[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار وزیر، مسئولان وزارت امور خارجه و رؤساى نمایندگی‌هاى جمهورى اسلامى ایران در خارج از کشور - 1368/05/31
عنوان فیش : دیپلماسی انقلابی
کلیدواژه(ها) : دیپلماسی انقلابی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در یک محدوده‌ی کلیتر، این‌ ده‌ سال‌ را باید سالهای مبارزه‌ی سخت‌ و ظریف‌ دیپلماسی جمهوری اسلامی به‌حساب‌ آورد. این‌ مبارزه‌، از داخل‌ وزارت‌ امورخارجه‌ و کارهای تشکیلاتی این‌ وزارت‌ و تدوین‌ کلیات‌ و اصول‌ سیاست‌ خارجی شروع‌ میشده‌ و تا گزینش‌ و پیدا کردن‌ افراد برای فرستادن‌ به‌ خطوط مقدم‌ این‌ جبهه‌ ـ که‌ عمدتا کشورهای خارجی است‌ ـ و تغذیه‌ی آنها با تفکرات‌ و خطوط درست‌ و هدایت‌ پیدرپی نمایندگیها و سفارتخانه‌ها و موضعگیریهای ما در سراسر عالم‌ ـ که‌ حقیقتا مبارزه‌ی دشواری است‌ ـ ادامه‌ داشته‌ و دارد.
این‌ مبارزه‌، فقط یک مبارزه‌ی معمولی دیپلماتیک نیست‌. دیپلماسی، یک جنگ‌ است‌. شما این‌ را به‌خوبی میدانید و آن‌ را مثل‌ جنگهای نظامی و برخوردهای اقتصادی که‌ تاکتیک و عقب‌نشینی و حمله‌ و جابه‌جایی و فریب‌ جنگی دارد، لمس‌ کرده‌اید. همه‌ی دیپلماتهای دنیا مشغول‌ جنگند. ارزش‌ و تأثیر آن‌ جنگ‌ هم‌، گاهی از جنگهای نظامی کمتر نیست‌; بلکه‌ در مواردی هم‌ بیشتر است‌. البته‌، همیشه‌ این‌گونه‌ نیست‌. منظور من‌ از جنگ‌، یک مبارزه‌ی معمولی نیست‌; که‌ این‌ کار همه‌ی دیپلماتهاست‌.
ما دچار یک جنگ‌ تحمیلی ناخواسته‌ در عالم‌ دیپلماسی شدیم‌ و آن‌، تمرکز فعالیت‌ همه‌ی قدرتهای مخالف‌ اسلام‌ و حتی دین‌ ـ مثل‌ صهیونیسم‌ سیاسی که‌ در رأس‌ است‌ و امریکا و ایادی و هم‌پیمان‌های او در سراسر دنیا و نیروهای خرده‌ریزی چون‌ عناصر ضدانقلابی ایرانی مقیم‌ خارج‌ و مخالف‌ با حضور اسلام‌ در ایران‌ ـ روی دیپلماسی ما بود. دستگاه‌ دیپلماسی ما، یک تنه‌ رویاروی همه‌ی این‌ تمرکز بین‌المللی بود. بخصوص‌ در سالهای آخر این‌ هشت‌ سال‌، برخی کشورها مشکل‌ دیپلماتیک با ما نداشتند و تا حدی مناسبات‌ و ارتباطاتی با هم‌ داشتیم‌; ولی بر سر مسایل‌ مبنایی ـ چون‌ اسلام‌ ـ مستقیم‌ و غیرمستقیم‌ و در مواقع‌ حساس‌، ضربه‌ی خود را وارد میکردند.
وقتی که‌ هر کس‌ با هر قدرت‌ و تشکیلاتی، به‌جهت‌ مخالفت‌ با اسلام‌ و جمهوری اسلامی، توان‌ خود را بر دیپلماسی ما متمرکز کرد، کار واقعا مشکل‌ و دشوار میشود. این‌ دیپلماسی، دیگر یک حرکت‌ معمولی در میدان‌ جنگ‌ نیست‌; بلکه‌ همچون‌ رزمنده‌یی است‌ که‌ در جنگ‌ پایش‌ را بسته‌اند و یا مسیر حرکتش‌ را گل‌ کرده‌ باشند.
در حقیقت‌، جنگ‌ دیپلماسی ما، یک جنگ‌ مضاعف‌ است‌. شما آقایانی که‌ در کشورهای مختلف‌ هستید، اگر یک نگاه‌ سطحی به‌ برخوردهایی که‌ از سوی رسانه‌ها و دیپلماتهای آن‌ کشور، در مقایسه‌ با دیپلماتهای مقیم‌ سایر کشورها با شما شده‌است‌، بیندازید; یک مبارزه‌ی پنهانی دایمی با تلاش‌ یک تشکیلات‌ بین‌المللی را به‌ نیکی درمییابید. تا وقتی پایبندی اسلامی ما محفوظ است‌، این‌ مبارزه‌ وجود دارد; گرچه‌ ممکن‌ است‌ در آینده‌ مجبور به‌ عقب‌نشینی شوند. این‌، ترسیم‌ دوره‌ی دشوار دیپلماسی ماست‌ که‌ گذرانده‌ایم‌.
از کاری که‌ شما کردید، دو نتیجه‌ میتوان‌ گرفت‌: اول‌، پرورش‌ ذهنی و سیاسی خوبی که‌ بحمدالله‌ دستگاه‌ دیپلماسی پیدا کرده‌ است‌. اگرچه‌ به‌ قول‌ آقای دکترولایتی، از صفر شروع‌ کرده‌اید; ولی خوشبختانه‌ امروز نیروهای بسیار خوب‌ و زبده‌ با برجستگیها و درخشندگیهای خوب‌، در میان‌ شما یافت‌ میشوند. این‌ را باید قدر دانست‌. دوم‌، این‌ است‌ که‌ میدانداری سیاسی و موضعگیریهای وزارت‌ خارجه‌ در طول‌ این‌ چند سال‌، راه‌ صحیح‌ دیپلماسی انقلابی و اسلامی را ترسیم‌ کرده‌ است‌. به‌ همین‌ دلیل‌، همواره‌ مورد تأیید امام‌ و مسؤولان‌ هم‌ قرار میگرفت‌. یعنی اگر ما برای جامعه‌ی انقلابی و اسلامی، به‌ دیپلماسی انقلابی و اسلامی قایل‌ هستیم‌، باید در درجه‌ی اول‌ جهتگیری اسلامی حفظ شود و گستاخی و شجاعت‌ در مقابل‌ تهدیدهای دشمنان‌ و قدرتهای بزرگ‌ و نیز حاکمیت‌ عقل‌ و منطق‌ بر تصمیم‌گیریها و حرکات‌، مورد توجه‌ قرار بگیرد. این‌، خط درست‌ دیپلماسی است‌.
برای خیلیها که‌ بین‌ انقلابیگری و برخورد منطقی منافات‌ میبینند، عمل‌ انقلابی همراه‌ با تشکیلاتی منطقی و دقیق‌ و حساب‌ شده‌، قابل‌ جمع‌ نیست‌. ما مشاهده‌ میکنیم‌ که‌ اینها میتواند با هم‌ جمع‌ شود. انقلابیگری به‌ این‌ نیست‌ که‌ ما آن‌ جایی که‌ نباید پرخاش‌ کنیم‌، بیخودی پرخاش‌ کنیم‌. انقلابیگری به‌ آن‌ است‌ که‌ ما مواضع‌ اسلامی و انقلابی را قاطعانه‌ و بدون‌ رودربایستی و مرعوب‌ شدن‌ و خام‌ شدن‌ در مقابل‌ برخی از چهره‌های امیدبخش‌ کاذب‌، حفظ کنیم‌.
وقتی توانستیم‌ خط روشن‌ مواضع‌ انقلابی و اسلامی را دقیقا حفظ کنیم‌ و مرعوب‌ قدرتها نشویم‌ و با کسی رودربایستی نداشته‌ باشیم‌ و فریب‌ نخوریم‌، در حقیقت‌ به‌ ممشای انقلابی و اسلامی توجه‌ کرده‌ایم‌. خوشبختانه‌، در طول‌ این‌ هشت‌ سال‌، این‌ خط به‌ مرور رو به‌ سمت‌ تکامل‌ بوده‌ و محفوظ مانده‌است‌. لذا امام‌ بزرگوارمان‌(رضوان‌الله‌تعالیعلیه‌) ـ آن‌ شخصیت‌ حکیم‌ والای دوراندیش‌ نافذالبصیره‌ ـ با رضایت‌ از وزارت‌ خارجه‌ و خط کلی دیپلماسی، از ما جدا شدند و دنیا را ترک کردند. ما بارها احساس‌ رضایت‌ ایشان‌ را شنیده‌ بودیم‌.
این‌ نکته‌ را هم‌ اضافه‌ کنم‌ که‌ برادران‌ عزیز! هرچه‌ بر پایبندی به‌ اصول‌ اسلامی و روشهای آن‌ بیشتر تأکید بورزید، موفقتر خواهید بود. موفقیت‌ امروز دیپلماسی ما که‌ دنیا، و حتی مخالفان‌ ما، بدان‌ اذعان‌ دارند، در درجه‌ی اول‌ مدیون‌ تقید و پایبندی شما دست‌اندرکاران‌ است‌. این‌ را حفظ کنید. بخصوص‌ سفرای ما در نمایندگیهای خارجی، بر حفظ صددرصد تقیدات‌ و ظواهر اسلامی نسبت‌ به‌ خود و خانواده‌ها و همکارانشان‌ مراقبت‌ کنند و این‌ مسأله‌ را در گزینشها رعایت‌ نمایند. به‌هیچ‌ وجه‌ در این‌ مسأله‌ انعطاف‌ و نرمش‌ نشان‌ ندهید که‌ قوام‌ شخصیت‌ شما و شخصیت‌ دیپلماسی ما، به‌ این‌ است‌.
جایی که‌ ما پایبندی و اعتقاد دینی قوییی نشان‌ دهیم‌، دشمن‌ در ما چیزی از قدرت‌ را احساس‌ خواهد کرد که‌ چون‌ او را درست‌ نمیشناسد، ابهت‌ آن‌ در دلش‌ جای خواهد گرفت‌. چنین‌ اعتقاد و اقتداری ابهت‌ است‌; والا این‌ اقتدارهای معمولی و ظاهری ـ چون‌ پول‌ و ثروت‌ و علم‌ و تسلیحات‌ و ... ـ قابل‌ فهم‌ و تشخیص‌ است‌ و خیلیها هم‌ بیشتر از ما از آن‌ برخوردارند.