[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش :خجالت نکشیدن از مطالبه سینما و تئاتر اسلامی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من نگاه مىکنم، مىبینم که در محیط کار فرهنگى ما بهعنوان اسلام، کارِ خیلى کمى انجام مىگیرد. فرض بفرمایید وزارت ارشاد نمىآید اعلان کند که من مىخواهم «سینماى اسلامى» درست کنم! مگر ما از چه خجالت مىکشیم؟! یک روز در این دنیا کسانى بودند که از گفتن «بسماللَّه» و از بردن نام اسلام، خجالت مىکشیدند؛ ما آمدیم اسلام را در دنیا سکّهى رایج و نرخ شاهعبّاسى کردیم. حالا خجالت بکشیم از اینکه بگوییم سینما و تئاتر اسلامى مىخواهیم؟! چرا اعلان نمىکنند؟ صریحاً بگویند که ما مىخواهیم سینمایمان را اسلامى کنیم. «سینماى اسلامى» یعنى چه؟ یعنى ما مىخواهیم محتواى این تکنیک، این قالب و این هنر را که از دیگران گرفتهایم - مثل خیلى چیزهاى دیگر - اسلامى کنیم. ما مىخواهیم از قالب این، هرچه را که با اسلام منافات دارد، حذف کنیم. چه مانعى دارد این گفته شود؟! چرا گفته نمىشود که ما در هنرهاى نمایشیمان و در دانشگاه و در فلان برنامه، کارگردان مسلمان مىخواهیم؟! به این معنا تصریح شود که ما مىخواهیم کارگردان مسلمان، فیلمنامهنویس و بازیگر مسلمان درست کنیم و فضاى جامعه را اسلامى کنیم. چرا این تصریح نمىشود؟! چرا در محیط دانشگاه تصریح نمىشود که ما مىخواهیم دانشگاه را اسلامى کنیم؟! من چند سال قبل، این را مطرح کردم. البته اطّلاع دارم که آقایان جلساتى دارید؛ انشاءاللَّه که این جلسات به نتایج خوبى هم برسد. من مىگویم از اینکه شما بگویید «ما مىخواهیم دانشگاه، اسلامى باشد»، خجالت نکشید و از این نترسید. این، آن چیزى است که این ملت براى آن قیام کرده است و من و شما پوستهى رویى و ظاهر این ملت هستیم. ارادهى ما، فکر، گمان و روحیّات ما حاکى از اعماق عظیم قشرهاى این ملت نیست! قشرهاى ملت، همان کسانى هستند که این انقلاب را بهوجود آوردند، این جنگ را اداره کردند و این همه شهید دادند. الان هم حاضرند؛ اگر امتحانى پیش آید، همانطور شهید خواهند داد، کشته خواهند شد و گرسنگى خواهند کشید. مردم، مؤمنند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش :انتقاد از از وزارت ارشاد در مورد عدم ساخت یک فیلم مبلغ اسلام کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من از وزارت ارشاد توقّع دارم. البته آقاى «مهاجرانى» ظاهراً نیستند و خودشان را راحت کردند از اینکه بیایند و حرفهاى ما را بشنوند! بههرحال، فرق نمىکند؛ چه ایشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم این است این اعتراض را بارها هم گفتهام، الآن هم در جمع شما مىگویم وزارت ارشاد در این دو سالى که ایشان در رأس این کار هستند، هیچ کار اسلامى بهعنوان اسلامى ارائه نداد! این اوّلین اعتراض من است. فرض کنید من خودم در مورد صدا و سیما، کمتر هفتهاى است که اعتراضى و اوقات تلخىاى نداشته باشم و پیغام تندى ندهم؛ اما صدا و سیما کارهاى زیادى را بهعنوان کار اسلامى انجام داده، برنامههاى اسلامى و برنامههاى هنرى اسلامى درست کرده و برنامههاى گزارشى و علمى داشته است. اگر اشتباه و خطا و تخلّف دارد، از آن طرف هم تلاش و کار دارد. من سؤالم این است که وزارت ارشاد، چند کتاب براى تقویت تفکّر اسلامى به وجود آورده، چند تا فیلم براى تقویت مبانى فکرى اسلامى و انقلابى ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟ الآن مرتّب در این سالنهاى وابسته به وزارت ارشاد، نمایش و تئاترهایى اجرا مىشود؛ بعضیهایش صددرصد ضدّ دین و ضدّ انقلاب است! کسانى رفتند، دیدند و آمدند به من گزارش دادند. خوب؛ حالا اگر در کنار دو، سه نمونه تئاتر از اینگونه نمونهها، پنج شش نمونه هم به ما نشان مىدادند که ما این تئاتر را به وجود آوردیم، یا این فیلم را اجرا کردیم که مبلّغ اسلام است، من هیچ اعتراضى نمىکردم. مىگفتم بالاخره: «خلطوا عملًا صالحا و آخر سیّئا، عسى الله ان یتوب علیهم» (3)! اما این طور نیست؛ هرچه هست، از آن طرف است! این اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضى نیستم. |