[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات‌ در دیدار مردم پاکدشت - 1383/11/10
عنوان فیش : جامعه اسلامی
کلیدواژه(ها) : جامعه اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
عید مبارك غدیر عید بزرگ خداوند و یكی از مقاطع بسیار مهم و تعیین‌كننده در تاریخ اسلام است. مسأله‌ی غدیر و تعیین امیر المؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) به عنوان ولی امر امت اسلامی‌ از سوی پیامبر مكرم اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) یك حادثه‌ی بسیار بزرگ و پُرمعناست؛ در حقیقت دخالت نبی مكرم در امر مدیریت جامعه‌ است. معنای این حركت كه در روز هجدهم ذی‌الحجه سال دهم هجرت اتفاق افتاد، این است كه اسلام به مسأله‌ی مدیریت جامعه‌ به چشم اهمیت نگاه می‌كند. این‌طور نیست كه امر مدیریت در نظام اسلامی‌ و جامعه‌ی اسلامی‌، رها و بی‌اعتنا باشد. علت هم این است كه مدیریت یك جامعه‌، جزو اثرگذارترین مسائل جامعه‌ است. تعیین امیر المؤمنین هم- كه مظهر تقوا و علم و شجاعت و فداكاری و عدل در میان صحابه‌ی پیغمبر است- ابعاد این مدیریت را روشن می‌كند. معلوم می‌شود آنچه از نظر اسلام در باب مدیریت جامعه اهمیت دارد، این‌هاست. كسانی كه امیر المؤمنین را به جانشینیِ بلافصل هم قبول ندارند، در علم و زهد و تقوا و شجاعت آن بزرگوار و در فداكاری او برای حق و عدل، تردید ندارند؛ این موردِ اتفاق همه‌ی مسلمین و همه‌ی كسانی است كه امیر المؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) را می‌شناسند. این نشان می‌دهد كه جامعه‌ی اسلامی‌ از نظر اسلام و پیغمبر، چه نوع مدیریت و زمامداری و حكومتی را باید به عنوان هدفِ مطلوب دنبال كند.
مشكل جوامع بشری هم در مهم‌ترین مقاطع، در همین نقطه بوده است؛ یعنی جوامع بشری هرگاه از زمامداران باتدبیر و باتقوا و پرهیزكار و شجاع برخوردار بوده‌اند، توانسته‌اند قدمهایی جلو بروند. آن وقتی‌كه جوامع دچار مدیرانی شدند كه برای آن‌ها پرهیزگاری و پاك‌دامنی معنا نداشت، ترجیح منافع مردم بر منافع خودشان مطرح نبود، ترس از خدا و محاسبه‌ی الهی برایشان مطرح نبود- انسانهای ضعیف، انسانهای‌ دل‌بسته‌ی به منافع و شهوات شخصی- مشكلات برایشان به وجود آمد؛ چه مشكلات مادی و چه مشكلات اخلاقی و معنوی. اینكه می‌بینید ملل اسلامی و كشورهای اسلامی در برهه‌ای از تاریخ، مقهور قدرتهای ظالم و متجاوز شدند، علت همین بود. اگر آن روزی كه استعمار و لشكركشی‌ها و كشورگشایی‌های غربی در مناطق اسلامی شروع شد، زمامداران مسلمان از دین، از پاك‌دامنی، از غیرت و از شجاعت برخوردار بودند، قضیه این‌طور نمی‌شد. اگر پایبند به شهوات و پایبند به تسلط خودشان بر مقام و قدرتِ چند روزه نبودند، موضوع این‌طور نمی‌شد. ضعف مسلمانان و جوامع اسلامی، اغلب ناشی شده است از ضعف مدیران جوامع و زمامداران آن‌ها؛ البته هر دو روی هم اثر می‌گذارند. مدیریتهای ناتوان و نااهل، نظام اخلاقی و سیاسی را در جامعه سست می‌كنند و انسانها را به ضعف می‌كشانند؛ آن وقت در چنین جامعه‌ای به‌طور طبیعی باز زمامداران از انسانهای نااهل‌تر و ضعیف‌تر رنج می‌برند و مبتلای به آن‌ها می‌شوند.