[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات پس از اقامه نماز در جمع برخی از شخصیتهای فرهنگی سیاسی - 1390/01/23
عنوان فیش : محاسبه نفس
کلیدواژه(ها) : محاسبه نفس
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نوروز یک مقطع جدیدی است.جدید بودن مقطع این فایده را دارد که انسان این فرصت را پیدا میکند که به کارهای گذشته و آینده‌ی خود فکر کند؛ یعنی بگوید خب، حالا این سالی که گذشت، ما این اشکالات را داشتیم؛ از این سال شروع کنیم درست کردن، اصلاح کردن. در همه‌ی امور زندگی، این معنا می‌آید.به نظر من اولیترین نقطه‌ای که انسان خوب است به فکر بیفتد، رابطه‌ی خودش با خداست. اول سال که میشود، آدم فکر کند که خب، سال گذشته و قبلش هر جور بود، گذشت؛ الان یک مقطع جدیدی است؛ یک رابطه‌ی جدیدی با خدای متعال تعریف کنیم؛ هم در جنبه‌های ایجابی، هم در جنبه‌ی نفیای. جنبه‌ی نفیای یعنی گناه. انسان به بعضی گناه‌ها عادت کرده؛ لذا اهمیت آنها را درک نمیکند. اگر انسان یک تأمل بکند، اینها را در رفتار خودش، در عمل خودش متوجه میشود. البته انسان به خودش حسن‌ظن دارد. معمولاً انسان با خودش کمتر سوءظن پیدا میکند. این گرفتاری بنی آدم است که کارهای خودش را توجیه میکند؛ لیکن اینجور هم نیست که نشود، خدای متعال با ما احتجاج کند. بنابراین حجت بر ما تمام است. دقت بکنیم، پیدا میکنیم. در قلب انسان و در روح و وجدان انسان یک باطنی وجود دارد که او معمولاً با خود ما صادق است. ولو ظواهر قلب، ما را فریب میدهد، اما باطن قلب با ما صادق است. امام (رضوان اللَّه علیه) یک وقتی فرمودند: من در فلان قضیه، در باطن قلبم هم ناراحت نمیشوم. واقعاً همین جور است؛ قلب یک باطنی دارد که ما کمتر به آنجا سر میکشیم. اگر انسان به آنجا سر بکشد، خودش را در مقابل خود افشاءشده مشاهده میکند.خب، انسان به بعضی گناه‌ها عادت کرده، بعضی گناه‌ها را کوچک شمرده و به آنها تن داده. سال نو یکی از کارهائی که میشود کرد، همین است؛ آدم ببیند چطور میشود گناهان را کم کرد؛ یعنی بنویسند. ... انسان باید خود را محاسبه کند، بعد یکی یکی از انجام گناهان خود کم کند. ما به بعضی از گناه‌ها عادت کرده‌ایم - گاهی انسان پنج تا، شش تا، ده تا گناه را عادت کرده - همت کنیم اینها را یکی یکی کنار بگذاریم؛ این نقاط ضعف را یکی یکی کم کنیم.

مربوط به :بیانات پس از اقامه نماز در جمع برخی از شخصیتهای فرهنگی سیاسی - 1390/01/23
عنوان فیش : محاسبه نفس
کلیدواژه(ها) : محاسبه نفس
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
من شرح حال شهید افشردی (باقری) را میخواندم - به نظرم شرح حال ایشان یا یکی دیگر از همین شهدا بود - در آنجا ذکر شده بود که ایشان هر روز خطاهای خود را مینوشته؛ همین که در توصیه‌ی علمای اخلاق و در توصیه‌های بعضی از احادیث و اینها هم هست که خطاهای خودتان را بنویسید، هر شب خودتان را محاسبه کنید. او این چیزها را روی کاغذ مینوشته. ماها رومان نمیشود خودمان بنویسیم، روی کاغذ بیاوریم، علنی کنیم؛ ولو بین خودمان و کاغذ. او در یادداشتهای خود نوشته بود که مثلاً من شب دیدم امروز این چند تا گناه را انجام دادم.این محاسبه‌ی نفس، خیلی چیز خوبی است. انسان باید خود را محاسبه کند، بعد یکی یکی از انجام گناهان خود کم کند. ما به بعضی از گناه‌ها عادت کرده‌ایم - گاهی انسان پنج تا، شش تا، ده تا گناه را عادت کرده - همت کنیم اینها را یکی یکی کنار بگذاریم؛ این نقاط ضعف را یکی یکی کم کنیم.

مربوط به :بیانات ‌در دیدار جمعی از قاریان - 1388/05/03
عنوان فیش : محاسبه نفس
کلیدواژه(ها) : محاسبه نفس
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
به کسی نباید بیهوده تهمت زد؛ کسی را نباید به خاطر یک امر، از همه‌ی آن چیزهائی که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفی بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خدای متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنآن قوم علی الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی»؛ اگر با کسی دشمنید، این دشمنی موجب نشود که نسبت به او بی‌انصافی کنید، بی عدالتی کنید؛ حتّی نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. بی عدالتیها را همه کنار بگذارند؛ بی‌انصافیها را همه کنار بگذارند... هر جائی که ... اختلاف سلیقه‌ها و اختلاف برداشتها با هوای نفس انسان مخلوط شد، کار خراب میشود. هوای نفس را باید خیلی ملاحظه کرد. به خودمان در فریب خوردن از هوای نفس سوءظن داشته باشیم. نگاه کنیم ببینیم کجا نفس است و هویهای نفسانی ماست؛ کجا نه، واقعاً احساس تکلیف است؛ و در احساس تکلیف هم دقت بکنیم که قدم از دایره‌ی تکلیف آنطرف‌تر نباید گذاشت؛ زیاده‌روی نباید کرد. آن وقت لطف خدا با ماست

مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی - 1386/03/08
عنوان فیش : محاسبه نفس
کلیدواژه(ها) : محاسبه نفس
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
به کسی نباید بیهوده تهمت زد؛ کسی را نباید به خاطر یک امر، از همه‌ی آن چیزهائی که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفی بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خدای متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنآن قوم علی الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی»؛ اگر با کسی دشمنید، این دشمنی موجب نشود که نسبت به او بی‌انصافی کنید، بی عدالتی کنید؛ حتّی نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. بی عدالتیها را همه کنار بگذارند؛ بی‌انصافیها را همه کنار بگذارند... هر جائی که ... اختلاف سلیقه‌ها و اختلاف برداشتها با هوای نفس انسان مخلوط شد، کار خراب میشود. هوای نفس را باید خیلی ملاحظه کرد. به خودمان در فریب خوردن از هوای نفس سوءظن داشته باشیم. نگاه کنیم ببینیم کجا نفس است و هویهای نفسانی ماست؛ کجا نه، واقعاً احساس تکلیف است؛ و در احساس تکلیف هم دقت بکنیم که قدم از دایره‌ی تکلیف آنطرف‌تر نباید گذاشت؛ زیاده‌روی نباید کرد. آن وقت لطف خدا با ماست

مربوط به :بیانات در اوّلین روز ماه مبارک رمضان‌ - 1371/12/04
عنوان فیش : محاسبه نفس
کلیدواژه(ها) : محاسبه نفس
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ماه رمضان زمینه‌ی بسیار خوبی است و خدای متعال این فرصت را به من و شما داده که در این ماه، چنین امکانی را برای خودسازی پیدا کنیم... مثل طبیبی که با فردی بیمار مواجه است و آن بیمار به امراض متعددی مبتلاست - مرض قند دارد، فشار خون دارد، چربی خون دارد، استخوان درد دارد، رماتیسم دارد، زخم معده دارد و خلاصه انواع و اقسام مرض در او هست - طبیب حاذق که امراض او را میشناسد و راه علاجش را بلد است، با این بیمار چه کار میکند؟ اول سعی میکند بیماریهای او را روی کاغذ بیاورد و ببیند به چه امراضی مبتلاست... راهش این است اول آن مرضی را که از بقیه‌ی بیماریها تأثیر منفیاش بیشتر است و اگر خوب بشود تأثیر مثبت شفایش بیشتر است، پیدا کنند.
شما طبیب خودتان بشوید، برادر عزیز! هیچ‌کس مثل خود انسان نمیتواند بیماریهای خودش را بشناسد. برخی بیماریها در انسان هست که اگر مثلاً شما به من بگویید «تو دچار این بیماری هستی»، عصبانی میشوم و بدم می‌آید. بگویند: «آقا، شما مرد حسودی هستید.» مگر کسی تحمل میکند که به او بگویند «حسود»؟ میگوید: «حسود خودت هستی! چرا اهانت میکنی؟ چرا بیخود میگویی؟» از دیگری حاضر نیستیم قبول کنیم. اما به خودمان که مراجعه میکنیم، میبینیم بله؛ ما متأسفانه از این بیماریها داریم. سر هرکس را انسان کلاه بگذارد؛ از هرکس که پنهان کند، با خودش که دیگر نمیتواند! پس بهترین کسی که میتواند بیماری ما را تشخیص دهد، خودمان هستیم. بیاورید روی کاغذ! بنویسید: «حسد.» بنویسید: «بخل.» بنویسد: «بدخواهی برای دیگران. وقتی کسی به خیری میرسد، ما ناراحت میشویم!» بنویسید: «تنبلی در کار.» بنویسد: «روح بدبینی به نیکان و صالحان.» بنویسید: «بیاعتنایی به وظایف.» بنویسید: «علاقه به خود. شدیداً به خودمان علاقه داریم.»
اگر بیماریهای ما اینهاست، اینها را روی کاغذ بیاوریم. ماه رمضان فرصتی است که یکی یکی این بیماریها را، تا آن‌جایی که بشود، برطرف کنیم. اگر برطرف نکنیم، این بیماریها مهلک خواهد شد؛ هلاک معنوی و واقعی. هلاک جسمی که چیزی نیست! اگر بیماری مهلکی در ما باشد یا احتمالش را بدهند، چقدر دستپاچه میشویم؟ شب خوابمان نمی‌برد. بهترین دکترها را پیدا میکنیم، میگوییم: «نکند این غده‌ای که در بدن من است، در دست من است، زیر پوست من است، سرطان باشد!» از تصورش کلی وحشت میکنیم. آخرش چه؟ آخرش مردن است. حالا نشد، یک سال دیگر است، دو سال دیگر است، ده سال دیگر است. به قول نظامی گنجوی: «اگر صد سال مانی ور یکی روز/ بباید رفت از این کاخ دل افروز.» ماندنی که نیستیم. چند صباحی، کمی این‌ور، کمی آن‌ور، تمام خواهد شد. هلاکت جسمانی این است و این‌قدر از آن میترسیم. هلاکت معنوی، یعنی برای ابد دچار خذلان و عذاب الهی شدن. یعنی در زندگی جاودان ابدی، از همه‌ی نعمتها و لذتها و چشم روشنیهایی که خداوند برای من و شما معین و مقرر کرده محروم ماندن....اگر به خودمان نرسیم، بدبختی است؛ روسیاهی است؛ محرومیت است؛ از چشم خدا افتادن است؛ از مقامات معنوی دور ماندن و از نعیم ابدی الهی، تهیدست ماندن است. پس باید به خودمان برسیم. ماه رمضان فرصت خوبی است. کتابهای اخلاق هم خوشبختانه در اختیار هست. لکن آن چیزی که آدم از مجموع میفهمد و آنچه مهم است، این است که انسان بتواند هوا و هوس خود را کنترل و مهار کند.

مربوط به :بیانات در اوّلین روز ماه مبارک رمضان‌ - 1371/12/04
عنوان فیش : محاسبه نفس
کلیدواژه(ها) : محاسبه نفس
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شما طبیب خودتان بشوید، برادر عزیز! هیچ‌کس مثل خود انسان نمیتواند بیماریهای خودش را بشناسد. برخی بیماریها در انسان هست که اگر مثلاً شما به من بگویید «تو دچار این بیماری هستی»، عصبانی میشوم و بدم می‌آید. بگویند: «آقا، شما مرد حسودی هستید.» مگر کسی تحمل میکند که به او بگویند «حسود»؟ میگوید: «حسود خودت هستی! چرا اهانت میکنی؟ چرا بیخود میگویی؟» از دیگری حاضر نیستیم قبول کنیم. اما به خودمان که مراجعه میکنیم، میبینیم بله؛ ما متأسفانه از این بیماریها داریم. سر هرکس را انسان کلاه بگذارد؛ از هرکس که پنهان کند، با خودش که دیگر نمیتواند! پس بهترین کسی که میتواند بیماری ما را تشخیص دهد، خودمان هستیم. بیاورید روی کاغذ! بنویسید: «حسد.» بنویسید: «بخل.» بنویسد: «بدخواهی برای دیگران. وقتی کسی به خیری میرسد، ما ناراحت میشویم!» بنویسید: «تنبلی در کار.» بنویسد: «روح بدبینی به نیکان و صالحان.» بنویسید: «بیاعتنایی به وظایف.» بنویسید: «علاقه به خود. شدیداً به خودمان علاقه داریم.» اگر بیماریهای ما اینهاست، اینها را روی کاغذ بیاوریم.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1370/05/23
عنوان فیش : محاسبه نفس
کلیدواژه(ها) : محاسبه نفس
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نظام[اسلامی]، جز با رعایت تقوا و طهارت و پاکی و محاسبه‌ی دقیق و صحیح و حسابرسىِ هرکدامِ ما[مسئولین] از خودش - «حاسبوا انفسکم» - پیش نخواهد رفت. اشتباه است اگر کسی خیال کند همان کارهایی که دیگر حکومتها و دیگر کارگزاران دولتها در دنیا میکنند، ما هم همانها را بکنیم. ما اصولی داریم، ما روشهای مخصوص به خودمان را داریم؛ اینها متعلق به اسلام است. این اصول باید بر دنیا حاکم بشود؛ نه این که اصول غلط دنیای جاهلی و استکباری، خودش را بر ما تحمیل بکند.باید خدا و مرگ و سؤال الهی و محاسبه‌ی الهی را از یاد نبریم. اگر سروکار ما به یک بازجوی بشرِ ضعیفِ کم‌اطلاع بیفتد، یا احتمال بدهیم که خواهد افتاد، حواسمان را جمع میکنیم. آن وقتی که از کار خسته میشوید، آن وقتی که احساس میکنید چه لزومی دارد کار را دنبال بکنم، آن وقتی که پای یک رفاقت در میان می‌آید، آن وقتی که پای یک افزون‌طلبی و خودخواهی و شخصیاندیشی در میان می‌آید، آن وقتی که پای یک قضاوت باطل نسبت به برادر مسلمان در میان می‌آید، آن‌جا به یاد این آیه بیفتید: «مال هذا الکتاب لایغادر صغیرة و لا کبیرة الّا احصیها».دیگران اینها را ندارند. نظامهایی که به خدا و قیامت اعتقاد ندارند، بسته به زرنگیشان، چگونه زیر و رو و لابلا کنند که چشمهای حسابگر و حسابرس دنیایی نبیند، قاضی نبیند، دادگاه نفهمد، بازرس نفهمد، مافوق نفهمد، مسأله به همین‌جا خاتمه پیدا میکند. ما این‌طور نیستیم؛ ما آن‌جایی که دیگران نمیفهمند، آن‌جایی که دیگران تشخیص نمیدهند، اول مشکل ماست که نفس ما بر ما غلبه نکند و وسوسه ننماید.