[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : نقشه جامع علمی کلیدواژه(ها) : نقشه جامع علمی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما در کشور به نقشهی جامع علمی احتیاج داریم. ما باید بدانیم که برای رسیدن به هدف چشمانداز بیست ساله - که نام آن مکرر برده میشود - نقشهی جامع علمی ما چیست؟ این را باید ترسیم کنیم. بعد، این نقشه را طبق راهبردهای عملیاتی و برنامهریزیهای زماندار و منظم، مثل یک پازل، بتدریج باید پُر و کامل کنیم. این کار انجام نگرفته و ما آن را نیاز داریم؛ و باید انجام بگیرد. این کار با زبدگان و نخبگان و صاحبان اندیشهی کشور در حوزهی دانشگاهها و آموزش و پرورش و حوزههای ذیربط عملی است و بایستی تحقق پیدا کند. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : اعتماد به نفس ملی کلیدواژه(ها) : اعتماد به نفس ملی نوع(ها) : جستار متن فیش : ذهن جوان دانشجو، ذهن پرسشگری است؛ این خیلی چیز خوبی است. بعضی خیال میکنند این نقطهی ضعف است؛ نه، این نقطهی قوّت است. گاهی اینقدر از ما نمیپرسند که دلمان میگیرد؛ میگوییم بپرسند تا بتوانیم یک چیزی را بگوییم. دانشجو باید بپرسد، تا آنچه را که میشود گفت، به او بتوان گفت. بهترین کسانی که میتوانند در مسائل دینی، اعتقادی، سیاسی، معرفتی، توحیدی، پرسشگری کنند، جوانانِ دانشجو هستند. با این زمینه و استعداد، ما بایستی برای محیط دینی دانشجو و فضای تربیتی، دینی و فرهنگی دانشگاهها تلاش کنیم. در همین زمینه، مسئلهی اعتماد به نفس ملی را - که حالا چون متداول است، میگویند غرور ملی؛ چون کلمهی غرور، کلمهی قشنگ خوشمعنایی نیست؛ اما حالا متداول است. مراد همان احساس افتخار و اعتماد به نفس ملی است - باید در دانشجو زنده کرد. ما از اول، درسهایمان اینطور بوده که اسم دانشمند یونانیِ قدیم - طالس فرض بفرمایید - تا دانشمندان گوناگون غربی در قاعدهی هندسه یا در فرمول شیمی را میشناختیم؛ و همینطور دانشمندان دیگر را تا امروز؛ اما به قدر یک تاریخ علمنویس مانند «جرج سارتُن» - من سی چهل سال پیش، هم کتاب «پیر روسو» را که تاریخ علوم است، هم کتاب «جرج سارتن» را دیده بودم - که دورههای علمی اسلامی را تقسیم میکند به دورهی جابربنحیان، دورهی خوارزمی و دورهی فلان، دانشمندان خودمان را نمیشناسیم! دانشجوی ما آنها را نمیشناسد، ولی آنها میشناسند! خیام را به عنوان یک دانشمند و یک ریاضیدان بزرگ در دنیای غرب میشناسند؛ اما دانشجوی ما خیام را مثلاً با کوزهی گلیِ می میشناسد؛ اگر هم بشناسد. نمیداند خیام که بوده است. ببینید اینها موجب میشود که آن اعتماد به نفس ملی از دست برود و دانشجوی ما سابقهی علمی، گذشتهی علمی و میراث عظیم علمی خودش را نشناسد و افتخارات علمی خودش را در گذشته نداند. این از جملهی کارهایی است که باید حتماً در محیط دانشگاه انجام بگیرد. درس میگذارید، رشته میگذارید، تبلیغات میکنید، هر کاری میکنید، من نمیدانم، این کار باید بشود. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : سند چشم انداز ۱۴۰۴ کلیدواژه(ها) : سند چشم انداز ۱۴۰۴ نوع(ها) : جستار متن فیش : ما در کشور به نقشهی جامع علمی احتیاج داریم. ما باید بدانیم که برای رسیدن به هدف چشمانداز بیست ساله - که نام آن مکرر برده میشود - نقشهی جامع علمی ما چیست؟ این را باید ترسیم کنیم. بعد، این نقشه را طبق راهبردهای عملیاتی و برنامهریزیهای زماندار و منظم، مثل یک پازل، بتدریج باید پُر و کامل کنیم. این کار انجام نگرفته و ما آن را نیاز داریم؛ و باید انجام بگیرد. این کار با زبدگان و نخبگان و صاحبان اندیشهی کشور در حوزهی دانشگاهها و آموزش و پرورش و حوزههای ذیربط عملی است و بایستی تحقق پیدا کند. نکتهی بعدی، این است که در کلمات و اظهارات ما تکرار میشود که باید در دانشگاه به رشد کیفی دست پیدا کنیم؛ من این را قبول دارم، لیکن این به معنای نفی رشد کمّی نباشد. ما رشد کمّی هم لازم داریم. ما از زیاد شدن دانشگاه و مرکز تحقیقات و پژوهشگاه، به هر اندازهای که باشد، حالا حالاها سود خواهیم برد. توجه بکنید که در چشمانداز بیست ساله، حد ما رسیدن به رتبهی اول علمی در منطقه است. این همچنان که به حرکت کیفی و صیرورت احتیاج دارد، به حرکتهای کمّی و توسعهی کمّی هم احتیاج دارد؛ افزایش دانشجو، افزایش مراکز دانشجویی، افزایش مراکز تحقیقاتی و چیزهایی که در این زمینه روزبهروز پیش میآید و بایستی به اینها رسید. باید به حد نصابی برسیم که تأمین کنندهی سند چشمانداز باشد. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : تولید علم کلیدواژه(ها) : تولید علم نوع(ها) : جستار متن فیش : مسئلهی نهضت تولید علم است، که ما از شش هفت سال قبل از این، این قضیه را گفتیم، مطرح کردیم و دنبال کردیم. خوب، حالا بعضی از بحثهای پیرامون این مسئله، حقیقتاً وقت تلف کردن و خود را مشغول کردن است، که: حالا اصلًا تولید علم معنایش چیست؟ آیا علم تولیدکردنی است؟ آیا کشفکردنی است؟ (ما به یاد آن جمعی میافتیم که- البته سالها پیش برای ما نقل کردند- راجع به مسألهی سینما بحث میکردند و پیش یک نفری رفتند تا از او نظر بخواهند. ایشان گفته بود: حالا ببینیم آیا سینِماست یا سینَماست یا سینُماست؟! اول این را حل کنیم!) حالا کشفکردنی است، تولیدکردنی است، تحقیقکردنی است؛ هرچه هست، مقصود معلوم است. ما میگوییم پایهی فناوریهای پیشرفته و رشد تمدن مادی، تمدن مرتبط با مسائل زندگی، دانش است؛ اگر بخواهید این دانش را از دیگران بگیرید و خودتان مصرفکننده باشید، به هیچ جا نخواهید رسید. باید این دانش در داخل برویَد. فرق میکند که انسان یک چیزی را از دیگری در حدی که او میخواهد به ما تعلیم بدهد، یاد بگیریم و شاگردی کنیم، یا اینکه همواره شاگرد نمانیم؛ همانطور که من مکرر عرض کردهام. همیشه که نمیشود یک ملت شاگرد بماند. ما یک روزی در دنیای علم و مدنیت استاد بودیم؛ حالا به مرحلهی شاگرد تنزل پیدا کردهایم؛ یک مدت هم شاگرد بسیار تنبل بودیم! اما امروز مشغول حرکتیم و بایستی پیش برویم؛ بخصوص در زمینهی علوم پایه که در حقیقت پایهی نظری هر تحرک علمی و هر فناوری پیشرفته است؛ من تأکید کردهام و میکنم. و البته در کنار این توجه یافتن و سمتگیری دانش، باید به سوی عمل و کاربردی کردن و نیازهای کشور را در نظر گرفتن و در آن جهت حرکت کردن، توجه داشته باشیم. این نکتهی دوم که باید به این اهمیت داد. البته خوشبختانه امروز که ما در هر اجتماع دانشگاهی و دانشجویی شرکت میکنیم، میبینیم صحبت نهضت تولید علم و نهضت نرمافزاری را خیلی خوب تکرار میکنند؛ این حالا به یک عرفی تبدیل شده است. اما حالا باید ما به معنای حقیقی کلمه، این را دنبال کنیم که تحقق پیدا کند. علم را باید برویانیم؛ این چیزی نیست که بدون مدیریت کردن و سرمایهگذاری، بهخودیخود به طور مطلوب صورت بگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : تولید علم کلیدواژه(ها) : تولید علم نوع(ها) : جستار متن فیش : نکتهی بعد مسئلهی تحقیقات است، که حالا چون زیاد تکرار شده، به آن درست توجه نمیشود؛ مثل این اذکار عبادی که آدم تکرار میکند و همینطور عادت میکند، در حالی که ذهن انسان جای دیگر است! در برنامهی چهارم، تا سه درصد تولید ناخالص را برای بودجهی تحقیقات در نظر گرفتهاند. از قبل گفتند باید تا آخر برنامهی چهارم، بودجهی تحقیقات به سه درصد برسد. در سال گذشته هم- به نظرم یا آخر 83 بود یا اوایل 84- که در اینجا و در جمع اساتید صحبت بودجهی تحقیقات شد، یک نفر گفت بودجه تحقیقات فلان درصد شده، من گفتم نه، به یک درصد رسیده و تا آخر امسال هم به یک و نیم درصد خواهد رسید؛ اما اخیراً به من گزارش دادند که ششدهم درصد شده است! حالا ظاهراً همهی همان ششدهم را هم ندادهاند؛ چهلوپنجصدمِ درصد دادهاند! اینکه نمیشود. اولًا آن برنامهی پنجساله، برنامه و قانون است، باید تحقق پیدا بکند؛ تخلف از برنامه، تخلف از قانون است؛ وانگهی این حیات آیندهی کشور است. این همه راجع به علم و تولید علم و تحقیقات و این مسائل حرف میزنیم، آن وقت بودجهی تحقیقات کشور، اعتباراتش داده نشود، کم بشود، بیاعتنایی بشود؛ این نمیشود. خوب، حالا ما یقهی چه کسی را بگیریم؟ اگر به آقای رئیسجمهور بگوییم، میگوید در دولت مطرح کنند. باید یقهی همین دوتا آقایان وزیر را بگیریم! و از اینها بخواهیم که در دولت این مسئله را دنبال کنند؛ یعنی حقیقتاً این مسئلهی تحقیقات، قضیهی کوچکی نیست. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : علوم پایه, پیشرفت علمی و فناوری, تولید علم, پیشرفت علمی ایران, حرکت علمی ایران, دانشگاهیان (مخاطب) کلیدواژه(ها) : علوم پایه, پیشرفت علمی و فناوری, تولید علم, پیشرفت علمی ایران, حرکت علمی ایران, دانشگاهیان (مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بخصوص در زمینهی علوم پایه که در حقیقت پایهی نظری هر تحرک علمی و هر فناوری پیشرفته است؛ من تأکید کردهام و میکنم. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : خیام کلیدواژه(ها) : خیام نوع(ها) : كتاب متن فیش : ما از اول، درسهایمان اینطور بوده که اسم دانشمند یونانیِ قدیم- طالس فرض بفرمایید- تا دانشمندان گوناگون غربی در قاعدهی هندسه یا در فرمول شیمی را میشناختیم؛ و همینطور دانشمندان دیگر را تا امروز؛ اما به قدر یک تاریخ علمنویس مانند «جرج سارتُن»- من سی چهل سال پیش، هم کتاب «پیر روسو» را که تاریخ علوم است، هم کتاب «جرج سارتن» را دیده بودم- که دورههای علمی اسلامی را تقسیم میکند به دورهی جابر بن حیان، دورهی خوارزمی و دورهی فلان، دانشمندان خودمان را نمیشناسیم! دانشجوی ما آنها را نمیشناسد، ولی آنها میشناسند! خیام را به عنوان یک دانشمند و یک ریاضیدان بزرگ در دنیای غرب میشناسند؛ اما دانشجوی ما خیام را مثلًا با کوزهی گلیِ میشناسد؛ اگر هم بشناسد. نمیداند خیام که بوده است. ببینید اینها موجب میشود که آن اعتماد به نفس ملی از دست برود و دانشجوی ما سابقهی علمی، گذشتهی علمی و میراث عظیم علمی خودش را نشناسد و افتخارات علمی خودش را در گذشته نداند. این از جملهی کارهایی است که باید حتماً در محیط دانشگاه انجام بگیرد. درس میگذارید، رشته میگذارید، تبلیغات میکنید، هر کاری میکنید، من نمیدانم، این کار باید بشود. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : روسو، پیر کلیدواژه(ها) : روسو، پیر نوع(ها) : كتاب متن فیش : ذهن جوان دانشجو، ذهن پرسشگری است؛ این خیلی چیز خوبی است. بعضی خیال میکنند این نقطهی ضعف است؛ نه، این نقطهی قوّت است. گاهی اینقدر از ما نمیپرسند که دلمان میگیرد؛ میگوییم بپرسند تا بتوانیم یک چیزی را بگوییم. دانشجو باید بپرسد، تا آنچه را که میشود گفت، به او بتوان گفت. بهترین کسانی که میتوانند در مسائل دینی، اعتقادی، سیاسی، معرفتی، توحیدی، پرسشگری کنند، جوانانِ دانشجو هستند. با این زمینه و استعداد، ما بایستی برای محیط دینی دانشجو و فضای تربیتی، دینی و فرهنگی دانشگاهها تلاش کنیم. در همین زمینه، مسئلهی اعتماد به نفس ملی را- که حالا چون متداول است، میگویند غرور ملی؛ چون کلمهی غرور، کلمهی قشنگ خوشمعنایی نیست؛ اما حالا متداول است. مراد همان احساس افتخار و اعتماد به نفس ملی است- باید در دانشجو زنده کرد. ما از اول، درسهایمان اینطور بوده که اسم دانشمند یونانیِ قدیم- طالس فرض بفرمایید- تا دانشمندان گوناگون غربی در قاعدهی هندسه یا در فرمول شیمی را میشناختیم؛ و همینطور دانشمندان دیگر را تا امروز؛ اما به قدر یک تاریخ علمنویس مانند «جرج سارتُن»- من سی چهل سال پیش، هم کتاب «پیر روسو» را که تاریخ علوم است، هم کتاب «جرج سارتن» را دیده بودم- که دورههای علمی اسلامی را تقسیم میکند به دورهی جابر بن حیان، دورهی خوارزمی و دورهی فلان، دانشمندان خودمان را نمیشناسیم! دانشجوی ما آنها را نمیشناسد، ولی آنها میشناسند! خیام را به عنوان یک دانشمند و یک ریاضیدان بزرگ در دنیای غرب میشناسند؛ اما دانشجوی ما خیام را مثلًا با کوزهی گلیِ میشناسد؛ اگر هم بشناسد. نمیداند خیام که بوده است. ببینید اینها موجب میشود که آن اعتماد به نفس ملی از دست برود و دانشجوی ما سابقهی علمی، گذشتهی علمی و میراث عظیم علمی خودش را نشناسد و افتخارات علمی خودش را در گذشته نداند. این از جملهی کارهایی است که باید حتماً در محیط دانشگاه انجام بگیرد. درس میگذارید، رشته میگذارید، تبلیغات میکنید، هر کاری میکنید، من نمیدانم، این کار باید بشود. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : سارتن، جرج کلیدواژه(ها) : سارتن، جرج نوع(ها) : كتاب متن فیش : ذهن جوان دانشجو، ذهن پرسشگری است؛ این خیلی چیز خوبی است. بعضی خیال میکنند این نقطهی ضعف است؛ نه، این نقطهی قوّت است. گاهی اینقدر از ما نمیپرسند که دلمان میگیرد؛ میگوییم بپرسند تا بتوانیم یک چیزی را بگوییم. دانشجو باید بپرسد، تا آنچه را که میشود گفت، به او بتوان گفت. بهترین کسانی که میتوانند در مسائل دینی، اعتقادی، سیاسی، معرفتی، توحیدی، پرسشگری کنند، جوانانِ دانشجو هستند. با این زمینه و استعداد، ما بایستی برای محیط دینی دانشجو و فضای تربیتی، دینی و فرهنگی دانشگاهها تلاش کنیم. در همین زمینه، مسئلهی اعتماد به نفس ملی را- که حالا چون متداول است، میگویند غرور ملی؛ چون کلمهی غرور، کلمهی قشنگ خوشمعنایی نیست؛ اما حالا متداول است. مراد همان احساس افتخار و اعتماد به نفس ملی است- باید در دانشجو زنده کرد. ما از اول، درسهایمان اینطور بوده که اسم دانشمند یونانیِ قدیم- طالس فرض بفرمایید- تا دانشمندان گوناگون غربی در قاعدهی هندسه یا در فرمول شیمی را میشناختیم؛ و همینطور دانشمندان دیگر را تا امروز؛ اما به قدر یک تاریخ علمنویس مانند «جرج سارتُن»- من سی چهل سال پیش، هم کتاب «پیر روسو» را که تاریخ علوم است، هم کتاب «جرج سارتن» را دیده بودم- که دورههای علمی اسلامی را تقسیم میکند به دورهی جابر بن حیان، دورهی خوارزمی و دورهی فلان، دانشمندان خودمان را نمیشناسیم! دانشجوی ما آنها را نمیشناسد، ولی آنها میشناسند! خیام را به عنوان یک دانشمند و یک ریاضیدان بزرگ در دنیای غرب میشناسند؛ اما دانشجوی ما خیام را مثلًا با کوزهی گلیِ میشناسد؛ اگر هم بشناسد. نمیداند خیام که بوده است. ببینید اینها موجب میشود که آن اعتماد به نفس ملی از دست برود و دانشجوی ما سابقهی علمی، گذشتهی علمی و میراث عظیم علمی خودش را نشناسد و افتخارات علمی خودش را در گذشته نداند. این از جملهی کارهایی است که باید حتماً در محیط دانشگاه انجام بگیرد. درس میگذارید، رشته میگذارید، تبلیغات میکنید، هر کاری میکنید، من نمیدانم، این کار باید بشود. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : قدرت تحلیل سیاسی کلیدواژه(ها) : قدرت تحلیل سیاسی نوع(ها) : جستار متن فیش : یك نكتهی دیگر، مسئلهی جریانهای دانشجویی است. حركت سیاسی دانشجویان و كار سیاسی در دانشگاهها چیز مثبتی است. من سالها پیش در همین حسینیه، یك جملهای گفتم كه آن وقت بعضی از مسئولان هم گلهمند شدند. آن جمله راجع به تحرك سیاسی دانشجویان در دانشگاهها بود؛ این لازم است؛ نه فقط برای اینكه دانشجو تخلیه بشود. بعضی خیال میكنند كه تحرك سیاسی دانشجویان در دانشگاهها، فقط فایدهاش این است كه این جوان یك خُرده تخلیه بشود؛ نه، این جوان را ما برای فردای ادارهی كشور لازم داریم. این باید سیاست را بفهمد؛ مغزش در زمینهی سیاست، مغز پخته و كارآمدی باشد؛ والّا فریبش میدهند و زمینش میزنند. خوب، این لازم است؛ منتها آنچه كه لازم است، قدرت تحلیل و فهم سیاسی است؛ آن چیزی كه متأسفانه جریانهای سیاسی بیرون از دانشگاه - كه دائم برای پیشبرد مقاصد سیاسی خودشان به دانشگاهها دستاندازی كردند - مطلقاً به این توجه نكردند. همان استثماری كه ما مدتهای طولانی در زمینهی اقتصاد و فرهنگ و سیاست و ... دچارش بودیم، متأسفانه جریانهای سیاسی، بخصوص در این چند سال اخیر، این را نسبت به دانشجو در دانشگاه اعمال كردند. این، غلط است؛ لیكن باید فكری بكنید تا این جریانهای سالم دانشجویی - چه انجمنها، چه بسیج، چه تشكلهای گوناگون دیگری كه بحمداللَّه امروز تشكلهای دانشجویی خوبی در دانشگاه هست - در كنار حركت فكری علمی، به سمت یافتن قدرت تحلیل سیاسی كشانده شوند. قدرت تحلیل كه نبود، انسان فریب تحلیلِ فریبگرِ بیگانه را میخورد. در دنیای سیاست هیچكسی صریحاً نمیآید بگوید كه من میخواهم به تو ظلم كنم؛ نه به یك ملت، نه به یك شخص؛ اینطور كه نمیگویند. میآیند با «مغالطههای سیاسی» كاری میكنند كه بتوانند بر او تسلط پیدا كنند. درست مثل مغالطههای فلسفی، ذهن طرف را با یك چشمبندی علمی - در واقع یك تردستی - منحرف میكنند. یك مغالطهی سیاسی درست میكنند، میخ خودشان را میكوبند. ما باید كاری كنیم كه این جوان ما بتواند مغالطه را بشناسد؛ كما اینكه در فلسفه و منطق، شناخت مغالطه یكی از هنرهاست. ما بتوانیم جوان خودمان را آشنا كنیم به اینكه مغالطه چیست، تا بتواند مچ مغالطهكننده را بگیرد. بگوید این قضیهای كه درست كردی، اینجایش اختلال و اشكال دارد. قدرت تحلیل سیاسی این است؛ بایستی این را در جوان به وجود آورد. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : مسئله هستهای ایران کلیدواژه(ها) : مسئله هستهای ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : باید تلاش كرد این اتفاق نیفتد كه این جوان را كه حالا تا اینجا با شوق و ذوق دویده، به خیال اینكه حالا یك كاری خواهد شد، ببیند كه هیچ كاری دستش نیست و هیچ مسئولیتی به گردنش نیست - مسئولیت اداری مورد نظر من نیست، مسئولیت علمی؛ یعنی كار و تلاش علمی كه او را خرسند و خوشحال كند - عدهای از جوانها به اینجا آمدند و در این حسینیه در مورد برنامههای هستهای ما نمایشگاه گذاشتند و غرفههای گوناگونی درست كردند كه بنده این بخشهای مختلف را ببینم؛ من چند ساعت این غرفهها را دیدم. یكی از چند نكتهی بسیار برجسته و خوشحالكنندهای كه بنده را متوجه خودش كرد، این بود كه من دیدم این جوانها - غالباً شاید صدی نود جوانها بین بیست و سی ساله بودند - احساس اشتغال، احساس كار كردن و احساس هویت علمی و عملی میكنند. این، چیزِ خیلی باارزش و مهمی است. ما باید این احساس را در كل مجموعهی جوانان و دانشجویانی كه مقاطع مختلف دورههای تحصیلاتی تكمیلی را میگذرانند، به وجود بیاوریم؛ اینها هم رشد میكنند، هم فایده میدهند. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : اعتماد به نفس ملی, دانشجو, دانشگاهیان (مخاطب) کلیدواژه(ها) : اعتماد به نفس ملی, دانشجو, دانشگاهیان (مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مسئلهی اعتماد به نفس ملی را باید در دانشجو زنده كرد. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : بسیج مستضعفین کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین نوع(ها) : جستار متن فیش : یک نکتهی دیگر، مسئلهی جریانهای دانشجویی است. حرکت سیاسی دانشجویان و کار سیاسی در دانشگاهها چیز مثبتی است. من سالها پیش در همین حسینیه، یک جملهای گفتم که آن وقت بعضی از مسئولان هم گلهمند شدند. آن جمله راجع به تحرک سیاسی دانشجویان در دانشگاهها بود؛ این لازم است؛ نه فقط برای اینکه دانشجو تخلیه بشود. بعضی خیال میکنند که تحرک سیاسی دانشجویان در دانشگاهها، فقط فایدهاش این است که این جوان یک خُرده تخلیه بشود؛ نه، این جوان را ما برای فردای ادارهی کشور لازم داریم. این باید سیاست را بفهمد؛ مغزش در زمینهی سیاست، مغز پخته و کارآمدی باشد؛ والّا فریبش میدهند و زمینش میزنند. خوب، این لازم است؛ منتها آنچه که لازم است، قدرت تحلیل و فهم سیاسی است؛ آن چیزی که متأسفانه جریانهای سیاسی بیرون از دانشگاه - که دائم برای پیشبرد مقاصد سیاسی خودشان به دانشگاهها دستاندازی کردند - مطلقاً به این توجه نکردند. همان استثماری که ما مدتهای طولانی در زمینهی اقتصاد و فرهنگ و سیاست و ... دچارش بودیم، متأسفانه جریانهای سیاسی، بخصوص در این چند سال اخیر، این را نسبت به دانشجو در دانشگاه اعمال کردند. این، غلط است؛ لیکن باید فکری بکنید تا این جریانهای سالم دانشجویی - چه انجمنها، چه بسیج، چه تشکلهای گوناگون دیگری که بحمدالله امروز تشکلهای دانشجویی خوبی در دانشگاه هست - در کنار حرکت فکری علمی، به سمت یافتن قدرت تحلیل سیاسی کشانده شوند. قدرت تحلیل که نبود، انسان فریب تحلیلِ فریبگرِ بیگانه را میخورد. در دنیای سیاست هیچکسی صریحاً نمیآید بگوید که من میخواهم به تو ظلم کنم؛ نه به یک ملت، نه به یک شخص؛ اینطور که نمیگویند. میآیند با «مغالطههای سیاسی» کاری میکنند که بتوانند بر او تسلط پیدا کنند. درست مثل مغالطههای فلسفی، ذهن طرف را با یک چشمبندی علمی - در واقع یک تردستی - منحرف میکنند. یک مغالطهی سیاسی درست میکنند، میخ خودشان را میکوبند. ما باید کاری کنیم که این جوان ما بتواند مغالطه را بشناسد؛ کما اینکه در فلسفه و منطق، شناخت مغالطه یکی از هنرهاست. ما بتوانیم جوان خودمان را آشنا کنیم به اینکه مغالطه چیست، تا بتواند مچ مغالطهکننده را بگیرد. بگوید این قضیهای که درست کردی، اینجایش اختلال و اشکال دارد. قدرت تحلیل سیاسی این است؛ بایستی این را در جوان به وجود آورد. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : زبان فارسی کلیدواژه(ها) : زبان فارسی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما به پزشک، مهندس و این علما و فنانین خدماتی و اجرایی نیاز داریم. یک پزشک مثل آب، هوا و نان برای انسان لازم است، و همینطور برخی از رشتههای دیگر؛ در این هیچ شکی نیست. من اینطور رشتهها را - که زندگی روزمرهی مردم متوقف به اینهاست - به آن پولی تشبیه کردم که انسان در جیبش میگذارد که برود خرج کند. یک جامعه این پول، این ثروت، این پزشک و این مهندس را برای توی جیبش لازم دارد که بتواند خرج و زندگی کند؛ اما این پول، سرمایه نمیشود. اگر بخواهید این پول برای شما ماندگار شود، به یک سرمایهی پولساز احتیاج دارید که پشتوانهی این پول باشد. همهی زندگی که همین پول امروزِ ما نیست؛ این، آن رشتههای پشتیبانیکننده و اساس تشکیل دهنده را احتیاج دارد که علوم پایه از این قبیل است. اینها مدتها در این کشور فراموش شد و سراغ همان رشتههایی رفتند که حکم پول توجیبی را برای خرج روزمرهی یک کشور دارد. اگر کسی اینها را دقت کند، ممکن است رگههای سوءنیت را هم در این کار پیدا کند. من میگویم نگاه به رشتههای علمی باید نگاه متوازن و برخاستهی از آن نگاه کلی باشد. مثلاً یک مدتی واقعاً علوم انسانی در کشور ما مغفولٌعنه واقع شد؛ مدتی ادبیات فارسی - هویت ملی ما به زبان و خط ماست - اصلاً مورد غفلت و بیاعتنایی قرار گرفت؛ و خیلی چیزهای دیگر. این، نباید اتفاق بیفتد. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : تمدن مادی کلیدواژه(ها) : تمدن مادی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : پایهی فناوریهای پیشرفته و رشد تمدن مادی، تمدن مرتبط با مسائل زندگی، دانش است؛ اگر بخواهید این دانش را از دیگران بگیرید و خودتان مصرفکننده باشید، به هیچ جا نخواهید رسید. باید این دانش در داخل برویَد. فرق میکند که انسان یک چیزی را از دیگری در حدی که او میخواهد به ما تعلیم بدهد، یاد بگیریم و شاگردی کنیم، یا اینکه همواره شاگرد نمانیم؛ همانطور که من مکرر عرض کردهام. همیشه که نمیشود یک ملت شاگرد بماند. ما یک روزی در دنیای علم و مدنیت استاد بودیم؛ حالا به مرحلهی شاگرد تنزل پیدا کردهایم؛ یک مدت هم شاگرد بسیار تنبل بودیم! اما امروز مشغول حرکتیم و بایستی پیش برویم؛ ... و البته در کنار این توجه یافتن و سمتگیری دانش، باید به سوی عمل و کاربردی کردن و نیازهای کشور را در نظر گرفتن و در آن جهت حرکت کردن، توجه داشته باشیم. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : تمدن مادی کلیدواژه(ها) : تمدن مادی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : پایهی فناوریهای پیشرفته و رشد تمدن مادی، تمدن مرتبط با مسائل زندگی، دانش است. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : تربیت دینی کلیدواژه(ها) : تربیت دینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسئلهی تربیت و فضای دینی و فرهنگی در دانشگاه ... بسیار چیز مهمی است و کشور به این مسئله احتیاج دارد. گویی اینطور باور شده که اگر کسی یا جوانی به دانشگاه آمد، باید از لحاظ رتبه دینی و فرهنگی تنزل کند و از دانشگاه بیرون بیاید! چرا عکس این قضیه اتفاق نیفتد؟ دانشگاه طوری باشد که وقتی جوان فارغالتحصیلِ دبیرستان به دانشگاه آمد و از آن بیرون آمد، از لحاظ عمق دینی و رعایت دینی و اخلاق دینی پیشرفت کرده باشد؛ این را اصل قرار بدهید؛ این باید بشود. کجا بهتر از دانشگاه و زمینهی بسیار نورانی دل دانشجویان جوان؟ شما میبینید امروز چقدر تلاش میشود که جوانان ما را از دین و از مظاهر دینی دور کنند. شما دانشگاه ما را ببینید؛ آن اعتکافش است و آن نماز جماعتش است. به من یک گزارشی از نماز جماعت دانشگاهها دادند؛ متوسط حضور دانشجویان در نماز جماعت در دانشگاهها از همهی جای کشور بیشتر است؛ البته غیر از صحنهای مطهر و مسجد گوهرشاد و آن جایی که زوّاری هست. اما مثلاً کوچه، بازار، خیابان و مسجد محله که مرکز متدینهاست، دانشجویان دانشگاهها بیشتر از آنها در نماز جماعت شرکت میکنند. این، خیلی حرف مهمی است. و این که از دانشجوها هم در اعتکافها - آنهایی که در مساجد دانشگاهها یا در مساجد دیگر هستند - شرکت میکنند. دل دانشجو، دل خیلی خوبی است؛ ما باید به حال دانشجو غبطه بخوریم؛ یعنی بنده که غبطه میخورم. دلهای پاک و نورانی، آن وقت همراه با معرفت؛ این دیگر آن جوان عوام هیچ چیز ندان نیست. دل او با نور علم هم روشن است، آن وقت پاک و صاف هم هست. باید کاری کنیم که عوامل دورکنندهی جوان از محیط دینی و تربیت دینی و اخلاق دینی کم اثر بشود. همه یکجور نیستند و خانوادهها و پدر و مادرها مختلف هستند و تأثیراتی هم هست. کاری کنیم که این تأثیرات به حداقل برسد. ذهن جوان دانشجو، ذهن پرسشگری است؛ این خیلی چیز خوبی است. بعضی خیال میکنند این نقطهی ضعف است؛ نه، این نقطهی قوّت است. گاهی اینقدر از ما نمیپرسند که دلمان میگیرد؛ میگوییم بپرسند تا بتوانیم یک چیزی را بگوییم. دانشجو باید بپرسد، تا آنچه را که میشود گفت، به او بتوان گفت. بهترین کسانی که میتوانند در مسائل دینی، اعتقادی، سیاسی، معرفتی، توحیدی، پرسشگری کنند، جوانانِ دانشجو هستند. با این زمینه و استعداد، ما بایستی برای محیط دینی دانشجو و فضای تربیتی، دینی و فرهنگی دانشگاهها تلاش کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : تربیت دینی کلیدواژه(ها) : تربیت دینی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : باید کاری کنیم که عوامل دورکنندهی جوان از محیط دینی و تربیت دینی و اخلاق دینی کم اثر بشود. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : تربیت دینی کلیدواژه(ها) : تربیت دینی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بایستی برای محیط دینی دانشجو و فضای تربیتی، دینی و فرهنگی دانشگاهها تلاش کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : دانشجو کلیدواژه(ها) : دانشجو نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بهترین کسانی که میتوانند در مسائل دینی، اعتقادی، سیاسی، معرفتی، توحیدی، پرسشگری کنند، جوانانِ دانشجو هستند مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : دانشجو کلیدواژه(ها) : دانشجو نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دل دانشجو، دل خیلی خوبی است؛ ما باید به حال دانشجو غبطه بخوریم؛ یعنی بنده که غبطه میخورم. دلهای پاک و نورانی، آن وقت همراه با معرفت؛ این دیگر آن جوان عوام هیچ چیز ندان نیست. دل او با نور علم هم روشن است، آن وقت پاک و صاف هم هست. باید کاری کنیم که عوامل دورکنندهی جوان از محیط دینی و تربیت دینی و اخلاق دینی کم اثر بشود. همه یکجور نیستند و خانوادهها و پدر و مادرها مختلف هستند و تأثیراتی هم هست. کاری کنیم که این تأثیرات به حداقل برسد. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : دانشجو کلیدواژه(ها) : دانشجو نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ذهن جوان دانشجو، ذهن پرسشگری است؛ این خیلی چیز خوبی است. بعضی خیال میکنند این نقطهی ضعف است؛ نه، این نقطهی قوّت است. گاهی اینقدر از ما نمیپرسند که دلمان میگیرد؛ میگوییم بپرسند تا بتوانیم یک چیزی را بگوییم. دانشجو باید بپرسد، تا آنچه را که میشود گفت، به او بتوان گفت. بهترین کسانی که میتوانند در مسائل دینی، اعتقادی، سیاسی، معرفتی، توحیدی، پرسشگری کنند، جوانانِ دانشجو هستند. با این زمینه و استعداد، ما بایستی برای محیط دینی دانشجو و فضای تربیتی، دینی و فرهنگی دانشگاهها تلاش کنیم. در همین زمینه، مسئلهی اعتماد به نفس ملی را - که حالا چون متداول است، میگویند غرور ملی؛ چون کلمهی غرور، کلمهی قشنگ خوشمعنایی نیست؛ اما حالا متداول است. مراد همان احساس افتخار و اعتماد به نفس ملی است - باید در دانشجو زنده کرد. ما از اول، درسهایمان اینطور بوده که اسم دانشمند یونانىِ قدیم - طالس فرض بفرمایید - تا دانشمندان گوناگون غربی در قاعدهی هندسه یا در فرمول شیمی را میشناختیم؛ و همینطور دانشمندان دیگر را تا امروز؛ اما به قدر یک تاریخ علمنویس مانند «جرج سارتُن» - من سی چهل سال پیش، هم کتاب «پیر روسو» را که تاریخ علوم است، هم کتاب «جرج سارتن» را دیده بودم - که دورههای علمی اسلامی را تقسیم میکند به دورهی جابربنحیان، دورهی خوارزمی و دورهی فلان، دانشمندان خودمان را نمیشناسیم! دانشجوی ما آنها را نمیشناسد، ولی آنها میشناسند! خیام را به عنوان یک دانشمند و یک ریاضیدان بزرگ در دنیای غرب میشناسند؛ اما دانشجوی ما خیام را مثلاً با کوزهی گلىِ می میشناسد؛ اگر هم بشناسد. نمیداند خیام که بوده است. ببینید اینها موجب میشود که آن اعتماد به نفس ملی از دست برود و دانشجوی ما سابقهی علمی، گذشتهی علمی و میراث عظیم علمی خودش را نشناسد و افتخارات علمی خودش را در گذشته نداند. این از جملهی کارهایی است که باید حتماً در محیط دانشگاه انجام بگیرد. درس میگذارید، رشته میگذارید، تبلیغات میکنید، هر کاری میکنید، من نمیدانم، این کار باید بشود. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : دانشجو کلیدواژه(ها) : دانشجو نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حرکت سیاسی دانشجویان و کار سیاسی در دانشگاهها چیز مثبتی است...؛ این لازم است؛ نه فقط برای اینکه دانشجو تخلیه بشود. بعضی خیال میکنند که تحرک سیاسی دانشجویان در دانشگاهها، فقط فایدهاش این است که این جوان یک خُرده تخلیه بشود؛ نه، این جوان را ما برای فردای ادارهی کشور لازم داریم. این باید سیاست را بفهمد؛ مغزش در زمینهی سیاست، مغز پخته و کارآمدی باشد؛ والّا فریبش میدهند و زمینش میزنند. خوب، این لازم است؛ منتها آنچه که لازم است، قدرت تحلیل و فهم سیاسی است؛ آن چیزی که متأسفانه جریانهای سیاسی بیرون از دانشگاه - که دائم برای پیشبرد مقاصد سیاسی خودشان به دانشگاهها دستاندازی کردند - مطلقاً به این توجه نکردند. همان استثماری که ما مدتهای طولانی در زمینهی اقتصاد و فرهنگ و سیاست و ... دچارش بودیم، متأسفانه جریانهای سیاسی، بخصوص در این چند سال اخیر، این را نسبت به دانشجو در دانشگاه اعمال کردند. این، غلط است؛ لیکن باید فکری بکنید تا این جریانهای سالم دانشجویی - چه انجمنها، چه بسیج، چه تشکلهای گوناگون دیگری که بحمدالله امروز تشکلهای دانشجویی خوبی در دانشگاه هست - در کنار حرکت فکری علمی، به سمت یافتن قدرت تحلیل سیاسی کشانده شوند. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : دانشجو کلیدواژه(ها) : دانشجو نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حرکت سیاسی دانشجویان و کار سیاسی در دانشگاهها چیز مثبتی است...؛ این لازم است؛ نه فقط برای اینکه دانشجو تخلیه بشود. بعضی خیال میکنند که تحرک سیاسی دانشجویان در دانشگاهها، فقط فایدهاش این است که این جوان یک خُرده تخلیه بشود؛ نه، این جوان را ما برای فردای ادارهی کشور لازم داریم. این باید سیاست را بفهمد؛ مغزش در زمینهی سیاست، مغز پخته و کارآمدی باشد؛ والّا فریبش میدهند و زمینش میزنند. خوب، این لازم است؛ منتها آنچه که لازم است، قدرت تحلیل و فهم سیاسی است؛ آن چیزی که متأسفانه جریانهای سیاسی بیرون از دانشگاه - که دائم برای پیشبرد مقاصد سیاسی خودشان به دانشگاهها دستاندازی کردند - مطلقاً به این توجه نکردند. همان استثماری که ما مدتهای طولانی در زمینهی اقتصاد و فرهنگ و سیاست و ... دچارش بودیم، متأسفانه جریانهای سیاسی، بخصوص در این چند سال اخیر، این را نسبت به دانشجو در دانشگاه اعمال کردند. این، غلط است؛ لیکن باید فکری بکنید تا این جریانهای سالم دانشجویی - چه انجمنها، چه بسیج، چه تشکلهای گوناگون دیگری که بحمدالله امروز تشکلهای دانشجویی خوبی در دانشگاه هست - در کنار حرکت فکری علمی، به سمت یافتن قدرت تحلیل سیاسی کشانده شوند. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : اساتید دانشگاههای کشور کلیدواژه(ها) : اساتید دانشگاههای کشور نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسئلهی ارتقای رتبهی علمىِ حقیقىِ اساتید است؛ و به روز بودن اساتید. باید ما ترتیبی بدهیم - حالا کار اجرایی و برنامهریزیاش به عهدهی آقایان است - که استادِ ما وقت مطالعه کردن داشته باشد. استادی که مثل بعضی از روضهخوانها در دههی محرم از این مجلس به آن مجلس؛ «دو کلمه و دعایتان بکنم!»؛ از این دانشگاه به آن دانشگاه، از آن دانشگاه به این دانشگاه، این استاد نمیتواند دستگیرِ دانشجو باشد. خود اساتید... به این معنا مذعناند و قبول دارند که این کمبود کار و مشکل آنهاست. البته تلاش معاش است و تقریباً میشود گفت که چارهای هم ندارند؛ اما باید شما این را تأمین کنید. عرض کردم، مسئولان این بخش شماها هستید. به شما باید گفت: این را باید دنبال کنید، برایش فکر کنید. استاد برای دانشجو باید وقت بگذارد؛ استاد باید در اتاقش بنشیند تا دانشجو بیاید از او بپرسد و حرف بزند. نه اینکه بیاید مثل معلم دبستان یا دبیرستان، در کلاس یک درسی بدهد و بعد هم گچ را بیندازد و خداحافظ! اینکه فایدهای ندارد. باید برای دانشجو وقت بگذارد و وقت مطالعه داشته باشد؛ بنشیند مطالعه کند. واقعاً استادی که مطالعه نکند، درسش پوچ در میآید. حالا حُسن درسهای حوزوی و طلبگىِ ما این است که اگر استاد بی مطالعه بیاید و بیربط حرف بزند، فردا دیگر شاگرد پای درس او نمیآید. بعد از مدتی درسش از صد نفر به پنجاه نفر و بیست نفر میرسد و گاهی هم تعطیل میشود؛ اما دانشگاه اینطور نیست؛ این شاگرد بیچاره مجبور است که به این کلاس بیاید و مجبور است این واحدها را با این استاد بگذراند و منتظر نمرهی او هم هست و نمیتواند به او جسارتی هم بکند. پس از این جهت، این عیب دانشگاه است و این حُسن حوزه است. بالأخره شما کاری کنید که استاد بتواند خودش از لحاظ علمی و سطح دانش خود، ارتقاء پیدا کند. مربوط به :بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی - 1385/05/23 عنوان فیش : اساتید دانشگاههای کشور کلیدواژه(ها) : اساتید دانشگاههای کشور نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : استاد برای دانشجو باید وقت بگذارد؛ استاد باید در اتاقش بنشیند تا دانشجو بیاید از او بپرسد و حرف بزند. نه اینکه بیاید مثل معلم دبستان یا دبیرستان، در کلاس یک درسی بدهد و بعد هم گچ را بیندازد و خداحافظ! اینکه فایدهای ندارد. باید برای دانشجو وقت بگذارد و وقت مطالعه داشته باشد؛ بنشیند مطالعه کند. واقعاً استادی که مطالعه نکند، درسش پوچ در میآید. حالا حُسن درسهای حوزوی و طلبگىِ ما این است که اگر استاد بی مطالعه بیاید و بیربط حرف بزند، فردا دیگر شاگرد پای درس او نمیآید. بعد از مدتی درسش از صد نفر به پنجاه نفر و بیست نفر میرسد و گاهی هم تعطیل میشود؛ اما دانشگاه اینطور نیست؛ این شاگرد بیچاره مجبور است که به این کلاس بیاید و مجبور است این واحدها را با این استاد بگذراند و منتظر نمرهی او هم هست و نمیتواند به او جسارتی هم بکند. پس از این جهت، این عیب دانشگاه است و این حُسن حوزه است. بالأخره شما کاری کنید که استاد بتواند خودش از لحاظ علمی و سطح دانش خود، ارتقاء پیدا کند. |