[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1398/02/24 عنوان فیش :در انتصاب افراد، تقوای طرف را هم در نظر بگیرید/ صحیفه سجادیه دعای بیستم کلیدواژه(ها) : تقوا, تقوای فردی, شایستهسالاری نوع(ها) : حدیث متن فیش : جنابعالی که میخواهید کسی را به یک جایی منصوب کنید، یک کاری را به کسی بسپرید، دارا بودن این خصوصیّت را، یعنی خصوصیّت تقوا و تعهّد در امور مربوط به مردم را، جزو صلاحیّتهای مدیریّتی بدانید. یکی از صلاحیّتهای مدیریّتی این است که ببینید این طرف، دارای تقوا است، یعنی کاری که به او میسپرید، با امانت انجام میدهد یا نه. خب اگر این جور شد، آن وقت خدا مهمترین مؤلّفه در همهی تصمیمگیریهای ما خواهد بود؛ معنی اینکه برای خدا کار کنیم، این جوری خواهد شد؛ آن وقت کارتان میشود عبادت. یکی از امتیازات کار برای حکومت اسلامی و دولت اسلامی همین است که اگر چنانچه کار برای خدا شد، کار تبدیل میشود به عبادت؛ خود آن امضائی که میکنید، آن کاغذی که مینویسید، آن حرفی که میزنید، میشود یک عبادت. در دعای مکارمالاخلاق این جمله هست: وَ استَعمِلنی بِما تَسأَلُنی غَداً عَنه (1)-که دعای بیستم صحیفهی سجّادیّه است و دعای بسیار خوبی است و من توصیه میکنم بیشتر [بخوانید]؛ دوستان [البتّه] میخوانند لکن بیشتر بخوانید این دعا را- فردا در قیامت یقهی ما را میگیرند که چرا فلان کار را نکردی. بعضی از کارها را که نباید بکنیم، میکنیم -خب این را همه میدانیم- بعضی از کارها را باید بکنیم، توجّه نمیکنیم، غفلت میکنیم، تنبلی میکنیم، ملاحظهی این و آن را میکنیم و آن کارها را انجام نمیدهیم؛ از ما سؤال میکنند. 1 ) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ، وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ، وَ بِعَمَلِي إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ. اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِي، وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِي، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّي. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِي مَا يَشْغَلُنِي الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَيَّامِي فِيمَا خَلَقْتَنِي لَهُ، وَ أَغْنِنِي وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ فِي رِزْقِكَ، وَ لَا تَفْتِنِّي بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِي وَ لَا تَبْتَلِيَنِّي بِالْكِبْرِ، وَ عَبِّدْنِي لَكَ وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى يَدِيَ الْخَيْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِي مَعَالِيَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِي مِنَ الْفَخْرِ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَرْفَعْنِي فِي النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِي عِنْدَ نَفْسِي مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِي عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِي ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِي بِقَدَرِهَا ... ترجمه : بار خدايا بر محمد و خاندانش درود بفرست و ايمان مرا به كاملترين درجات ايمان و يقين مرا به برترين مراتب يقين و نيّت مرا به نيكوترين نيتها و عمل مرا به بهترين اعمال برسان. خداوندا، به لطف خود نيّت مرا کامل گردان و يقين مرا به آنچه در نزد تو است از اشتباه بدور و تصحیح نما، و به قدرت خود فساد مرا به صلاح بدل نماى. بار خدايا بر محمد و خاندانش درود بفرست و از کاری که اهمیت به آن مرا مشغول کرده است، بىنياز گردان و به كارى بر گمار كه در روز باز پسين از من خواهى و روزهاى عمر مرا در كارى كه مرا براى آن آفريدهاى مصروف دار و مرا بىنياز فرماى و روزیت بر من وسیع و فراوان گردان و به نگريستن به حسرت در مال و جاه كسان گرفتار مساز و عزيزم دار و به تکبر دچارم مكن. مرا به بندگى خود گير و عبادتم را به خودپسندی تباه مكن. و كارهاى خير در حق مردم را به دست من جارى كن و كارهاى خير من به شائبه منت نهادن بر خلق خداى نابود نکن و از اخلاق متعالى بهرهورم دار و از فخرفروشی در امانم دار. بار خدايا بر محمد و خاندانش درود بفرست. و مرتبه و مقام مرا نزد مردم بالا نبر جز آنکه به همان اندازه در نفس خود خوارم گردانی و عزّتى آشكار برایم ایجاد نکن جز آنکه به همان اندازه در نفس خود ذليل گردانی... مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه - 1390/07/24 عنوان فیش :شایستهسالاری پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) در انتخاب حاکم مکه کلیدواژه(ها) : شایستهسالاری نوع(ها) : حدیث متن فیش : در زمینهی شایستهسالاری، من باز این حدیث را از پیغمبر اکرم برای شما بخوانم. در فتح مکه، پیغمبر یک جوان نوزده ساله را گذاشتند حاکم مکه. پیغمبر مکه را که فتح کردند، لازم بود حاکم یا فرمانداری آنجا بگذارند. این همه پیرمردها و بزرگان بودند، اما پیغمبر یک جوان نوزده ساله را منصوب کرد. بعضیها اشکال کردند که آقا این سنش کم است، چرا او را گذاشتید؟ طبق این روایت، پیغمبر فرمود: «لا یحتجّ محتجّ منکم فی مخالفته بصغر سنّه»؛ کسانی که با انتصاب این شخص برای فرمانداری مکه مخالفند، استدلالشان را این قرار ندهند که چون سنش کم است، جوان است؛ این استدلال، استدلال درستی نیست. یعنی اگر استدلال دیگری دارید، خیلی خوب، بیائید بگوئید؛ اما کم بودن سن، جوان بودن، استدلال درستی نیست. «فلیس الاکبر هو الافضل بل الافضل هو الاکبر»؛(1) آن کسی که بزرگتر است، لزوماً برتر نیست؛ بلکه آن کسی که برتر است، در واقع بزرگتر است. افضل، یعنی شایستهتر. این شایستهسالاری است؛ خب، اینها باید رعایت شود. در همهی نظامات جمهوری اسلامی، در قوهی مجریه، در قوهی مقننه، در قوهی قضائیه، در نیروهای مسلح، در نهادهای گوناگون، این اصل شایستهسالاری باید رعایت شود. شایستهگزینی؛ گزینش باید بر طبق معیارها و صلاحیتها باشد، نه بر طبق امیال و چیزهای شخصی. این در اسلام خودش یک اصل است. تمام این تغییرها و تبدیلهائی که در اسلام وجود دارد، بر اساس این است. 1 ) بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج 21، ص 121 ؛ مكاتيب الرسول صلى الله عليه و آله و سلم، آیة الله احمدی میانجی، ج 2، ص 661 ؛ الحياة ، محمدرضا حكیمی، ج 2، ص 686 ؛ كَتَبَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِعَتَّابِ بْنِ أَسِيدٍ عَهْداً عَلَى مَكَّةَ وَ كَتَبَ فِی أَوَّلِهِ: مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص إِلَى جِيرَانِ بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ وَ سُكَّانِ حَرَمِ اللَّهِ أَمَّا بَعْدُ (...) قَدْ قَلَّدَ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَتَّابَ بْنَ أَسِيدٍ أَحْكَامَكُمْ وَ مَصَالِحَكُمْ وَ قَدْ فَوَّضَ إِلَيْهِ تَنْبِيهَ غَافِلِكُمْ وَ تَعْلِيمَ جَاهِلِكُمْ وَ تَقْوِيمَ أَوَدِ مُضْطَرِبِكُمْ وَ تَأْدِيبَ مَنْ زَالَ عَنْ أَدَبِ اللَّهِ مِنْكُمْ لِمَا عَلِمَ مِنْ فَضْلِهِ عَلَيْكُمْ (...) هُوَ لَنَا خَادِمٌ وَ فِی اللَّهِ أَخٌ وَ لِأَوْلِيَائِنَا مُوَالٍ وَ لِأَعْدَائِنَا مُعَادٍ وَ هُوَ لَكُمْ سَمَاءٌ ظَلِيلَةٌ وَ أَرْضٌ زَكِيَّةٌ وَ شَمْسٌ مُضِيئَةٌ (...) وَ لَا يَحْتَجَ مُحْتَجٌ مِنْكُمْ فِي مُخَالَفَتِهِ بِصِغَرِ سِنِّهِ فَلَيْسَ الْأَكْبَرُ هُوَ الْأَفْضَلَ بَلِ الْأَفْضَلُ هُوَ الْأَكْبَرُ . ترجمه : پيامبر(صلی الله علیه و آله)- پيمان نامهاى براى عتّاب بن اسيد، به عنوان والى مكه نوشت، كه در اول آن چنين آمده بود: از محمد پيامبر خدا، به همسايگان خانه كعبه و ساكنان حرم خدا، اما بعد (...) محمد پيامبر خدا حكم هر كار شما و هر مصلحت را بر عهده عتّاب بن اسيد گذاشت؛ و آگاه كردن غافل، و تعليم- دادن جاهل، و راست كردن كجيها، و ادب كردن كسانى را از شما كه از ادب خدايى دور ماندهاند، به سبب فضل و برترى او، وظيفه وى قرار داد (...) پس او خدمتگزار ما و برادر دينى ما است، و دوستار دوستان ما و دشمن دشمنان ما؛ و براى شما آسمانى سايه افكن و زمينى پاكيزه و خورشيدى درخشنده است (...) مبادا كسى از شما به بهانه خردسالى با وى مخالفت كند، زيرا كه بزرگتر بودن مايه فضيلت نيست، بلكه فضيلت سبب بزرگترى است. |