[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش - 1400/11/19
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
قدرتهای غربی معروف به دیکتاتوری هستند دیگر، یعنی همینهایی که حالا به خیال خودشان، به ادّعای خودشان با ‌دیکتاتوری‌های دنیا میخواهند مقابله کنند، خودشان دیکتاتورترین‌ها هستند؛ در زمینه‌ی سیاسی، در زمینه‌ی اقتصادی، نسبت به ‌همه‌ی دنیا دیکتاتوری به خرج میدهند. [امروز] یک قلم بر این دیکتاتوری‌ها افزوده‌اند و آن، دیکتاتوری رسانه‌ای است؛ دیکتاتوری ‌رسانه‌ای. یعنی مثلاً فرض کنید که شما در مجموعه‌ی فضای مجازی اسم شهید سلیمانی را نمیتوانید بیاورید، حذف میکنند. در ‌فضای مجازی که کلیدش دست آنها است و زیر کلید آنها است، تحمّل اسم شهید سلیمانی را ندارند، تحمّل عکس او را ندارند؛ ‌امروز این جور است. البتّه قبلاً هم این دیکتاتوری‌ها بود. مرحوم حاج احمد آقا (رضوان ‌الله ‌علیه) برای ما نقل میکرد که امام یک ‌پیام مفصّلی -به نظرم پیام حج بود- داده بودند؛ حاج احمد آقا گفت من به فکر افتادم در آمریکا که میگویند آزادی بیان هست، ‌این پیام امام را در یکی از مطبوعات آنجا پخش کنیم. میگفت پیغام دادم به دوستانمان که آنجا بودند، گفتم هر چه پول لازم ‌باشد من در مقابل این میدهم [تا چاپ شود] -مثل اطّلاعیّه که پول میدهند پخش میکنن- گفت هیچ نشریه‌ای حاضر نشد این را ‌چاپ کند. [علی‌رغم ادّعای] آزادی بیان، بیان حقایق! حاضر نشدند اعلامیّه‌ی امام را چاپ کنند. نویسنده‌ی کتابی درباره‌ی لانه‌ی ‌جاسوسی که تفصیلات لانه‌ی جاسوسی را نوشته و جزو خود عناصر آنجا بوده، گفت ما در آمریکا با هر ناشری تماس گرفتیم که ‌این را چاپ کند قبول نکرد، هیچ ناشری قبول نکرد؛ تا بالاخره رفتیم کانادا آنجا یک ناشری را پیدا کردیم او قبول کرد، بعد ‌داشتند پشیمانش میکردند؛ دائم تلفن، تهدید و مانند این چیزها. دیکتاتوری رسانه‌ای یعنی این؛ آن وقت ادّعا میکنند که ما ‌طرف‌دار آزادی بیان هستیم! امروز هر چیزی و هر کلمه‌ای که در ارتباط با سیاستهای غرب، معارض آن باشد یا همراه آن نباشد، ‌ممنوع‌التّصویر و ممنوع‌الانتشار است. آن وقت از همین فضا برای بزرگ‌نمایی مشکلات در جمهوری اسلامی یا درباره‌ی اسلام، ‌درباره‌ی مفاهیم اسلامی، معانی معارف اسلامی، برای تخریب اینها و مخدوش کردن اینها حدّاکثر استفاده را میکنند و خب این ‌یک واقعیّت تلخی است، و وظیفه‌ای را بر دوش همه میگذارد‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان - 1397/03/07
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اگر در جامعه، آزادی فکر، آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی عمل وجود نداشته باشد، رشد در جامعه متوقّف خواهد شد‌.‌

مربوط به :بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1397/01/01
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
استقلال و آزادی در کنار هم جزو شعارهای اصلی انقلاب بوده است؛ آزادی در این کشور تأمین شده است. بله، عدّه‌ای بی‌انصافی ‌میکنند؛ از آزادی موجود استفاده میکنند و بدروغ میگویند آزادی وجود ندارد؛ رادیوهای بیگانه و تبلیغات بیگانه هم سخن آنها را ‌بازتاب میدهند. واقع قضیّه این نیست؛ امروز در کشور ما آزادی فکر هست، آزادی بیان هست، آزادی انتخاب هست؛ هیچ‌کس ‌به‌خاطر اینکه فکرش و نظرش مخالف نظرِ حکومت است، مورد فشار و تهدید و تعقیب قرار نمیگیرد. هرکس ادّعا کند که «من ‌مورد فشار قرار گرفته‌ام چون عقیده‌ام در فلان مسئله برخلاف عقیده‌ی حکومت بوده»، هرکس این‌جور ادّعایی بکند، دروغ گفته؛ ‌چنین چیزی نیست. افراد متعدّد در رسانه‌های مختلف، افکارِ گوناگونِ ضدّ حکومت را -که عقیده‌شان است- ابراز میکنند و کسی ‌هم با اینها کاری ندارد؛ بنا هم نیست که کسی متعرّض اینها بشود‌. ‌آزادی بیان هم هست؛ میتوانند بگویند‌.‌‌ بله، آزادی در ‌همه‌جای دنیا چهارچوب دارد؛ آزادی یعنی «برخلاف قانون عمل کردن» وجود ندارد؛ آزادی یعنی «برخلاف دین و شریعت عمل ‌کردن» وجود ندارد. چهارچوب آزادی در کشور ما، قانون اساسی ما و قوانین کشور و همه الهام‌گرفته‌ی از شریعت مطهّر اسلام است؛ ‌البتّه این هست. اینکه کسی توقّع داشته باشد آزاد باشد و برخلاف قانون عمل کند، منطقی نیست و این وجود ندارد. ‌بنابراین آزادی هست‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضاى هیأت دولت‌ - 1394/06/04
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
‌[یک کار اساسی] جلوگیری از تولیدهای مضر و به‌اصطلاح متاع و کالای مضرّ فرهنگی؛ به نظر من این جزو کارهای اساسی است. ‌در همه‌ی دنیا مراقبت از محصولات فرهنگی و کتاب و مانند اینها وجود دارد؛ کجای دنیا است که وجود نداشته باشد؟ یک‌جا را به ‌من نشان بدهید. این خانم ابتکار اینجا حاضر است؛ خود ایشان به من گفت کتابی که ایشان نوشته بود، در آمریکا امکان چاپ ‌پیدا نکرد؛ هیچ ناشری حاضر نشد -نه اینکه آن ناشر آن‌قدر تعصّب داشته باشد؛ نه، اگر کتاب پرفروشی باشد، هر ناشری می‌آید ‌این کار را انجام بدهد؛ [بلکه‌] از ترس و از مراقبت- تا بالاخره در کانادا مثلاً فرض کنید یک ناشری را پیدا میکند و آن ناشر، آن ‌هم به نظرم با ترس‌ولرز [چاپ کرد یا نکرد]؛ چون تفاصیلش را چند سال پیش ایشان میگفت، شاید جزئیّاتش یادم نمانده. اینها را ‌بگویید تا این آقایان بدانند و بفهمند که این‌جور نیست... نخیر، در آمریکا هم همین کار میشود، در اروپا هم همین کار میشود. ‌راجع به هولوکاست کسی جرأت ندارد حرف بزند؛ خب هولوکاست که یک مسئله‌ی اعتقادی نیست. بله، وقتی نوبت به ‌کاریکاتورهای اهانت‌آمیز به مقدّسات دینی اسلام میرسد، آنجا آقایان میشوند آزادی‌خواه و طرف‌دار آزادی بیان! امّا راجع به ‌هولوکاست که پیش می‌آید، نه؛ آزادی بیان وجود ندارد. مسئله‌ی حجاب همین‌جور است، مسائل دیگر همین‌جور است؛ بله، هر ‌کشوری یک اصولی دارد که این اصول باید مراقبت بشود و دستگاه‌های حاکمیّتی باید این اصول را رعایت کنند؛ رودربایستی ‌ندارد. اگرچنانچه می‌بینید فلان تئاتر، فلان فیلم، فلان کتاب، فلان نشریّه با مبانی انقلاب و مبانی اسلام مخالف است، جلویش را ‌بگیرید و با آن برخورد بکنید. ‌

مربوط به :بیانات در دانشگاه علوم دریایی امام خمینی نوشهر - 1391/06/27
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
چه کسی باور میکند در کشورهایی که خطوط قرمزِ مشخّصی در آنها وجود دارد برای اینکه اصول استکباری آنها بر هم نخورد - ‌که با شدّت و حدّت تمام، این خطوط قرمز را مراعات میکنند و با زور و خشونت، جلوی تجاوز به آنها را میگیرند - در زمینهی ‌اهانت به مقدّسات اسلام، ملتزم به آزادی بیان هستند؟ امروز در بسیاری از کشورهای غربی کسی جرأت ندارد که واقعهی مجهول‌الحال هولوکاست را زیر سؤال ببرد. آن طوری که اطّلاع دادند به ما، در آمریکا اگر کسانی با تکیه به مبانی روانشناسی و جامعه‌شناسی بخواهند بر علیه همجنسبازی چیزی بنویسند و منتشر کنند، قادر نخواهند بود، جلویشان گرفته میشود! اینها چطور ‌ملتزم به آزادی بیانند؟ آن جایی که پای سیاستهای خبیث صهیونیستی در میان است که باید اخلاق ملّتها و نسلهای جوان به ‌فساد کشیده بشود، در آنجا آزادی بیان معنا ندارد و کسی جرأت نمیکند و حق ندارد در مقابل این سیاست خباثتآلود و رذیلانه ‌چیزی منتشر کند - یا در قبال مسئلهای مثل هولوکاست - امّا برای اهانت به مقدّسات اسلامی و به خیال خودشان برای سبک ‌کردن این مقدّسات در چشم جوانان کشورهای اسلامی چرا! کسی از اینها باور نمیکند. کسی باور نمیکند که رژیم آمریکا که سی ‌سال از کسی مثل حسنی مبارک به جدّ حمایت کرده است، سی و پنج سال از کسی مثل محمّدرضای پهلوی در ایران با همهی ‌آن جنایات پشتیبانی کرده است، این رژیم طرفدار دموکراسی باشد؛ کسی باور نمیکند که حملهی آنها به عراق و حملهی به صدّام ‌حسین بهخاطر مبارزهی با دیکتاتوری باشد. اینها خودشان دیکتاتور پرورند. دیکتاتورهای منطقهی اسلامی ما در طول زمانهای ‌مختلف، با تکیهی به آنها توانستهاند و همچنان میتوانند به مردم خودشان زور بگویند و ظلم کنند و تبعیض روا بدارند. چطور ‌اینها ادّعای دموکراسیخواهی میکنند. کسی از آنها باور نمیکند‌.‌

مربوط به :بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه‌ - 1390/07/20
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
این چیزی که به عنوان «جنبش وال استریت»، مردم آمریکا را به هیجان آورده، مهم است. سعی کردند این را کوچک نشان ‌بدهند، الان هم سعی میکنند کوچک نشان بدهند. همین آقایانی که مدعی هستند آزادی بیان لازم است و طرفدار آزادی بیانند، ‌تا دو سه هفته از شروع این جنبش، از همه‌ی روزنامه‌های مهم آمریکا، فقط یک روزنامه خبر این حرکت را منتشر کرد؛ بقیه به ‌سکوت برگزار کردند! اینهائی که اگر در گوشه‌ای از دنیا - آنجائی که با سیاستهای اینها مخالف است - یک چیز کوچکی اتفاق ‌بیفتد، صد برابر آن را بزرگ میکنند، یک حرکت به این عظمت را بکلی مورد سکوت قرار دادند؛ مسکوت گذاشتند.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی کشور - 1388/08/06
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بنده گفتم کرسی آزادفکری را در دانشگاه‌ها به وجود بیاورید. خوب، شما جوانها چرا به وجود نیاوردید؟ شما کرسی آزادفکری ‌سیاسی را، کرسی آزاد فکری معرفتی را تو همین دانشگاه تهران، تو همین دانشگاه شریف، تو همین دانشگاه امیرکبیر به وجود ‌بیاورید. چند نفر دانشجو بروند، آنجا حرفشان را بزنند، حرف همدیگر را نقد کنند، با همدیگر مجادله کنند. حق، آنجا خودش را ‌نمایان خواهد کرد. حق اینجوری نمایان نمیشود که کسی یک انتقادی را پرتاب بکند. اینجوری که حق درست فهمیده نمیشود. ‌ایجاد فضای آشفته‌ی ذهنی با لفاظیها هیچ کمکی به پیشرفت کشور نمیکند. شما تجربه‌ی این پدر پیرتان را در این زمینه داشته ‌باشید. آنی که کمک میکند به پیشرفت کشور، آزادی واقعىِ فکرهاست؛ یعنی آزادانه فکر کردن، آزادانه مطرح کردن، از هو و ‌جنجال نترسیدن، به تشویق و تحریض این و آن هم نگاه نکردن‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار مردم گرمسار - 1385/08/21
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
دشمنان ما بیکار ننشسته‌اند: از مطبوعات استفاده میکنند، از تبلیغات استفاده میکنند و از روشهای گوناگون تبلیغی استفاده ‌میکنند تا آن ارزشهایی را که ملت به آنها پایبند است و آنها از آن ارزشها خوششان نمی‌آید، در چشم مردم بشکنند. تلاششان را ‌میکنند. ما هم در عمل نشان دادیم که مطبوعات آزادند؛ این عملکردهایی که از نظر ما بسیار منفی است، وجود دارد؛ اما مطبوعات ‌آزادانه دارند همان کارها را میکنند. این، خود رد عملىِ کسانی است که معتقدند آزادی بیان نیست؛ نخیر، آزادی بیان، نشانه‌اش ‌همین مطبوعاتی است که علیه دولت، علیه نظام و علیه سیاستهای کلی، آزادانه هر چه میخواهند مینویسند؛ کسی هم متعرض ‌آنها نمیشود. البته مردم هم به اینها خیلی اعتنایی نمیکنند. این، فضل الهی است‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار پرسنل نیروی هوایی - 1384/11/18
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
مسأله‌ی رسواکننده‌ی تمدن غربی در زمینه‌ی آزادی بیان است. این حرکت زشت اهانت به نبی مکرم اسلام ‌‌(صلّیاللَّه‌علیه‌وآله)[انتشار کاریکاتور پیامبر در یک مجله دانمارکی] ، از همه مهمتر است. این قضیه، لیبرال دمکراسییی که غرب، ‌پرچم آن را سرِ دست گرفته است و به آن افتخار میکند، رسوا میکند‌. ‌آزادی بیان - که آنها دم از آن میزنند - به آنها اجازه ‌نمیدهد که در باب افسانه‌ی کشتار یهودیان - معروف به هلوکاست - کسی تردید بکند. در آن قضیه، جای آزادی بیان نیست! در ‌کشورهای اروپایی، افراد زیادی - از دانشمند و محقق و مورخ و مطبوعاتی و غیره - از ترس جرأت نمیکنند تردیدی را که نسبت به ‌این قضیه در دل‌شان هست، ابراز کنند. بعضیها هم معتقدند قضیه از اصل دروغ است، اما جرأت نمیکنند بگویند؛ چون دیده‌اند هر ‌کس بگوید، مجازات خواهد شد؛ زندان میاندازند، تعقیب میکنند، از حقوق محرومش میکنند؛ اما اهانت به مقدسات یک میلیارد و ‌نیم مسلمان - آن هم بیدلیل، بدون این‌که دعوایی در بین باشد؛ بدون این‌که این طرف اهانتی به آنها کرده باشد - مجاز است و ‌مشمول آزادی بیان! مسأله بر سر آن مطبوعات یا کاریکاتوریستی نیست که صهیونیست‌ها پولی به او داده‌اند که کاریکاتوری ‌بکشد - با اهداف پلیدی که صهیونیست‌ها دارند - و او هم کشیده، بلکه مسأله بر سر زمامداران اروپایی است که از این کار دفاع ‌میکنند و پشت سر این عملِ پست و سخیف قرار میگیرند و به عنوان آزادی بیان، آن را مجاز میشمرند! ‌

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اختلاف فکری ممکن است وجود داشته باشد، ایرادی هم ندارد؛ اما نباید به کشمکش برسد. این‌که ما به بعضی از کسانی که بر ‌ضد اعتقادات مردم، بر ضد حقایق موجود جامعه و بر ضد تاریخِ صحیح قلم‌فرساییهای اغواگر میکنند، اعتراض میکنیم، به خاطر ‌همین است؛ و الّا ما با بیان آزاد، مسأله و مشکلی نداریم. بنده به معنای حقیقی و وسیع کلمه معتقد به آزادی بیانم؛ منتها برخی ‌از حرفها جایش در منبرهای عمومی نیست؛ جایش در مباحث تخصصی است. بله، چند نفر فقیه بنشینند، چند نفر حقوقدان ‌بنشینند، چند نفر فیلسوف بنشینند، چند نفر جامعه‌شناس بنشینند درباره‌ی اساسی‌ترین مسائل و درباره‌ی اصل توحید با هم ‌بحث کنند؛ یکی رد کند، یکی قبول کند، یکی استدلال کند؛ بعد هم پخش بشود و جلوی چشم مردم قرار بگیرد؛ اما در محافل ‌تخصصی این کار باید انجام بگیرد. درباره‌ی بینات انقلاب هم همین‌طور است؛ درباره‌ی مسائل اساسی نظام جمهوری اسلامی هم ‌همین‌طور است؛ در مجالسِ تخصصی بحث انجام بگیرد. این نهضت آزادفکری که ما مطرح کردیم، برای همین است. البته ‌دانشگاه‌ها و حوزه‌ها اول حرکت خوبی از خود نشان دادند و تجاوب کردند؛ لیکن عملاً من در صحنه چیزی مشاهده نمیکنم. ‌محافل علمی راه بیندازند و بحث کنند؛ اما اگر قرار شد یک نفر اغواگرانه مطلبی را که در حوزه‌ی تخصصی باید به بحث و جدل و ‌استدلال طرفینی گذاشته شود، برای عامه‌ی مردم بیان کند، این آزادی بیان نیست. ‌

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت - 1384/06/08
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
انسانها باید بتوانند در یک فضای آزاد فکر کنند‌. ‌آزادی بیان تابعی از آزادی فکر است. وقتی آزادی فکر بود، به‌طور ‌طبیعی آزادی بیان هم هست. عمده، آزادی فکر است که انسانها بتوانند آزاد بیندیشند. در غیر فضای آزاد فکری، امکان رشد وجود ‌ندارد. برای فکر، برای علم، برای میدان‌های عظیم پیشرفت بشری اصلاً جایی وجود نخواهد داشت

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در [آمریکا]... رسانه ها آزاد است؛ اما رسانه ها متعلق به چه کسانی است؟ رسانه ها متعلق به سرمایه داران بزرگ است. در امریکا، ‌معنای آزادی رسانه ها، آزادىِ سخن گفتنِ بزرگ سرمایه داران است. عمده ترین مطبوعات، متعلق به آنهاست. مهمترین چاپخانه ‌ها و ناشران کتاب متعلق به سرمایه داران است. یکی از مسؤولان کنونی درباره ی تسخیر لانه ی جاسوسی کتابی به زبان ‌انگلیسی نوشته بود. این مسؤول محترم خودش به من می گفت: به هر ناشری در امریکا مراجعه کردیم، حاضر نشدند این کتاب را ‌چاپ کنند؛ چون ناشران عمده، وابسته به دستگاه های سرمایه داری اند؛ بنابراین مجبور شدیم به کانادا برویم. در آن جا با ‌زحمت توانستیم یک ناشر پیدا کنیم که این کتاب را چاپ کند. ایشان می گفت آن ناشر بعداً با من تماس گرفت و گفت از وقتی ‌من تعهد کرده ام این کتاب را چاپ کنم و آنها این را فهمیده اند، به من تلفن های تهدیدآمیز می شود و جان من را تهدید می ‌کنند‌! ‌آزادی واقعىِ بیان و آزادی انتخاب هم به معنایی که آنها شعارش را می دهند، در آن جا نیست‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1383/02/12
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امریکایی ها [در عراق] یک نشریه را فقط به این دلیل که به امریکایی ها بد می گوید و در مخالفت با امریکایی ها می نویسد، ‌توقیف کردند. مگر شما نمی گویید ما با آزادی قلم موافقیم؟ مگر به دروغ ادعا نمی کنید که طرفدار آزادی فکر و آزادی قلم ‌و آزادی بیان هستید؟ پس چرا یک روزنامه را بستید؟ چون علیه اشغالگران و چکمه پوشانی که به خانه ی مردم پا گذاشته اند، ‌مطلب نوشته؟ ‌

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1382/11/24
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امروز در کشور ما آزادی فکر و آزادی بیان به‌طور کامل وجود دارد؛ حالا رادیوهای بیگانه برخلاف این بگویند؛ خودِ ملت میبیند. ‌کسانی هستند که نه نظام را قبول دارند، نه دولت را قبول دارند، نه رهبری را قبول دارند؛ اما صحبت میکنند و نظرات خود را ‌میگویند؛ کسی هم به کار آنها کاری ندارد. امروز هیچ‌کس به‌خاطر این‌که طبق عقیده خود حرف زده است، مورد مؤاخذه دستگاه ‌نیست. البته آنها باز هم ناراضیاند و نارضایتیشان به‌خاطر این است که مردم به حرف آنها گوش نمیدهند. این تقصیر کسی ‌نیست؛ مردم آنها را دوست ندارند و از آنها خاطره خوشی در ذهنشان نیست. مردم اشباه و نظایر آنها را در گذشته نزدیکِ از اوّل ‌انقلاب تا الان دیده‌اند؛ لذا به آنها اطمینان ندارند؛ این تقصیر کسی نیست. بنابراین آزادی وجود دارد‌.‌

مربوط به :پاسخ به نامه جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه در مورد کرسی‌های نظریه‌پردازی - 1381/11/16
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نباید از‌ ‌‌«آزادی»‌‌ ‌ترسید و از «مناظره‌» گریخت‌ و «نقد و انتقاد» را به‌ کالای‌ قاچاق‌ و یا امری‌ تشریفاتی‌، تبدیل‌ کرد چنانچه‌ نباید ‌بجای‌ مناظره‌، به‌ «جدال‌ و مراء»، گرفتار آمد و بجای‌ آزادی‌، به‌ دام‌ هتاکی‌ و مسئولیت‌ گریزی‌ لغزید. آن‌ روز که‌ سهم‌‌‌ ‌‌«آزادی»، ‌سهم‌ «اخلاق‌» و سهم‌ «منطق‌»، همه‌ یکجا و در کنار یکدیگر اداء شود، آغاز روند خلاقیت‌ علمی‌ و تفکر بالنده‌ دینی‌ در این‌ جامعه‌ ‌است‌ و کلید جنبش‌ «تولید نرم‌افزار علمی‌ و دینی‌» در کلیه‌ علوم‌ و معارف‌ دانشگاهی‌ و حوزوی‌ زده‌ شده‌ است‌‌‌.‌

مربوط به :پاسخ به نامه جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه در مورد کرسی‌های نظریه‌پردازی - 1381/11/16
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بی‌ شک‌ آزادیخواهی‌ و مطالبه‌ فرصتی‌ برای‌ اندیشیدن‌ و برای‌ بیان‌ اندیشه‌ توأم‌ با رعایت‌ «ادب‌ استفاده‌ از آزادی»، یک‌ مطالبه‌ ‌اسلامی‌ است‌ و‌ «‌آزادی‌ ‌تفکر، قلم‌ و بیان‌»، نه‌ یک‌ شعار تبلیغاتی‌ بلکه‌ از اهداف‌ اصلی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ است‌. من‌ عمیقا متأسفم‌ که‌ ‌برخی‌ میان‌ مرداب‌ «سکوت‌ و جمود» با گرداب‌ «هرزه‌گوئی‌ و کفرگوئی‌»، طریق‌ سومی‌ نمی‌شناسند و گمان‌ می‌کنند که‌ برای‌ ‌پرهیز از هر یک‌ از این‌ دو، باید به‌ دام‌ دیگری‌ افتاد. حال‌ آنکه‌ انقلاب‌ اسلامی‌ آمد تا هم‌ «فرهنگ‌ خفقان‌ و سرجنبانیدن‌ و جمود» ‌و هم‌ «فرهنگ‌ آزادی‌ ‌بی‌مهار و خودخواهانه‌ غربی‌» را نقد و اصلاح‌ کند و فضائی‌ بسازد که‌ در آن‌، ‌‌«‌آزادی‌ ‌بیان‌»، مقید به‌ «منطق‌ ‌و اخلاق‌ و حقوق‌ معنوی‌ و مادی‌ دیگران‌» و نه‌ به‌ هیچ‌ چیز دیگری‌ ، تبدیل‌ به‌ فرهنگ‌ اجتماعی‌ و حکومتی‌ گردد و حریت‌ و تعادل‌ ‌و عقلانیت‌ و انصاف‌، سکه‌ رائج‌ شود تا همه‌ اندیشه‌ها در همه‌ حوزه‌ها فعال‌ و برانگیخته‌ گردند و «زاد و ولد فرهنگی‌» که‌ به‌ تعبیر ‌روایات‌ پیامبر اکرم‌ (ص‌) و اهلبیت‌ ایشان‌ (علیهم‌ السلام‌)، محصول‌ «تضارب‌ آراء و عقول‌» است‌، عادت‌ ثانوی‌ نخبگان‌ و ‌اندیشه‌وران‌ گردد‌.‌

مربوط به :پاسخ به نامه جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه در مورد کرسی‌های نظریه‌پردازی - 1381/11/16
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
‌«آزادی‌ ‌تفکر، قلم‌ و بیان‌»، نه‌ یک‌ شعار تبلیغاتی‌ بلکه‌ از اهداف‌ اصلی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ است‌.‌

مربوط به :پاسخ به نامه جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه در مورد کرسی‌های نظریه‌پردازی - 1381/11/16
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بدون‌ فضای‌ انتقادی‌ سالم‌ و بدون‌ آزادی‌ ‌بیان‌ و گفتگوی‌ آزاد با «حمایت‌ حکومت‌ اسلامی‌» و «هدایت‌ علماء و صاحبنظران‌»، تولید ‌علم‌ و اندیشه‌ دینی‌ و در نتیجه‌، تمدن‌سازی‌ و جامعه‌پردازی‌، ناممکن‌ یا بسیار مشکل‌ خواهد بود. برای‌ علاج‌ بیماری‌ها و هتاکی‌ها ‌و مهار هرج‌ و مرج‌ فرهنگی‌ نیز بهترین‌ راه‌، همین‌ است‌ که‌ آزادی‌ ‌بیان‌ در چارچوب‌ قانون‌ و تولید نظریه‌ در چارچوب‌ اسلام‌، ‌حمایت‌ و نهادینه‌ شود‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1381/02/11
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
عدّه‌ای اصلاً کأنّه مزد گرفته‌اند برای این‌که ذهن مسؤولان کشور را از کارهای اصلی منصرف کنند و به جای دیگری ببرند؛ ‌متأسفانه بعضی از مطبوعات هم در این زمینه خیلی تأثیر دارند. هر چیزی را مینویسند، برخلاف ایمان و اعتقادات و مصالح مردم و ‌برخلاف واقعیت مینویسند و آزادانه منتشر میکنند؛ آخرش هم داد میکشند که آزادی نیست! از آزادی استفاده میکنند برای این‌که ‌به‌دروغ ادّعا کنند آزادی نیست! اگر آزادی نیست، پس این همه فریادهایی که میکشید، این همه شایعه‌پراکنی و دروغگویی در ‌مطبوعات و غیرمطبوعات و دستگاههای مختلف چیست؟! البته ما از این اظهارات بیمی به دل راه نمیدهیم؛ این ملت، ملت مؤمنی ‌است‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امروز سعی میشود اصولی ظاهرالصّلاح به عنوان اصول امریکایی معرفی شود. در سخنرانی ای که رئیس جمهور امریکا در کنگره آن ‌کشور کرد، به این موضوع اشاره‌ای نمود و بعد متأسفانه جمعی از روشنفکران امریکایی برای ایجاد پشتوانه نظرىِ این حرف، بیانیه ‌مفصّلی تنظیم کردند که به بشریت خلاف واقع گفتند؛ به مخاطبان خودشان دروغ گفتند. سعی کردند اصل قضیه را، که همان ‌آزمندی و قدرت‌طلبی و هوس سلطه بر جهان است، پوشیده نگه دارند. البته برای آنها افکار عمومی خودِ امریکا هم خیلی مهم ‌است - شیشه حیات اینها دست مردم امریکاست - که شنیدم چون در این بیانیه به برخی از نقاط ضعف امریکا اشاره شده بود - ‌البته به نقاط ضعف بسیار کوچکی در قبال نقاط ضعف بزرگی که امریکا دارد - همان کسانی که مدّعی آزادی بیان و فکرند، آن ‌بخش از بیانیه را در خود امریکا منتشر نکردند! در همین بیانیه که کاملاً پیدا و مشخّص است که بدون تردید با هماهنگی ‌دستگاههای اطّلاعاتی و امنیتی و نظامی امریکا تنظیم شده، چون بعضی از بخشهایش مورد علاقه آنها نبوده و اندکی - نه زیاد، ‌خیلی کم - در آن افشاگری بوده - اگر بیانیه را دیده باشید، پی میبرید - نگذاشتند همان بیانیه در داخل امریکا منتشر شود و در ‌سایر نقاط دنیا منتشر کردند. آن قسمتهای مربوط به جنگ را در خود امریکا منتشر کردند که اثبات کنند بوش دنبال یک جنگ ‌عادلانه است! جنگی که دفاع از منافع ملی امریکا در آن هست. فقط این قسمتش را منتشر کردند‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امریکاییها اصولی را به عنوان اصول امریکایی معرفی میکنند و میگویند این اصول، جهان‌شمول است. این ‌اصول، آزادی انسان، آزادی فکر، کرامت انسان، حقوق بشر و از این قبیل چیزهاست. اینها اصول امریکاییند؟! مشخّصه جامعه ‌امریکایىِ امروز اینهاست؟! مشخّصه حکومت امروز امریکا اینهایی است که شما ذکر کردید؟! آیا این حکومت نبود که بومیان اصلی ‌سرزمین امریکا را قتل عام کرد؟ سرخپوستان امریکا را نابود کرد؟ آیا این حکومت و عوامل مؤثّر در این حکومت نبودند که ‌میلیونها آفریقایی را از داخل خانه‌هایشان به بردگی گرفتند و دختر و پسر جوان آنها را برای بردگی ربودند و سالهای متمادی با ‌سخت‌ترین فاجعه‌ها با اینها رفتار کردند؟ امروز یکی از تراژدیترین آثار هنری، اثری است به نام «کلبه عموتام» که زندگی ‌برده‌داری را در امریکا نشان میدهد که شاید قریب دویست سال است که این نوشته هنوز زنده است. واقعیّتهای امریکا این است؛ ‌حکومت امریکا این است؛ آن مشخّصه و ممیّزه‌ای که نظام امریکایی به دنیا نشان داده، این است؛ نه آزادی انسان، نه برابری انسان. ‌کدام برابری؟! شما هنوز هم بین سیاه و سفید برابری قائل نیستید. همین امروز هم از نظر شما رگه سرخ‌پوستی در یک نفر آدم در ‌هر یک از مراحل گزینش اداری یک نقطه ضعف برای او محسوب میشود. برابری انسانها؟‌! ‌آزادی فکر؟!... کدام آزادی فکر؟! رسانه‌ها ‌متنوّع است، اما بند ناف همه متّصل به دستگاه سرمایه‌داری و سرمایه‌داران بزرگ امریکاست که اکثریّتشان در اختیار ‌صهیونیست‌هاست! این معنی آزادی رسانه‌ها در امریکا است؟! چرا به مردم دنیا دروغ میگویید؟ اینها اصول امریکایی است؟! آن ‌وقت میگویند اصول امریکایی جهان‌شمول است. شما کی هستید که به خودتان حق میدهید که برای بشریّت، اصول جهان‌شمول ‌وضع کنید؟ خوب؛ قبل از شما هم کمونیستها، اصول جهان‌شمول داشتند؛ استالین هم اصول جهان‌شمول داشت؛ میگفت همه دنیا ‌باید از من اطاعت کند؛ از این اصول باید پیروی کند. فاشیستهای دنیا هم به نظر خودشان اصول جهان‌شمول داشتند. این چه ‌منطقی است که این اصول ماست؛ این اصول جهان‌شمول است، هر که در دنیا قبول نکند، باید برویم با بمب اتم او را بکوبیم. این ‌منطق، منطق یک ملت آزاد است؟! این منطق، منطق یک دولتی است که حقیقتاً معتقد به کرامت انسان است؟! این‌طور به بشریت ‌دروغ میگویید؟‌!‌

مربوط به :بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر - 1379/12/09
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
معتقدم که آزادی قلم و بیان، حقِ‌ مسلّم مردم و مطبوعات است. در این هم هیچ تردیدی ندارم و این جزو اصول مصرّحه قانون ‌اساسی است. معتقدم اگر جامعه‌ای مطبوعات آزاد و دارای رشد و قلمهای آزاد و فهمیده را از دست بدهد، خیلی چیزهای دیگر را ‌هم از دست خواهد داد. وجود مطبوعات آزاد، یکی از نشانه‌های رشد یک ملت و حقیقتاً خودش هم مایه رشد است؛ یعنی از یک ‌طرف رشد و آزادگی ملت، آن را به‌وجود میآورد؛ از طرف دیگر،آن هم به نوبه خود میتواند رشد ملت را افزایش دهد. البته معتقدم ‌در کنار این ارزش، ارزشها و حقایق دیگری هم وجود دارد که با آزادی مطبوعات و آزادی قلم، آن ارزشها نباید پامال شود. هنر ‌بزرگ این است که کسی بتواند هم آزادی را حفظ کند، هم حقیقت را درک کند، هم مطبوعات آزاد داشته باشد، هم آن آسیبها ‌دامنش را نگیرد. باید این‌گونه مشی کرد‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1379/04/19
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بعضی افراد نخواهند آزادی را برای ما معنا کنند؛ حرفی نداریم، استفاده کنیم؛ اما ما معنای آزادی را میدانیم؛ برای آزادی هم بسیار ‌دلمان میتپد. مراد از آزادی هم همان آزادی بیان و آزادی فکر است؛ منتها اگر شما رفتید بر طبق وظیفه‌تان درِ دکان یک قاچاق ‌فروش را بستید، آن فرد نمیتواند بگوید شما با آزادی کسب و کار مخالفید؛ نه، بحث آزادی کسب و کار نیست - کسب و کار آزاد ‌است - قاچاق فروشی ممنوع است. بحث بر سر آزادی بیان نیست؛ بیان و فکر آزاد است؛ سمپاشی و اضلال وگمراه‌گری ممنوع ‌است؛ آن هم در شرایط حسّاسی که امروز کشور ما دارد‌.‌

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه تهران‌ - 1379/02/23
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
روزنامه‌ها در غرب آزادند و همه چیز می‌نویسند؛ اما روزنامه‌ها در غرب متعلّق به چه کسانی هستند؟ مگر متعلّق به مردمند؟! این ‌که امر واضحی است؛ بروند نگاه کنند. شما در همه اروپا و امریکا یک روزنامه قابل ذکر نشان دهید که متعلّق به سرمایه‌داران ‌نباشد! پس روزنامه که آزاد است، یعنی آزادی سرمایه‌دار که حرف خودش را بزند؛ هرکس را می‌خواهد، خراب کند؛ هرکس را ‌می‌خواهد، بزرگ کند؛ به هر طرف می‌خواهد، افکار عمومی را بکشد! این که آزادی نشد. اگر یک نفر پیدا شد و علیه صهیونیسم ‌حرف زد - مثل آن آقای فرانسوی [ روژه گارودی (نویسنده مسلمان فرانسوی)] که چند جلد کتاب علیه صهیونیستها نوشت و ‌گفت این که می‌گویند یهودیان را در کوره‌های آدم‌سوزی سوزاندند، واقعیت ندارد - طور دیگری با او رفتار می‌کنند! اگر کسی ‌وابسته به سرمایه‌داران نباشد و مراکز قدرت سرمایه‌داری نباشد، نه حرفش زده می‌شود، نه صدایش به گوش کسی می‌رسد و ‌نه آزادی بیان دارد! آری؛ سرمایه‌داران آزادند که به‌وسیله روزنامه‌ها و رادیوها و تلویزیونهای خودشان، هرچه را که دلشان ‌می‌خواهد، بگویند! این آزادی، ارزش نیست؛ این آزادی، ضدّارزش است. مردم را به بی‌بندوباری و به بی‌ایمانی بکشند؛ هرجا ‌می‌خواهند، جنگ درست کنند؛ هرجا می‌خواهند، صلح تحمیلی درست کنند؛ هرجا می‌خواهند، اسلحه بفروشند‌. ‌آزادی یعنی این‌!‌

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه تهران‌ - 1379/02/23
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آزادی فکر و بیان... یکی از ارزشهای انقلاب بود. مردم می‌خواستند آزادانه فکر کنند. آن روز، آزادی فکر، آزادی بیان ‌و آزادی تصمیم‌گیری هم نبود. مردم این را نمی‌خواستند؛ می‌خواستند این آزادیها باشد‌.‌

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه‌ - 1378/05/08
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
فلسفه این انقلاب، آزادی است‌ - ‌آزادی بیان و آزادی فکر - اما طوری نباشد که حرف و خواست و تحلیل و جهتگیرىِ دشمن را بر ‌همه حرفهای دیگر مقدّم کنند؛ آن را اصل و ملاک قرار دهند. کسی که با دشمن دوست شد، دوست دیگر نمیتواند به او اعتماد ‌کند‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ناشران - 1378/02/28
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
خطاست اگر کسی گمان کند، ما که نسبت به مسأله مطبوعات و کتاب و نوشتن و نشر در جامعه حسّاسیت به‌خرج میدهیم، با ‌تفکّر آزاد، با فکر آزاد و با مباحثه آزاد مخالفیم؛ نه. ما کسانی هستیم که اوّلین شعارهای این مسائل را داده‌ایم و الحمدلله تا الان ‌هم دنبالش بوده‌ایم؛ اما با آزادی گناه و آزادی ویرانگری مخالفیم. نمیشود اجازه داد که نسل جوان یک کشور که به اعتماد ما ‌می‌آید کتاب را از شما میخرد و میگوید اینها متدیّنین و در رأس کار هستند، از این طریق گمراه یا فاسد شود؛ یا از این طریق ‌دشمن بخواهد کاری انجام دهد‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1378/01/01
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ما سالها قبل جمله‌ای را شنیده بودیم... آن جمله این بود که «ای آزادی‌! ‌به نام تو چه جنایتها که انجام نمیگیرد!» امروز دشمنان ‌ما مصداق همین جمله را تحقّق میبخشند. حالا امریکا طرفدار آزادی ما شده است؛ آزادی بیان ما! مگر شما نبودید که در این ‌مملکت، سالهای متمادی از رژیم وابسته و فاسد پهلوی حمایت کردید!؟ در حالی که در آن رژیم، کسی جرأت نداشت یک کلمه ‌بر زبان جاری کند! من سالهای متمادی در همین شهر مشهد، در همین حوزه علمیه، در همین کوچه و خیابان و با همین مردم، ‌در مبارزات دوران طاغوت بودم. اجازه نمیدادند یک روحانی در آن روز به مناسبت مسائل دینی، کمترین اشاره‌ای به غصب ‌سرزمینهای فلسطین به وسیله صهیونیستها کند! این کشور، این‌گونه بود! بله، هم مرگ بر اسرائیل، هم مرگ بر آن کسانی که از ‌اسرائیل حمایت میکنند و هم کسانی که سالهای متمادی اجازه نمیدادند یک کلمه راجع به صهیونیستها گفته شود! امروز در ‌کشورهای غربی، روزنامه‌ها اجازه ندارند راجع به صهیونیستها بدگویی کنند! یک نفر در کتابی مینویسد: «یهودیها در مورد کشتار ‌خودشان به وسیله هیتلر در جنگ بین‌الملل دوم، بزرگنمایی کردند» آن وقت این کتاب را که توقیف میکنند هیچ، نویسنده کتاب ‌را هم به پای میز محاکمه میکشانند! خودشان امروز نسبت به آزادی، این‌طور عمل میکنند! امروز در دنیا کشورهایی زیر چتر ‌حمایت امریکا و همین آقایان که دم از آزادی میزنند، هستند؛ در حالی که در این کشورها کسی اجازه ندارد یک سطر برخلاف ‌نظر حکّام آن کشورها بنویسد! در مجامعشان و در نماز جمعه، از دستگاههای اطّلاعاتی به خطیب جمعه نوشته میدهند که بالای ‌منبر برود و بخواند! اگر شماها طرفدار آزادی هستید، چرا اینها را نمیگویید؟ ملت ایران بیست سال است که این آزادی را به دست ‌آورده است. انقلاب به ما آزادی، قدرت بیان و شجاعت داد. اسلام ما را آزاد کرد. حالا امریکاییها طرفدار شعار آزادی شده‌اند و به ‌نام آزادی میخواهند بین مردم اختلاف بیندازند! چرا اختلاف میاندازند؟ برای این‌که مسؤولین کشور نتوانند کارشان را بکنند. ‌

مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی - 1377/12/04
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
الان جامعه، جامعه‌ی آزادی است و مردم میتوانند حرف بزنند؛ حرف هم میزنند؛ راجع به ولایت فقیه -یعنی اصل و مبنا- هم ‌حرف میزنند. شما ببینید چقدر مطلب نوشتند! اینهایی که نوشتند، همه که دفاع نکردند. آقایی برداشت کتاب نوشت، اجازه هم ‌گرفت، چاپ هم شد و دست همه هم بود! او اصل ولایت را اصلاً منکر شد؛ اما چون جوابها دندان‌شکن بود، عقب‌نشینی کرد. ‌نوشتند که اصلاً ولایت در حتّی معصوم هم وجود ندارد! چرا؟ چون ولایت یعنی قیمومت! قیمومت بر چه کسی است؟ بر صغیر ‌است، بر مهجور است؛ پس مردم مهجورند! یعنی یک تحریف کاملاً حاکی از بی‌اطّلاعی و عدم اشراف به مسأله و ندانستن مسأله ‌انجام شد؛ اما به شکل علمی آن را مطرح کردند. کسی هم معارضشان نشد؛ آن آقا هم در همین تهران زندگی میکند؛ کسی هم ‌نپرسید چرا نوشتی!؟ آیا این جامعه آزاد نیست!؟ آیا این کشور آزاد نیست!؟ آیا این‌جا آزادی بیان و آزادی فکر نیست!؟ ‌مگر آزادی فکر چیست؟ باید حتماً چهار نفر آدم بیایند، بدون استناد به هیچ حجّتی، به هیچ منطقی، به سه، چهار نفر فحش ‌بدهند تا معنایش آزادی باشد!؟ این خیلی خوب است!؟ ببینید؛ این‌که من میگویم جوانان قدرت تحلیل داشته باشند، یعنی ‌همین. مواظب باشید به دام حرفهای برف انبار نیفتید. همین‌طور یک چیزی را آدم پشت سر هم در ذهن خودش بچرخاند، این ‌خیلی حُسنی ندارد. دنبال آن نقطه‌ی درست؛ آنی که واقعاً دل شما را راضی و ذهن شما را قانع میکند، بگردید. بله؛ ما جامعه را ‌جامعه‌ی آزادی میدانیم. انتقاد به معنای همان «عیار سنجی» را کار بسیار خوبی میدانیم. من با آن موافقم؛ اما با تظاهر و تصارح ‌به بدگویىِ اشخاص، هیچ موقع موافق نیستم‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1377/06/24
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ما به آزادی بیان و آزادی فعّالیتهای اجتماعی معتقدیم. اصلاً این مفاهیم و این حقایق را انقلاب و پیشروان انقلاب به این کشور ‌آوردند. قبلاً این چیزها در این کشور نبود. از آزادی بیان و آزادی فعّالیتهای اجتماعی، نه خبری بود و نه حتّی اسمی بود. اینها را ‌انقلاب برای این کشور آورد. امام اینها را به این کشور هدیه کرد و خون شهدا این ارزشها را به این کشور بخشید. کسانی که ‌پاسدارِ خون شهدا هستند و کسانی که پیرو امامند، علَمداران این مفاهیمند. در این‌که شکّی نیست! اما این آزادی، محدود است ‌و آزادی مطلق نیست. حدّش کجاست؟ حدّش عبارت است از حدودی که اسلام تعیین کرده است. اگر بنا شود که کسانی مردم را ‌به بیایمانی و به شهوات سوق دهند، در این کار، آزاد نیستند. این آزادی، آزادىِ خیانت است. اگر قرار شد کسانی بنشینند و توطئه ‌کنند و این توطئه را به شکلی در نوشته‌ای منعکس کنند، این آزادی توطئه است و مردود است‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور - 1375/02/13
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
کسانی در مطبوعاتِ [معاند]... حضور دارند که امروز دم از آزادی میزنند. میگویند‌: «‌آزادی بیان نیست و اختناق حاکم است.» ‌میگویند: «دولت هر چه را که دلخواه خودش باشد، اجازه گفتن و نوشتن میدهد.» در حالی که خودشان هم میدانند خلاف واقع ‌میگویند. برخی از همین افراد، در دوران رژیم شاه هم به کارهای مطبوعاتی سرگرم بودند. آن اختناق سیاه را میدیدند؛ اما نه فقط ‌لب از لب نمیگشودند که همکاری هم میکردند! اینها با ستایشهای زبانی، نوشتن مقالات و با نوشتن کتاب و جزوه، به نفع دستگاه ‌آن روز کار میکردند. آیا اینها در دفاع از آزادی صادقند؟! کسی که دوره اختناق محمّدرضا شاهی را تحمّل کرده و لب به اعتراض ‌نگشوده، اگر در دوران جمهوری اسلامی که هر کس هر چه میخواهد مینویسد، دم از آزادیخواهی بزند، آیا از صداقت برخوردار ‌است؟‌!‌‌ اینها توجّه ندارند که خودشان مکذّب خودشان هستند. مصداقِ کسی هستند که یک ساعت استدلال میکرد تا ثابت کند ‌آدم کم حرفی است! مرتّب مینویسند آزادی نیست و نوشته‌های خود را با انواع تهمتها همراه میکنند. نظام را متحجّر، تنگ نظر، ‌یک سونگر، بیسواد، غافل از مسائل نو، قرون وسطایی و دارای عینک کهنه مینامند و با استفاده از تعبیرات به اصطلاح ادبی و ‌هنری، آن را متّهم میکنند. با این حال، اگر فرضاً روزنامه‌ای مطلبی علیه‌شان بنویسد، فریاد بر می‌آورند که «محیط، محیط تهمت ‌است و به ما تهمت میزنند.» آیا تهمت زدن به مسؤولین نظام؛ یعنی کسانی که عمری را در مبارزه، در سختی و در رنج و مصائب ‌رژیمی که شما با آن همکاری میکردید، گذراندند و اکنون هم که مسؤولیت دارند، از این مسؤولیت برای دنیای خودشان هیچ ‌استفاده‌ای نمیکنند، جایز است، ولی انتقاد از شما، خطای نابخشودنی است؟‌!‌

مربوط به :دیدار دست‌اندرکاران‌ و مسئولان‌ جامعه‌ مطبوعاتی‌ کشور با رهبر انقلاب - 1373/02/24
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امروز در ایران‌ مطبوعات‌ نسبت‌ به‌ همه‌ ادوار گذشته‌ از آزادی‌ ‌کاملی‌ برخوردارند و هر نویسنده‌ و قلم‌ بدستی‌ می‌تواند آنچه‌ را که‌ ‌می‌اندیشد بنویسد و آن‌ را به‌ چاپ‌ برساند‌.‌‌

مربوط به :دیدار دست‌اندرکاران‌ و مسئولان‌ جامعه‌ مطبوعاتی‌ کشور با رهبر انقلاب - 1373/02/24
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
کسانی‌ که‌ از آزادی‌ ‌مطبوعات‌ برای‌ ناراضی‌ کردن‌ مسئولین‌ دلسوز، علاقمند و مخلص‌ و پاکباخته‌ کشور استفاده‌ می‌کنند کار ‌ناشایستی‌ را مرتکب‌ می‌شوند و این‌ در حالی‌ است‌ که‌ برخی‌ چنین‌ وانمود می‌کنند که‌ آنها در زیر شمشیرهای‌ آخته‌ قلم‌ می‌زنند. ‌اما همه‌ می‌دانند که‌ هیچ‌ شمشیر آخته‌ای‌ نویسندگان‌ و مطبوعاتی‌ها را تهدید نمی‌کند‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار وزیر و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى - 1371/09/04
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
دستگاه [پهلوی]، روی مفاهیم اسلامی حساسیتهایی داشت و مطبوعات هم به شدت آن را رعایت می‌کردند. خارج از این ‌حساسیتها؛ یعنی با توجه به این حساسیتها می‌نوشتند و از آن، مطلقاً تجاوز نمی‌شد. قبل از آن هم که دوران رضاخان وضعش ‌معلوم است. پیش از آن نیز همین‌طور. البته، در برهه‌ای از دوران بلبشوی محمدعلی شاهی و احمد شاهی و چند سالی که ‌مطبوعات چندانی هم در این کشور نبود، چیزهایی می‌نوشتند و تازه همان وقت هم - اگر شما نگاه کنید - حرفهای تند، غالباً از ‌خارج از کشور می‌آمد! شما الان نگاه کنید در [روزمامه ها]... شماره‌ای نیست که انتقادی از دولت در آن نباشد. ملاحظه ‌می‌فرمایید که انتقادهای تند می‌کنند‌. ‌آزادی در کشور ما، برای مطبوعات وجود دارد و ما آزادی را اهمیت می‌دهیم و عزیز ‌می‌شماریم. باید هم این آزادی باشد. منتها آزاد بودن مطبوعات، غیر از این است که شما اجازه بدهید مطبوعاتی در کشور باشند ‌که این‌جا مثل «در پس آیینه، طوطی صفتم داشته‌اند»، درست اجرا کننده‌ی سیاستهای دشمن باشند.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی - 1371/05/21
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آزادی مطبوعات، آن مقداری که در ایران هست، در کشورهای دیگر نیست. دستگاه، در ایران، در زمینه آزادی مطبوعات، مظلوم ‌است. دلیلش هم این است که به این آقا آزادی داده شده؛ آن وقت آمده است مجلّه‌ای را، روزنامه‌ای را، پر کرده از انتقاد به دستگاه ‌و در این انتقادها، مکرّر، مثل ترجیع‌بند، تکرار کرده که «به ما آزادی نمیدهند؛ به ما آزادی نمیدهند!» اگر آزادی نیست، شما ‌چطور اینها را نوشته‌اید؟! امروز در این کشور، چه کسی را سیخ داغ کرده‌اند که «شما چرا فلان مطلب را نوشتید؟ چرا فلان روزنامه ‌را منتشر کردید؟» بله؛ اگر کسی مجرم مطبوعاتی باشد -هرکس میخواهد، باشد- مجرم، مجرم است. هر کس جرمی را که قانون ‌به عنوان جرم معیّن کرده مرتکب شود، البته مجازات خواهد شد. یکی از مجازاتها که هم در قانون پیش‌بینی شده، تعطیل ‌روزنامه‌ای است که آن جرم در آن منعکس شده است. این، بحث دیگری است. لکن در حرف زدن، آزادی هست. همین که دستگاه ‌حسّاس باشد، این را به عنوان این‌که‌ «‌آزادی نیست»، میکوبند! توقّع دشمن این است که قلمزنانِ جریان فرهنگی وابسته به ‌استکبار، هرچه میخواهند بنویسند و قلمزنانِ طرفدار نظام و جناح و جریان اسلامی، به آنها جواب ندهند! توقّعشان این است! اگر ‌جواب دادند، میگویند‌: «‌آزادی نیست. شما ما را مرعوب کردید!» این، آن فضایی است که دشمن به وجود میآورد. یک عده ‌ساده‌لوحند که فریب میخورند. خیلیها هستند که بدون غرض، در جریان ملایم با جریان دشمن قرار میگیرند؛ بدون این‌که ‌بفهمند که چه میگویند و چه میکنند‌.‌

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1371/01/07
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امروز، اکثریّت قاطع و نزدیک به همه این ملت، طرفدار جمهوری اسلامی هستند.. البته اقلیّت کوچکی در گوشه‌وکنار از پس ‌مانده‌های رژیم گذشته، یا افرادی که تحت تأثیر دشمنان خارجی هستند، وجود دارند که با جمهوری اسلامی مخالفت میورزند. ‌آری؛ این مخالفین هم هستند، حضور هم دارند و همین عدّه کم هم میتوانند حرف خودشان را بزنند و صریحاً آرای خودشان را در ‌روزنامه‌هایشان، در مجلّاتشان و در اعلامیه‌هایشان اظهار و ابراز کنند. البته خدای متعال، دشمنان خودش و آدمهای ظالم را رسوا ‌میکند. بعضی از همین افرادی که از آزادی خدا داده محصول خون شهدای این ملت استفاده میبرند و نشریات منتشر میکنند، در ‌همان نشریات مینویسند‌ «‌آزادی نیست!» خدا میخواهد اینها را رسوا کند. اگر آزادی نیست، شما چطور این نشریات را منتشر ‌کردید؟! در جایی که آزادی نباشد، چطور اجازه میدهند که مجلّات و روزنامه‌ها، با پولی که دولت میدهد و کاغذ تهیه میکند و در ‌اختیار روزنامه‌های مخالف خودش میگذارد، در برهه‌ای، مقالات و نوشته‌های فراوانی، آن هم علیه دولت و نظام بنویسند!؟ خوب، ‌این آزادی است دیگر! آنها در خلال نوشته‌هایشان مینویسند‌ «‌آزادی نیست!» همین‌ «‌آزادی نیست» که نوشته‌اند و مینویسند، ‌خود بزرگترین دلیل بروجود آزادی است‌!‌

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران - 1368/11/20
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یک عدّه‌اى در جمهورى اسلامى از اوّل انقلاب تا حالا... بوده‌اند و باز هم هستند در گوشه‌وکنار نق میزنند که ما آزادى نداریم! این ‌نق را کجا میزنند؟ در یک اتاق دربسته؟ خب، در آن نظامى که اختناق هست و آزادى نیست، آن کسى که آزادى ندارد، نمیتواند ‌حرفش را بزند. اگر بخواهد بگوید من آزادى ندارم، همین حرف را هم مجبور است در یک پستو، در یک اتاق، در یک جمع ‌خصوصى ‌-همان‌جورى که ما در زمان رژیم گذشته بودیم- بیان کند؛ امّا این آقایان در روزنامه ‌-روزنامه‌ی کثیرالانتشار- در ‌مجلّه‌اى که ممکن است چند هزار نسخه چاپ بشود، حتّى در رادیوتلویزیون جمهورى اسلامى حرف میزنند، میگویند ما آزادى ‌نداریم! خدا آنها را به دست خودشان رسوا میکند... [رسوا] کرد! همین که یک نفرى مینویسد و میگوید «ما آزادى نداریم» و در ‌یک روزنامه‌اى چاپ میشود، همین چاپ شدن آن دلیل [این] است که او دروغ میگوید. اگر آزادى نداشت که نباید این حرف ‌چاپ میشد؛ اگر آزادى نداشت که نباید این حرف در بلندگوى عمومى کشور پخش میشد؛ از همین پیدا است که او دارد خلاف ‌میگوید و خودش نمیفهمد که دارد آبروى خودش را میبَرد‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان، نمایندگان ولی‌فقیه و جمعى از کارکنان ژاندارمرى، شهربانى و سازمان پلیس قضائى - 1368/03/28
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
داعیه‌ی آزادى بیان و فکر را در دنیا آن رژیم‌هایى بلند کرده‌اند که بزرگ‌ترین اختناقها و استبدادهاى عالم از آثار وجود شوم آنها ‌است‌.‌‌ چه کسى از اختناق چندده‌ساله‌ی رژیم پهلوى در ایران حمایت میکرد؟ غیر از آمریکا و انگلیس؟ آن‌وقت آمریکا و انگلیس ‌ادّعا میکنند که طرف‌دار حقوق بشر و آزادى بیانند‌!‌

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1366/02/18
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اگر یک سخنی از گوینده‌ای در فضا و محیطی و در شرایطی و با مخاطبینی صادر بشود که مایه‌ی گمراهی جمعی از مردم هست، ‌این از نظر اسلام ممنوع است. دلیل و فلسفه‌ی این ممنوعیت هم واضح است؛ چون اساساً آزادی برای هدایت افکار است، برای رشد ‌افکار است، برای پیشرفت جامعه است. آن آزادی ای که موجب گمراهی افکار باشد، موجب رکود افکار باشد، موجب عقبگرد جامعه ‌باشد، این یقیناً قابل قبول نیست. پس یکی از مرزهای آزادی بیان عبارت است از اغواگری، گمراه‌سازی. هر سخنی که گمراه ‌کننده و به خطا افکننده‌ی دلها و ذهنها در جامعه باشد، این ممنوع است‌.‌

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1366/02/18
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یکی از مرزها[ی آزادی بیان] ، تشنج عمومی در جامعه است. در قرآن...برای آزادی بیان... من یک دلیل و مدرک صریحی پیدا ‌نکردم، برای آزاد نبودن بیان در موارد تشنج عمومی، دلیل واضحی هست که در سوره‌ی احزاب در آیه‌ای میفرماید: «لئن لم ینته ‌المنافقون و الّذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینة لنغرینّک بهم». «مرجفون» یعنی آن کسانی که در جامعه ‌تشنج‌آفرینی میکنند، جامعه را به اضطراب میکشانند، به حرکات ناسالم میکشانند؛ اینها مرجفون در مدینه‌اند... این قابل قبول ‌نیست، حتی در جامعه‌ی کوچک زمان پیغمبر. مدینه مگر چقدر بوده؟ همه‌ی مدینه به قدر یکی از محلات تهران نه وسعت داشته ‌و نه جمعیت داشته؛ این سر تا پای نظام اسلامی در زمان پیغمبر است. اما در همان جو هم چون دشمنی زیاد است، چون مخالفت ‌دشمنان جدی است، چون قدرتهای بزرگ متحد شدند علیه اینکه نظام مدینه‌ی نبوی را از بین ببرند، چون احزاب همدست ‌شدند برای اینکه اسلام را ریشه‌کن کنند، چون هنوز افکار و ایمانها و دلها آن عمق لازم را در زمینه‌ی مسائل اسلامی به طور عام ‌پیدا نکرده، لذا مرجف در مدینه قابل گذشت نیست: «لنغرینّک بهم»؛ یعنی اگر دست بر ندارند این شایعه‌پراکنها، این ‌تشنج‌آفرینها، این کسانی که جامعه را از سلامت و از سکون و آرامش خودش میخواهند خارج کنند، ما تو را «اغرا» خواهیم کرد به ‌آنها؛ یعنی تو را به جان آنها خواهیم انداخت تا انتقام مردم را بگیری. یعنی یک لحن شدیدِ خشن در مقابل کسانی که جو سالم ‌جامعه را حاضر نیستند تحمل کنند و سلامت جامعه را به حال خود بگذارند. حالا جنجال کنیم که این بر خلاف روشهای ‌دموکراسی غربی است، دموکراسی غربی این را قبول ندارد. خب ما در بسیاری از جهات موکراسی غربی را اصلاً قبول نداریم؛ ‌آن آزادی و دموکراسی نیست، آن فتنه است، آن دروغ است، آن فریب است... حتی در خود دموکراسیهای غربی هم علی‌رغم اینکه ‌شعار آزادی بیان را علم کردند و آن را تو سر بلوک شرق زدند... در عین حال در خود آن کشورها هم آزادی بیان به معنای ‌حقیقی کلمه اصلاً وجود ندارد و جنجالی که آنها میکنند علیه یک بیان درست و حقیقتگو از قبیل همان جنجالی است که کفار ‌قریش اطراف پیغمبر میکردند. کسی نمیآمد دهن پیغمبر را بگیرد که آیه‌ی قرآن نخواند؛ چون به هر دلیلی این کار را ‌نمیتوانستند بکنند، اما آنقدر جنجال علیه اطراف پیغمبر به راه مینداختند که کسی صدای تلاوت قرآن به گوشش نرسد. امروز ‌روش غرب، روش آمریکا، روش تبلیغات صهیونیستی جهانی این است. بنابراین آنها هم آزادی به هیچ وجه ندارند؛ اما به‌هرحال ما ‌روشها و پایه‌هائی را که از روی سیاستهای مغرضانه اساساً در زمینه‌ی مسائل آزادی در غرب گذاشته شده... قبول نداریم و تکرار ‌نمیکنم. به هر حال اسلام اینجوری است؛ تشنج‌آفرینی را در جامعه قبول نمیکند. این یکی از مرزهاست. کسی حق ندارد بگوید ‌که من میخواهم عقیده‌ی خودم را بیان کنم و بیان در اسلام آزاد است؛ اجازه بدهید من حرفم را بزنم. بله، بیان آزاد است، اما اگر ‌با این بیان کسی بخواهد جو آرام جامعه را، سلامت محیط همزیستی مردم این جامعه را به هم بزند، اسلام به هیچ وجه این را ‌قبول ندارد. میفرماید: «لنغرینّک بهم»؛ دستگاه‌ها موظف خواهند بود که یک چنین بیانی را در مقابلش بایستند و تعقیب قانونی ‌و سیاسی و حقوقی بکنند؛ این قابل قبول نیست. این هم یکی از مرزهای آزادی است. پس بیان اظهار عقیده غیر از تشنج‌آفرینی ‌است‌.‌

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1366/02/18
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یکی از مرزهای آزادی بیان، افشای اسرار مملکتی است که این هم باز در قرآن موردی دارد که به آن اشاره یا تصریح شده و آن ‌سوره‌ی نساء است که... در باب آن کسانی که مخالف روال جامعه‌ی اسلامی هستند، میفرماید که: «و اذا جاءهم امر من الامن او ‌الخوف اذاعوا به»؛ خصوصیت این آدمهای ناباب به حسب این آیه و آیات این است که اگر از امن یا خوف، به هر حال اسرار ‌مملکتی، چه اسراری که برای مردم در جای خود خبر خوش ممکن است به حساب بیاید، چه اسراری که برای مردم خبر ناخوش ‌ممکن است به حساب بیاید، گیرشان بیاید، بدون هیچ ملاحظه‌ای، بدون رعایت هیچگونه مصلحتی، میآیند این خبر را در مقابل ‌مردم افشا میکنند، که به حسب این آیه و در شرع مقدس، این مذموم و ممنوع است. مفسرین در ذیل این آیه میگویند مثلاً اگر ‌خبر پیروزی برسد؛ خب، خبر پیروزی که خبر خوبی است، اما مگر هر خبر خوبی را باید آناً افشا کرد؟ نه، ممکن است افشای این ‌خبر یک مفاسد جنبی داشته باشد. آنجائی که نیروهای ما در جبهه‌ی نبرد بر دشمن پیروز میشوند، این پیروزی را در جای خود، ‌در وقت خود، به اندازه‌ای که هیچگونه سوء استفاده‌ای علیه مردم و علیه جنگ از او نشود، باید بیان کرد؛ والّا اگر همین خبر ‌پیروزی هم بیملاحظه گفته بشود، ممکن است دشمن استفاده‌ی نوع دیگری از این بکند. لذا بایستی خبر را: «ولو ردّوه الی الرّسول ‌و الی اولی الامر منهم لعلمه الّذین یستنبطونه منهم»، برگردانند به اولی الامر؛ یعنی به مسئولین. حتی خبر را هم به مسئولین ‌برگردانند، مسئولین با ملاحظه‌ی مصالحی که وجود دارد، این خبر را در اختیار مردم بگذارند. اوائل انقلاب شعارهائی گاهی روی ‌در و دیوار هم نوشته میشد که فلان مطلب را مثلاً افشا کنید، فلان لیست را که در پرونده‌های پنهانی مراکز اسناد هست، چرا افشا ‌نمیکنید؟ چرا در اختیار مردم نمیگذارید؟ خطاب به مسئولین، خطاب به دولت و شورای انقلاب و مسئولین آن روز. ما همان وقت ‌میفهمیدیم که دستهای خائن دارند این کار را میکنند. اینجور میخواستند وانمود کنند که یک اسراری وجود دارد که این اسرار را ‌باید مسئولین برای مردم افشا کنند، اما افشا نمیکنند؛ چون به مردم اطمینان ندارند یا اینکه به دلیلی مصالحشان ایجاب نمیکند. ‌بعد البته کاملاً روشن شد که کدام گروهک و برای چه مقصودی میخواسته که اینها افشا بشود؛ نه برای اینکه مردم بفهمند، برای ‌اینکه خودش بفهمد. برای اینکه آن ابرقدرتی که این دارد برای او کار در کشور میکند، او بفهمد. خیلی از اسرار اینجوری است. ‌مردم یقیناً امین همه‌ی اسرار حکومت هستند، آنی که امین نیست، آن گوش نامحرمی است که در میان مردم خودش را جا میزند؛ ‌آن عامل دشمن، آن جاسوس دشمن، آن شنود دشمن و از این قبیل چیزها. یا خبری که اگر به گوش دوست هم برسد، او بدون ‌توجه این خبر را افشا میکند، یک چنین خبرهائی را در اسلام اذاعه و افشای آن را جایز ندانستند. حالا اگر کسی بیاید به ‌عنوان آزادی بیان مسائلی را راجع به جنگ، راجع به مسائل سیاسی، راجع به مسائل درونی کشور یا درونی دستگاه‌ها که برای ‌ذهن مردم ممکن است تشنج‌آور باشد، ممکن است اسرار مملکتی را در اختیار دشمن قرار بدهد، ممکن است یک نقطه‌ی ضعفی را ‌برای دشمن از نظام اسلامی آشکار کند، افشا بکند، این هم ممنوع است؛ اسلام اجازه نمیدهد که اینگونه خبر هم پخش بشود. این ‌بیان هم بیان ممنوع است‌.‌

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1366/02/18
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
‌[از] مرزهای عدم آزادی[بیان] ، یکیاش تحریف است. البته تحریف چون جنبه‌ی علمی دارد، قاعدتاً زبانهای علم و زبان ‌دانشمندان میتوانند سریع در مقابل او بایستند و باید هم بایستند، جنبه‌ی سیاسیاش کمتر است. اما اگر در مواردی تحریف ‌حقایق، تحریف دین، تحریف مسائلی که از اسلام در اختیار مردم قرار باید بگیرد، این به شکل محرّفی، تحریف شده‌ای، این مطالب ‌بیان بشود و تحریف بشود، اینجا هم آنجائی است که حکومت اسلامی و نظام اسلامی باید برخورد کند.‌

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1366/02/18
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بیان، بیان عقیده و اظهار عقیده در محیط سالم آزاد است. آنجائی که مصالح مملکت، مصالح کشور... [با] شایعه پراکنی، تشنج، ‌به هم زدن سلامت عمومی جامعه، و مصالح عمومی , با این بیان تهدید میشود، این ممنوع است و مصالح عمومی آنقدر مهم است ‌که اسلام برای خاطر مصالح عمومی یک جاهائی مسجدی را آتش میزند. پیغمبر اکرم یک مسجد را آتش زد، چون این مسجد ‌محلی شده بود که منافقین در آن جمع میشدند، گرد میآمدند، و بنا بر این بود که دور هم در این مسجد بنشینند، جمع بشوند و ‌علیه پیغمبر مطالبی را با همدیگر تفاهم کنند و خوراک برای تشنج‌آفرینی در جامعه به وجود بیاورند. پیغمبر از جنگ تبوک که ‌برگشت، سر راه هنوز به مدینه نرفته، این مسجد را خراب کرد و آتش زد و صاف کرد و آمد وارد شهر شد؛ یک چنین برخورد قوی ‌و قاطعی را اسلام با مصالح عمومی جامعه دارد. البته در این باب... بحث زیاد است. آنجاهائی که حساسیت در تأثیر بیان بیشتر ‌هست، طبعاً برخورد اسلام هم قویتر است. حتی در مسائل شخصی؛ لذا شما میبینید که تهمت زدن به زن مؤمن، خب در قرآن ‌منع شده، ممنوع شده و چقدر اسلام برای این کار مجازات معین کرده که تهمت به زنان مؤمن زده نشود؛ اما یک جا یک شایعه ‌نسبت به همسر پیغمبر در سوره‌ی احزاب به قدر شاید بیش از همه‌ی آن آیات رویش بحث میشود که قضیه‌ی «افک» باشد که ‌یکی از همسران پیغمبر - حالا بین مفسرین اختلاف هست که یا ماریه‌ی قبطیه بوده یا عایشه - مورد یک سوء ظنی قرار میگیرند ‌و منافقین علیه اینها مطالبی را پخش میکنند و اشاعه میدهند و رسول خدا برخورد میکند با این قضیه و مغموم میشود، غمگین ‌میشود، جبرئیل نازل میشود، آن آیات بسیار تند و ملامت‌آمیز سوره‌ی احزاب نازل میشود که چرا شما اجازه میدهید - حتی به ‌مؤمنین - که کسانی یک چنین شایعه‌پراکنی را بکنند؟ چرا؟ چون مورد، مورد حساسی است، مسئله‌ی پیغمبر است، مسئله‌ی ‌شأن پیغمبر و آبروی پیغمبر و شخصیت پیغمبر مطرح است. نسبت به یک زن عادی هم قضیه مهم است، اما نه به این اهمیت. ‌

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1366/02/04
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
مسئله‌ی آزادی بیان در دنیای امروز یک مسئله‌ی عمده است و در حقیقت یک شعار است. دنیای غرب و کشورهای دموکراسی ‌یکی از شعارهائی که مطرح میکنند و به آن افتخار میکنند، همین مسئله‌ی آزادی بیان است و معنایش این است از نظر آنها که ‌در جوامع غربی هر کسی، دارای هر عقیده‌ای، دارای هر مسلک سیاسیای، میتواند آزادانه نظر خودش را ابراز کند و هیچ منع قانونی ‌برای او وجود ندارد. عمدتاً این شعار را دنیای غرب در مقابل دنیای کمونیست مطرح میکند. چون در دنیای ‌کمونیست آزادی اظهار عقیده نیست و اعتقادی هم در نظر سردمداران جهان کمونیست به آزادی عقیده وجود ندارد؛ ‌یعنی آزادی بیان عقیده؛ یعنی در کشورهای کمونیستی همان نظرات و افکار سیاسی یا همان مکتبی که مورد قبول رژیم حاکم ‌هست، ترویج میشود در روزنامه‌ها، در رسانه‌های جمعی؛ در بین مردم تنها یک جریان واحد مطرح میشود و هیچ امکانی در اختیار ‌صاحبان عقاید دیگر و مسلکهای دیگر نیست که بتوانند نظراتشان را ارائه کنند و در سطح جامعه مطرح کنند؛ اختلاف سلائق ‌سیاسی وجود ندارد و روزنامه‌ها و رسانه‌ها همه یک نظر و یک فکر را که همان فکر دستگاه حاکم هست، تعقیب میکنند و بیان ‌میکنند‌. ‌

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1366/02/04
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
دنیای غرب به عنوان یک امتیازی برای خود، مسئله‌ی آزادی بیان را به صورت یک شعار مطرح کرده و سالهای متمادی است که ‌بر روی آن کار میکنند و تبلیغ میکنند. البته عملاً در دنیای غرب هم جای بحث است که آزادی بیان واقعاً چقدر تأمین شده؟ و ‌آیا همه‌ی نظرات سیاسی و افکاری که برای ملتهای این کشورها مطرح میشود، قدرت خودنمایی دارند یا نه؟ و اگر بدقت نگاه ‌کنیم، خواهیم دید که شعار آزادی اظهار عقیده و آزادی بیان در دنیای غرب هم یک شعار واقعی نیست. یک چیزی که در صورت ‌و ظاهرْ آزادی است، وجود دارد، اما در واقع آزادی به آن معنایی که ادعا میکنند، نیست، بلکه حتی سانسور و اختناق به شکل ‌بسیار ظریف و موذیانه‌ای در این کشورها وجود دارد. سانسوری که در کشورهای غرب هست، تقریباً از جهاتی شبیه هست به همان ‌سانسور و کنترلی که در دوران ظهور اسلام در مکه نسبت به افکار انقلابی رسول خدا وجود داشت. حالا آنها در دوران جاهلیت ‌زندگی میکردند، اینها در دوران مدرنیسم زندگی میکنند. روشها تفاوت کرده، اما روح قضیه همان هست. قرآن از قول کفار نقل ‌میکند که میگفتند: «و قال الّذین کفروا لاتسمعوا لهذا القران و الغوا فیه لعلّکم تغلبون»؛ به هم توصیه میکردند که گوش به سخن ‌قرآن ندهید، ندای پیغمبر را نشنوید و هنگامی که پیغمبر مشغول تلاوت آیات قرآن بود، ولوله میکردند، هلهله میکردند و یک ‌جنجال و غوغائی به وجود میآوردند که صدای قرآن و صوت کلام الهی از حنجره‌ی پیغمبر شنیده نشود؛ که در تواریخ هم این ذکر ‌شده که رسول خدا در کنار کعبه مینشست و آیات قرآن را میخواند؛ عده‌ای هم مأمور بودند که جنجال کنند، غوغا راه بیندازند و ‌نگذارند صدای قرآن به گوش دیگران برسد. آنی که امروز در رسانه‌های غرب وجود دارد، تقریباً چنین چیزی است. درست است ‌که قانوناً کسی را از بیان کردن مانع نشدند؛ اما آن جنجال و غوغای تبلیغاتیای که به راه میاندازند، امکان و مجال این را نمیدهد ‌که غیر از همان چیزی که آنها اراده میکنند و میخواهند، صدایی به گوش کسی برسد. یقیناً امروز مردم آمریکا که یک کشور ‌دموکراسی است یا بسیاری از کشورهای اروپای غربی که متمدنند، از بسیاری از جریانات عالم که به زندگی آنها مربوط میشود، ‌خبر ندارند؛ همان چیزی را میفهمند که رسانه‌ها به آنها میگویند. و رسانه‌ها هم در یک نظام کاملاً کنترل‌شده‌ی سیاسی و ‌حساب‌شده، چیزهایی را در اختیار افکار مردم میگذارند که میخواهند... رسانه‌های گروهی عمده‌ی دنیا امروز به وسیله‌ی ‌دستگاه‌های صهیونیستی اداره میشوند و هر چند در آن موارد و مطالبی که به مصالح آنها ربطی ندارد آزادی عمل میدهند؛اما ‌درست در آن بزنگاه‌ها، در آنجایی که مصالحشان به خطر میافتد، رسانه‌ها با کمال ظرافت حقیقت را میپوشانند و یک باطلی را به ‌صورت حقیقت به خورد ذهن مردم میدهند. از انقلاب اسلامی، از انقلابهای مردمی دنیا، از ایده‌هایی که امروز در دنیا هست، از ‌جنایات و فشارها و ظلمهایی که دولتهای اروپایی و آمریکایی نسبت به ملتها روا میدارند و از بسیاری از حقایق دیگر، مردم آن ‌کشورها خبر ندارند. کسی هم قادر نیست که این حرف را به گوش مردم برساند. پس دموکراسی غربی که مدعی آزادی بیان ‌و آزادی اظهار عقیده است، در حقیقت در شعار اینجور است. در عمل آنجا هم آزادی بیان به معنای حقیقی نیست‌.‌

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1366/02/04
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در آیات قرآن و احادیث چیز صریحی در باب آزادىِ اظهار عقیده و بیان، بنده پیدا نکردم. شاید هست، من متوجه نشدم و ‌برنخوردم، لکن به طور کلی... به قرائن و شواهد زیادی انسان این را میداند که اسلام علیالاصول طرفدار آزادی اظهار عقیده است. ‌و طبیعتاً هم اسلام باید همین جور باشد؛ زیرا که آنجایی از اظهار عقیده خوف و ترسی هست که نظام حاکم، یا آن مکتبی که ‌سیاست را در اختیار دارد، در خود احساس ضعف کند. اگر منطق قوی است، اگر سیاستی که اظهار میشود، سیاست قابل دفاعی ‌است، اگر فکر و مکتب یک فکر و مکتب قابل جذب برای افکار عمومی هست، دلیلی ندارد که از طرح حرف مخالف انسان بترسد. ‌اسلام قویترین مکتبهاست. قویترین روشها را برای اعلام نظرات خودش به کار میگیرد. سیاستهای حکومت اسلامی یک سیاستهای ‌مردمی است، سیاستهای روشن و صریحی است. بنابراین هیچ ابایی در اسلام نیست که افکار مخالف، نظرات مخالف، مطرح بشود. ‌علی الاصول مسئله این است. البته مرزهایی هست، حدودی هست، سوءاستفاده‌هایی ممکن است بشود که جلوی آنها را باید ‌گرفت.‌

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1366/02/04
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اظهار عقیده یکی از حقوق طبیعی انسان است. وقتی انسان یک عقیده‌ای را دارد و آزاد است که این عقیده را داشته باشد، باید ‌آزاد هم باشد که این نظر خودش را اظهار کند؛ مگر اینکه خود آن اعتقاد یک اعتقاد ممنوعی باشد... بنابراین اسلام که طرفدار ‌حقوق انسانهاست، طرفدار این آزادی هم هست. عملاً هم در صدر اسلام و زمان پیغمبر و زمان خلفای اول به موردی برنمیخوریم ‌که جلوی اظهار عقیده گرفته شده باشد. البته این را هم بگویم، به موردی هم بر نمیخوریم که کسی بخواهد بیاید در معرض عام ‌‌- مثلاً در مسجد - بایستد یک سخنرانی بر خلاف جهتگیریای که مثلا پیغمبر یا خلیفه‌ی زمان دارد اجرا میکند، یک چنین ‌سخنرانیای هم بخواهد کرده باشد، یا برود در یک گوشه‌ای مردم را جمع کند با اینها صحبت کند. موارد این‌جوری بخصوص در ‌زمان پیغمبر خیلی نادر است و شاید نیست. در زمان خلفا کم و بیش هست. اما آنجایی که کسی در این صدد بر میآمد که به ‌خود رسول خدا یا به خلفای اول مطلبی را بیان بکند، ما میدیدیم که با کمال آزادی به او اجازه میدادند. در مسجد، در پای منبر ‌امیرالمؤمنین یک نفری بلند میشد راجع به یک مطلبی به امیرالمؤمنین اعتراض میکرد یا از او سؤال میکرد. یا در جنگ صفین ‌کسانی بودند که تحت تأثیر فریب طرف مقابل قرار گرفتند و یک حرفهایی را زدند. امیرالمؤمنین به اینها بدخلقی نکرد، تشر نزد، ‌بلکه رفت با آنها صحبت کرد. یا عمار یاسر را فرستاد برایشان صحبت کرد و حقیقت را برای آنها آشکار کرد. یا در پای منبر ‌خلیفه‌ی دوم وقتی که خلیفه در منبر گفت من اگر پایم را کج گذاشتم، من را راست کنید و هدایت کنید، یک نفری بلند شد پای ‌منبر، گفت اگر تو کج بروی، با این شمشیر تو را راست خواهیم کرد. کسی هم به او اعتراض نکرد. و همین طور در زمان خلفای ‌دیگر. ‌

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1366/02/04
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
عبدالملک مروان اول کسی بود که روی منبر رسماً و علناً اظهار کرد به مسلمانها که کسی حق ندارد افکار و نظرات خودش را ‌آزادانه بیان کند. گفت: «لا یامرنی احد بتقویاللّه الّا ضربت عنقه»؛ هرکس بخواهد مثل زمان پیغمبر و خلفای اول پای منبر من ‌توی مسجد بلند بشود و من را امر به تقوای خدا بکند، من گردنش را میزنم. او اختناق اموی را به صورت صریح و روشنی اعمال ‌کرد و اعلام کرد. و الاّ در زمان او هم آنی که ممنوع شد، اظهارنظر سیاسی بود، باز اظهارنظر دینی و در مسائل دینی، اظهارنظر ‌آسان بود. ما میدیدیم در مسجد پیغمبر یک زندیق و ملحد، یعنی مخالف با اسلام و منکر خدا، نشستند با چند نفر دارند ‌نظراتشان را میگویند که همین ماجرای توحید مفضّل از آنجا ناشی میشود. مفضّل دید توی مسجد چند نفر نشستند یک ‌حرفهایی دارند میزنند، به اینها پرخاش کرد که شما نشسته‌اید توی مسجد و خانه‌ی خدا و این حرفهای ملحدانه را دارید میزنید، ‌آنها گفتند که تو شاید از یاران جعفربن محمّد صادق هستی؟ گفت بله. گفتند که ما پیش خود امام و پیشوای تو از این حرفها ‌غلیظتر و سخت ترش را میزنیم، او این عکس‌العمل را نشان نمیدهد و تو چرا این عکس‌العمل را نشان میدهی؟ که او آمد خدمت ‌امام صادق و جریان را گفت و آن مباحثات طولانی که امروز به نام «توحید مفضّل» ثبت شده و در کتابها هست در دسترس است، ‌اینها بین اینها انجام گرفت. البته باز خلفای بنی امیه و بیشتر از آنها بنی عباس طاقت نیاوردند و درباره‌ی مسائل کلامی و خلق ‌قرآن و نمیدانم کلام و مسائل گوناگون یک فشارهای بی حد و حصری را بر روی مخالفین نظرات و ایدئولوژی آن دستگاه خلافت ‌وارد آوردند. این هم بعد در دنیای اسلام و در تاریخ اسلام به شکل دیگری برآمد. اما اصولاً در اسلام و در روش حکام اسلامی صدر ‌اول، بیان عقیده در صورتی که سالم باشد، در صورتی که تویش اغواگری نباشد، در صورتی تویش اضلال نباشد، آزاد است... اساساً ‌هم به نفع جامعه‌ی اسلامی است که افکار آزاد باشد؛ یعنی کسانی بتوانند افکار خودشان را، نظرات گوناگون خودشان را بیان ‌کنند.‌

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1366/02/04
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
هستند همیشه کسانی در جامعه که از فضای آزاد استفاده میکنند، میگویند آزادی نیست! کسانی که در رژیمهای اختناقی و ‌استبدادی، نظیر آن افراد توی زندانهایند و اصلاً قدرت نفس کشیدن ندارند. خود آن افراد هم در دوران رژیم گذشته جرئت ‌نمیکردند نفس بکشند و یک کلمه بگویند، در نظام جمهوری اسلامی آزادانه حرف میزنند، مینویسند، جزوه منتشر میکنند، همه‌ی ‌چیزها را زیر سؤال میبرند. حتّی گاهی این کارهاشان ناسالم هم هست؛ یعنی آن روش سلامتی که شرط آزادی بیان هست، در ‌کارهایشان نیست. در همان نوشته‌ای که با استفاده‌ی از فضای آزاد آن را نوشتند و منتشر کردند، در همان نوشته ‌میگویند آزادی نیست! خب این یک نوع دغل کاری است، این فریب است. لکن حقیقت این است. روزنامه‌ها، نویسندگان مقالات، ‌جزوه‌ها و کتابها، حامل نظرات گوناگون است. امروز در مسائل اسلامی، در مسائل اقتصادی، در مسائل مربوط به حکومت، مسائل ‌سیاسی، نظرات گوناگونی هست. توی کتابها مینویسند، این کتابها را هم دارند چاپ میکنند، کسی هم نمیگوید چرا چاپ میکنید‌.‌

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1366/02/04
عنوان فیش : آزادی بیان
کلیدواژه(ها) : آزادی بیان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اگر آزادی بیان به هدف و به منظور هدایت افکار است، پس آن بیانی که افکار را هدایت نمیکند بلکه گمراه میکند، مردم را فریب ‌میدهد، حقایق را میپوشاند، باطل را حق جلوه میدهد، حق را باطل جلوه میدهد، آن بیانی که مایه‌ی گمراهی است، یک بیان ‌مضری است. درست به همان دلیل که بیان حقیقت برای هدایت افکار لازم است و آزادی بیان برای رشد افکار لازم است، به همین ‌دلیل برخی از آزادیها که از آن سوء استفاده میشود و افکار گمراه میشوند، حرام است، ممنوع است و نباید انجام بگیرد.‌