[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش :ماندن آنچه در راه خدا داده‌ایم
کلیدواژه(ها) : جانبازان, انفاق, ایثار
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
به جانبازان عزیزی که در این محفل حضور دارند، این نکته را یادآوری می‌کنم که هرچه در راه خدا می‌دهیم، برای ما می‌ماند و درحقیقت برای «منِ» واقعی خودمان خرج کرده‌ایم. هرچه برای خودمان نگه می‌داریم، درحقیقت برای ما نمی‌ماند و مثل همه چیز دیگر دنیا از بین خواهد رفت. من در این خصوص اعتقاد راسخ دارم و هیچ نقطه‌ی غباری در ذهنم نیست.
در زمان پیامبر اکرم(ص) بزغاله‌یی را خدمت ایشان آوردند و حضرت آن را ذبح کردند. فقرا و مستحقان نزد ایشان آمدند و طلب گوشت کردند. پیامبر(ص) مرتب از گوشت آن بزغاله‌یی که برای خودشان ذبح کرده بودند، می‌بریدند و به فقرا می‌دادند. نهایتاً از تمام گوشتها، فقط کتف آن باقی ماند. چون دیگر کسی نبود، آن را به خانه‌ی خود بردند، تا بپزند و بخورند. یکی از همسران حضرت عرض کرد: یا رسول‌اللَّه! همه‌ی بزغاله‌ی ما رفت و فقط همین کتفش برایمان ماند. پیامبر(ص) فرمودند: خیر، همه‌اش ماند و همین کتفش است که از دست ما خواهد رفت؛ چون این کتف را می‌خوریم و تمام می‌شود، اما آنهایی را که انفاق کرده‌ایم، برای ما می‌ماند.(1)
بنابراین، هرچه از مال و ثروت دنیا دادید، برای شما خواهد ماند؛ و هرچه خرج کردید یا برای دیگران گذاشتید تا بعد از شما بخورند، از دست شما خواهد رفت.
جسم هم همین حالت را دارد. هرچه شما از جسمتان در راه خدا استفاده کردید و مثلاً دست و پا و چشم و سایر اعضا را در راه جبهه و سازندگی و خدمت به خلق خدا و تلاش برای دیگران و سایر کارهای خیر صرف کردید و با فکر و حرف و عمل خود خدمتی را انجام دادید، بدانید که هر مقدار بیشتر از این کارها کردید، ثوابش بیشتر است.
1 )
سنن الترمذی، الترمذی ، ج 4 ، ص 58 ح 2587 ؛
مسند احمد ، الإمام احمد بن حنبل ، ج 6 ، ص 50 ؛ 
كنز العمال، المتقی الهندی، ج 6 ، ص 381 ؛

أنهم ذبحوا شاة فقال النبی صلى الله عليه وسلم : " ما بقی منها ؟ قالت ما بقی منها إلا كتفها . قال بقی كلها غير كتفها. »
ترجمه :
گوسفندى را سر بريدند [و گوشت آن را انفاق كردند]. پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود:" چيزى مانده است؟". عايشه گفت: بجز دستش، چيزى باقى نمانده است. پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود:" بجز دستش، همه آن باقى مانده است".


مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش :اجر عظیم، پاداش تحمل سختی ها
کلیدواژه(ها) : جانبازان
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
جانبازان عزیز باید قدر این موقعیت را - اگرچه با سختی مواجهند - بدانند. من می‌دانم که شما سختی می‌کشید. محرومیت از پا و دست و نخاع و چشم و سلامتی، برای شما که در دوران جوانی بسر می‌برید و می‌توانستید سالم باشید، سخت است. هیچ پاداش بزرگ و خوبی را بدون سختی به انسان نمی‌دهند. شما خیال نکنید که انسان بدون تحمل سختیها ممکن است به اجرهای عظیم برسد؛ خیر، چنین چیزی نیست؛ «افضل الاعمال احمزها»(1): با فضیلت‌ترین کارها، سخت‌ترین و دشوارترین آنهاست. در مقابل این سختی‌یی که تحمل می‌کنید، آن اجر عظیم را به شما می‌دهند.
1 )
بحارالأنوار، علامه مجلسی ج  67 ص  191 ؛
مفتاح‏الفلاح ، شيخ بهايى‏ص  45 ؛

أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا
ترجمه :
برترین عبادت سخترین آن می باشد.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش :امام خمینی ریشه‌ی شجره‌ی طیبه نظام جمهوری اسلامی
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه), انقلاب اسلامی, نظام جمهوری اسلامی ایران
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
اگر نظام جمهوری اسلامی و این انقلاب بزرگ و جهانی را، و رستاخیز عظیمی که در دنیا به وجود آمده، و رستاخیز عظیمتری که در درون انسانها پدید آمده، و این تحولی که مسها را طلا کرده است، کلمه‌ی طیبه و شجره‌ی طیبه بدانیم - که هست - ریشه‌ی این شجره‌ی طیبه، همین‌شخصیت عظیمی است که همه چیز از او رویید. او بود که این درخت مبارک را رویاند. او همه چیز بود، و اگر نبود، ما هیچ چیز نداشتیم.
در گذشته، همین ایران و ملت و موقعیت جغرافیایی و همین فقه و قرآن و نهج‌البلاغه بود؛ اما در واقع چیزی نداشتیم و روزبه‌روز عقبتر می‌رفتیم و بیشتر بر سرمان می‌خورد وشخصیت ما هضم می‌شد. بعد که او پدید آمد و قدم در صحنه گذاشت، مثل وجودی که ماهیات را هستی و تحقق می‌بخشد، و مثل خورشیدی که می‌تابد و اشیا را آشکار می‌کند، و مانند روحی که به کالبدی دمیده می‌شود و اجزای آن را زنده می‌سازد، ما را زنده و نمایان کرد و به حرکت درآورد؛ آن‌وقت ارزش جغرافیایی و تاریخی و فرهنگ گذشته و قرآن و نهج‌البلاغه و ملت ما احیا شد و به کارمان آمد.
او کلید بود. او ریشه‌ی این درخت محسوب می‌شد. این ریشه باید محفوظ بماند. اگر این نظام از ریشه‌ی خود - یعنی از امام عزیز(ره) - جدا شود، مثل درختی است که «اجتثّت من فوق الارض»(1)؛ یعنی از روی زمین آن را اره کرده باشند و بین تنه و ریشه‌ی آن فاصله انداخته باشند. ممکن است چهار روزی هم نمود و هیکلی داشته باشد، اما سرنوشتش معلوم است: دیگر رابطه‌ی حیاتی و تغذیه‌یی بین این دو نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش :دستور اسلام به آبادانی و ساخت یادگارهای اسلامی
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
طبق بینش ما، یادگارهای اسلامی عزیزند. می‌شد اسلام به مردم بگوید بروید در زمین صافی بایستید و نماز بخوانید و عبادت کنید؛ در صورتی که به عمارت مسجد دستور داده است؛ «انّما یعمر مساجد اللَّه»(1). آباد کردن مسجد ملاک است و تجسم و تجسد خارجی این کار مورد نظر اسلام می‌باشد؛ چون تأثیر بسزایی دارد. در مورد شخصیتها هم همین‌طور است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش :عظیم بودن اجر جانبازان متقی و شکر گزار
کلیدواژه(ها) : جانبازان
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
یک‌وقت در مورد جانبازها فکر می‌کردم، که به نظرم رسید گاهی فضیلت آنها از شهدا هم بیشتر است. جانباز کسی است که بعد از آن‌که قسمتی از بدنش را در راه خدا داد و عضو یا اعضای شهیدی را با خودش همراه کرد و در بقیه‌ی مدت زندگی و عمرش هم متقی و شکرگزار بود و عمل صالح انجام داد، خدای متعال در مورد این‌گونه از مجروحین جنگ در قرآن می‌فرماید: «الّذین استجابوا للَّه و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم»(1). کلمه‌ی «عظیم» در پایان این آیه‌ی شریفه، قابل تأمل است.
یک‌وقت من و شما این کلمه را به کار می‌بریم و مثلاً می‌گوییم کوه عظیمی است، و یک‌وقت هم هست که خداوند تبارک و تعالی آن را بیان می‌فرماید؛ خدایی که تمام عظمتها ناشی از اوست و با اراده‌اش همه‌ی کون و مکان به وجود می‌آید و از بین می‌رود؛ خدایی که بزرگتر از آن است که بشود او را توصیف کرد. چنین خدایی، با این عظمت غیرقابل تصور می‌فرماید: اگر تقوا و احسان پیشه کردید، اجر عظیمی خواهید داشت. این عظمت، فوق تصور من و شماست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : شجره‌ طیبه‌ انقلاب‌ اسلامی
کلیدواژه(ها) : شجره‌ طیبه‌ انقلاب‌ اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
درباره‌ی شخصیت حضرت امام(ره) واقعاً نمی‌شود حرف زد.

اما این نکته را می‌خواهم بگویم که اگر نظام جمهوری اسلامی و این انقلاب بزرگ و جهانی را، و رستاخیز عظیمی که در دنیا به وجود آمده، و رستاخیز عظیم‌تری که در درون انسانها پدید آمده، و این تحولی که مسها را طلا کرده است، کلمه‌ی طیبه و شجره‌ی طیبه بدانیم - که هست - ریشه‌ی این شجره‌ی طیبه، همین‌شخصیت عظیمی است که همه چیز از او رویید. او بود که این درخت مبارک را رویاند. او همه چیز بود، و اگر نبود، ما هیچ چیز نداشتیم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : انفاق
کلیدواژه(ها) : انفاق
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
هرچه در راه خدا می‌دهیم، برای ما می‌ماند و درحقیقت برای «من» واقعی خودمان خرج کرده‌ایم. هرچه برای خودمان نگه می‌داریم، درحقیقت برای ما نمی‌ماند و مثل همه چیز دیگر دنیا از بین خواهد رفت. من در این خصوص اعتقاد راسخ دارم و هیچ نقطه‌ی غباری در ذهنم نیست.در زمان پیامبر اکرم(ص) بزغاله‌یی را خدمت ایشان آوردند و حضرت آن را ذبح کردند. فقرا و مستحقان نزد ایشان آمدند و طلب گوشت کردند. پیامبر(ص) مرتب از گوشت آن بزغاله‌یی که برای خودشان ذبح کرده بودند، می‌بریدند و به فقرا می‌دادند. نهایتا از تمام گوشتها، فقط کتف آن باقی ماند. چون دیگر کسی نبود، آن را به خانه‌ی خود بردند، تا بپزند و بخورند. یکی از همسران حضرت عرض کرد: یا رسول‌الله! همه‌ی بزغاله‌ی ما رفت و فقط همین کتفش برایمان ماند. پیامبر(ص) فرمودند: خیر، همه‌اش ماند و همین کتفش است که از دست ما خواهد رفت؛ چون این کتف را می‌خوریم و تمام می‌شود، اما آنهایی را که انفاق کرده‌ایم، برای ما می‌ماند.
بنابراین، هرچه از مال و ثروت دنیا دادید، برای شما خواهد ماند؛ و هرچه خرج کردید یا برای دیگران گذاشتید تا بعد از شما بخورند، از دست شما خواهد رفت.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
درباره‌ی شخصیّت حضرت امام واقعاً نمیشود حرف زد. وقتى وارد بشویم، راجع به ابعاد شخصیّت این عزیزِ دوران و یادگار پیغمبران حرف بزنیم، میدانیم که ناقص خواهد ماند و کامل نخواهد شد؛ وقتهاى زیاد، انسانهاى بزرگ، زبانهاى گویا لازم است تا بتوانند حیطه‌بندى کنند عظمت این شخصیّت را... امّا این را میخواهم عرض بکنم که اگر ما این مجموعه را ‌-نظام جمهورى اسلامى، و این انقلاب بزرگ و جهانى و این رستاخیز عظیمى که در دنیا به وجود آمده، و رستاخیز عظیم‌ترى که در درون انسانها به وجود آمده و این تحوّلى که مسها را طلا کرده- کلمه‌ی طیّبه و شجره‌ی طیّبه بدانیم که هست، ریشه‌ی این شجره‌ی طیّبه، همین شخصیّت عظیمى است که همه‌چیز از او رویید. او بود که این درخت مبارک را رویاند.در روزگارى همه‌چیز بود، [امّا] او نبود و ما هیچ‌چیز نداشتیم؛ همین ایران بود، همین ملّت بود، همین موقعیّت جغرافیایى بود، همین فقه بود، همین قرآن بود، همین نهج‌البلاغه بود، امّا او نبود، او به‌عنوان یک شروع‌کننده و رهبر ‌-قبل از شروع نهضت- کار خودش را آغاز نکرده بود، [لذا] هیچ‌چیز نبود، هیچ‌چیز نداشتیم، روزبه‌روز عقب‌تر میرفتیم، روزبه‌روز بیشتر توى سرمان میخورد و روزبه‌روز بیشتر شخصیّت ما هضم میشد. بعد او پدید آمد، قدم در صحنه گذاشت، مثل وجودى که ماهیّات را هستى میبخشد، تحقّق میبخشد، مثل خورشیدى که میتابد و اشیاء را آشکار میکند، مثل روحى که به کالبدى دمیده میشود و اجزاى آن کالبد را زنده میسازد، ما را زنده کرد، ما را نمایان کرد، ما را به حرکت درآورد. آن‌وقت ارزش جغرافیایى ما، ارزش تاریخى ما، فرهنگ گذشته‌ی ما، قرآن ما، نهج‌البلاغه‌ی ما، انسان ما و ملّت ما به کارمان آمد. او کلید بود؛ او ریشه‌ی این درخت بود. این ریشه باید محفوظ بماند. نکته این است. اگر این نظام از ریشه‌ی خود یعنى از امام عزیز خود جدا بشود، مثل درختى است که «اُجتُثَّت مِن فَوقِ الاَرض». همین آیه‌ی شریفه‌ی «اُجتُثَّت مِن فَوقِ الاَرض»، یعنى یک درختى است که این را از روى زمین ارّه کرده‌اند و بین تنه و ریشه فاصله انداخته‌اند. حالا چهار روزى هم ممکن است نمودى و هیکلى داشته باشد، امّا سرنوشت آن معلوم است؛ این رابطه‌ی حیاتى و تغذیه‌اى دیگر نیست. ما نباید بگذاریم نظام اسلامى از آن ریشه‌ی خودش ‌-یعنى از امام- جدا بشود. خب شما ممکن است بگویید امام که از ما جدا شد؛ او در عالم ملکوت، در عالم برزخ، و در عالم ارواح، عالم دیگرى و بساط دیگرى و عیش دیگرى دارد و ما از او جدا ماندیم. من عرض میکنم شخصیّت امام، مثل شخصیّت پیغمبران، فقط به وجود خارجى او نبود. خب، آن روزى که حضرت موسى از مردمِ خودش گرفته شد، آیا بنی‌اسرائیلِ آن روز و امّت موسى بکلّى از منبع خودشان جدا شدند؟ نه. ارتباط و اتّصال در شخصیّت‌هاى معنوى و روحى که به وجود خارجىِ آنها وابسته نیست. آن روزى که رسول اسلام، حضرت محمّدبن‌عبدا‌لله‌ رحلت فرمود، آیا امّت اسلام [از منبع خود] جدا شد؟ بى پیغمبر شد؟ ماها که قرنها و نسلها بعد آمدیم، دیگر پیغمبر نداشتیم؟ چرا، ما هم پیغمبر داشتیم؛ درحالی‌که جسم آن پیغمبر پیش ما نبود؛ او هم در یک عالم دیگرى بود، او هم در عالم ملکوت و بالاتر از ملکوت بود. هویّت شخصیّت‌هاى معنوى به جسمشان و به حضور دنیوی‌شان نیست؛ به فکرشان، به راهشان، به رهنمودشان، به سرانگشت اشاره‌شان ‌-که همواره باقى است- وابسته است. پیغمبر ما و اولیاى ما و همین امام بزرگوار ما با انگشتشان اشاره میکردند به یک طرفى که راه، این است. البتّه خودشان هم جلوتر از همه حرکت میکردند؛ نه اینکه بِایستند بگویند شماها بروید. این سرانگشت اشاره موجود است. اینها تعیین‌کننده‌ی هویّت یک امام، یک منبع و ریشه‌ی حیاتىِ یک جامعه است که دائماً هم میشود از آن تغذیه کرد؛ چون وابسته به جسمِ او نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اگر ما این فکر [انقلاب] را بخواهیم نگه داریم، امّا شخصیّت امام -یعنى یاد او، خاطره‌ی او- مورد اهتمام ما نباشد، مطمئنّاً دچار اشتباه خواهیم شد. لذا شما راجع به امام حسین می‌بینید که به ما گفته‌اند هر سال گریه کنید. خب گریه کردن به معناى زنده بودنِ یک مصیبت است، یعنى همین دیروز اتّفاق افتاده... یعنى اگر آن یاد، با همه‌ی ابعاد آن، در ذهن ما، در زندگى ما و در بساطِ هستى ما زنده نمانْد، فکر او و سرانگشت اشاره‌ی او یواش‌یواش کم‌رنگ خواهد شد؛ چه ما بخواهیم، چه نخواهیم. لذا من میگویم گنبد امام، بقعه‌ی امام، مرقد امام، صحن و سراى امام... اگر مورد اهتمام شما قرار بگیرد و براى آن نیرو و پول و عمر و ابتکار و وجود خرج کنید، این به معناى کار براى یک شخص نیست؛ این به معناى کار براى هویّت فکرى امام است؛ این در بقاى آن فکر تأثیر دارد. کار شما صدقه‌ی جاریه است؛ کار شما به معناى زنده نگه‌داشتن یاد امام است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حرکت و تلاشى که براى احترام به امام و تعظیم و تکریم نسبت به مقام والاى بزرگ‌مَرد تاریخ ما انجام میگیرد، صدقه‌ی جاریه‌اى است که تا دنیا هست و اسلام هست، هرگز اثر و نتیجه‌اش کهنه و مندرس نخواهد شد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ریشه‌ی شجره‌ی طیّبه انقلاب، شخصیّت عظیم امامی است که همه‌چیز از او رویید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امام بود که درخت مبارک انقلاب را رویاند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در روزگارى همه‌چیز بود، اما امام نبود و ما هیچ‌چیز نداشتیم

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امام پدید آمد، قدم در صحنه گذاشت، مثل وجودى که ماهیّات را هستى میبخشد، تحقّق میبخشد، مثل خورشیدى که میتابد و اشیاء را آشکار میکند، مثل روحى که به کالبدى دمیده میشود و اجزاى آن کالبد را زنده میسازد، ما را زنده کرد

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امام ریشه‌ی درخت انقلاب بود. این ریشه باید محفوظ بماند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر نظام از ریشه‌ی خود یعنى از امام عزیز خود جدا بشود، مثل درختى است که از روى زمین ارّه کرده‌اند و بین تنه و ریشه فاصله انداخته‌اند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ما نباید بگذاریم نظام اسلامى از ریشه‌ی خودش ‌یعنى از امام جدا بشود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
شخصیّت امام، مثل شخصیّت پیغمبران، فقط به وجود خارجى او نبود و ارتباط و اتّصال در شخصیّت‌هاى معنوى و روحى به وجود خارجىِ آنها وابسته نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
پیغمبر ما و اولیا و امام بزرگوار ما با انگشتشان اشاره میکردند به یک طرفى که راه، این است. البتّه خودشان جلوتر از همه حرکت میکردند و سرانگشت اشاره همچنان موجود است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر ما فکر انقلاب را بخواهیم نگه داریم، امّا شخصیّت امام مورد اهتمام ما نباشد، مطمئنّاً دچار اشتباه خواهیم شد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
گنبد امام، بقعه‌ی امام، مرقد امام، صحن و سراى امام اگر مورد اهتمام شما قرار بگیرد و براى آن نیرو و پول و عمر و ابتکار و وجود خرج کنید، این به معناى کار براى یک شخص نیست؛ این به معناى کار براى هویّت فکرى امام است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام)
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر یاد عاشورا، با همه‌ی ابعاد آن، در ذهن ما، در زندگى ما و در بساطِ هستى ما زنده نمانْد، فکر امام حسین و سرانگشت اشاره‌ی او یواش‌یواش کم‌رنگ خواهد شد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : حضرت امام حسین(علیه السلام)
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شما راجع به امام حسین می‌بینید که به ما گفته‌اند هر سال گریه کنید. خب گریه کردن به معناى زنده بودنِ یک مصیبت است، یعنى همین دیروز اتّفاق افتاده. خب، موجودى که هزار و چند صد سال قبل از دنیا رفته و به شهادت رسیده، امروز چرا باید براى او گریه کرد؟ این براى همین است؛ یعنى اگر آن یاد، با همه‌ی ابعاد آن، در ذهن ما، در زندگى ما و در بساطِ هستى ما زنده نمانْد، فکر او و سرانگشت اشاره‌ی او یواش‌یواش کم‌رنگ خواهد شد؛ چه ما بخواهیم، چه نخواهیم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : جانبازان
کلیدواژه(ها) : جانبازان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
درباره‌ی جانبازها، هم حرف زیاد زده شده، هم خود بنده گاهى صحبتهایى کرده‌ام. من میخواهم بگویم ما هرچه در راه ‌خدا ‌میدهیم، براى ما میماند و هرچه براى خودمان نگه میداریم، براى ما نمیماند و مثل همه‌چیز دیگرِ دنیا از بین خواهد رفت. ‌هرچه ‌در راه خدا خرج میکنیم، درحقیقت براى منِ واقعى خودمان خرج کرده‌ایم؛ این راست است... هرچه شما از این جسمتان در ‌راه خدا ‌استفاده کردید، این براى شما ماند. مثلاً این دست را، این چشم را، این پا را براى خدا در کارهاى گوناگون ‌-در جبهه، ‌در ‌سازندگى، در خدمت به خلق خدا، در تلاش براى این و آن- صرف کردید؛ راه رفتید، زحمت کشیدید، فکر کردید، حرف ‌زدید، ‌دست را به کار زدید؛ هر مقدار بیشتر از اینها کار کشیدید، ثوابش بیشتر است، تا میرسد به نقطه‌ی اوج. نقطه‌ی اوج کجا ‌است؟ ‌نقطه‌ی اوج آنجایى است که شما این عضو را در راه خدا میدهید. این دیگر چیزى است که بالاتر از آن، هیچ‌چیزى نیست. ‌اگر شما ‌صد سال دیگر هم چشم داشتید ‌-حالا شمایى که چشم را در راه خدا دادید- و در این صد سال از این چشم هزاران ‌استفاده در راه ‌خدا میکردید، فضیلتش به قدر حالا که این چشم را در میدان جنگ یا در راه خدا از دست دادید، نیست. اگر شما ‌صد سال با این ‌پایى که از شما قطع شده یا با این دستى که از شما قطع شده، براى خدا کار میکردید، میدویدید، گره‌هاى مردم ‌را باز میکردید، ‌تلاش میکردید، خیلى [هم] فضیلت داشت امّا همه‌ی آن صد سال، به قدر [فضیلت] اینکه الان شما این پا را در ‌راه خدا دادید یا ‌این نخاع را در راه خدا دادید، نیست. این آن حدّ اعلىٰ است.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : جانبازان
کلیدواژه(ها) : جانبازان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آنهایى که شهید شدند، خب به حدّ اعلىٰ و اوفىٰ رسیدند؛ امّا شما [جانبازان] که سعادت شهادت را پیدا نکردید و ‌شهید ‌نشدید، این عضو عزیزتان که از دست رفته ‌-پایتان است، دستتان است، چشمتان است، نیمى از بدنتان است، هرچه که ‌هست- ‌این بخش از بدن شما، شهید شده؛ این شهید است؛ قدر آن را بدانید؛ آن، شما را که خودتان شهید نشدید، ملحق میکند ‌به شهدا؛ ‌شما را وصل میکند به سلسله‌ی طیّبه‌ی شهداى فی‌سبیل‌ا‌لله‌.من البتّه یک وقتى در مورد جانبازها فکر میکردم، به نظرم ‌رسید که ‌گاهى فضیلت جانبازها از شهدا هم بیشتر است. آن کى است؟ آن‌وقتى است که این جانباز بعد از آنکه این قسمت از ‌بدنش را در ‌راه خدا داد و یک شهیدى را با خودش همراه کرد ‌-این دست را، این پا را، این چشم را- در بقیّه‌ی مدّت زندگى و ‌عمرش هم اوّلاً ‌شکرگزار باشد، ثانیاً عمل صالح بکند. خداى متعال در مورد مجروحین جنگ در قرآن میفرماید آن کسانى که ‌‌«مِن بَعدِ مآ اَصابَهُمُ ‌القَرحُ لِلَّذینَ اَحسَنوا مِنهُم وَ اتَّقَوا اَجرٌ عَظیم»؛ آنهایى که زخمى میشوند در میدان جنگ، یعنى همین شما که ‌مجروح ‌میشوید، آسیبى می‌بینید و زخمى بر شما وارد می‌آید، اگر تقوا پیشه کنید و کار نیک کنید ‌-تقوا و احسان؛ احسان یعنى ‌کار ‌نیک- «اَجرٌ عَظیم». خب، این کلمه‌ی «عظیم» را یک وقت من و شما میگوییم ‌-مثلاً میگوییم یک کوه عظیمى است؛ خب ‌بله، ‌اوّل تا آخرِ هیکل ما مگر چقدر است؟ وقتى در مقابل کوه قرار میگیریم، می‌بینیم این کوه خیلى عظیم است؛ اگر بنا بود ‌یک ‌مورچه فکر کند، این مورچه در مقابل من و شما که قرار میگرفت میگفت چه موجود عظیمى! بله، ما نسبت به آن مورچه ‌خیلى ‌عظیمیم؛ پس ببینید مفهوم عظیم براى موجودات مختلف متفاوت است، هرچه موجود کوچک‌تر باشد، آن چیزى که به نظر ‌او ‌عظیم است هم کوچک‌تر است؛ هرچه موجود بزرگ‌تر باشد، آن چیزى که به نظر او عظیم است هم بزرگ‌تر است- حالا خدایى ‌که ‌همه‌ی عظمتها ناشى از او است، خدایى که با یک اراده‌ی او همه‌ی کون‌ومکان به وجود می‌آید و از بین میرود، خدایى که ‌بزرگ‌تر ‌از آن است که بشود او را اصلاً توصیف کرد ‌-این خدا با این عظمتِ غیر قابل تصوّر- میگوید شما اگر تقوا و احسان پیشه ‌کردید، ‌اجر عظیمى خواهید داشت. ببینید این اجر چیست! این اجر عظیم دیگر آن اجر عظیمى که من و شما بگوییم «واقعاً شما ‌پاداش ‌عظیمى خواهید داشت» نیست؛ این عظمت، یک عظمت فوق تصوّر من و شما است. این مال کیست؟ مال آن جانبازى ‌است که ‌‌«لِلَّذینَ اَحسَنوا مِنهُم وَ اتَّقَوا»، تقوا و کار نیک [پیشه کرد]. لذا شما جانبازها باید قدر این موقعیّت را بدانید.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : جانبازان
کلیدواژه(ها) : جانبازان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آنهایى که زخمى میشوند در میدان جنگ، یعنى همین شما [جانبازان] که مجروح میشوید، آسیبى می‌بینید و زخمى بر شما ‌وارد ‌می‌آید...، اگر تقوا و احسان پیشه کردید، اجر عظیمى خواهید داشت. ببینید این اجر چیست! این اجر عظیم دیگر آن اجر ‌عظیمى ‌که من و شما بگوییم «واقعاً شما پاداش عظیمى خواهید داشت» نیست؛ این عظمت، یک عظمت فوق تصوّر من و شما ‌است. این ‌مال کیست؟ مال آن جانبازى است که «لِلَّذینَ اَحسَنوا مِنهُم وَ اتَّقَوا»، تقوا و کار نیک [پیشه کرد]. لذا شما جانبازها باید ‌قدر این ‌موقعیّت را بدانید. البتّه سخت است. من میدانم که شما سختى میکشید. محرومیّت از پا و دست و سلامتى و نخاع و ‌چشم و مانند ‌اینها، براى شما که در دوران جوانی‌تان هستید و میتوانستید سالم باشید و در راه خدا این را از دست دادید، البتّه ‌سخت است. ‌هیچ‌چیزِ بزرگ و خوبى را هم بدون سختى به آدم نمیدهند. شما اگر خیال کنید که انسان بدون تحمّل سختی‌ها ‌ممکن است به ‌اجرهاى عظیم برسد، نه، چنین چیزى نیست؛ «اَفضَلُ الاَعمالِ اَحمَزُها»؛ بافضیلت‌ترین کارها، سخت‌ترین و ‌دشوارترین آنها است. ‌در مقابل این سختی‌اى که شما تحمّل میکنید، آن اجر عظیم هست. شما، هم از تنعّمات زندگى در حدّ ‌زیادى برخوردار میشوید ‌-‌خب زنده‌اید؛ آدم وقتى بین مرگ و زندگى قرار میگیرد، اگر بگویند زنده بمانى امّا فلان عضو را از تو ‌بگیریم یا بمیرى، میگوید نه، ‌زنده بمانم، آن عضو را بگیرید؛ زندگى این‌جور است، زندگى شیرین است و هر انسانى آن را ‌میخواهد- هم همراه داشتن یک عضو ‌شهید است، هم اگر تقوا و احسان در عمل رعایت بشود، آن اجر عظیمِ باورنکردنى هست. ‌این را باید قدر بدانید.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى و دست‌اندرکاران ساخت مرقد حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) - 1368/04/28
عنوان فیش : جانبازان
کلیدواژه(ها) : جانبازان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
گاهى فضیلت جانبازها از شهدا هم بیشتر است. آن کى است؟ آن‌وقتى است که این جانباز بعد از آنکه این قسمت از بدنش را در ‌راه خدا داد و یک شهیدى را با خودش همراه کرد ‌-این دست را، این پا را، این چشم را- در بقیّه‌ی مدّت زندگى و عمرش هم اوّلاً ‌شکرگزار باشد، ثانیاً عمل صالح بکند. خداى متعال در مورد مجروحین جنگ در قرآن میفرماید آن کسانى که «مِن بَعدِ مآ اَصابَهُمُ ‌القَرحُ لِلَّذینَ اَحسَنوا مِنهُم وَ اتَّقَوا اَجرٌ عَظیم»؛ آنهایى که زخمى میشوند در میدان جنگ، یعنى همین شما که مجروح میشوید، ‌آسیبى می‌بینید و زخمى بر شما وارد می‌آید، اگر تقوا پیشه کنید و کار نیک کنید ‌-تقوا و احسان؛ احسان یعنى کار نیک- «اَجرٌ ‌عَظیم». خب، این کلمه‌ی «عظیم» را یک وقت من و شما میگوییم ‌-مثلاً میگوییم یک کوه عظیمى است؛ خب بله، اوّل تا آخرِ ‌هیکل ما مگر چقدر است؟ وقتى در مقابل کوه قرار میگیریم، می‌بینیم این کوه خیلى عظیم است.... حالا خدایى که همه‌ی عظمتها ‌ناشى از او است، خدایى که با یک اراده‌ی او همه‌ی کون‌ومکان به وجود می‌آید و از بین میرود، خدایى که بزرگ‌تر از آن است که ‌بشود او را اصلاً توصیف کرد ‌-این خدا با این عظمتِ غیر قابل تصوّر- میگوید شما اگر تقوا و احسان پیشه کردید، اجر عظیمى ‌خواهید داشت. ببینید این اجر چیست! این اجر عظیم دیگر آن اجر عظیمى که من و شما بگوییم «واقعاً شما پاداش عظیمى ‌خواهید داشت» نیست؛ این عظمت، یک عظمت فوق تصوّر من و شما است. این مال کیست؟ مال آن جانبازى است که «لِلَّذینَ ‌اَحسَنوا مِنهُم وَ اتَّقَوا»، تقوا و کار نیک [پیشه کرد]. لذا شما جانبازها باید قدر این موقعیّت را بدانید. البتّه سخت است. من میدانم ‌که شما سختى میکشید. محرومیّت از پا و دست و سلامتى و نخاع و چشم و مانند اینها، براى شما که در دوران جوانی‌تان هستید ‌و میتوانستید سالم باشید و در راه خدا این را از دست دادید، البتّه سخت است. هیچ‌چیزِ بزرگ و خوبى را هم بدون سختى به آدم ‌نمیدهند. شما اگر خیال کنید که انسان بدون تحمّل سختی‌ها ممکن است به اجرهاى عظیم برسد، نه، چنین چیزى نیست؛ ‌‌«اَفضَلُ الاَعمالِ اَحمَزُها»؛ بافضیلت‌ترین کارها، سخت‌ترین و دشوارترین آنها است. در مقابل این سختی‌اى که شما تحمّل میکنید، ‌آن اجر عظیم هست. ‌