[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :«کوثر» - 1389/06/05
عنوان فیش : نانی‌زاد، فاطمه
کلیدواژه(ها) : نانی‌زاد، فاطمه
نوع(ها) : كتاب

متن فیش :
نوبت فاطمه نانی‌زاد شد که گفت شعرش را برای جانبازان شیمیایی گفته است:
به شعر گفته‌ام این دفعه درد را بکشد
هنوز صحنه تو در نبرد را بکشد
شعرش که تمام شد زود گفت غزل دیگری را هم برای امام رضا(ع)... قزوه گفت: می‌شود خواهش کنم نخوانید که نوبت به بقیه برسد؟
نانی زاد درمانده شد چه کند. رهبر گفت: حالا که گفتند بگذارید بخوانند. قزوه گفت: پس بخوانید. و نانی‌زاد شروع کرد:
هم‌چون نسیم صبح و سحرگاه می‌رود
هرکس میان صحن حرم راه می‌رود
رهبر با هر بیت شعر یک آفرین گفت و آخرش: آفرین آفرین خیلی خوب؛ حیف بود اگر نمی‌خواندید این شعر را