[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : تهاجم فرهنگی کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی نوع(ها) : جستار متن فیش : در محاصرهی اقتصادی و در کارهای گوناگون و تهدیدهای مختلف هم این گونه است. البته معارضهی سیاسی و فرهنگی دولتها، بخش کوچک معارضه با جمهوری اسلامی است. بخش مهمتر، معارضهی فرهنگی غرب با نظام جمهوری اسلامی است که یک معارضهی عمیق و بلند مدت است. ایستادگی در مقابل اینها روح حسینی میخواهد. آن کسانی که امروز در مقابل تهاجم و توطئه آفرینیهای دشمنان ما در جبههی استکبار، در کار جهادی و سیاسی ایستادگی میکنند، کار حسینبنعلی علیه السلام را میکنند. پس عظمت حرکت حسینبنعلی علیه السلام، اینجاست مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : اعتماد به خدا کلیدواژه(ها) : اعتماد به خدا نوع(ها) : جستار متن فیش : ملت ایران بحمداللَّه در مسائل گوناگون، هر جا که حضور پیدا میکند، حضوری آرامش بخش و ضدّ تشنّج است. هرجا که وارد شدیم، همینطور بوده است - اعتمادی که بحمداللَّه دولتها و ملتها به دولت و ملت ایران میکنند - که این هم از تفضّلات الهی است. اینها برای ملتها و دولتهای دیگر الگوست. این به خاطر توکّل و اعتماد به خداست. این هم راه روشن اوست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : شاخص انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : شاخص انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : شجاعت ورود در میدان جنگ، یک مسأله است و شجاعت مواجه شدن با یک دنیا، یک مسألهی دیگر است. امام حسین علیهالسلاّم این دومی را داشت. برای این دومی حرکت کرد. برای همین است که من بارها تأکید کردهام که حرکت امام بزرگوار ما، یک حرکت حسینی بود. امام بزرگوار در زمان ما، رشحهای از حرکت حسینی را در کار خود داشت. حالا بعضی بگویند که امام حسین در صحرای کربلا، تشنه شهید شد؛ ولی امام بزرگوار، با این عزّت، حکومت و زندگی کردند؛ از دنیا رفتند و تشییع شدند. شاخص قضیه اینها نیست. شاخص قضیه مواجه شدن با یک عظمت پوشالی است که همهی چیزها را هم با خود دارد. قبلاً گفتم که دشمن امام حسین علیهالسلاّم، پول و زور و شمشیر زن و مروّج و مبلّغ و سینه چاک داشت. عزیزان من! الان وضع شما این است. کربلا تا آخر دنیا گسترده است. کربلا که به مرزهای آن میدان چند صد متری محدود نمیشد. الان همان روز است. همهی دنیای استکبار و ظلم امروز، با جمهوری اسلامی مواجه است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش :اسلام واقعی، سدّی واقعی در مقابل دشمن کلیدواژه(ها) : اسلام, دشمن نوع(ها) : قرآن متن فیش : دشمن با عظمت ظاهری و پوشالی خود، همهی استکبار غربی و فرهنگ منحطّ جاهلی و طاغوتی است. این دشمن در طول قرنها به وجود آمده است؛ بر همهی منافذ عالم - منابع اقتصادی، فرهنگی، انسانی و سیاسی - دست و چنگ انداخته است. حالا با یک مانع مهمّی که اسلام واقعی است - نه اسلام ادّعایی - رو به رو شده است. البته اسلام ادّعایی هست. اسمشان مسلمان است. سر سفرهی آن، هم مینشینند؛ هم میچرند؛ انگشتان را هم میلیسند!طبیعی است آنکه ترسی ندارد. سدّ واقعی، اسلام واقعی و اسلام قرآن است. اسلام «لن یجعلاللَّه للکافرین علیالمؤمنین سبیلاً»(1) و «ان الحکم الاللَّه»(2) است. اگر کمی دایره را اضیق کنید و به وسط دایره - به مرکز - نزدیکتر شوید، اسلام «اناللَّه اشتری منالمؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنّة»(3) است. اسلام شماست که بدنهایتان پر از ترکش است. بر سرتا پای شما نشانهی عملیات و جنگ و جهاد فیسبیلاللَّه و امثال آن است. چه جانبازان عزیز، چه خانوادههای شهدا، چه آنهایی که رفتند و بحمداللَّه زنده و سرحال - به کوری چشم دشمن - برگشتند. مانع اصلی این است. 1 ) سوره مبارکه النساء آیه 141 الَّذينَ يَتَرَبَّصونَ بِكُم فَإِن كانَ لَكُم فَتحٌ مِنَ اللَّهِ قالوا أَلَم نَكُن مَعَكُم وَإِن كانَ لِلكافِرينَ نَصيبٌ قالوا أَلَم نَستَحوِذ عَلَيكُم وَنَمنَعكُم مِنَ المُؤمِنينَ ۚ فَاللَّهُ يَحكُمُ بَينَكُم يَومَ القِيامَةِ ۗ وَلَن يَجعَلَ اللَّهُ لِلكافِرينَ عَلَى المُؤمِنينَ سَبيلًا ترجمه : منافقان همانها هستند که پیوسته انتظار میکشند و مراقب شما هستند؛ اگر فتح و پیروزی نصیب شما گردد، میگویند: مگر ما با شما نبودیم؟ (پس ما نیز در افتخارات و غنایم شریکیم!) «و اگر بهرهای نصیب کافران گردد، به آنان میگویند: مگر ما شما را به مبارزه و عدم تسلیم در برابر مؤمنان، تشویق نمیکردیم؟ (پس با شما شریک خواهیم بود!)» خداوند در روز رستاخیز، میان شما داوری میکند؛ و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است. 2 ) سوره مبارکه الأنعام آیه 57 قُل إِنّي عَلىٰ بَيِّنَةٍ مِن رَبّي وَكَذَّبتُم بِهِ ۚ ما عِندي ما تَستَعجِلونَ بِهِ ۚ إِنِ الحُكمُ إِلّا لِلَّهِ ۖ يَقُصُّ الحَقَّ ۖ وَهُوَ خَيرُ الفاصِلينَ ترجمه : بگو: «من دلیل روشنی از پروردگارم دارم؛ و شما آن را تکذیب کردهاید! آنچه شما در باره آن (از نزول عذاب الهی) عجله دارید، به دستِ من نیست! حکم و فرمان، تنها از آنِ خداست! حق را از باطل جدا میکند، و او بهترین جداکننده (حق از باطل) است.» 2 ) سوره مبارکه يوسف آیه 40 ما تَعبُدونَ مِن دونِهِ إِلّا أَسماءً سَمَّيتُموها أَنتُم وَآباؤُكُم ما أَنزَلَ اللَّهُ بِها مِن سُلطانٍ ۚ إِنِ الحُكمُ إِلّا لِلَّهِ ۚ أَمَرَ أَلّا تَعبُدوا إِلّا إِيّاهُ ۚ ذٰلِكَ الدّينُ القَيِّمُ وَلٰكِنَّ أَكثَرَ النّاسِ لا يَعلَمونَ ترجمه : این معبودهایی که غیر از خدا میپرستید، چیزی جز اسمهائی (بیمسمّا) که شما و پدرانتان آنها را خدا نامیدهاید، نیست؛ خداوند هیچ دلیلی بر آن نازل نکرده؛ حکم تنها از آن خداست؛ فرمان داده که غیر از او را نپرستید! این است آیین پابرجا؛ ولی بیشتر مردم نمیدانند! 2 ) سوره مبارکه يوسف آیه 67 وَقالَ يا بَنِيَّ لا تَدخُلوا مِن بابٍ واحِدٍ وَادخُلوا مِن أَبوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ ۖ وَما أُغني عَنكُم مِنَ اللَّهِ مِن شَيءٍ ۖ إِنِ الحُكمُ إِلّا لِلَّهِ ۖ عَلَيهِ تَوَكَّلتُ ۖ وَعَلَيهِ فَليَتَوَكَّلِ المُتَوَكِّلونَ ترجمه : و (هنگامی که میخواستند حرکت کنند، یعقوب) گفت: «فرزندان من! از یک در وارد نشوید؛ بلکه از درهای متفرّق وارد گردید (تا توجه مردم به سوی شما جلب نشود)! و (من با این دستور،) نمیتوانم حادثهای را که از سوی خدا حتمی است، از شما دفع کنم! حکم و فرمان، تنها از آنِ خداست! بر او توکّل کردهام؛ و همه متوکّلان باید بر او توکّل کنند!» 3 ) سوره مبارکه التوبة آیه 111 إِنَّ اللَّهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنينَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ۚ يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقتُلونَ وَيُقتَلونَ ۖ وَعدًا عَلَيهِ حَقًّا فِي التَّوراةِ وَالإِنجيلِ وَالقُرآنِ ۚ وَمَن أَوفىٰ بِعَهدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاستَبشِروا بِبَيعِكُمُ الَّذي بايَعتُم بِهِ ۚ وَذٰلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظيمُ ترجمه : خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار میکنند، میکشند و کشته میشوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کردهاید؛ و این است آن پیروزی بزرگ! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش :کمینگیری دائمی دشمن علیه جمهوری اسلامی کلیدواژه(ها) : دشمن نوع(ها) : قرآن متن فیش : جنگ هشت ساله، این ملت را آبدیده، شجاع و متّکی به نفس کرد. نام این ملت را بلند کرد. خیلی از ملتهای مسلمان دنیا به خاطر جنگ و عقاید شما ملّت، توجّه و گرایش پیدا کردهاند. شرح حال کسانی را که در ستایش ملت ایران و در ستایش ایران و جمهوری اسلامی و شهر تهران، شعر گفته و مقاله نوشتهاند - که فراوان است - بخوانید. در کشورهای اسلامی، بخصوص در کشورهای عربی هستند. البته کشورهای غیر عربی هم در این جهت زیادند. از آنها علّت را میپرسند؛ میگویند: ماجرای جنگ ما را به خود آورد! این ایستادگی ملت ایران، این قدرت همراه با مظلومیت، ملتها را تکان داد. این را هم امتحان کردند و دیدند. اما باز هم مترصّدند؛ «یتربّص بکمُالدّوائر».(1) همچنان که قرآن دربارهی پیغمبر فرمود: دائم در حال کمینگری هستند که بتوانند حرکتی انجام دهند. اینکه گاهی میبینید راجع به ایران و جمهوری اسلامی میگویند: «امنیت را چنین میکند» - شایعه درست میکنند - یا میگویند:«فلان سلاح را دارد؛ در فلان حادثه و انفجار دست داشته است»، همهی اینها همین توطئه چینیهاست. همین نقشه درست کردن و زمینه ساختن برای مبارزهجویی با ملت ایران است. البته همه هم بحمداللَّه نقش بر آب شده است؛ بعد از این هم خواهد شد. 1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 98 وَمِنَ الأَعرابِ مَن يَتَّخِذُ ما يُنفِقُ مَغرَمًا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوائِرَ ۚ عَلَيهِم دائِرَةُ السَّوءِ ۗ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ ترجمه : گروهی از (این) اعراب بادیهنشین، چیزی را که (در راه خدا) انفاق میکنند، غرامت محسوب میدارند؛ و انتظار حوادث دردناکی برای شما میکشند؛ حوادث دردناک برای خود آنهاست؛ و خداوند شنوا و داناست! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش :ارزش آفرینی پاسداران به برکت تشبه به رفتار حسین بن علی علیه السلام کلیدواژه(ها) : پشتکار, پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : حدیث متن فیش : پاسداران از جمله کسانی هستند که این زیرکی[تشبه به امام حسین (علیه السلام ) ] را به خرج دادند. این را برای خودتان حفظ کنید و جدّی بگیرید. جِدّ لازم است. یک کار سرسری و در هم و تخیّلی به حساب نیاید. در همه چیز جِدّ لازم است. «وهب لی الجِدَّ فیخشّیتک».(1) در امور معنوی هم جدیّت لازم است. کار را باید جدّی بگیرید و دنبال کنید. جدّاً خودتان را متشبّه به آن بزرگوار بدانید؛ کمااینکه هر کس از اوّل انقلاب - در این هفده سال - صفحهی انقلاب را بنگرد و این کتاب قطور پر برگ را ورق بزند، همین را هم دربارهی پاسداران خواهد دید. پاسداران به برکت تشبّه به رفتار حسینبنعلی علیهالصّلاةوالسّلام، خیلی ارزش آفریدند. 1 ) مصباحالمتهجد،شیخ طوسی ص 844 إقبالالأعمال ، سيد ابن طاووس ص 706 البلدالأمين ، ابراهيم بن على عاملى كفعمىص 188 مفاتیح الجنان ، شیخ عباس قمی ، ص 62 (دعای كمیل) يا رب يا رب يا رب يا إلهی و سيدی و مولای و مالك رقی يا من بيده ناصيتی يا عليم بفقری و مسكنتی يا خبيرا بفقری و فاقتی يا رب يا رب يا رب أسألك بحقك و قدسك و أعظم صفاتك و أسمائك أن تجعل أوقاتی من الليل و النهار بذكرك معمورة و بخدمتك موصولة و أعمالی عندك مقبولة حتى تكون أعمالی و أورادی كلها وردا واحدا و حالی فی خدمتك سرمدا يا سيدی يا من عليه معولی يا من إليه شكوت أحوالی يا رب يا رب قو على خدمتك جوارحی و اشدد على العزيمة جوانحی و هب لی الجد فی خشيتك و الدوام فی الاتصال بخدمتك حتى أسرح إليك فی ميادين السابقين و أسرع إليك فی البارزين و أشتاق إلى قربك فی المشتاقين و أدنو منك دنو المخلصين و أخافك مخافة الموقنين و أجتمع فی جوارك مع المؤمنين اللهم و من أرادنی بسوء فأرده ومن كادنی فكده و اجعلنی من أحسن عبادك نصيبا عندك و أقربهم منزلة منك و أخصهم زلفة لديك فإنه لا ينال ذلك إلا بفضلك و جد لی بجودك و اعطف علی بمجدك و احفظنی برحمتك و اجعل لسانی بذكرك لهجا و قلبی بحبك متيما و من علی بحسن إجابتك و أقلنی عثرتی و اغفر زلتی فإنك قضيت على عبادك بعبادتك و أمرتهم بدعائك و ضمنت لهم الإجابة فإليك يا رب نصبت وجهی و إليك يا رب مددت يدی فبعزتك استجب لی دعائی و بلغنی منای و لا تقطع من و الإنس من أعدائی يا سريع الرضا اغفر لمن لا يملك إلا الدعاء فإنك فعال لما تشاء يا من اسمه دواء و ذكره شفاء و طاعته غنى ارحم من رأس ماله الرجاء و سلاحه البكاء يا سابغ النعم يا دافع النقم يا نور المستوحشين فی الظلم يا عالما لا يعلم صل على محمد و آل محمد و افعل بی ما أنت أهله و صلى الله على رسوله و الأئمة الميامين من آله و سلم تسليما كثيرا ترجمه : اى پروردگار من اى پروردگار من اى پروردگار من ای خدای من اى سرور و آقای من ای مالك من، اى كسى كه زمام اختيارم به دست توست اى آگاه از حال زار و بیچارگیم اى آگاه از نداری و وضع پريشانم اى پروردگار من اى پروردگار من اى پروردگار من از تو درخواست مىكنم به حقيقتت و به پاكیت و برترین صفات و نامهایت كه اوقات مرا در شب و روز به ياد خود آباد گردانى و پيوسته به خدمت بندگيت بگذرانى و اعمالم را مقبول حضرتت فرمايى تا اینكه كردار و گفتارم همه يك جهت و یك سو براى تو باشد و احوالم تا ابد به خدمت و طاعتت باشد اى سرور من، اى كسى كه تمام اعتماد و توكلم بر توست و شكايت از احوالم به حضرت توست اى پروردگار من اى پروردگار من اى پروردگار من به اعضایم در مقام بندگيت نیرو بخش و دلم را عزم ثابت ده و كوشش در خوف و خشيتت را واینكه پيوسته در خدمتت باشم، بر من مقدر فرما تا آنكه من در ميدان های طاعتت بر همه پيشينيان سبقت گيرم و از همه شتابندگان به درگاهت زودتر آيم و عاشقانه با مشتاقانت به مقام قرب حضرتت بشتابم و مانند نزدیكی اهل خلوص به تو نزديك گردم و از تو مانند ترسيدن يقين كنندگان بترسم و با اهل ايمان در جوار رحمتت همنشين باشمخدايا هر كه بد مرا خواهد بدش را بخواه، و هر كه به من مكر و حیله كند به مكر خويش دچارش كن و مرا جزء بندگانت كه بهترین بهره ات را نصيبشان كردی و همچنین مقرب ترین آنان نسبت به خود و نیز مخصوص ترین مقام و نزدیكی به خودت قرار بده. .... « اى خدائى كه زود خشنود می گردی بيامرز كسى را كه جز دعا چيزى ندارد، براستى كه تو هر چه خواهى انجام می دهى، اى كسى كه نامش دواست، و يادش شفاست، و طاعتش توانگرى است، بر كسى كه سرمايهاش اميد، و ساز و برگش گريه و زارى است ترحم فرما ، اى تمام و كامل دهنده نعمتها، و اى برطرفكننده گرفتاريها، اى روشنى وحشتزدگان در تاريكيها، اى داناى بىمعلم درود فرست بر محمد و خاندان محمد و انجام ده در باره من آنچه را كه تو شايسته آنى و درود و سلام فراوان خدا بر پيامبر و پيشوايان با بركت از خاندانش باد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : محاصره اقتصادی کلیدواژه(ها) : محاصره اقتصادی نوع(ها) : جستار متن فیش : برای خونهای به ناحق ریختهی مردم فلسطین، یکذرّه ارزش قائل نیستند. برای هزاران نفری که به وسیلهی رژیم بعثی عراق، در قضایای حلبچه و غیر آن، دچار آسیب شیمیایی شدند، اهمیتی قائل نشدند. برای فاجعهآفرینیهای گوناگون در دنیا و برای بشر، اصلًا ارزش قائل نیستند. این دولت آمریکا و اشباه و نظایرش- که من نمیخواهم دانه دانه اسم اشخاص و دولتها را بیاورم. بدتر از همه آمریکاست؛ دیگران هم مقداری به او دور یا نزدیک هستند- میآیند و جمهوری اسلامی را به عدم رعایت حقوق انسان متّهم میکنند! این طور هم نیست که فقط را دیوها بگویند؛ روزنامهها مینویسند و قطعنامه میکنند. شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل مطرح میکنند و هر اقدامی بتوانند از قبیل پول دادن و تهدید کردن، انجام میدهند! حالا این یکقلم است. در قضایای مختلف، در محاصرهی اقتصادی و در کارهای گوناگون و تهدیدهای مختلف هم اینگونه است. البته معارضهی سیاسی و فرهنگی دولتها، بخش کوچک معارضه با جمهوری اسلامی است. بخش مهمتر، معارضهی فرهنگی غرب با نظام جمهوری اسلامی است که یک معارضهی عمیق و بلند مدّت است. ایستادگی در مقابل اینها روح حسینی میخواهد. آن کسانی که امروز در مقابل تهاجم و توطئه آفرینیهای دشمنان ما در جبههی استکبار، در کار جهادی و سیاسی ایستادگی میکنند، کار حسین بن علی علیهالسّلام را میکنند. پس عظمت حرکت حسین بن علی علیهالسّلام، اینجاست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش :مجاهدت امام حسین علیه السلام در عرصه سیاسی با امر به معروف و نهی از منکر کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), امر به معروف و نهی از منکر نوع(ها) : حدیث متن فیش : رشته بعدی[در زندگی امام حسین علیه السلام] هم رشتهی نهی از منکر و امر به معروف در بالاترین شکل آن است که در نامه به معاویه در کتابهای تاریخ نقل شده است (1)- نقل شیعه هم نیست - اتّفاقاً این نامه را - تا آنجا که در ذهنم هست - مورّخین سنّی نقل کردهاند؛ به گمانم شیعه نقل نکرده است؛ یعنی من برخورد نکردهام؛ یا اگر هم نقل کردهاند، از آنها نقل کردهاند. آن نامهی کذایی و نهی از منکر و امر به معروف، تا هنگام حرکت از مدینه است که بعد از به سلطنت رسیدن یزید است که این هم امر به معروف و نهی از منکر است. «اُرید اَن امر بالمعروف و انَهی عن المنکر».(2) ببینید؛ یک انسان، هم در تلاش نفسانی و شخصی - تهذیب نفس - آن حرکت عظیم را میکند؛ هم در صحنه و عرصهی فرهنگی، که مبارزهی با تحریف، اشاعهی احکام الهی و تربیت شاگرد و انسانهای بزرگ است و هم در عرصهی سیاسی که امر به معروف و نهی از منکر است. بعد هم مجاهدت عظیم ایشان، که مربوط به عرصهی سیاسی است. این انسان، در سه عرصه مشغول خود سازی و پیشرفت است. 1 ) الاحتجاج،احمدبن علی طبرسی ج 2 ص 297 ؛ « فی جواب كتاب كتب إليه معاوية على طريق الاحتجاج أما بعد فقد بلغنی كتابك أنه بلغك عنی أمور إن بی عنها غنى و زعمت أنی راغب فيها و أنا بغيرها عنك جدير أما ما رقی إليك عنی فإنه رقاه إليك الملاقون المشاءون بالنمائم المفرقون بين الجمع كذب الساعون الواشون ما أردت حربك و لا خلافا عليك و ايم الله إنی لأخاف الله عز ذكره فی ترك ذلك و ما أظن الله تبارك و تعالى براض عنی بتركه و لا عاذری بدون الاعتذار إليه فيك و فی أولئك القاسطين الملبين حزب الظالمين بل أولياء الشيطان الرجيم أ لست قاتل حجر بن عدی أخی كندة و أصحابه الصالحين المطيعين العابدين كانوا ينكرون الظلم و يستعظمون المنكر و البدع و يؤثرون حكم الكتاب و لا يخافون فی الله لومة لائم فقتلتهم ظلما و عدوانا بعد ما كنت أعطيتهم الأيمان المغلظة و المواثيق المؤكدة لا تأخذهم بحدث كان بينك و بينهم و لا بإحنة تجدها فی صدرك عليهم أ و لست قاتل عمرو بن الحمق صاحب رسول الله العبد الصالح الذی أبلته العبادة فصفرت لونه و نحلت جسمه بعد أن أمنته و أعطيته من عهود الله عز و جل و ميثاقه ما لو أعطيته العصم ففهمته لنزلت إليك من شعف الجبال ثم قتلته جرأة على الله عز و جل و استخفافا بذلك العهد أ و لست المدعی زياد ابن سمية المولود على فراش عبيد عبد ثقيف فزعمت أنه ابن أبيك و قد قال رسول الله الولد للفراش و للعاهر الحجر فتركت سنة رسول الله و اتبعت هواك بغير هدى من الله ثم سلطته على أهل العراق فقطع أيدی المسلمين و أرجلهم و سمل أعينهم و صلبهم على جذوع النخل كأنك لست من هذه الأمة و ليسوا منك أ و لست صاحب الحضرميين الذين كتب إليك فيهم ابن سمية أنهم على دين علی و رأيه فكتبت إليه اقتل كل من كان على دين علی ع و رأيه فقتلهم و مثل بهم بأمرك و دين علی و الله و ابن علی الذی كان يضرب عليه أباك و هو أجلسك بمجلسك الذی أنت فيه و لو لا ذلك لكان أفضل شرفك و شرف أبيك تجشم الرحلتين اللتين بنا من الله عليكم فوضعهما عنكم و قلت فيما تقول انظر نفسك و لدينك و لأمة محمد ص و اتق شق عصا هذه الأمة و أن تردهم في فتنة فلا أعرف فتنة أعظم من ولايتك عليها و لا أعلم نظرا لنفسی و ولدی و أمة جدی أفضل من جهادك فإن فعلته فهو قربة إلى الله عز و جل و إن تركته فأستغفر الله لذنبی و أسأله توفيقی لإرشاد أموری و قلت فيما تقول إن أنكرك تنكرنی و إن أكدك تكدنی و هل رأيك إلا كيد الصالحين منذ خلقت فكدنی م ترجمه : هنگامى كه اين نامه معاويه به امام حسين عليه السّلام رسيد در جوابش نوشت: نامه تو بمن رسيد، نوشته بودى: امورى از من بتو رسيده كه از آنها بيزارى و من بنظر تو براى غير آن امور سزاوارم. كارهاى نيكو را نمىتوان جز با راهنمائى و توفيق خدا انجام داد. اما اينكه نوشته بودى امورى از من بتو رسيده. اين گونه سخنان را افرادسخنچين و متملق و فتنه انگيز براى تو گفتهاند، زيرا من با تو تصميم جنگ و مخالفت ندارم. ولى بخدا قسم در عين حال من از اينكه با تو مبارزه نكنم خائف ميباشم و گمان نميكنم كه خدا راضى باشد من از جنگيدن با تو دست بردارم و عذر مرا در باره مبارزه با تو و اين گروه ملحد كه حزبى ستمكيش و دوستان شياطين ميباشند بپذيرد. آيا تو همان معاويهاى نيستى كه حجر (بضم حاء و سكون جيم) ابن عدى را با آن افرادى كه اهل نماز و عبادت و با ظلم و بدعت مخالف بودند و در راه خدا از هيچ گونه ملامتى باك نداشتند شهيد نمودى!؟ تو آنان را بوسيله ظلم و دشمنى در صورتى كشتى كه قسمهاى غليظ براى ايشان خورده بودى و امانهاى كامل به آنان داده بودى كه ايشان را نسبت بحوادث قبلى كه بين تو و آنان رخ داده بود و بغض و كينهاى كه از ايشان در دل دارى مؤاخذه ننمائى!! آيا تو همان معاويهاى نيستى كه عمرو بن حمق (بفتح حاء و كسر ميم) را شهيد كردى؟ در صورتى كه وى از اصحاب پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله بشمار ميرفت و رنگش از كثرت عبادت زرد شده بود!؟ تو اين جنايت را موقعى انجام دادى كه به وى امان داده بودى، تو يك عهد و پيمان و اطمينانى از طرف خدا به او داده بودى كه اگر آنها را به يك پرنده ميدادى از سر كوه بنزد تو فرود مىآمد. سپس او را بنامردى شهيد نمودى و جرات پيدا كردى و با عهد و پيمان خداى تعالى مخالفت نمودى و آن تعهد را ناچيز و ناديده گرفتى!! آيا تو همان معاويهاى نيستى كه مدعى شدى و زياد بن سميه (بضم سين و فتح ميم و ياء مشدد) را كه در رختخواب ثقيف متولد شد بپدرت ملحق نمودى؟ در صورتى كه پيغمبر اعظم اسلام صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: فرزند از صاحب رختخواب است و زناكار را بايد سنگباران نمود. تو سنت پيامبر اسلام را عمدا پايمال و بدون هدايت خدائى از هوا و هوس خود متابعت نمودى!! سپس يك چنين زنازادهاى يعنى زياد رابر عراق و بصره مسلط كردى تا دست و پاهاى مردم را قطع نمايد، چشمهاى آنان را از كاسه درآورد، ايشان را بر 2 ) بحارالأنوار، علامه مجلسی ج44 ص 329 ؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 89 ؛ ... ثُمَّ دَعَا الْحُسَيْنُ بِدَوَاةٍ وَ بَيَاضٍ وَ كَتَبَ هَذِهِ الْوَصِيَّةَ لِأَخِيهِ مُحَمَّدٍ. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ هَذَا مَا أَوْصَى بِهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ إِلَى أَخِيهِ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفِ بِابْنِ الْحَنَفِيَّةِ أَنَّ الْحُسَيْنَ يَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ جَاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّی وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَمَنْ قَبِلَنِی بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَّهُ أَوْلَى بِالْحَقِّ وَ مَنْ رَدَّ عَلَيَّ هَذَا أَصْبِرُ حَتَّى يَقْضِيَ اللَّهُ بَيْنِی وَ بَيْنَ الْقَوْمِ بِالْحَقِّ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ وَ هَذِهِ وَصِيَّتِی يَا أَخِی إِلَيْكَ وَ ما تَوْفِيقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ. قَالَ ثُمَّ طَوَى الْحُسَيْنُ الْكِتَابَ وَ خَتَمَهُ بِخَاتَمِهِ وَ دَفَعَهُ إِلَى أَخِيهِ مُحَمَّدٍ ثُمَّ وَدَّعَهُ وَ خَرَجَ فِی جَوْفِ اللَّيْلِ ... ترجمه : ... سپس امام حسين عليه السّلام دوات و كاغذ سفیدی خواست و این وصيت را براى برادرش محمّد بن حنفيه نوشت: به نام خداوند بخشنده بخشایشگر براستی كه اين وصيت نامهاى است كه حسين بن على بن ابى طالب عليه السّلام براى برادرش محمّد مشهور به lبن حنفيه نوشته است:حسين گواهی ميدهد: خدایی جز الله وجود ندارد خدا يكى است و شريكى ندارد و براستی كه حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله عبد و رسول خدا ميباشد كه حقیقت را از جانب خدای حق آورد و همانا كه بهشت و جهنم حقیقت هستند و قيامت خواهد آمد و هیچ شكى در آن نيست و خداوند هر كسى را كه در قبور باشد زنده خواهد كرد و همانا من براى سركشى و خود پسندی و تكبر و فساد كردن و ظلم نمودن خارج نشدم [قیام نكردم]. و به تحقیق كه من برای اصلاح و درست كردن [كارها] در میان امت جدم قیام كردم و می خواهم به نیكی سفارش و از بدی نهی كنم و مطابق سيره جدم رسول خدا و پدرم على بن ابى طالب عليهم السّلام رفتار می نمایم. پس هر كس كه مرا به جهت اينكه حق ميگويم قبول كند همانا خداوند به حق سزاوارتر است و كسى كه دست رد بسينه من بگذارد من صبر می كنم تا خدا كه بهترين حكمكنندگان است بين من و آن قوم داورى نمايد. ای برادرم اين وصیت من است به تو. توفيق من جز با خدا نيست من بخدا توكل ميكنم و بسوى او توبه می نمايم.سپس امام عليه السّلام آن [وصیت نامه] را تا كرد و با انگشترش مهر نمود و به برادرش محمد داد. و او را ترك كرد (با او خداحافظی كرد) و در دل شب از مدينه خارج شد ... مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : اخلاق اسلامی کلیدواژه(ها) : اخلاق اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تشبّه به بزرگان و انتساب به اولیا، کار زیرکان عالم است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : پاسداران به برکت تشبّه به رفتار حسینبنعلی علیهالصّلاةوالسّلام، خیلی ارزش آفریدند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : انسان, امت بزرگ اسلامی, تربیت اسلامی, تزکیه نفس کلیدواژه(ها) : انسان, امت بزرگ اسلامی, تربیت اسلامی, تزکیه نفس نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : کار سازندگی انسان بر روی خود، فرزندان، زیردستان و کسان و بر روی امّت اسلامی، بزرگترین کارهاست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : دفاع مقدس, دستاوردهای دفاع مقدس کلیدواژه(ها) : دفاع مقدس, دستاوردهای دفاع مقدس نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جنگ هشت ساله، این ملت را آبدیده، شجاع و متّکی به نفس کرد. نام این ملت را بلند کرد. خیلی از ملتهای مسلمان دنیا به خاطر جنگ و عقاید شما ملّت، توجّه و گرایش پیدا کردهاند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : مردم ایران, مقاومت, ضربه دشمن, ملت ایران(مخاطب) کلیدواژه(ها) : مردم ایران, مقاومت, ضربه دشمن, ملت ایران(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت ایران ضربهی هیچ کس را بیپاسخ نمیگذارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : کار جهادی کلیدواژه(ها) : کار جهادی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این دولت آمریکا و اشباه و نظایرش - که من نمیخواهم دانه دانه اسم اشخاص و دولتها را بیاورم. بدتر از همه آمریکاست؛ دیگران هم مقداری به او دور یا نزدیک هستند - میآیند و جمهوری اسلامی را به عدم رعایت حقوق انسان متّهم میکنند! این طور هم نیست که فقط رادیوها بگویند؛ روزنامهها مینویسند و قطعنامه میکنند. شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل مطرح میکنند و هر اقدامی بتوانند از قبیل پول دادن و تهدید کردن، انجام میدهند! حالا این یک قلم است. در قضایای مختلف، در محاصرهی اقتصادی و در کارهای گوناگون و تهدیدهای مختلف هم این گونه است. البته معارضهی سیاسی و فرهنگی دولتها، بخش کوچک معارضه با جمهوری اسلامی است. بخش مهمتر، معارضهی فرهنگی غرب با نظام جمهوری اسلامی است که یک معارضهی عمیق و بلند مدّت است. ایستادگی در مقابل اینها روح حسینی میخواهد. آن کسانی که امروز در مقابل تهاجم و توطئه آفرینیهای دشمنان ما در جبههی استکبار، در کار جهادی و سیاسی ایستادگی میکنند، کار حسینبنعلی علیه السّلام را میکنند. پس عظمت حرکت حسینبنعلی علیه السّلام، اینجاست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام حسین علیه السّلام فرزند پیغمبر که بود، فرزند علیبنابیطالب علیه السّلام و فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها که بود - همهی اینها ارزشهایی است که یک انسان را خیلی تعالی میبخشد - پرورش یافتهی آن خانه و آن دامن و آن تربیت و فضای معنوی و بهشت روحانی هم که بود؛ اما به اینها قانع نشد. وقتی نبیّاکرم از دنیا رفت، ایشان یک نوجوان هشت، نه ساله بود. وقتی امیرالمؤمنین به شهادت رسید، ایشان یک جوان سی و هفت، هشت ساله بود. در دوران امیرالمؤمنین هم که دوران آزمایش و تلاش و کار بود، این مایهی مستعد، زیر دست آن پدر، مرتّب ورز خورده بود و قوی، درخشان و تابناک شده بود. اگر همّت یک انسان مثل همّت ما باشد، خواهد گفت که همین مقدار بس است؛ همین خوب است و با همین خدا را ملاقات کنیم. همّت حسینی این نیست. در دوران حیات مبارک برادرش، که ایشان مأموم آن بزرگوار و امام حسن علیه السّلام، امام بود، ایشان همان حرکت عظیم را ادامه داد. باز همینطور پیشرفت و انجام وظایف در کنار برادر و اطاعت مطلق از امام زمان است. همهی اینها درجه و تعالی است. لحظهلحظههایش را حساب کنید. بعد در مقابل شهادت برادر قرار گرفت. بعد از آن هم زندگی مبارک این بزرگوار، ده سال ادامه پیدا کرده است - از وقت شهادت امام حسن تا هنگام شهادت امام حسین، حدود ده سال و اندکی است - شما ببینید امام حسین علیه السّلام، در این ده سال قبل از عاشورا چه میکرد. آن عبادت و تضرّع، آن توسّل و اعتکاف در حرم پیغمبر و آن ریاضت معنوی و روحانی، یک طرف قضیه است. از طرف دیگر تلاش آن بزرگوار در نشر علم و معارف و مبارزهی با تحریف است. تحریف در آن روز، بزرگترین بلای معنوی برای اسلام بود که مثل سیلابی از فساد و گنداب، به سمت اذهان جامعهی اسلامی سرازیر شده بود. دورانی بود که به شهرهای اسلامی و کشورها و ملتهای مسلمان آن روز سفارش میشد بزرگترین شخصیت اسلام را لعن کنند! اگر کسی متّهم میشد به اینکه طرفدار جریان امامت و ولایت امیرالمؤمنین است، تحت تعقیب قرار میگرفت.( القتل بالظّنة و الأخذ بالتهمة) در چنین دورانی این بزرگوار، مثل کوه ایستاد و مثل فولاد پردههای تحریف را برید. کلمات و فرمایشات و خطاب آن بزرگوار به علما، چیزهایی است که بعضی از آنها که در تاریخ مانده است، نشان میدهد ایشان چه حرکت عظیمی را در این زمینه داشته است. رشته بعدی هم رشتهی نهی از منکر و امر به معروف در بالاترین شکل آن است که در نامه به معاویه در کتابهای تاریخ نقل شده است - نقل شیعه هم نیست - اتّفاقاً این نامه را - تا آنجا که در ذهنم هست - مورّخین سنّی نقل کردهاند؛ به گمانم شیعه نقل نکرده است؛ یعنی من برخورد نکردهام؛ یا اگر هم نقل کردهاند، از آنها نقل کردهاند. آن نامهی کذایی و نهی از منکر و امر به معروف، تا هنگام حرکت از مدینه است که بعد از به سلطنت رسیدن یزید است که این هم امر به معروف و نهی از منکر است. «اُرید اَن امر بالمعروف و انَهی عن المنکر».(222) ببینید؛ یک انسان، هم در تلاش نفسانی و شخصی - تهذیب نفس - آن حرکت عظیم را میکند؛ هم در صحنه و عرصهی فرهنگی، که مبارزهی با تحریف، اشاعهی احکام الهی و تربیت شاگرد و انسانهای بزرگ است و هم در عرصهی سیاسی که امر به معروف و نهی از منکر است. بعد هم مجاهدت عظیم ایشان، که مربوط به عرصهی سیاسی است. این انسان، در سه عرصه مشغول خود سازی و پیشرفت است. عزیزان من! این انسان الگوست - اینها مربوط به قبل از کربلاست - لحظهای نباید متوقّف شد. باید دائم در حال پیشرفت بود؛ چون دشمنْ منتظرِ خاکریز نرم است که نفوذ کند. دشمنْ منتظر توقّف است تا حمله کند. بهترین راه برای متوقّف کردن حملهی دشمن و بر هم زدن آرایش او، حملهی شماست. پیشرفت شما حمله به دشمن است. دشمن از این مانع، غافل نیست. دائم براین پنجه میاندازد. باید با پنجهافکنی و ناخنکشی و حیلهگری دشمن مقابله کنیم. حرکت و تلاش لازم است؛ هم در جبههی خودسازی - این مقدّم بر همه است؛ مثل امام حسین علیهالسّلام که آقا و مولای شماست - هم در جبههی سیاسی - که آن امر به معروف و حرکت و حضور سیاسی است و در جایی که لازم است، بیان مواضع و تبیین سیاسی در مقابل دنیای استکبار - هم در جبههی فرهنگی - یعنی آدم سازی، خود سازی، خودسازی فکری و اشاعهی فکر و فرهنگ - اینها وظیفه همهی کسانی است که امام حسین علیه السّلام را الگو میدانند. خوشبختانه ملت ما همه نسبت به حسینبنعلی علیه السّلام خاضعند و آن بزرگوار را بزرگ میشمارند. حتی خیلی از غیر مسلمانها این گونهاند. حال به مسألهی کربلا میرسیم که از جهت دیگری مسألهی کربلا مهم است. باز این هم برای کسانی که میخواهند امام حسین را الگو قرار دهند، درس است. عزیزان من؛ ببینید! ماجرای کربلا تقریباً بیشتر از یک نصف روز - یا اندکی بیشتر - طول نکشیده است. تعدادی هم شهید شدهاند - حالا هفتاد و دو نفر یا چند نفر کمتر و بیشتر - این همه شهید در دنیا هست. مسألهی کربلا که شما میبینید این همه عظمت پیدا کرده است - حق هم همین است و هنوز از اینها عظیمتر است - اینگونه در اعماق وجود بشر تأثیر گذاشته و نفوذ کرده است، به خاطر روح این قضیه است. جسم قضیه چندان حجمی ندارد. بالاخره بچههای کوچک در همهجا کشته شدهاند؛ در حالی که آنجا یک بچهی شش ماهه کشته شد - دشمنان در بعضی جاها قتل عام کردهاند و صدها بچه را کشتهاند - قضیه در اینجا از لحاظ جسمانی مطرح نیست؛ از لحاظ معنا و روح خیلی مهم است. روح قضیه این است که امام حسین علیه السّلام در این ماجرا، با یک لشکر روبهرو نبود؛ با جماعتی از انسانها، هر چند صد برابر خودش، طرف نبود؛ امام حسین علیه السّلام با جهانی انحراف و ظلمات روبهرو بود. این مهم است. با یک جهان کجروی و ظلمت و ظلم مواجه بود، که آن جهان هم همه چیز داشت. پول، زر و زور، شعر، کتاب و محدّث و آخوند داشت. وحشت انگیز بود. تن آدم معمولی - حتی آدم فوق معمولی - در مقابل عظمت پوشالی آن دنیای ظلمت میلرزید. قدم و دل امام حسین علیهالسّلام در مقابل این دنیا نلرزید؛ احساس ضعف و تردید نکرد و یک تنه وسط میدان آمد. عظمت قضیه این است که قیامِللَّه است. کار امام حسین علیهالصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلیاللَّهعلیهوآلهوسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همانطور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. آن بزرگوار هم نترسید؛ ایستاد و جلو آمد. امام حسین هم نترسید؛ ایستاد و جلو آمد. حرکت نبوی و حرکت حسینی، مثل دایرهی متحدالمرکز هستند. به یک جهت متوجّهند. لذا اینجا «حسین منی و انا من حسین»(226) معنا پیدا میکند. این عظمت کار امام حسین است. امام حسین علیهالسّلام در شب عاشورا که فرمود: بروید و اینجا نمانید؛ دست بچههای مرا هم بگیرید و ببرید؛ اینها مرا میخواهند، شوخی که نکرد.(227) فرض کنید آنها قبول میکردند و میرفتند و امام حسین، تک و تنها و یا با ده نفر میماند؛ آیا خیال میکنید عظمت کار امام حسین کم میشد؟ نه؛ عیناً باز همین عظمت را داشت. اگر به جای این هفتاد و دو نفر، هفتاد و دو هزار نفر اطراف امام حسین را میگرفتند، آیا باز عظمت کار کم میشد؟ نه، عظمت کار اینجا بود که امام حسین علیهالسّلام، در مقابل فشار و سنگینی یک دنیای متعرّض و مدّعی، احساس تردید نکرد؛ در حالی که آدمهای معمولی احساس تردید میکنند. آدمهای فوق معمولی هم احساس تردید میکنند. کمااینکه بارها گفتهام عبداللَّه بن عباس - که یک شخصیت بزرگی است - و همهی آقازادههای قریش، از آن وضع ناراحت بودند. عبداللَّه زبیر، عبداللَّه عمر، عبدالرحمن بنابی بکر و فرزندان بزرگان صحابه و بعضی صحابه از این قبیلند. در مدینه عدّهی زیادی صحابه بودند؛ آدمهای با غیرتی هم بودند - نه اینکه خیال کنید با غیرت نبودند - همان کسانی بودند که در مقابل تهاجم مسلمبن عقبه، در قضیهی «حَرّه» مدینه - که سال بعد به مدینه حمله بردند و همه را قتل عام کردند - ایستادند؛ جنگیدند و مبارزه کردند. خیال نکنید ترسو بودند؛ نه، شمشیرزن و شجاع بودند. اما شجاعت ورود در میدان جنگ، یک مسأله است و شجاعت مواجه شدن با یک دنیا، یک مسألهی دیگر است. امام حسین علیهالسلاّم این دومی را داشت. برای این دومی حرکت کرد. برای همین است که من بارها تأکید کردهام که حرکت امام بزرگوار ما، یک حرکت حسینی بود. امام بزرگوار در زمان ما، رشحهای از حرکت حسینی را در کار خود داشت. حالا بعضی بگویند که امام حسین در صحرای کربلا، تشنه شهید شد؛ ولی امام بزرگوار، با این عزّت، حکومت و زندگی کردند؛ از دنیا رفتند و تشییع شدند. شاخص قضیه اینها نیست. شاخص قضیه مواجه شدن با یک عظمت پوشالی است که همهی چیزها را هم با خود دارد. قبلاً گفتم که دشمن امام حسین علیهالسلاّم، پول و زور و شمشیر زن و مروّج و مبلّغ و سینه چاک داشت. عزیزان من! الان وضع شما این است. کربلا تا آخر دنیا گسترده است. کربلا که به مرزهای آن میدان چند صد متری محدود نمیشد. الان همان روز است. همهی دنیای استکبار و ظلم امروز، با جمهوری اسلامی مواجه است. البته امروز حقّاً و انصافاً بهتر از زمان امام حسین است. باید این را قبول کرد. بالاخره امروز در لابلای این ظلمات، روشنیهایی دیده میشود. افراد و کسانی هستند؛ روشنفکران، مردمان آگاه و ملتهایی در گوشه و کنار دنیا هستند؛ ارتباطات خوب است. اما وضع دشمن اسلام و جمهوری اسلامی و دشمن این حق و این گوهر گرانمایهای که در اختیار و در مشت شماست، در همهجا گسترده است. از دولت استکباری آمریکا بگیرید تا فرهنگ حاکم بر بسیاری از جوامع امروز دنیا - اعم از جوامع غربی و دنبالهروهای آنها، تا دلهای فریب خوردهای که حتی در خانهی شما، یعنی در چهار دیواری همین کشور الهی و حسینی زندگی میکنند - گسترده است؛ مدّعی هم هستند! ناگهان با یک نشست و بر خاست، جمهوری اسلامی را به چیزی متّهم میکنند که اگر برای مردم دنیا تشریح شود، مردم دنیا تعجّب خواهند کرد! همانطور که امیرالمؤمنین را به نماز نخواندن متّهم میکردند! شما جوانان عزیز؛ شما کسانی که راه خدا و اتّکاء به خدا را آزمودید و تجربه کردید و فواید آن را درک کردید، برکات اتّکال به خدا را در رفتار امام و در رفتار خودتان در جنگ مشاهده کردید، این راه روشن را نباید لحظهای مورد غفلت قرار دهید. نام مبارک امام حسین علیهالسّلام، یاد و زندگی و تاریخ آن بزرگوار، همه برای ما درس است. این درسها را باید فرابگیریم. آنها را باید درست بفهمیم و مورد مداقّه قرار دهیم. آنها را در زندگی خودمان باید پیاده کنیم. انشاءاللَّه این را هم برای ملتها الگو قرار دهیم. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حقوق بشر کلیدواژه(ها) : حقوق بشر نوع(ها) : جستار متن فیش : همین دولت آمریکا در کشورهای آمریکای لاتین و کشورهای گوناگون دنیا و در آسیا، هزار نوع فاجعه انجام داده است؛ آمریکایی که از کشتار هزاران انسان مؤمن در «سربرنیتسا» و در مناطق بوسنی هرزگوین، اندکی اظهار ناراحتی نکرد. الان هم که تظاهر میکنند، واقع نمیگویند. به طور جدّی دنبال نمیکنند. آن روز ایستادند و همینطور نگاه کردند تا مسلمانان را قتل عام کردند و از بین بردند. هزاران هزار را نابود کردند. ما مرتّب فریاد کشیدیم؛ ولی آنها گفتند: نه، اصلاً خبری نیست! من یاد داشتی را از سال 74 - همان زمان مربوط به «سربرنیتسا» - نگاه میکردم. در آن یاد داشت آمده بود که چند نفر از سر کردگان سرشناس سیاسی دنیا گفته بودند: از این حرفهایی که گفته میشود، خبری نیست! در صورتی که بعد از گذشت چند ماه - حدود دوازده، سیزده یا پانزده ماه - گورهای دستجمعی در سربرنیتسا کشف شد! ما آن روز پی در پی فریاد میکردیم؛ آنها میگفتند: خبری نیست! برای خونهای به نا حق ریختهی مردم فلسطین، یک ذرّه ارزش قائل نیستند. برای هزاران نفری که به وسیلهی رژیم بعثی عراق، در قضایای حلبچه و غیر آن، دچار آسیب شیمیایی شدند، اهمیتی قائل نشدند. برای فاجعه آفرینیهای گوناگون در دنیا و برای بشر، اصلاً ارزش قائل نیستند. این دولت آمریکا و اشباه و نظایرش - که من نمیخواهم دانه دانه اسم اشخاص و دولتها را بیاورم. بدتر از همه آمریکاست؛ دیگران هم مقداری به او دور یا نزدیک هستند - میآیند و جمهوری اسلامی را به عدم رعایت حقوق انسان متّهم میکنند! این طور هم نیست که فقط را دیوها بگویند؛ روزنامهها مینویسند و قطعنامه میکنند. شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل مطرح میکنند و هر اقدامی بتوانند از قبیل پول دادن و تهدید کردن، انجام میدهند! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : امر به معروف و نهی از منکر کلیدواژه(ها) : امر به معروف و نهی از منکر نوع(ها) : جستار متن فیش : رشته بعدی هم رشتهی نهی از منکر و امر به معروف در بالاترین شکل آن است که در نامه به معاویه در کتابهای تاریخ نقل شده است- نقل شیعه هم نیست- اتّفاقاً این نامه را- تا آنجا که در ذهنم هست- مورّخین سنّی نقل کردهاند؛ به گمانم شیعه نقل نکرده است؛ یعنی من برخورد نکردهام؛ یا اگر هم نقل کردهاند، از آنها نقل کردهاند. آن نامهی کذایی و نهی از منکر و امر به معروف، تا هنگام حرکت از مدینه است که بعد از به سلطنت رسیدن یزید است که این هم امر به معروف و نهی از منکر است. «ارید ان امر بالمعروف و أنهی عن المنکر». ببینید؛ یک انسان، هم در تلاش نفسانی و شخصی- تهذیب نفس- آن حرکت عظیم را میکند؛ هم در صحنه و عرصهی فرهنگی، که مبارزهی با تحریف، اشاعهی احکام الهی و تربیت شاگرد و انسانهای بزرگ است و هم در عرصهی سیاسی که امر به معروف و نهی از منکر است. بعد هم مجاهدت عظیم ایشان، که مربوط به عرصهی سیاسی است. این انسان، در سه عرصه مشغول خودسازی و پیشرفت است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : افول آمریکا کلیدواژه(ها) : افول آمریکا نوع(ها) : جستار متن فیش : آمریکاییها با سیاست خارجی ضعیف و علیلشان- که در این چندساله نشان دادند که سیاست خارجیِ دولت آمریکا بخصوص این دولت کنونی آمریکا چقدر ضعیف و علیل و ناتوان است- به این نتیجه رسیدهاند که بلکه بتوانند- به خیال خودشان- مثلًا ضربشستی نشان دهند. البته چیزی اظهار نمیکنند. قراین این طور به نظر بعضی میرساند. مثلًا میگویند: در فلان انفجار، ایرانیها دست داشتند؛ یا در فلان قضیه، ایرانیها دخالت داشتند- از اینگونه حرفها و بهانهگیریهای بیارزش و بیهوده- برای اینکه شاید بتوانند لااقل یک زمینهسازیِ ذهنی درست کنند! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : آرامش سیاسی کلیدواژه(ها) : آرامش سیاسی نوع(ها) : جستار متن فیش : اینها باید ملت ایران را خوب شناخته باشند. ملت ایران ملتی است که بیشترین قوام منطقه حسّاس خلیج فارس، به او و کشور اوست. آن روزی که ایران امنیت و آرامش داشته باشد - کما این که بحمداللَّه همین طور بوده است و همینطور است و انشاءاللَّه در آینده هم خواهد بود - منطقه روی آرامش خواهد دید. مگر این که آنها برای خودشان دردسر درست کنند. در جاهای دیگر که به ما ربطی ندارد؛ امّا چنانچه بخواهند ملت ایران را مورد تعرّض قرار دهند، بدانند که منطقه بر دشمنان ملت ایران، بخصوص بر کسانی که در خانههای شیشهای نشستهاند، به مراتب نا امنتر خواهد شد. به مراتب وضع برای آنها سختتر خواهد شد. ملت ایران ملتی بزرگ و شجاع است؛ ملتی است که متّکی و متوکّل علیاللَّه است. راه او هم راه روشنی است. راهش عبارت است از راه فراهم آوردن یک نظام انسانی سالم، مرفّه، آباد، امن و امان برای افراد این کشور، تا برای ملتهای دیگر الگو شود. دفاع این ملت برای ملتهای دیگر، الگو و نمونه و اسوه بود و انشاءاللَّه دیگران از آن درس گرفته باشند و ملتهای مسلمان، آن وقتی که لازم است، بتوانند از خودشان دفاع کنند. امروز هم سازندگی این کشور برای ملتهای دیگر الگوست و باید از آن درس بگیرند. متّکی به خود شوند و کشورشان را بسازند. از دیگران احساس استغنا کنند و بینیاز شوند. ایجاد امنیت ایران برای خود و همسایگانش نیز همین طور است. ملت ایران بحمداللَّه در مسائل گوناگون ، هر جا که حضور پیدا میکند، حضوری آرامش بخش و ضدّ تشنّج است. هرجا که وارد شدیم، همین طور بوده است - اعتمادی که بحمداللَّه دولتها و ملتها به دولت و ملت ایران میکنند - که این هم از تفضّلات الهی است. اینها برای ملتها و دولتهای دیگر الگوست. این به خاطر توکّل و اعتماد به خداست. این هم راه روشن اوست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضور مردم در صحنه کلیدواژه(ها) : حضور مردم در صحنه نوع(ها) : جستار متن فیش : ملت ایران بحمداللَّه در مسائل گوناگون ، هر جا که حضور پیدا میکند، حضوری آرامش بخش و ضدّ تشنّج است. هرجا که وارد شدیم، همین طور بوده است - اعتمادی که بحمداللَّه دولتها و ملتها به دولت و ملت ایران میکنند - که این هم از تفضّلات الهی است. اینها برای ملتها و دولتهای دیگر الگوست. این به خاطر توکّل و اعتماد به خداست. این هم راه روشن اوست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضور مردم در صحنه کلیدواژه(ها) : حضور مردم در صحنه نوع(ها) : جستار متن فیش : باید با پنجه افکنی و ناخن کشی و حیلهگری دشمن مقابله کنیم. حرکت و تلاش لازم است؛ هم در جبهه خودسازی - این مقدّم بر همه است؛ مثل امام حسین علیهالسّلام که آقا و مولای شماست - هم در جبهه سیاسی - که آن امر به معروف و حرکت و حضور سیاسی است و در جایی که لازم است، بیان مواضع و تبیین سیاسی در مقابل دنیای استکبار - هم در جبهه فرهنگی - یعنی آدم سازی، خود سازی، خودسازی فکری و اشاعه فکر و فرهنگ - اینها وظیفه همه کسانی است که امام حسین علیه السّلام را الگو میدانند. خوشبختانه ملت ما همه نسبت به حسینبنعلی علیه السّلام خاضعند و آن بزرگوار را بزرگ میشمارند. حتی خیلی از غیر مسلمانها این گونهاند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : امنیت ملّی کلیدواژه(ها) : امنیت ملّی نوع(ها) : جستار متن فیش : این ایستادگی ملت ایران، این قدرت همراه با مظلومیت، ملتها را تکان داد. این را هم امتحان کردند و دیدند. اما باز هم مترصّدند؛ «یتربّص بکمُالدّوائر».(8) همچنان که قرآن درباره پیغمبر فرمود: دائم در حال کمینگری هستند که بتوانند حرکتی انجام دهند. این که گاهی میبینید راجع به ایران و جمهوری اسلامی میگویند: «امنیت را چنین میکند» - شایعه درست میکنند - یا میگویند:«فلان سلاح را دارد؛ در فلان حادثه و انفجار دست داشته است»، همه اینها همین توطئه چینیهاست. همین نقشه درست کردن و زمینه ساختن برای مبارزهجویی با ملت ایران است. البته همه هم بحمداللَّه نقش بر آب شده است؛ بعد از این هم خواهد شد. ملت ایران و دولت جمهوری اسلامی در طول این سالها، یک بار هم موجب ناامنی این منطقه نشده است. همیشه حفظ امنیت کرده است. دیگران ناامنی ایجاد کرده اند. در این تاریخ هفده ساله انقلاب، یک بار هم نمیتوانند نشان دهند که جمهوری اسلامی یا ملت ایران، حرکتی کرده باشند که موجب ناامنی منطقه باشد. البته دیگران کردند؛ همه هم میدانند و اطّلاع دارند. هم بعضی از قدرتهای داخلی منطقه، هم کسانی که در خارج بودند، خیلی ناامنی درست کردند؛ امّا ما نکردیم. ما همیشه امنیت را حفظ کردیم. امنیت برای خودمان، قهراً امنیت برای منطقه است. یعنی هم امنیت خودمان را خواستیم، هم امنیت منطقه را؛ چون تفکیک ناپذیر است. ناامنی ما هم، ناامنی منطقه است. قدرتهای فراملیّتی یا تبعه آنها خیال نکنند که میشود ایران را ناامن کرد و منطقه را برای دیگران امن نگه داشت؛ نه. این خواب و خیالی بیش نیست. بدانند که اگر شیاطین سعی کنند تا برای این ملت، ناامنی درست کنند، این ملت ملتی نیست که ضربه دشمن را بیپاسخ بگذارد. ملت ایران ضربه هیچ کس ر ابیپاسخ نمیگذارد. آمریکاییها باسیاست خارجی ضعیف و علیلشان - که در این چند ساله نشان دادند که سیاست خارجیِ دولت آمریکا بخصوص این دولت کنونی آمریکا چقدر ضعیف و علیل و ناتوان است - به این نتیجه رسیدهاند که بلکه بتوانند - به خیال خودشان - مثلاً ضرب شستی نشان دهند. البته چیزی اظهار نمیکنند. قراین این طور به نظر بعضی میرساند. مثلاً میگویند: در فلان انفجار، ایرانیها دست داشتند؛ یا در فلان قضیه، ایرانیها دخالت داشتند - ازاین گونه حرفها و بهانه گیریهای بیارزش و بیهوده - برای این که شاید بتوانند لااقل یک زمینه سازیِ ذهنی درست کنند! اینها باید ملت ایران را خوب شناخته باشند. ملت ایران ملتی است که بیشترین قوام منطقه حسّاس خلیج فارس، به او و کشور اوست. آن روزی که ایران امنیت و آرامش داشته باشد - کما این که بحمداللَّه همین طور بوده است و همینطور است و انشاءاللَّه در آینده هم خواهد بود - منطقه روی آرامش خواهد دید. مگر این که آنها برای خودشان دردسر درست کنند. در جاهای دیگر که به ما ربطی ندارد؛ امّا چنانچه بخواهند ملت ایران را مورد تعرّض قرار دهند، بدانند که منطقه بر دشمنان ملت ایران، بخصوص بر کسانی که در خانههای شیشهای نشستهاند، به مراتب نا امنتر خواهد شد. به مراتب وضع برای آنها سختتر خواهد شد. ملت ایران ملتی بزرگ و شجاع است؛ ملتی است که متّکی و متوکّل علیاللَّه است. راه او هم راه روشنی است. راهش عبارت است از راه فراهم آوردن یک نظام انسانی سالم، مرفّه، آباد، امن و امان برای افراد این کشور، تا برای ملتهای دیگر الگو شود. دفاع این ملت برای ملتهای دیگر، الگو و نمونه و اسوه بود و انشاءاللَّه دیگران از آن درس گرفته باشند و ملتهای مسلمان، آن وقتی که لازم است، بتوانند از خودشان دفاع کنند. امروز هم سازندگی این کشور برای ملتهای دیگر الگوست و باید از آن درس بگیرند. متّکی به خود شوند و کشورشان را بسازند. از دیگران احساس استغنا کنند و بینیاز شوند. ایجاد امنیت ایران برای خود و همسایگانش نیز همین طور است. ملت ایران بحمداللَّه در مسائل گوناگون ، هر جا که حضور پیدا میکند، حضوری آرامش بخش و ضدّ تشنّج است. هرجا که وارد شدیم، همین طور بوده است - اعتمادی که بحمداللَّه دولتها و ملتها به دولت و ملت ایران میکنند - که این هم از تفضّلات الهی است. اینها برای ملتها و دولتهای دیگر الگوست. این به خاطر توکّل و اعتماد به خداست. این هم راه روشن اوست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش :نهی از منکر و مبارزه با تحريف توسط امام حسین(ع) در دوران حكومت اموي کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), مبارزه با تحریف, زندگی امام حسین (علیه السلام), تاریخ عصر حضور ائمه اطهار (ع) و حادثه کربلا نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : امام حسین علیه السّلام فرزند پیغمبر كه بود، فرزند علیبنابیطالب علیه السّلام و فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها كه بود - همه اینها ارزشهایی است كه یك انسان را خیلی تعالی میبخشد - پرورش یافته آن خانه و آن دامن و آن تربیت و فضای معنوی و بهشت روحانی هم كه بود؛ اما به اینها قانع نشد. وقتی نبیّاكرم از دنیا رفت، ایشان یك نوجوان هشت، نه ساله بود. وقتی امیرالمؤمنین به شهادت رسید، ایشان یك جوان سی و هفت، هشت ساله بود. در دوران امیرالمؤمنین هم كه دوران آزمایش و تلاش و كار بود، این مایه مستعد، زیر دست آن پدر، مرتّب ورز خورده بود و قوی، درخشان و تابناك شده بود. اگر همّت یك انسان مثل همّت ما باشد، خواهد گفت كه همین مقدار بس است؛ همین خوب است و با همین خدا را ملاقات كنیم. همّت حسینی این نیست. در دوران حیات مبارك برادرش، كه ایشان مأموم آن بزرگوار و امام حسن علیه السّلام، امام بود، ایشان همان حركت عظیم را ادامه داد. باز همین طور پیشرفت و انجام وظایف در كنار برادر و اطاعت مطلق از امام زمان است. همه اینها درجه و تعالی است. لحظهلحظههایش را حساب كنید. بعد در مقابل شهادت برادر قرار گرفت. بعد از آن هم زندگی مبارك این بزرگوار، ده سال ادامه پیدا كرده است - از وقت شهادت امام حسن تا هنگام شهادت امام حسین، حدود ده سال و اندكی است - شما ببینید امام حسین علیه السّلام، در این ده سال قبل از عاشورا چه میكرد. آن عبادت و تضرّع، آن توسّل و اعتكاف در حرم پیغمبر و آن ریاضت معنوی و روحانی، یك طرف قضیه است. از طرف دیگر تلاش آن بزرگوار در نشر علم و معارف و مبارزه با تحریف است. تحریف در آن روز، بزرگترین بلای معنوی برای اسلام بود كه مثل سیلابی از فساد و گنداب، به سمت اذهان جامعه اسلامی سرازیر شده بود. دورانی بود كه به شهرهای اسلامی و كشورها وملتهای مسلمان آن روز سفارش میشد بزرگترین شخصیت اسلام را لعن كنند! اگر كسی متّهم میشد به این كه طرفدار جریان امامت و ولایت امیرالمؤمنین است، تحت تعقیب قرار میگرفت. «القتل بالظّنة و الأخذ بالتهمة». در چنین دورانی این بزرگوار، مثل كوه ایستاد و مثل فولاد پردههای تحریف را برید. كلمات و فرمایشات و خطاب آن بزرگوار به علما، چیزهایی است كه بعضی از آنها كه در تاریخ مانده است، نشان میدهد ایشان چه حركت عظیمی را در این زمینه داشته است. رشته بعدی هم رشته نهی از منكر و امر به معروف در بالاترین شكل آن است كه در نامه به معاویه در كتابهای تاریخ نقل شده است - نقل شیعه هم نیست - اتّفاقاً این نامه را - تا آن جاكه در ذهنم هست - مورّخین سنّی نقل كردهاند؛ به گمانم شیعه نقل نكرده است؛ یعنی من برخورد نكردهام؛ یا اگر هم نقل كردهاند، از آنها نقل كردهاند. آن نامه كذایی و نهی از منكر و امر به معروف ، تا هنگام حركت از مدینه است كه بعد از به سلطنت رسیدن یزید است كه این هم امر به معروف و نهی از منكر است. « اُرید اَن امر بالمعروف وانَهی عن المنكر». ببینید؛ یك انسان، هم در تلاش نفسانی و شخصی - تهذیب نفس - آن حركت عظیم را میكند؛ هم در صحنه و عرصهی فرهنگی، كه مبارزه با تحریف، اشاعه احكام الهی و تربیت شاگرد و انسانهای بزرگ است و هم در عرصه سیاسی كه امر به معروف و نهی از منكر است. بعد هم مجاهدت عظیم ایشان، كه مربوط به عرصه سیاسی است. این انسان، در سه عرصه مشغول خود سازی و پیشرفت است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : پیشرفت, آمادگی برابر دشمن, عرصه پیکار با دشمن, مبارزه با توطئه دشمن کلیدواژه(ها) : پیشرفت, آمادگی برابر دشمن, عرصه پیکار با دشمن, مبارزه با توطئه دشمن نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بهترین راه برای متوقف كردن حملهی دشمن و بر هم زدن آرایش او، حملهی شماست. پیشرفت شما حمله به دشمن است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : الگو, سازندگی کشور کلیدواژه(ها) : الگو, سازندگی کشور نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز سازندگی این كشور برای ملتهای دیگر الگوست و باید از آن درس بگیرند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : تکلیف, جهاد کلیدواژه(ها) : تکلیف, جهاد نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : برای خدا، برای وظیفه و تكلیف فعالیت كنیم، نه برای خواهشهای و هواهای نفسانی، یا توقعات و گفتن این و آن. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب), نظام جمهوری اسلامی ایران, نظام جمهوری اسلامی ایران کلیدواژه(ها) : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب), نظام جمهوری اسلامی ایران, نظام جمهوری اسلامی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت ايران و دولت جمهورى اسلامى در طول اين سالها، يك بار هم موجب ناامنى اين منطقه نشده. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب) کلیدواژه(ها) : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت ايران ملتى است كه بيشترين قوام منطقهى حساس خليج فارس، به او و كشور اوست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب) کلیدواژه(ها) : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت ايران ملتى بزرگ و شجاع است؛ ملتى است كه متكى و متوكل علىالله است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش :بی تفاوتی آمریکا نسبت به قتل عام مسلمانان سربرنیتسا کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تاریخ استعمار و عملکرد استعمارگران, مسلمانان بوسنی و هرزگوین, دروغ آمریکا و غرب نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : وضع دشمن اسلام و جمهوری اسلامی و دشمن این حق و این گوهر گرانمایهای که در اختیار و در مشت شماست، در همهجا گسترده است. از دولت استکباری آمریکا بگیرید تا فرهنگ حاکم بر بسیاری از جوامع امروز دنیا - اعم از جوامع غربی و دنباله روهای آنها، تا دلهای فریب خوردهای که حتی در خانه شما، یعنی در چهار دیواری همین کشور الهی و حسینی زندگی میکنند - گسترده است؛ مدّعی هم هستند! ناگهان با یک نشست و بر خاست، جمهوری اسلامی را به چیزی متّهم میکنند که اگر برای مردم دنیا تشریح شود، مردم دنیا تعجّب خواهند کرد! همان طور که امیرالمؤمنین را به نماز نخواندن متّهم میکردند! یکی همین دولت آمریکاست که در کشورهای آمریکای لاتین و کشورهای گوناگون دنیا و در آسیا، هزار نوع فاجعه انجام داده است؛ آمریکایی که از کشتار هزاران انسان مؤمن در «سربرنیتسا» و در مناطق بوسنی هرزگوین، اندکی اظهار ناراحتی نکرد. الان هم که تظاهر میکنند، واقع نمیگویند. به طور جدّی دنبال نمیکنند. آن روز ایستادند و همین طور نگاه کردند تا مسلمانان را قتل عام کردند و از بین بردند. هزاران هزار را نابود کردند. ما مرتّب فریاد کشیدیم؛ ولی آنها گفتند: نه، اصلاً خبری نیست! من یاد داشتی را از سال ۷۴ - همان زمان مربوط به «سربرنیتسا» - نگاه میکردم. در آن یاد داشت آمده بود که چند نفر از سر کردگان سرشناس سیاسی دنیا گفته بودند: از این حرفهایی که گفته میشود، خبری نیست! در صورتی که بعد از گذشت چند ماه - حدود دوازده، سیزده یا پانزده ماه - گورهای دستجمعی در سربرنیتسا کشف شد! ما آن روز پی در پی فریاد میکردیم؛ آنها میگفتند: خبری نیست! برای خونهای به نا حق ریخته مردم فلسطین، یک ذرّه ارزش قائل نیستند. برای هزاران نفری که به وسیله رژیم بعثی عراق، در قضایای حلبچه و غیر آن، دچار آسیب شیمیایی شدند، اهمیتی قائل نشدند. برای فاجعه آفرینیهای گوناگون در دنیا و برای بشر، اصلاً ارزش قائل نیستند. این دولت آمریکا و اشباه و نظایرش - که من نمیخواهم دانه دانه اسم اشخاص و دولتها را بیاورم. بدتر از همه آمریکاست؛ دیگران هم مقداری به او دور یا نزدیک هستند - میآیند و جمهوری اسلامی را به عدم رعایت حقوق انسان متّهم میکنند! این طور هم نیست که فقط را دیوها بگویند؛ روزنامهها مینویسند و قطعنامه میکنند. شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل مطرح میکنند و هر اقدامی بتوانند از قبیل پول دادن و تهدید کردن، انجام میدهند! حالا این یک قلم است. در قضایای مختلف، در محاصره اقتصادی و در کارهای گوناگون و تهدیدهای مختلف هم این گونه است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : زر زور تزویر کلیدواژه(ها) : زر زور تزویر نوع(ها) : جستار متن فیش : روح قضیه این است که امام حسین علیه السّلام در این ماجرا، با یک لشکر روبهرو نبود؛ با جماعتی از انسانها، هر چند صد برابر خودش، طرف نبود؛ امام حسین علیه السّلام با جهانی انحراف و ظلمات روبهرو بود. این مهم است. با یک جهان کجروی و ظلمت و ظلم مواجه بود، که آن جهان هم همه چیز داشت. پول، زر و زور، شعر، کتاب و محدّث و آخوند داشت. وحشت انگیز بود. تن آدم معمولی - حتی آدم فوق معمولی - در مقابل عظمت پوشالی آن دنیای ظلمت میلرزید. قدم و دل امام حسین علیهالسّلام در مقابل این دنیا نلرزید؛ احساس ضعف و تردید نکرد و یک تنه وسط میدان آمد. عظمت قضیه این است که قیامِللَّه است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : اخلاص کلیدواژه(ها) : اخلاص نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ایستادن که کار آسانی نیست؛ قدرت میخواهد . این قدرت نیز با اخلاص حاصل میشود؛ لذا باید سراغ اخلاص بروید و برویم. برای خدا، برای وظیفه و تکلیف فعّالیت کنیم، نه برای خواهشهای و هواهای نفسانی، یا توقّعات و گفتن این و آن. اگر این شد، آن وقت میدان، هیچ گاه از انسانهای بزرگ و ستونهای استواری که میتوانند این خیمه را نگه دارند، خالی نخواهد بود. همان گونه که مسأله در میدان جنگ، برای بسیاری از رزمندگان فداکار و جان برکف ما، حقّاً و انصافاً مسأله اخلاص بود. اوّل انقلاب، قبل از جنگ و بعد از جنگ هم همین طور بوده است. مسأله اخلاص را تمرین کنیم.امروز جمهوری اسلامی به این روحیه و به آن عزم و ایستادگی نیاز دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : هدایت الهی کلیدواژه(ها) : هدایت الهی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : پیغمبران ، شاخصهای راه هدایت الهی بشر هستند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حرکت امام بزرگوار ما، یک حرکت حسینی بود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام بزرگوار در زمان ما، رشحهای از حرکت حسینی را در کار خود داشت. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : پاسداران به برکت تشبّه به رفتار حسینبنعلی علیهالصّلاةوالسّلام، خیلی ارزش آفریدند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حرکت امام بزرگوار ما، یک حرکت حسینی بود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام بزرگوار در زمان ما، رشحهای از حرکت حسینی را در کار خود داشت. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نام مبارک امام حسین علیهالسّلام، یاد و زندگی و تاریخ آن بزرگوار، همه برای ما درس است. این درسها را باید فرابگیریم. آنها را باید درست بفهمیم و مورد مداقّه قرار دهیم و در زندگی خودمان باید پیاده کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : همه عوالم وجود، ارواح اولیاء و بزرگان و فرشتگان مقرّب، محتاج پرتوی از انوار امام حسینند و در تمام عوالم تو در توی وجود، که برای ما روشن و آشنا هم نیست، نور مبارک حسینبنعلی علیه السّلام مثل خورشید میدرخشد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام حسین قبل از قیام، مثل کوه ایستاد و مثل فولاد پردههای تحریف را برید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مسأله کربلا برای کسانی که میخواهند امام حسین را الگو قرار دهند، درس است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام حسین علیه السّلام با جهانی انحراف و ظلمات روبهرو بود. با یک جهان کجروی و ظلمت و ظلم مواجه بود، که آن جهان هم همه چیز داشت. پول، زر و زور، شعر، کتاب و محدّث و آخوند داشت. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام حسین علیه السّلام با یک جهان کجروی و ظلمت و ظلم مواجه بود، که آن جهان هم همه چیز داشت قدم و دل امام حسین علیهالسّلام در مقابل این دنیا نلرزید؛ احساس ضعف و تردید نکرد و یک تنه وسط میدان آمد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : کار امام حسین علیهالصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلیاللَّهعلیهوآلهوسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : همان طور که پیغمبر در بعثت، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : باید با پنجه افکنی و ناخن کشی و حیلهگری دشمن مقابله کنیم. امام حسین علیهالسّلام که آقا و مولای ماست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بیان مواضع و تبیین سیاسی در مقابل دنیای استکبار وظیفه همه کسانی است که امام حسین علیه السّلام را الگو میدانند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تشبّه به بزرگان و انتساب به اولیا، کار زیرکان عالم است. هر کس الگویی میخواهد، دنبال نمونه و اسوهای میگردد. ... در میان این بزرگان هم شاخصهایی است که بلاشک حضرت ابیعبداللَّه علیه الصّلاة و السّلام، یکی از بزرگترین این شاخصهاست. حقّاً باید گفت که نه فقط ما انسانهای خاکی حقیر و ناقابل، بلکه همه عوالم وجود، ارواح اولیاء و بزرگان و فرشتگان مقرّب، محتاج پرتوی از انوار اویند و در تمام عوالم تو در توی وجود، که برای ما روشن و آشنا هم نیست، نور مبارک حسینبنعلی علیه السّلام مثل خورشید میدرخشد. اگر انسان خود را در پرتو این خورشید قرار دهد، این کار بسیار برجستهای است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام حسین علیه السّلام فرزند پیغمبر که بود، فرزند علی بن ابی طالب علیه السّلام و فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها که بود - همه اینها ارزشهایی است که یک انسان را خیلی تعالی میبخشد - پرورش یافته آن خانه و آن دامن و آن تربیت و فضای معنوی و بهشت روحانی هم که بود؛ اما به اینها قانع نشد. وقتی نبىّاکرم از دنیا رفت، ایشان یک نوجوان هشت، نه ساله بود. وقتی امیرالمؤمنین به شهادت رسید، ایشان یک جوان سی و هفت، هشت ساله بود. در دوران امیرالمؤمنین هم که دوران آزمایش و تلاش و کار بود، این مایه مستعد، زیر دست آن پدر، مرتّب ورز خورده بود و قوی، درخشان و تابناک شده بود. اگر همّت یک انسان مثل همّت ما باشد، خواهد گفت که همین مقدار بس است؛ همین خوب است و با همین خدا را ملاقات کنیم. همّت حسینی این نیست. در دوران حیات مبارک برادرش، که ایشان مأموم آن بزرگوار و امام حسن علیه السّلام، امام بود، ایشان همان حرکت عظیم را ادامه داد. باز همین طور پیشرفت و انجام وظایف در کنار برادر و اطاعت مطلق از امام زمان است. همه اینها درجه و تعالی است. لحظهلحظههایش را حساب کنید. بعد در مقابل شهادت برادر قرار گرفت. بعد از آن هم زندگی مبارک این بزرگوار، ده سال ادامه پیدا کرده است - از وقت شهادت امام حسن تا هنگام شهادت امام حسین، حدود ده سال و اندکی است - شما ببینید امام حسین علیه السّلام، در این ده سال قبل از عاشورا چه میکرد. آن عبادت و تضرّع، آن توسّل و اعتکاف در حرم پیغمبر و آن ریاضت معنوی و روحانی، یک طرف قضیه است. از طرف دیگر تلاش آن بزرگوار در نشر علم و معارف و مبارزه با تحریف است. تحریف در آن روز، بزرگترین بلای معنوی برای اسلام بود که مثل سیلابی از فساد و گنداب، به سمت اذهان جامعه اسلامی سرازیر شده بود. دورانی بود که به شهرهای اسلامی و کشورها وملتهای مسلمان آن روز سفارش میشد بزرگترین شخصیت اسلام را لعن کنند! اگر کسی متّهم میشد به این که طرفدار جریان امامت و ولایت امیرالمؤمنین است، تحت تعقیب قرار میگرفت. «القتل بالظّنة و الأخذ بالتهمة». در چنین دورانی این بزرگوار، مثل کوه ایستاد و مثل فولاد پردههای تحریف را برید. کلمات و فرمایشات و خطاب آن بزرگوار به علما، چیزهایی است که بعضی از آنها که در تاریخ مانده است، نشان میدهد ایشان چه حرکت عظیمی را در این زمینه داشته است. رشته بعدی هم رشته نهی از منکر و امر به معروف در بالاترین شکل آن است که در نامه به معاویه در کتابهای تاریخ نقل شده است - نقل شیعه هم نیست - اتّفاقاً این نامه را - تا آن جاکه در ذهنم هست - مورّخین سنّی نقل کردهاند؛ به گمانم شیعه نقل نکرده است؛ یعنی من برخورد نکردهام؛ یا اگر هم نقل کردهاند، از آنها نقل کردهاند. آن نامه کذایی و نهی از منکر و امر به معروف ، تا هنگام حرکت از مدینه است که بعد از به سلطنت رسیدن یزید است که این هم امر به معروف و نهی از منکر است. « اُرید اَن امر بالمعروف وانَهی عن المنکر». ببینید؛ یک انسان، هم در تلاش نفسانی و شخصی - تهذیب نفس - آن حرکت عظیم را میکند؛ هم در صحنه و عرصهی فرهنگی، که مبارزه با تحریف، اشاعه احکام الهی و تربیت شاگرد و انسانهای بزرگ است و هم در عرصه سیاسی که امر به معروف و نهی از منکر است. بعد هم مجاهدت عظیم ایشان، که مربوط به عرصه سیاسی است. این انسان، در سه عرصه مشغول خود سازی و پیشرفت است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسأله کربلا... برای کسانی که میخواهند امام حسین را الگو قرار دهند، درس است. عزیزان من؛ ببینید! ماجرای کربلا تقریباً بیشتر از یک نصف روز - یا اندکی بیشتر - طول نکشیده است. تعدادی هم شهید شدهاند - حالا هفتاد و دو نفر یا چند نفر کمتر و بیشتر - این همه شهید در دنیا هست. مسأله کربلا که شما میبینید این همه عظمت پیدا کرده است - حق هم همین است و هنوز از اینها عظیمتر است - اینگونه در اعماق وجود بشر تأثیر گذاشته و نفوذ کرده است، به خاطر روح این قضیه است. جسم قضیه چندان حجمی ندارد. بالاخره بچههای کوچک در همهجا کشته شدهاند؛ در حالی که آنجا یک بچه شش ماهه کشته شد - دشمنان در بعضی جاها قتل عام کردهاند و صدها بچه را کشتهاند - قضیه در اینجا از لحاظ جسمانی مطرح نیست؛ از لحاظ معنا و روح خیلی مهم است. روح قضیه این است که امام حسین علیه السّلام در این ماجرا، با یک لشکر روبهرو نبود؛ با جماعتی از انسانها، هر چند صد برابر خودش، طرف نبود؛ امام حسین علیه السّلام با جهانی انحراف و ظلمات روبهرو بود. این مهم است. با یک جهان کجروی و ظلمت و ظلم مواجه بود، که آن جهان هم همه چیز داشت. پول، زر و زور، شعر، کتاب و محدّث و آخوند داشت. وحشت انگیز بود. تن آدم معمولی - حتی آدم فوق معمولی - در مقابل عظمت پوشالی آن دنیای ظلمت میلرزید. قدم و دل امام حسین علیهالسّلام در مقابل این دنیا نلرزید؛ احساس ضعف و تردید نکرد و یک تنه وسط میدان آمد. عظمت قضیه این است که قیامِللَّه است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : کار امام حسین علیهالصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلیاللَّهعلیهوآلهوسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. آن بزرگوار هم نترسید؛ ایستاد و جلو آمد. امام حسین هم نترسید؛ ایستاد و جلو آمد. حرکت نبوی و حرکت حسینی، مثل دایرهی متحدالمرکز هستند. به یک جهت متوجّهند. لذا این جا « حسین منی و انا من حسین» معنا پیدا میکند. این عظمت کار امام حسین است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : کار امام حسین علیهالصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلیاللَّهعلیهوآلهوسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. آن بزرگوار هم نترسید؛ ایستاد و جلو آمد. امام حسین هم نترسید؛ ایستاد و جلو آمد. حرکت نبوی و حرکت حسینی، مثل دایرهی متحدالمرکز هستند. به یک جهت متوجّهند. لذا این جا « حسین منی و انا من حسین» معنا پیدا میکند. این عظمت کار امام حسین است. امام حسین علیهالسّلام در شب عاشورا که فرمود: بروید و اینجا نمانید؛ دست بچههای مرا هم بگیرید و ببرید؛ اینها مرا میخواهند، شوخی که نکرد. فرض کنید آنها قبول میکردند و میرفتند و امام حسین، تک و تنها و یا با ده نفر میماند؛ آیا خیال میکنید عظمت کار امام حسین کم میشد؟ نه؛ عیناً باز همین عظمت را داشت. اگر به جای این هفتاد و دو نفر، هفتاد و دو هزار نفر اطراف امام حسین را میگرفتند، آیا باز عظمت کار کم میشد. نه، عظمت کار این جا بود که امام حسین علیهالسّلام، در مقابل فشار و سنگینی یک دنیای متعرّض و مدّعی، احساس تردید نکرد؛ در حالی که آدمهای معمولی احساس تردید میکنند. آدمهای فوق معمولی هم احساس تردید میکنند. کما این که بارها گفتهام عبداللَّه بن عباس - که یک شخصیت بزرگی است - و همه آقازادههای قریش، از آن وضع ناراحت بودند. عبداللَّه زبیر، عبداللَّه عمر، عبدالرحمن بنابی بکر و فرزندان بزرگان صحابه و بعضی صحابه از این قبیلند. در مدینه عدّه زیادی صحابه بودند؛ آدمهای با غیرتی هم بودند - نه این که خیال کنید با غیرت نبودند - همان کسانی بودند که در مقابل تهاجم مسلمبن عقبه، در قضیه «حَرّه» مدینه - که سال بعد به مدینه حمله بردند و همه را قتل عام کردند - ایستادند؛ جنگیدند و مبارزه کردند. خیال نکنید ترسو بودند؛ نه، شمشیرزن و شجاع بودند. اما شجاعت ورود در میدان جنگ، یک مسأله است و شجاعت مواجه شدن با یک دنیا، یک مسأله دیگر است. امام حسین علیهالسلاّم این دومی را داشت. برای این دومی حرکت کرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دشمن امام حسین علیهالسلاّم، پول و زور و شمشیر زن و مروّج و مبلّغ و سینه چاک داشت. عزیزان من! الان وضع شما این است. کربلا تا آخر دنیا گسترده است. کربلا که به مرزهای آن میدان چند صد متری محدود نمیشد. الان همان روز است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مسأله کربلا برای کسانی که میخواهند امام حسین را الگو قرار دهند، درس است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مسأله کربلا که شما میبینید این همه عظمت پیدا کرده است و در اعماق وجود بشر تأثیر گذاشته و نفوذ کرده است، به خاطر روح این قضیه است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام حسین علیه السّلام در ماجرا عاشورا، با یک لشکر روبهرو نبود؛ حسین علیه السّلام با جهانی انحراف و ظلمات روبهرو بود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام حسین علیه السّلام در ماجرا عاشورا، با یک جهان کجروی و ظلمت و ظلم مواجه بود، که آن جهان همه چیز داشت. پول، زر و زور، شعر، کتاب و محدّث و آخوند داشت. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام حسین علیه السّلام در ماجرا عاشورا، با یک جهان کجروی و ظلمت و ظلم مواجه بود، که آن جهان همه چیز داشت. قدم و دل امام حسین علیهالسّلام در مقابل این دنیا نلرزید؛ احساس ضعف و تردید نکرد و یک تنه وسط میدان آمد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عظمت قضیه عاشورا این است که قیامِللَّه است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : کار امام حسین علیهالصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلیاللَّهعلیهوآلهوسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام حسین در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام حسین در ماجرای کربلا نترسید؛ ایستاد و جلو آمد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حرکت نبوی و حرکت حسینی، مثل دایرهی متحدالمرکز هستند. لذا این جا « حسین منی و انا من حسین» معنا پیدا میکند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام حسین علیهالسّلام، در مقابل فشار و سنگینی یک دنیای متعرّض و مدّعی، احساس تردید نکرد؛ در حالی که آدمهای معمولی احساس تردید میکنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسأله کربلا... برای کسانی که میخواهند امام حسین را الگو قرار دهند، درس است. عزیزان من؛ ببینید! ماجرای کربلا تقریباً بیشتر از یک نصف روز - یا اندکی بیشتر - طول نکشیده است. تعدادی هم شهید شدهاند - حالا هفتاد و دو نفر یا چند نفر کمتر و بیشتر - این همه شهید در دنیا هست. مسأله کربلا که شما میبینید این همه عظمت پیدا کرده است - حق هم همین است و هنوز از اینها عظیمتر است - اینگونه در اعماق وجود بشر تأثیر گذاشته و نفوذ کرده است، به خاطر روح این قضیه است. جسم قضیه چندان حجمی ندارد. بالاخره بچههای کوچک در همهجا کشته شدهاند؛ در حالی که آنجا یک بچه شش ماهه کشته شد - دشمنان در بعضی جاها قتل عام کردهاند و صدها بچه را کشتهاند - قضیه در اینجا از لحاظ جسمانی مطرح نیست؛ از لحاظ معنا و روح خیلی مهم است. روح قضیه این است که امام حسین علیه السّلام در این ماجرا، با یک لشکر روبهرو نبود؛ با جماعتی از انسانها، هر چند صد برابر خودش، طرف نبود؛ امام حسین علیه السّلام با جهانی انحراف و ظلمات روبهرو بود. این مهم است. با یک جهان کجروی و ظلمت و ظلم مواجه بود، که آن جهان هم همه چیز داشت. پول، زر و زور، شعر، کتاب و محدّث و آخوند داشت. وحشت انگیز بود. تن آدم معمولی - حتی آدم فوق معمولی - در مقابل عظمت پوشالی آن دنیای ظلمت میلرزید. قدم و دل امام حسین علیهالسّلام در مقابل این دنیا نلرزید؛ احساس ضعف و تردید نکرد و یک تنه وسط میدان آمد. عظمت قضیه این است که قیامِللَّه است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : کار امام حسین علیهالصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلیاللَّهعلیهوآلهوسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. آن بزرگوار هم نترسید؛ ایستاد و جلو آمد. امام حسین هم نترسید؛ ایستاد و جلو آمد. حرکت نبوی و حرکت حسینی، مثل دایرهی متحدالمرکز هستند. به یک جهت متوجّهند. لذا این جا « حسین منی و انا من حسین»(۶) معنا پیدا میکند. این عظمت کار امام حسین است. امام حسین علیهالسّلام در شب عاشورا که فرمود: بروید و اینجا نمانید؛ دست بچههای مرا هم بگیرید و ببرید؛ اینها مرا میخواهند، شوخی که نکرد.(۷) فرض کنید آنها قبول میکردند و میرفتند و امام حسین، تک و تنها و یا با ده نفر میماند؛ آیا خیال میکنید عظمت کار امام حسین کم میشد؟ نه؛ عیناً باز همین عظمت را داشت. اگر به جای این هفتاد و دو نفر، هفتاد و دو هزار نفر اطراف امام حسین را میگرفتند، آیا باز عظمت کار کم میشد؟ نه، عظمت کار این جا بود که امام حسین علیهالسّلام، در مقابل فشار و سنگینی یک دنیای متعرّض و مدّعی، احساس تردید نکرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : حادثه عاشورا کلیدواژه(ها) : حادثه عاشورا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام حسین علیهالسّلام در شب عاشورا که فرمود: بروید و اینجا نمانید؛ دست بچههای مرا هم بگیرید و ببرید؛ اینها مرا میخواهند، شوخی که نکرد. فرض کنید آنها قبول میکردند و میرفتند و امام حسین، تک و تنها و یا با ده نفر میماند؛ آیا خیال میکنید عظمت کار امام حسین کم میشد؟ نه؛ عیناً باز همین عظمت را داشت. اگر به جای این هفتاد و دو نفر، هفتاد و دو هزار نفر اطراف امام حسین را میگرفتند، آیا باز عظمت کار کم میشد. نه، عظمت کار این جا بود که امام حسین علیهالسّلام، در مقابل فشار و سنگینی یک دنیای متعرّض و مدّعی، احساس تردید نکرد؛ در حالی که آدمهای معمولی احساس تردید میکنند. آدمهای فوق معمولی هم احساس تردید میکنند. کما این که بارها گفتهام عبداللَّه بن عباس - که یک شخصیت بزرگی است - و همه آقازادههای قریش، از آن وضع ناراحت بودند. عبداللَّه زبیر، عبداللَّه عمر، عبدالرحمن بنابی بکر و فرزندان بزرگان صحابه و بعضی صحابه از این قبیلند. در مدینه عدّه زیادی صحابه بودند؛ آدمهای با غیرتی هم بودند - نه این که خیال کنید با غیرت نبودند - همان کسانی بودند که در مقابل تهاجم مسلمبن عقبه، در قضیه «حَرّه» مدینه - که سال بعد به مدینه حمله بردند و همه را قتل عام کردند - ایستادند؛ جنگیدند و مبارزه کردند. خیال نکنید ترسو بودند؛ نه، شمشیرزن و شجاع بودند. اما شجاعت ورود در میدان جنگ، یک مسأله است و شجاعت مواجه شدن با یک دنیا، یک مسأله دیگر است. امام حسین علیهالسلاّم این دومی را داشت. برای این دومی حرکت کرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در میان این بزرگان هم شاخصهایی است که بلاشک حضرت ابیعبداللَّه علیه الصّلاة و السّلام، یکی از بزرگترین این شاخصهاست. حقّاً باید گفت که نه فقط ما انسانهای خاکی حقیر و ناقابل، بلکه همه عوالم وجود، ارواح اولیاء و بزرگان و فرشتگان مقرّب، محتاج پرتوی از انوار... [حضرت ابیعبداللَّه علیه الصّلاة و السّلام هستند] و در تمام عوالم تو در توی وجود، که برای ما روشن و آشنا هم نیست، نور مبارک حسینبنعلی علیه السّلام مثل خورشید میدرخشد. اگر انسان خود را در پرتو این خورشید قرار دهد، این کار بسیار برجستهای است. بنابراین پاسداران از جمله کسانی هستند که این زیرکی را به خرج دادند. این را برای خودتان حفظ کنید و جدّی بگیرید. جِدّ لازم است. یک کار سرسری و در هم و تخیّلی به حساب نیاید. در همه چیز جِدّ لازم است. «وهب لی الجِدَّ فیخشّیتک». در امور معنوی هم جدیّت لازم است. کار را باید جدّی بگیرید و دنبال کنید. جدّاً خودتان را متشبّه به آن بزرگوار بدانید؛ کما این که هر کس از اوّل انقلاب - در این هفده سال - صفحه انقلاب را بنگرد و این کتاب قطور پر برگ را ورق بزند، همین را هم درباره پاسداران خواهد دید. پاسداران به برکت تشبّه به رفتار حسینبنعلی علیهالصّلاةوالسّلام، خیلی ارزش آفریدند. عزیزان من! یک وقت کسی نعمتی را ندارد، به او میگوییم برو و به دست بیاور؛ ولی یک وقت کسی نعمتی را دارد، به او میگوییم آن را حفظ کن و افزایش بده. من غالباً در دیدار با شما عزیزان، چون شما متنعّم به نعمت الهی هستید، این دومی را مکرّراً میگویم که حفظ کنید و افزایش دهید. این چیزها خود بهخود نمیماند؛ باید نگهداری شود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شما عزیزان پاسدار، حقّاً فرزندان معنوی حسین بن علی(ع) هستید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1375/09/24 عنوان فیش : استقامت ملی کلیدواژه(ها) : استقامت ملی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ایستادگی در مقابل اینها [جبهه استکبار] روح حسینی میخواهد. آن کسانی که امروز در مقابل تهاجم و توطئه آفرینیهای دشمنان ما در جبهه استکبار، در کار جهادی وسیاسی ایستادگی میکنند، کار حسینبنعلی علیه السّلام را میکنند. پس عظمت حرکت حسینبنعلی علیه السّلام، اینجاست. |