[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی - 1391/11/23 عنوان فیش : ملاصدرا, اسفار اربعه, آقاعلی مدرس زنوزی, رسالة فی وجود الرابطی کلیدواژه(ها) : ملاصدرا, اسفار اربعه, آقاعلی مدرس زنوزی, رسالة فی وجود الرابطی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : به نظر من در بخشهای مختلف، مسائل گوناگون فلسفی قابل تبیین است. ما امروز در همین فلسفهی خودمان مسائل گوناگونی داریم كه اینها را باید تبیین كرد. یك مسئلهای است، كه باید این را بیان و روشن كرد. گذشتگان ما هم داشتهاند. یعنی هم در قدیم و هم در دوران معاصر، دربارهی یك مسئلهی خاصی از مسائل فلسفه، كتاب مینوشتند. خود ملاصدرا در كنار كتاب عظیم «اسفار»، شما میبینید مثلاً «مشاعر» را دارد، تقریباً مخصوص مسائل وجود؛ یا مثلاً «مبدأ و معاد» را دارد، دربارهی مسائل مبدأ و معاد. همین مرحوم آقا علی زنوزی كه شما اسم آوردید، ایشان دربارهی «وجود رابطی» رسالهای نوشته است. البته چهل پنجاه سال پیش، من آن را دیدم؛ رسالهی كوچكی بود به نام «رساله فی الوجود الرّابطی». حالا تعیین این كه كدام مسئله اولویت دارد كه انسان آن را مورد توجه قرار دهد، یك بحث دیگر است؛ اینكه واقعاً وجود رابطی اینقدر اهمیت دارد كه انسان دربارهاش رسالهای بنویسد یا نه؛ اما خب، خیلی مهم است كه انسان مسائل گوناگونی را انتخاب كند و ذكر كند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی - 1391/11/23 عنوان فیش : محمدعلی شاه آبادی, عرفان, منظومه (کتاب), اسفار اربعه, امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), مصباح الانس کلیدواژه(ها) : محمدعلی شاه آبادی, عرفان, منظومه (کتاب), اسفار اربعه, امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), مصباح الانس نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : گفتند اوّلی كه ایشان مرحوم آقای شاهآبادی را در قم دیده بودند، یك كسی گفته بود آن كه شما دنبالش میگردید، این است. مرحوم شاهآبادی چند سالی هم در قم مانده بودند. ایشان گفتند كه من و فلانی - یك كس دیگری را اسم آوردند، كه من حالا یادم نیست - دو نفری رفتیم پیش ایشان و گفتیم یك درسی برای ما شروع كنید. ایشان اول امتناع میكرد، اما بعد با اصرار زیاد ما گفت: خب، حالا چه میخواهید؟ منظومه، اسفار، فلان؟ گفتیم نه، ما از این چیزها گذشتهایم؛ «مصباح الانس» میخواهیم. ایشان گفت: اِ، «مصباح الانس»؟! خانهی ایشان ظاهراً گذر جدّا بود. امام میگفتند از مدرسهی دارالشفاء یا فیضیه تا گذر جدّا با ایشان همین طور رفتیم، تا اینكه بالاخره ایشان را وادار كردیم كه برای ما «مصباح الانس» بگوید. امام از اول هم از «مصباح الانس» شروع كرده.ایشان خیلی هم به عرفان علاقهمند بودند. میدانید تبحر امام بیشتر در عرفان بود، بیش از فلسفه - یعنی امام متبحر و منغمر در عرفان بودند - خب، در فلسفه هم كه ایشان بلاشك استاد بودند؛ لیكن حالا بعد از سن هشتاد سالگی به بالا، كه یادم نیست چه سالی بود، ایشان به من اینجوری میگفتند: افسوس؛ نه، ذهن ما آن وقتها پر بود از آن حرفها. خب، حرفهای عرفان نظری، حرفهای پر زرق و برقی هم هست؛ اما آن چیز دیگری است، راه دیگری است، حرف دیگری است. من حرفم این است؛ والّا نخیر، بنده هیچ مخالفتی به این معنا با این مسئله ندارم. |