[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده‌های شهدا - 1370/07/17
عنوان فیش : شیطان
کلیدواژه(ها) : شیطان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
انبیای الهی آمده‌اند تا انسان را بسازند، او را از دست منیتهای خود نجات بدهند و از شر وسوسه‌های درونی خودش خلاص کنند. این شجاعت و این قدرت باید در ما به وجود بیاید، تا بتوانیم بر وسوسه‌های درونی خودمان غلبه کنیم و با هوای نفس خودمان - با آن شیطانی که در وجود ماست و اسم آن «من» است - مبارزه نماییم.
هر کدام از ما در درون خودمان و از وجود خودمان شیطانی داریم که همان «من» ماست، همان منیت ماست، همان خودخواهیها و هوسها و هوسرانیهای ماست. چه چیزی ما را از دست این شیطان نجات خواهد داد؟ جز اراده‌ی دینی و ایمان قوی و دلی که با تزکیه و اخلاق الهی آشنا شده باشد؟ این، خیلی قوّت و شجاعت لازم دارد. شجاعت این مبارزه، بیشتر از شجاعت مبارزه‌ی با هر دشمن بیرونی است.
آنهایی که در مبارزه‌های با دشمنان بزرگ پیروز میشوند، کسانی را به خاک مینشانند و قدرتهایی را نابود میکنند، گرفتاری بزرگشان در مبارزه با نفس خودشان است. این غروری که به ما دست میدهد، این هوس و شهوتی که به ما عارض میشود، این غفلت و نسیان از یاد خدا که ما را فرا میگیرد، این شیطان‌صفتییی که در معامله‌ی با برادرانمان، با جامعه‌مان و با حوادث دوروبرمان به ما عارض میشود، آن شیطان درونی است؛ این است که باید آن را علاج بکنیم.
بشر بیشترین ضربه را از همین هوس درونی و منیت خود خورده است. ذلت انسان هم ناشی از این است، تکبر انسان هم ناشی از این است. هم قدرتهای استکباری و فرعونها ضربه‌ی این منیت و فرمان نفس خودشان را خورده‌اند، هم آنهایی که زیر بار فرعونها رفتند.
چرا انسانهایی تن به مبارزه‌ی با طاغوت نمیدهند؟ چرا کسانی جرأت نمیکنند با امریکا بجنگند؟ چه چیزی مانع آنهاست؟ همین شیطان درونی؛ همینی که میخواهد دو روز بیشتر زنده بماند، راحت‌تر زندگی کند و راحت‌تر بخورد و بپوشد.
چرا در گذشته بسیاری از دانشمندان و افراد برجسته‌ی اجتماع، اسیر و دستخوش خواست قدرتهای استکباری شده بودند، و حالا هم در کشورهای مختلف میشوند؟ چون اسیر نفس و راحت‌طلبی خودشان هستند. کسانی که اسیر راحت‌طلبی و شهوات نفسانی خودشان میشوند، اگر عالم و دانا باشند، خطر و ضررشان بیشتر، و لغزششان خطرناکتر است.
خدای متعال در قرآن کریم، «بلعم باعورا» را برای ما مثال میزند: «و لکنّه اخلد الی الارض و اتّبع هواه»؛ انسانی که با معارف الهی آشنا بود، اما به زمین چسبید؛ یعنی برای دو روز بیشتر زندگی کردن و راحت‌تر خوردن، به زندگی خاکی، به هوسها و به خواستهای نفسانی خود چسبید. نتیجه‌ی این کار، پستی بود.