[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار «گروه اقتصاد» صداى جمهورى اسلامى - 1371/02/22
عنوان فیش :توجه به کارگرایی تا مدرک گرایی
کلیدواژه(ها) : اتقان کاری, اشتغال‌زایی, کارآفرینی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
من این حدیث از پیغمبر اکرم را، از بس خوشم می‌‌آید، مکرر نقل می‌‌کنم که «رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه. (1)» این را باید شما در برنامه‌هایتان جا بیندازید. یعنی‌ اینها به نظر من اساسی‌ ترین کار شماست. کشور، به کار وابسته است. شما در میدان کار اقتصادی، کدام معرفت را با ارزشتر از معرفت محکم کاری‌ می‌‌خواهید القا کنید؟ حالا گیرم که همه‌ی‌ معارف و واژه‌های‌ اقتصادی‌ را مردم فهمیدند - خوب؛ این البته چیز خوب و مثبتی‌ است - اما این چقدر در واقعیت زندگی‌ تأثیر دارد؟ در حالی‌ که اگر مردم به کار علاقه مند شدند، بسیار تأثیر دارد. از همین باب است، مسأله‌ی‌ کارگرایی‌ و نه مدرک گرایی. این، چیزی‌ است که در نمایشنامه‌ها و در داستانها می‌‌توانید بیاورید؛ این حقیقت را که «آن کس که زودتر وارد میدان سازندگی‌ کشور شود، با ارزشتر است.» اگر شما یک تکنیسین بشوید، مدرک فوق دیپلم بگیرید و بیایید در بازار کار و با آن مهارت و ذوق و استعداد، یک عالم کار انجام دهید بهتر است یا مثلاً کارشناسی‌ ارشد بگیرید و هیچ فایده‌ای‌ به حال زندگی‌ مردم نداشته باشید؛ جز این‌که بشوید عضو فلان اداره، با عنوان کارشناسی‌ ارشد یا کارشناسی‌ یا دکترا. پشت میزی‌ بنشینید و چهار تا کاغذ بنویسید، بدون این‌که تأثیری‌ داشته باشد!
1 )
شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج‏1، ص: 5؛
علل الشرائع، ج‏1، ص: 310؛
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏70، ص: 298

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: أُتِيَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقِيلَ إِنَّ سَعْدَ بْنَ مُعَاذٍ قَدْ مَاتَ فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قَامَ أَصْحَابُهُ فَحُمِلَ فَأَمَرَ فَغُسِّلَ عَلَى عِضَادَةِ الْبَابِ فَلَمَّا أَنْ حُنِّطَ وَ كُفِّنَ وَ حُمِلَ عَلَى سَرِيرَةٍ تَبِعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ كَانَ يَأْخُذُ يَمْنَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً وَ يَسْرَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً حَتَّى انْتَهَى بِهِ إِلَى الْقَبْرِ فَنَزَلَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص حَتَّى لَحَدَهُ وَ سَوَّى عَلَيْهِ اللَّبِنَ وَ جَعَلَ يَقُولُ نَاوِلْنِي حَجَراً نَاوِلْنِي تُرَاباً رَطْباً يَسُدُّ بِهِ مَا بَيْنَ اللَّبِنِ فَلَمَّا أَنْ فَرَغَ وَ حَثَا التُّرَابَ عَلَيْهِ وَ سَوَّى قَبْرَهُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّهُ سَيَبْلَى وَ يَصِلُ إِلَيْهِ الْبِلَى وَ لَكِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا فَأَحْكَمَهُ فَلَمَّا أَنْ سَوَّى التُّرْبَةَ عَلَيْهِ قَالَتْ أُمُّ سَعْدٍ مِنْ جَانِبٍ هَنِيئاً لَكَ الْجَنَّةُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا أُمَّ سَعْدٍ مَهْ لَا تَجْزِمِي عَلَى رَبِّكَ فَإِنَّ سَعْداً قَدْ أَصَابَتْهُ ضَمَّةٌ قَالَ وَ رَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ رَجَعَ النَّاسُ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْنَاكَ صَنَعْتَ عَلَى سَعْدٍ مَا لَمْ تَصْنَعْهُ عَلَى أَحَدٍ إِنَّكَ تَبِعْتَ جَنَازَتَهُ بِلَا رِدَاءٍ وَ لَا حِذَاءٍ فَقَالَ ص إِنَّ الْمَلَائِكَةَ كَانَتْ بِلَا حِذَاءٍ وَ لَا رِدَاءٍ فَتَأَسَّيْتُ بِهِمْ قَالُوا وَ كُنْتَ تَأْخُذُ يَمْنَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً وَ يَسْرَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً قَالَ كَانَتْ يَدِي فِي يَدِ جَبْرَئِيلَ آخُذُ حَيْثُ مَا أَخَذَ فَقَالُوا أَمَرْتَ بِغُسْلِهِ وَ صَلَّيْتَ عَلَى جِنَازَتِهِ وَ لَحَدْتَهُ ثُمَّ قُلْتَ إِنَّ سَعْداً قَدْ أَصَابَتْهُ ضَمَّةٌ قَالَ فَقَالَ ص نَعَمْ إِنَّهُ كَانَ فِي خُلُقِهِ مَعَ أَهْلِهِ سُوءٌ.
ترجمه :