[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در مراسم ششمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1374/03/14 عنوان فیش : انزوای سیاسی کلیدواژه(ها) : انزوای سیاسی نوع(ها) : جستار متن فیش : انقلاب بزرگ اسلامی که امام بزرگوار آن را هدایت کرد، به ثمر رساند و نتیجهی مهمِّ جمهوری اسلامی را بر آن مترتب کرد، دارای دو وجهه است: یک وجهه، وجههی داخلی و ایرانی و وجههی دیگر، وجههی جهانی، بینالمللی، اسلامی و انسانی است. هر دو وجههی انقلاب، حائز اهمیّت است. در هر دو وجهه، ما به برکت استعداد ذاتی خود، رهبری آن بزرگوار و مجاهدت و پایمردی شما ملت عزیز، پیشرفتهای زیادی داشتهایم. من امروز در مقابل مرقد آن رهبر بینظیرِ دورانِ ما، به مناسبت سالگرد رحلت امام بزرگوار، میخواهم اعلام کنم که انقلاب، در هر دو وجهه، باز هم به پیش میرود و جهتگیری انقلاب در هر دو جهت، به قوّت خود باقی است. وجههی اوّل، مربوط به کشور و ملت ایران است. هدف انقلاب در درجهی اوّل این بود که نظامی در داخل کشور به وجود بیاورد که وابسته نباشد؛ بلکه مستقل باشد. وابستگی برای یک کشور و ملت، آفت بزرگی است و همهی آفتهای دیگر، بر آن مترتّب میشود. ملتی که به یک قدرت خارج از خود وابسته است، خیرات، استعدادها و منابع عظیم انسانی و مادّیاش در جهت خواست آن قدرت خارجی مصرف میشود، نه در راه خیر ملت. شخصیتها و افرادِ دلسوز و علاقهمندِ این ملتها، یا منزوی میشوند، یا به وسیله نظام و رژیم وابسته، نابود میگردند. منابعِ نفت، گاز و معادن زیرزمینی دیگرش اگر استخراج شود، به صلاح و خیر قدرتی که به آن وابسته است، مصرف میشود. دوستی، دشمنی و موضعگیری جهانیاش، به تبع میل و خواست قدرتی است که به آن وابسته است. مذهب، اخلاق، فرهنگ و آدابش، آنطوری است که آن قدرت خارجی میخواهد، انتخاب میکند و تشخیص میدهد. میل خودش و ایمان، اراده، خواست و نظر مردمش، مورد اعتنا قرار نمیگیرد. لذا، در یک نظام وابسته، مردم و مغزهای متفکّر، هیچکاره میشوند. ادارهی حقیقی کشورِ وابسته، نه به دست دولتِ خودش، بلکه در واقع به دست دولتی است که به آن وابسته شده است. برای یک ملت، بدبختیای از این بالاتر نیست. مادرِ همهی آفتهای ملی، وابستگی است. برادران و خواهران عزیز! کشور ایران، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، یک کشور وابسته بود. این وابستگی، بخصوص در پنجاه و چند سالی که نظام منحوس و فاسد پهلوی بر سرِ کار بود، به اوج خود رسیده بود. مربوط به :بیانات در مراسم ششمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1374/03/14 عنوان فیش : انزوای سیاسی کلیدواژه(ها) : انزوای سیاسی نوع(ها) : جستار متن فیش : مسلمانان را از خود بیگانه کرده بودند. مسلمان در اطراف دنیا خجالت میکشید بگوید «من مسلمانم». دولتهای غیر اسلامی و ضدّ اسلامی، در کشورهای خود وضعیتی به وجود آورده بودند که هیچ جوانِ امروزی، بویی از اسلام حس نکند و خبری از اسلام نداشته باشد. اسلام را متعلّق به نسل گذشته معرفی میکردند. میگفتند «اسلام مُرد؛ رفت؛ تمام شد.» در جوامع مدرن، مترقّی و متمدّن دنیا، کاری کرده بودند که مسلمانان جرأت ابراز مسلمانی خود را نداشتند. یا عمل به اسلام را، به کلی ترک میکردند یا اگر هم انجام میدادند، در خفا و با ترس و وحشت بود. کشورهای اسلامی هم، وضع بهتری نداشتند. یک رئیس کشور اسلامی، در یک مجمع جهانی رؤسای کشورها، خجالت میکشید نطق خود را با «بسماللَّه» شروع کند! این را عیب و ارتجاع میشمردند! از اسلام و نشانههای اسلام، شرم میکردند و عوامل استکبار که ضربت و سیلی اسلام را در اوایل و اواسط دوران استکبار و استعمار خورده بودند و از اسلام میترسیدند، احساسِ کنار گذاشتنِ اسلام را در مردم تقویت میکردند. برادران و خواهران! کدام یک از شما که آن دوران را درک کردهاید، یادتان میآید که یک مسلمان، جرأت کند در حضور جماعتی در غیر مسجد نماز بخواند؟ اگر کسی در فرودگاهها یا در میدانی در وسط شهر نماز میخواند یا اذان میگفت، او را مسخره میکردند. اسلام را بتدریج قاچاق کرده بودند. در سربازخانهها، اسلام قاچاق بود. در دانشگاهها تا وقتی یک گروه مسلمان مبارز به وجود نیامده بود، اسلام و نماز خواندن قاچاق بود. همه جای دنیا اینطور بود. بعضی جاها، حتّی از ایران هم بدتر بود. پیام بزرگ انقلاب ما، احیای هویّت اسلامی در ملتهای مسلمان بود. امروز همهی ملتهای مسلمان، در هرجای دنیا - اعم از اروپا، امریکا و آسیا - به مسلمانی خودشان افتخار میکنند. امروز در قلب اروپا، دختر محجّبهی دبستانی افتخار میکند و میگوید: «من مسلمانم و میخواهم با حجاب به مدرسه بروم.» امروز ملتی مثل ملت بوسنی هرزگوین، در قلب اروپا، با وجود این همه دشمنی و فشاری که علیه آن هست، میایستد و میگوید: «من مسلمانم». خسارت این مسلمانی را هم تحمّل میکند، چوبش را هم میخورد؛ ولی میایستد. رؤسای کشورهای اسلامی، به خاطر گرایش ملتهایشان به اسلام، مجبورند اظهار مسلمانی کنند و دم از مسلمانی بزنند. امروز رؤسای استکباری کشورهای مستکبر هم، برای اینکه دل مسلمانان را به خودشان جلب کنند، میگویند: «ما با اسلام موافقیم و طرفدار اسلامیم.» البته دروغ میگویند و به زبان میگویند؛ امّا برای تظاهر هم که شده است، این حرف را میزنند. چرا؟ چون امروز اسلامْ زنده و هویّت اسلامی، ارجمند و بزرگ است. چون امروز اسلام عزیز است. چون امروز حرکات اسلامی رو به رشد است و به فضل پروردگار، تا آن روز که «لیظهره علی الدّین کلّه»، این حرکت آزادی اسلامی و پیشرفت تفکّر اسلامی، روزبهروز در کشورها قویتر خواهد شد. آن وقت که این احساس مسلمانی و هویّت اسلامی در ملتها زنده شود، وقتی است که همهی کسان و جناحهایی که نقشههایی علیه اسلام شکل دادهاند، احساس انزوا، غربت و وحشت میکنند. لذا، شما میبینید که در همین چند روز قبل، یکی از سردمداران رژیم صهیونیستی گفته بود «ما از لشکرها و ارتشهای عرب نمیترسیم؛ از بنیادگرایی اسلامی میترسیم.» بله؛ ما با اینکه در همهی مسائل با دشمن صهیونیستی مخالفیم، در این یک حرف، با آنها موافقیم. آنچه علاج صهیونیستها را میکند، همین بیداریِ اسلامی است و بس. آنچه میتواند سرزمین فلسطین را آزاد کند، بیداری ملتهای مسلمان و بیداری اسلامی است. |