![]() |
[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - 1392/06/26 عنوان فیش : هویت ملی, تجربه ملت ایران کلیدواژه(ها) : هویت ملی, تجربه ملت ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : كارنامهی سپاه در این سی و چند سال، یك كارنامهی درخشان است؛ این كلمه را به عنوان یك كلمهی متعارف و معمول و جاریشوندهی بر زبان در خیلی جاها عرض نمیكنم، واقع قضیّه این است. كارنامهی سپاه در این مدّت در واقع نمایشگر تجربهی یك ملّت است؛ یعنی اعماق شخصیّت و هویّت ملّت ایران را میتوان در این كارنامه مشاهده كرد؛ چون سپاه با ایمان و عقیده وارد میدان شد. میدانِ چه؟ میدان «مجاهدت و مقاومت». باهوشترین و قویترین فرماندهان نظامی را تربیت كرد؛ این كسانی كه در سنین جوانی و كمتر از سی سال، طرّاحان و به تعبیر فرنگیها استراتژیستهای برجستهی میدان جنگ در سپاه شدند، هیچ دانشگاه نظامی ندیده بودند؛ این تربیت سپاه بود، تربیت این فضا بود كه فضای نورانی است، تربیت این سازمان بناگذاشته شدهی بر مبنای ایمان و عقیده بود؛ آن شخصیّتهای برجسته را - كه هرگز ملّت ما و تاریخ ما اسم آنها را فراموش نخواهد كرد - تربیت كرد؛ این هنر سپاه است. این در زمینهی جنگ؛ علاوهی بر این باتدبیرترین و قویترین و بهترین مدیران كشور را هم در زمینهی غیر نظامی، باز میبینیم سپاه تربیت كرده و تحویل داده؛ صادرات انسانیِ سپاه به مجموعهی دستگاههای حاكمیّتی نظام جمهوری اسلامی یك فهرست طولانی و افتخارآمیز است؛ كارنامهی سپاه این است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - 1392/06/26 عنوان فیش : تجربه ملت ایران کلیدواژه(ها) : تجربه ملت ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : به نظر بنده، آینده، آیندهی روشنی است برای انقلاب اسلامی؛ نه به معنای یك دلخوشكُنَك، بلكه به معنای ملاحظهی همهی آنچه كه جلو چشم ما است. دو استدلال را اینجا انسان نگاه كند: یك استدلال، استدلال تجربه است؛ خب، ما از چه وضعیّتی در اوائل انقلاب، از لحاظ فقر نیروی انسانی، فقر نیروی مادّی، فقر سلاح، فقر تجربهی مدیریّتی و فقرهای گوناگون دیگر، امروز به چه وضعیّتی رسیدیم؛ غنای نیروی انسانی، غنای مادّی، غنای علمی، غنای سیاسی، غنای آبرو و حیثیّت بینالمللی. خب در این سی و چند سال ما از كجا به كجا رسیدیم؟! همهی این حركتی هم كه ما در این سی و پنج سال كردیم، مواجه با فشار طرف مقابل بود، یعنی باد مخالف میوزید و ما توانستیم جلو برویم؛ جریان تند مخالف ما بر این بستری كه ما در آن حركت كردیم حضور داشت و ما توانستیم پیش برویم؛ این تجربه خوب نیست؟ كافی نیست؟ جریانهای مخالف و دشمنیها نمیتواند ملّتی را كه متّحد است و مصمّم است و با ایمان است و میداند و میفهمد میخواهد چه كار كند، گیج و گم نیست، متوقّف كنند. در این حوادثی كه اخیراً رخ داد در دنیای اسلام در این منطقهی ما، هر جایی میبینید خسارتهایی متحمّل شدند، بهخاطر این است كه نمیدانستند چه كار باید بكنند، یك خطّ درست راهنما حاكم نبود بر كارها؛ خب اینجوری شد؛ البتّه اینجور هم نخواهد ماند. اینجا هم آن اتّفاقی كه در منطقهی اسلامی و كشورهای اسلامی افتاده است - آن بیداری - یك چیز بیسابقهای است، كار خودش را خواهد كرد. این یك عنصر، یك استدلال، كه استدلال تجربه است. |