[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار مردم قزوین - 1382/09/25 عنوان فیش :برخاستن چهرههای برجسته انقلاب اسلامی از قزوین کلیدواژه(ها) : تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, تاریخ دفاع مقدس, شهید رجائی, مرحوم ابوترابی, شهید بابایی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : وقتی به دورهی انقلاب نگاه میكنید، میبینید همهی كشور شهدای بزرگی تقدیم كردند؛ اما چهرهی شهدا و برجستگان و ایثارگران قزوینی ممتاز است؛ مثل شهید «رجایی». در انقلاب، ما مثل شهید رجایی كم داریم. در میان رزمندگان - چه ارتش و چه سپاه - شهید «بابایی» یك انسان بزرگ و یك چهرهی ماندگار و فراموشنشدنی است. در میان آزادگان، معلّم معنوی آنها، مرحوم «ابوترابی» هم از این نمونههاست. من این سه چهرهی برجسته را از نزدیك میشناختم؛ با خصوصیاتشان آشنا بودم و میدانم اینها چقدر ممتاز بودند؛ اینها شهدای قزوینند. شهر قزوین دو هزار، و استان قزوین نزدیك سه هزار شهید دارد. اینها افتخارات مردم قزوین است. مربوط به :بیانات در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیأت دولت - 1380/06/05 عنوان فیش :سرکشی شهید رجائی به محل کار وزیرش کلیدواژه(ها) : کارآمدی, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, شهید رجائی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : دو سه نقطه اساسی در مورد کارآمدی وجود دارد که من به آنها اشاره میکنم...عامل مؤثّر دیگر در کارآمدی، زیر نظر داشتن دائمی مدیران است. وزیر، کار اجرایی به معنای تحرّک فیزیکی خیلی ندارد؛ با نامه و مکاتبه هم شاید چندان سروکار نداشته باشد و چه بهتر که نداشته باشد و غرق در کارتابل نشود. یک وقت مرحوم رجایی به من گفت که به محل کار یکی از وزرای خود در دوره نخست وزیریاش رفته و در آنجا دیده که وزیر پشت میز پنهان است؛ از بس روی میز او کارتابل چیده بودند! ایشان میگفت رفتم وزیر را از آنجا بیرون کشیدم و به او گفتم کارت را بکن. این کارتابل دادن و گزارش دادن هم یکی از آن شگردهاست؛ این را بنده تجربه دارم؛ هم در دورهی ریاست جمهوری، هم قبل از آن در تشکیلات نظامی و وزارت دفاع. بعضی اشخاص، عمداً مدیر برتر را به مسائل روی میز سرگرم میکنند تا او اصلاً فرصت سر خاراندن پیدا نکند. حواستان باشد؛ گاهی اوقات شگردهای ظریف هم اعمال میشود. کار وزیر این نیست. مهمترین کار وزیر این است که به طور دائم حرکات مجموعه مدیران خودش را زیر نظر داشته باشد؛ درست مثل مربّیِ کهنهکارِ یک تیم ورزشی که بیرون یا نزدیک میدان ایستاده و دائم بازیکنانِ خودش را زیر نظر دارد: یکی خسته شده، او را از بازی بیرون میآورد؛ یکی بد بازی میکند، یکی ناهماهنگ بازی میکند - بازی شخصی و فردی میکند - فوری اینها را اخراج میکند و یکی دیگر را به جایشان میفرستد؛ یکی هست که بازیاش بد نیست، اما الان در میدان به یک کار برجسته نیاز است؛ لذا بازیکن ذخیرهای را که روی نیمکت نشسته، وارد میدان میکند و میداند که او میتواند آن حرکت برجسته را بکند. |