[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش :تفاوت محتوای اعمال حج در قبل و بعداز اسلام کلیدواژه(ها) : تاریخ دوران جاهلیت و ولادت و کودکی پیامبر اسلام(صل, جاهلیت, حج نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : یك نكتهای كه شما جوانها خوب است به آن توجه كنید، این است كه خیلی از چیزها هست كه قالب آن ایرادی ندارد، اما جهتش اشكال دارد؛ ما در اسلام هم از این قبیل چیزها داشتیم. همین حج و عمرهای كه شماها میروید و اینقدر دختر جوان ما و پسر جوان ما - با آن دلهای پاكشان - تحت تأثیر آن قرار میگیرند، این حج یك رسم جاهلی است و در جاهلیت بوده. همین طوافی كه شما میكنید، این طواف را در دوران جاهلیت میكردند. در موسم حج، كه موسم حج هم همین ماههای حرام بود، از اطراف عربستان - حالا در بیرون عربستان كسی اعتقاد نداشت - راه میافتادند و به مكه میآمدند، برای اینكه اطراف كعبه طواف كنند. قالب كار، همین قالب كاری است كه شما انجام میدهید؛ اما محتوا و جهت كار، صد و هشتاد درجه تفاوت دارد. امروز شما اطراف كعبه كه حركت میكنید، توحید را دارید تجسم میكنید؛ حركت عظیم عالم بر محور وجود خالق متعال؛ كه اینجا یك حركت سمبلیك و یك حركت نمادین به وجود آمد و كعبه شد مظهر توحید در اسلام، و حج شد بهترین عامل برای توحید كلمه در یك مجمع عظیم جهان اسلام؛ این جهتِ امروز آن است. جهت جاهلیت صد و هشتاد درجه تفاوت داشت و نقطهی مقابل این بود؛ بتهای گوناگونی بیرون كعبه و درون كعبه آویخته بودند؛ كسانی كه میآمدند و دور كعبه حركت میكردند، در واقع دلباخته و دلبستهی آن بت بودند و از خدای واحدِ احد چیزی نمیفهمیدند. خودِ این حركت كردن هم نه فقط آنها را به هم نزدیك نمیكرد، آنها را از هم دور میكرد؛ چون دلبستگیهایشان با هم فرق داشت؛ یكی به خاطر فلان بت دور كعبه میگشت و دیگری به خاطر فلان بت دیگر كه همهی اینها توی كعبه جمع بودند. پیغمبر حج و طواف و سعی را مطلقاً تغییر نداد - این قالب حفظ شد - جهت آن را صد و هشتاد درجه عوض كرد؛ حجی كه مظهر شرك و بتپرستی و خرافهپرستی و عصبیت و جهالت محض بود، تبدیل شد به مظهر توحید، مظهر صفا، مظهر اخلاص و دلباختگی در مقابل ذات اقدس الهی. قالبها اشكالی ندارند. تكنولوژی هستهای هیچ گناهی نكرده، گناه مال آن كسی است كه جهت او را جهت تخریب انسانها قرار میدهد. یا مثلاً فناوریهای پیشرفتهی نانو، یا صنایع الكترونیك بسیار پیشرفته و آیرودینامیك و امثال اینها گناهی ندارند؛ اینها خیلی خوبند و ابزارهائی هستند برای اینكه انسان بتواند در دنیا از منابع و فرصتهائی كه خدا در این طبیعت قرار داده، به بهترین وجهی استفاده كند. گناه مال آن كسانی است كه از این نعمت خدادادی و از این گنجینهی الهی، برای زورگوئی به بشر، تسلط به دیگران و پامال كردن حقوق دیگران استفاده میكنند. شما كه مبنای خوبی دارید، شما كه به خدا معتقدید، شما كه به كرامت انسان معتقدید، شما كه با ظلم و غصب و تعدی و تجاوز مخالفید، شما كه استكبار و جامعهها یا حكومتهای برآمدهی از شهوات شخصی و جمعی را تقبیح میكنید، شما این علوم را یاد بگیرید تا ارزشهای خودتان را در دنیا ترویج كنید و معارف خودتان را در دنیا حاكم كنید. این چیز بدی است؟! یك نفر سوار هواپیما میشود و برای عیاشی و هرزگی، به فلان شهرِ فلان كشور میرود؛ یك نفر هم سوار همین هواپیما میشود، میرود برای زیارت خانهی خدا؛ این هواپیما كه گناهی ندارد؛ جهتها فرق میكند. شما دانش و فناوری را فرا بگیرید و از هوش ویژهای كه در شما هست - كه من حالا اشاره خواهم كرد و بعضی از دوستان هم گفتند - استفاده كنید، برای اینكه در این جهت، قله را فتح كنید. آنوقت از این موقعیت و از این فرصت، برای نشر ارزشهای حقیقی - به جای ارزشهای دروغین، به جای نفسانیات، به جای هرزگی، به جای سلطهی زر و زور بر سرنوشت بشر - استفاده كنید. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/08/15 عنوان فیش :حاكميت جاهليت بر امپراتوری ايران و روم به هنگام بعثت پیامبر(ص) کلیدواژه(ها) : بعثت پیامبر اسلام, تاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر(صلی الل, جاهلیت نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : [هنگام بعثت]فقط در منطقهی عربی نبود كه جاهلیت حاكم بود. در دو امپراتوری عظیم آن روز - یعنی امپراتوری ایران ساسانی و امپراتوری روم - همین جاهلیت وجود داشت؛ در آن مناطق هم از عدالت خبری نبود؛ در آن مناطق هم تبعیض بود. در همین ایران، درس خواندن و معرفت آموختن، مخصوص به طبقاتی بود و عامهی مردم حق نداشتند درس بخوانند. بردهداری به بدترین شكلش، معاملهی با ضعفا به بدترین شكل، مسألهی زن و حضور زنان در جامعه و معامله با زنان در زشتترین و تحقیرآمیزترین شكل. همهجا جاهلیت بود؛ همه جا معرفت غریب بود. . اسلام آمد و خورشید معرفت اسلامی بر دلها و ذهنها تابید و با وجود جهالت عالم و نامساعد بودن اوضاع و احوال، این كاروانِ رشد و ترقّیِ انسانی با سرعت پیش رفت. نیم قرن از دوران بعثت نگذشته بود كه بیش از نیمی از دنیای آباد عالم، در حیطهی تصرّف اسلام قرار گرفت. این چیز كمی نیست. هر جا اسلام رفت، تودههای مردم از آن استقبال كردند و قدرتهای پوشالیِ مانع و مزاحم، به آسانی كنار گذاشته شدند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10 عنوان فیش :خصوصیتِ زندگی جاهلی کلیدواژه(ها) : جامعه جاهلی, جاهلیت, تاریخ دوران جاهلیت و ولادت و کودکی پیامبر اسلام(صل نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : خصوصیت جاهلیت، نظام ظالمانه بود. ستمگری، عرف رایج بود. اینطور نبود که گاهی یک نفر ظلم کند. بنای نظام جامعه بر ظلم و تبعیض و زورگوییِ قوی به ضعیف بود، زورگوییِ مرد به زن بود، زورگوییِ ثروتمند به بیپول بود، زورگوییِ ارباب به برده بود. باز همان اربابها به نوبهی خودشان زورگوییهای سلاطین و صاحبان قدرت را قبول میکردند. زوراندر زور بود. یکسره، زندگی مردم ظلم و تبعیض و زورگویی بود. این، خصوصیتِ زندگی جاهلی است. هرجا اینطور باشد، جاهلی است. اسلام نقطهی مقابل آن را آورد. استقرار عدل را آورد. |