[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان - 1377/02/07
عنوان فیش : ازدواج
کلیدواژه(ها) : ازدواج
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
چرا مرکز مشخّصی برای سیاستگذاری در امور جوانان وجود ندارد؟ چرا بخشهای مختلف، در مسائل جوانان - مثل ازدواج - با هم هماهنگ نیستند؟البته این تا حدودی انجام شده است؛ یعنی همین «شورای عالی جوانان» که تشکیل شد، قدم اوّل در این راه بود و من امیدوارم که این قدم اوّل، ما را به قدمهای بعدی هم برساند. البته بی‌شک بعضی از دستگاهها هم مثل آموزش و پرورش، مثل آموزش عالی یا پزشکی، به مسائل جوانان مرتبطند؛ لیکن آن مرکز ستادی که می‌تواند به شکل همه‌سونگر و جامع به مسائل جوانان نگاه کند، پایه اصلیش همین «شورای عالی جوانان» است که به نظر من برادران تا به حال، در آن حدّی که به عهده آنهاست، خوب هم کار کرده‌اند. آنها باید کار ستادی بکنند؛ کار اجراییش را باید دستگاهها انجام دهند. این «منشور جوانان»ی که آقایان در سال گذشته تهیه کردند و پیش من آوردند، چیز بسیار خوب و جامع و مفیدی بود و می‌تواند پایه عملی منطقی خوبی باشد برای این‌که دستگاههای جمهوری اسلامی بر اساس آن کار کنند.
البته مسأله ازدواج که شما گفتید، دولت یا همین «شورای عالی جوانان» می‌توانند فکرهایی درباره آن بکنند؛ لیکن مسأله ازدواج، یک مسأله کاملاً فردی و شخصی است. خانواده‌ها باید فکر کنند؛ دستگاههای دولتی و عام، باید توصیه‌های عمومی بکنند. من خودم توصیه‌ام این است که ازدواج را آسان بگیرند؛ مهریه‌ها زیاد نشود؛ جهیزیه‌ها سنگین نشود؛ در مراسم مهمانیها، خیلی ریخت و پاش نشود و اسراف‌آمیز نباشد. باید روی این کار شود. چقدر خوب است که از لحاظ فرهنگی و هنری تبلیغ شود، تا مردم اینها را فرا گیرند. اگر این را فرا گرفتند، من فکر می‌کنم که ازدواج آسان خواهد شد.
سنین ازدواج هم، نه به آن شوری شور باید باشد که بعضیها فکر کردند باید در سنین کاملاً جوانیِ زودرس باشد - نه این‌که من آن را نفی کنم؛ ایرادی ندارد. اگر کسی خواست در آن سنینِ خیلی زود هم ازدواج کند، هیچ اشکالی ندارد؛ اما حالا لزومی ندارد که ما اصرارمان را روی آن ببریم - نه هم به آن بی‌نمکی که غربیها انجام می‌دهند و در سن سی، چهل سالگی ازدواج می‌کنند. البته به نظر من، از بس خودخواهیهایی حاکم هست، اگر مرد سی، چهل، پنجاه سالش باشد، ایرادی نمی‌بیند که با دختر جوانی ازدواج کند؛ یعنی آن سنین بالا متعلّق به مردان است. باز او هم دنبال یک زن جوانتر از خودش با فاصله‌های سنّی زیاد می‌گردد؛ که اینها البته در آن‌جاها هست و همینها هم موجب می‌شود که ازدواجها بی‌پایه باشد؛ لذا آدمِ تنها در کشورهای غربی خیلی است؛ انسانهایی که همه عمرشان را تنها زندگی می‌کنند؛ چیزی که در ایران و سایر کشورهای اسلامی خوشبختانه خیلی کم است.
علی‌ایّ‌حال، بایستی قدری ازدواج را آسان بگیرند و دنبال تشریفات نباشند، تا راحت بتوانند جوانان را به مرحله ازدواج نزدیک کنند. باید در خانواده‌ها و در خودِ جوانان و در خودِ دختران و پسران، همّت به وجود آید. امتناع از ازدواج نباید باشد. البته اگر دولت بتواند تسهیلاتی هم فراهم کند، خیلی خوب است. من همیشه دنبال این بوده‌ام و به مسؤولان هم همیشه برای مسکن و وام و سایر نیازهای زندگی جوانان سفارش کرده‌ام. ما اینها را مفروض می‌گیریم؛ اما می‌خواهم بگویم که مسؤولیت این کار در درجه اوّل، مسؤولیت خانوادگی و شخصی است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان - 1377/02/07
عنوان فیش : ازدواج
کلیدواژه(ها) : ازدواج
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
سوال: چرا مرکز مشخّصی برای سیاستگذاری در امور جوانان وجود ندارد؟ چرا بخشهای مختلف، در مسائل جوانان - مثل ازدواج - با هم هماهنگ نیستند؟...
البته مسأله ازدواج که شما گفتید، دولت یا همین «شورای عالی جوانان» میتوانند فکرهایی درباره آن بکنند؛ لیکن مسأله ازدواج، یک مسأله کاملاً فردی و شخصی است. خانواده‌ها باید فکر کنند؛ دستگاههای دولتی و عام، باید توصیه‌های عمومی بکنند. من خودم توصیه‌ام این است که ازدواج را آسان بگیرند؛ مهریه‌ها زیاد نشود؛ جهیزیه‌ها سنگین نشود؛ در مراسم مهمانیها، خیلی ریخت و پاش نشود و اسراف‌آمیز نباشد. باید روی این کار شود. چقدر خوب است که از لحاظ فرهنگی و هنری تبلیغ شود، تا مردم اینها را فرا گیرند. اگر این را فرا گرفتند، من فکر میکنم که ازدواج آسان خواهد شد.
سنین ازدواج هم، نه به آن شوری شور باید باشد که بعضیها فکر کردند باید در سنین کاملاً جوانىِ زودرس باشد - نه این‌که من آن را نفی کنم؛ ایرادی ندارد. اگر کسی خواست در آن سنینِ خیلی زود هم ازدواج کند، هیچ اشکالی ندارد؛ اما حالا لزومی ندارد که ما اصرارمان را روی آن ببریم - نه هم به آن بینمکی که غربیها انجام میدهند و در سن سی، چهل سالگی ازدواج میکنند. البته به نظر من، از بس خودخواهی هایی حاکم هست، اگر مرد سی، چهل، پنجاه سالش باشد، ایرادی نمیبیند که با دختر جوانی ازدواج کند؛ یعنی آن سنین بالا متعلّق به مردان است. باز او هم دنبال یک زن جوانتر از خودش با فاصله‌های سنّی زیاد میگردد؛ که اینها البته در آن‌جاها هست و همینها هم موجب میشود که ازدواجها بیپایه باشد؛ لذا آدمِ تنها در کشورهای غربی خیلی است؛ انسانهایی که همه عمرشان را تنها زندگی میکنند؛ چیزی که در ایران و سایر کشورهای اسلامی خوشبختانه خیلی کم است.
علی اىّ‌ حال، بایستی قدری ازدواج را آسان بگیرند و دنبال تشریفات نباشند، تا راحت بتوانند جوانان را به مرحله ازدواج نزدیک کنند. باید در خانواده‌ها و در خودِ جوانان و در خودِ دختران و پسران، همّت به وجود آید. امتناع از ازدواج نباید باشد. البته اگر دولت بتواند تسهیلاتی هم فراهم کند، خیلی خوب است. من همیشه دنبال این بوده‌ام و به مسؤولان هم همیشه برای مسکن و وام و سایر نیازهای زندگی جوانان سفارش کرده‌ام. ما اینها را مفروض میگیریم؛ اما میخواهم بگویم که مسؤولیت این کار در درجه اوّل، مسؤولیت خانوادگی و شخصی است.