[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد مرکزی کنگره ملی شهدای سبزوار و نیشابور - 1402/03/09 عنوان فیش : شهید برونسی کلیدواژه(ها) : شهید برونسی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شهید شوشتری یک جور، شهید برونسی یک جور، شهید باغانی یک جور، شهید حمیدرضا الداغی ــ که شهادتش افکار عمومی کشور را تکان داد ــ یک جور؛ اینها همه الگویند. هر کدام به یک نحوی، هر کدام از یک سویی، از یک جهتی میتوانند الگوی ما قرار بگیرند. حالا البتّه بنده اسم سه چهار شهید را آوردم؛ سبزوار و نشابور بر روی هم حدود ۴۵۰۰ شهید دارند که هر کدام از اینها میتوانند به عنوان یک برونسی، به عنوان یک باغانی محاسبه بشوند؛ هر کدام از اینها یک داستان جداگانهای، یک مسئلهی جداگانهای دارند؛ انسان شرمنده میشود از اینکه بخواهد نام اینها را بیاورد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : شهید برونسی کلیدواژه(ها) : شهید برونسی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این اوستا عبد الحسین بُرُنسی، یک جوان مشهدی بنّا، که قبل از انقلاب یک بنّا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه میکنم و واقعاً دوست میدارم شماها بخوانید. من میترسم این کتابها اصلًا دست شماها نرسد. اسم این کتاب «خاکهای نرم کوشک» است؛ قشنگ هم نوشته شده. ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود و بنده هم هیچ خبری نداشتم. بعد از شهادتش، بعضی از دوستان ما که به مجموعههای دانشگاهی و بسیج رفته بودند و با این جوان بیسواد- بیسواد به معنای مصطلح؛ البته سه، چهار سالی درس طلبگی خوانده بوده، مختصری هم مقدمات و ابتدایی و اینها را هم خوانده بوده- صحبت کرده بودند، میگفتند آنچنان برای اینها صحبت میکرده و حرف میزده که دلهای همهی اینها را در مشت میگرفته؛ به خاطر همین که گفتم، یک معرفت درونی را، یک ادراک را، یک احساس صادقانه را و یک فهم از عالم وجود را منعکس میکرده؛ بعد هم بعد از شجاعتهای بسیار و حضور در میدانهای دشوار، به شهادت میرسد؛ که حالا کاری به جزئیات آن ندارم. این زیباییهایی که آدم در زندگی یک چنین آدمی یا شهید همت و شهید خرازی میتواند پیدا کند و یا اینهایی که حالا هستند، نظیرش را شما کجا میتوانید پیدا کنید؟ کجا میشود پیدا کرد؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : شهید برونسی, شهید همت, شهید خرازی کلیدواژه(ها) : شهید برونسی, شهید همت, شهید خرازی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این اوستا عبد الحسین بُرُنسی، یك جوان مشهدی بنّا، كه قبل از انقلاب یك بنّا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه میكنم و واقعاً دوست میدارم شماها بخوانید. من میترسم این كتابها اصلًا دست شماها نرسد. اسم این كتاب «خاكهای نرم كوشك» است؛ قشنگ هم نوشته شده. ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود و بنده هم هیچ خبری نداشتم. بعد از شهادتش، بعضی از دوستان ما كه به مجموعههای دانشگاهی و بسیج رفته بودند و با این جوان بیسواد- بیسواد به معنای مصطلح؛ البته سه، چهار سالی درس طلبگی خوانده بوده، مختصری هم مقدمات و ابتدایی و اینها را هم خوانده بوده- صحبت كرده بودند، میگفتند آنچنان برای اینها صحبت میكرده و حرف میزده كه دلهای همهی اینها را در مشت میگرفته؛ به خاطر همین كه گفتم، یك معرفت درونی را، یك ادراك را، یك احساس صادقانه را و یك فهم از عالم وجود را منعكس میكرده؛ بعد هم بعد از شجاعتهای بسیار و حضور در میدانهای دشوار، به شهادت میرسد؛ كه حالا كاری به جزئیات آن ندارم. این زیباییهایی كه آدم در زندگی یك چنین آدمی یا شهید همت و شهید خرازی میتواند پیدا كند و یا اینهایی كه حالا هستند، نظیرش را شما كجا میتوانید پیدا كنید؟ كجا میشود پیدا كرد |