[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کشاورزان - 1382/10/14
عنوان فیش :فرهنگ جهادی؛ هدیه انقلاب اسلامی به مردم
کلیدواژه(ها) : تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, جهاد سازندگی, بسیج مستضعفین, سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, فرهنگ جهادی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
در نظام جمهوری اسلامی و به بركت انقلاب اسلامی، همه‌ی تلاشها سرعت و كاراییِ مضاعفی پیدا می‌كند. آنچه انقلاب اسلامی به مردم ما داد، فرهنگ جهادی بود. فرهنگ جهادی در همه‌ی صحنه‌ها و عرصه‌ها به كار می‌آید و در زمینه‌ی كارهای زیربناییِ كشاورزی و دامداری و امثال این‌ها هم از اوّل انقلاب، روح و فرهنگ جهادی وارد میدان شد. بعضی از صاحب‌نظران در باره‌ی انقلاب‌های دنیا این‌طور اظهار نظر كرده‌اند كه انقلابها بعد از آنكه به پیروزی رسیدند، سیّال بودن و جوشندگی و تحرّك و پیشرفت آن‌ها از بین می‌رود و به دستگاه‌های ایستا و بی‌تحرّك تبدیل می‌شوند. ممكن است در برخی از انقلابها همین‌طور باشد- ما نسبت به آن‌ها قضاوتی نمی‌كنیم- اما در مورد انقلاب ما پدیده‌ای دیده شد كه این فرضیه را از كلیّت انداخت و در اینجا غلط از آب درآمد؛ زیرا خودِ انقلاب دستگاه‌هایی را به وجود آورد كه در ذاتشان حركت و جوشش انقلابی و سریع و جهادی وجود داشت. یكی از دستگاه‌ها جهاد سازندگی بود، یكی از دستگاه‌ها سپاه بود، یكی از دستگاه‌ها بسیج بود. این‌ها دستگاه‌هایی هستند كه شكل اداری و ثابت و ایستا و متحجّر و منجمد نداشتند. و لو سازماندهی و تشكیلات و نظم در این‌ها وجود داشت، اما همان حالت حركت، پیشرفت و جهش كه در خود انقلاب موجود بود، در این‌ها هم وجود داشت و ما اثرش را هم در بیرون دیدیم. در دفاعِ هشت‌ساله، بسیج و تحرّك مردم را دیدید. در میدان كار و سازندگی و پیشرفت، روحیه‌ی جهادی را دیدید، كه البته مخصوص جهاد سازندگی هم نماند؛ این روحیه در بسیاری از دستگاه‌ها رسوخ كرد. امروز هم شما در كمك‌رسانی به بم همین روحیه را مشاهده می‌كنید. این روحیه در همه جای دنیا نیست. مهربانی و همكاری و دلسوزی برای مصیبت‌دیدگان- كه مربوط به همه‌ی بشر است- یك حرف است؛ اما جوشش و تحرك و نشاط و ورود در میدان، بدون هیچ ترتیب آداب، برای خدمت كردن، یك حرف دیگر است. آنچه در ایران دیده شد، این بود: همه وارد میدان شدند و تحرّك پیدا كردند. بنده در سالهای قبل از انقلاب، حوادثی مثل زلزله و سیل را از نزدیك دیده بودم. خود من رفتم امدادگری و خدمتگزاری كردم. این روحیه‌ی حركت عمومی، این دلسوزی، این ورود در صحنه‌ی كار و ابتكار، این كمك‌رسانیِ انبوه، مخصوص ملتی است كه دل او از حركت جهادی گرم است و جوشش جهادی در دل او وجود دارد. این همان روحیه‌ی بسیجِ دوران دفاع مقدّس است؛ این همان روحیه‌ی سنگرسازان بی‌سنگرِ جهاد سازندگی است كه غسل شهادت می‌كردند، روی بولدوزر می‌نشستند تا خاكریز بزنند. ما این روحیه را باید حفظ كنیم. این روحیه با كار علمی و نظم تشكیلاتی هیچ منافاتی ندارد؛ بلكه اتفاقاً كار علمی را هم همین روحیه‌ی جهادی بهتر می‌كند.