[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1386/06/31 عنوان فیش :فردی و دیکتاتوری بودن تمام حکومت های تاریخ قبل از انقلاب ایران کلیدواژه(ها) : تاریخ ایران, حکومت استبدادی نوع(ها) : قرآن متن فیش : اگر به تاریخ کشورمان از هزارها سال پیش تا امروز نگاه کنید - از آن وقتی که تاریخ مدون داریم - میبینید حکومت فردیِ مطلقهی دیکتاتوری، حکومت یک جمع معدود با ریاست یک فرد بر عامهی مردم، بدون اینکه عامهی مردم اندک اختیاری در ادارهی این کشور داشته باشند، داشتهایم. این، تاریخ ماست. سلطنتهای ما، همه از این قبیل بودهاند. آن پادشاهانی که ما آنها را احترامشان هم میکنیم؛ پادشاهان مقتدر غزنوی، سلجوقی، بعد بیائید تا برسید به دوران صفویه؛ شاه عباس، شاه اسماعیل، شاه طهماسب، آنها هم همینجور بودند. اینها پادشاهان خوب مایند؛ اما همین پادشاهان خوب، چه جوری این مملکت را اداره کردند؟ سجلّ و شناسنامهی این مملکت از لحاظ ادارهی حکومتی چیست؟ این است: یک نفر در رأس، همه مطیع او. و این مجموعه، اداره کنندهی کل سرنوشت این کشور هستند و آحاد مردم هیچ تأثیری ندارند و مملکت مال اینهاست. پادشاه به وزرای خودش میگفت: نوکران من! نوکرش هم بودند. واقعش هم همین بود. ناصرالدین شاه و محمدشاه و فتحعلیشاه و بقیه و بعدیها، حتی به وزراشان، به صدر اعظمشان میگفتند: شما نوکر خوبی هستید! فرهنگ سیاسی در کشور این بود. وقتی که نخستوزیر و وزیر، نوکر شاهاند، رئیس فلان اداره، گفت: جائی که شتر بود به یک غاز خر، قیمت واقعی ندارد! مردم هم که مثل «هباء منبثا» (1) هیچ. مملکت متعلق به یک جمع معدود و در حقیقت متعلق به یک فرد بود. این تاریخ ماست. 1 ) سوره مبارکه الواقعة آیه 6 فَكانَت هَباءً مُنبَثًّا ترجمه : و بصورت غبار پراکنده درمیآید، مربوط به :بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران - 1360/04/05 عنوان فیش :اصل تعقل، یکی از اصول اساسی اسلام کلیدواژه(ها) : معاد, اصل اسلامی, عقل, جامعه اسلامی, حکومت استبدادی نوع(ها) : قرآن متن فیش : در روز قیامت طبق تصویری که قرآن برای ما در سورهی مبارکهی مُلک میکند در هنگامی که کافران را به عذاب خدا و دوزخ الهی وارد میکنند ملائکهی خدا از آنها میپرسند «{قالوا} أ لم یاتکم نذیر»(1) آیا شما که دچار این گمراهی شدید مگر از طرف خدا بیم دهندهای به سوی شما نیامد؟ مگر کسی نبود که شما را آگاه کند؟ «قالوا بلی قد جاءنا نذیر»(2) آنها میگویند چرا، بیم دهنده از سوی خدا آمد، به ما حقایق را هم گفت، ولی ما او را تکذیب کردیم. بعد از آنی که این گفتگو میان آنها انجام میگیرد خود آن گناهکاران و گمراهان دنیا و دوزخیان آخرت میگویند «و قالوا لوکنا نسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر»(3) میگویند اگر ما در دنیا میشنیدیم و تعقل میکردیم امروز در میان اصحاب دوزخ نبودیم. بلافاصله قرآن دربارهی آنها قضاوت میکند، میفرماید: «فاعترفوا بذنبهم»(4)پس خود اینها به گناه خودشان اعتراف کردند. «فسحقاً لاصحاب السعیر»(5) یعنی آنهایی که دچار دوزخ شدند دور باشند از رحمت و فضل خدا. این یک تصویر قرآنی از روز قیامت است، اما اشارهی رسایی است به یکی از اصول اساسی اسلام، که آن عبارت است از اصل تعقل و تدبر. خدای متعال به انسان قدرت تشخیص داده است؛ «تبارک الذی بیده الملک»(6) تا آن جایی که «الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملا»(7) خدا آفرینش را برای این قرار داد که ببیند چه کسی عمل بهتری دارد. در روایت میفرماید «لیبلوکم ایکم أشد عقلاً» برای این بود که ببیند چه کسی از نیروی تعلق و تدبر بیشتر استفاده میکند. این قدرت تشخیصی که خدا به انسان داده است برای شناختن راه خطا و صواب کافی است؛ هیچکس نیست که بشنود و بیاندیشد مگر آنکه میتواند راه خطا را از راه صواب تشخیص بدهد. اساس جامعهی اسلامی هم بر این است که به مردم فرصت فکر کردن داده بشود. یعنی آنچه گفتنی است به مردم گفته شود تا مردم بتوانند در سایهی معرفتی که پیدا میکنند بنشینند با خود حساب کنند و حق را از باطل تشخیص بدهند. لذا اساس حکومتهای ظالمانه در طول تاریخ بشر و همچنین امروز در دنیا بر این بوده که وسیلهی تشخیص حق و باطل یعنی فکر کردن و اندیشیدن را از مردم بگیرند. 1 ) سوره مبارکه الملك آیه 8 تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الغَيظِ ۖ كُلَّما أُلقِيَ فيها فَوجٌ سَأَلَهُم خَزَنَتُها أَلَم يَأتِكُم نَذيرٌ ترجمه : نزدیک است (دوزخ) از شدّت غضب پاره پاره شود؛ هر زمان که گروهی در آن افکنده میشوند، نگهبانان دوزخ از آنها میپرسند: «مگر بیمدهنده الهی به سراغ شما نیامد؟!» 2 ) سوره مبارکه الملك آیه 9 قالوا بَلىٰ قَد جاءَنا نَذيرٌ فَكَذَّبنا وَقُلنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِن شَيءٍ إِن أَنتُم إِلّا في ضَلالٍ كَبيرٍ ترجمه : میگویند: «آری، بیمدهنده به سراغ ما آمد، ولی ما او را تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند هرگز چیزی نازل نکرده، و شما در گمراهی بزرگی هستید!» 3 ) سوره مبارکه الملك آیه 10 وَقالوا لَو كُنّا نَسمَعُ أَو نَعقِلُ ما كُنّا في أَصحابِ السَّعيرِ ترجمه : و میگویند: «اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقّل میکردیم، در میان دوزخیان نبودیم!» 4 ) سوره مبارکه الملك آیه 11 فَاعتَرَفوا بِذَنبِهِم فَسُحقًا لِأَصحابِ السَّعيرِ ترجمه : اینجاست که به گناه خود اعتراف میکنند؛ دور باشند دوزخیان از رحمت خدا! 5 ) سوره مبارکه الملك آیه 11 فَاعتَرَفوا بِذَنبِهِم فَسُحقًا لِأَصحابِ السَّعيرِ ترجمه : اینجاست که به گناه خود اعتراف میکنند؛ دور باشند دوزخیان از رحمت خدا! 6 ) سوره مبارکه الملك آیه 1 بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ تَبارَكَ الَّذي بِيَدِهِ المُلكُ وَهُوَ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ ترجمه : پربرکت و زوالناپذیر است کسی که حکومت جهان هستی به دست اوست، و او بر هر چیز تواناست. 7 ) سوره مبارکه الملك آیه 2 الَّذي خَلَقَ المَوتَ وَالحَياةَ لِيَبلُوَكُم أَيُّكُم أَحسَنُ عَمَلًا ۚ وَهُوَ العَزيزُ الغَفورُ ترجمه : آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل میکنید، و او شکستناپذیر و بخشنده است. |