانی را كه نعمت ها را دگرگون می كنند را بیامرز. خدایا آن گناهانی را كه جلو دعا را می گیرند را بیامرز. خدایا آن گناهانی را كه بلا را فرود می آرند را بیامرز. خداوندا هر گناهی كردم و هر اشتباهی كه مرتكب شده ام را بیامرز. |