[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :پیام به حجّاج بیت‌ا‌لله‌الحرام اوّل ‌ذی‌الحجّة ۱۴۰۹ - 1368/04/14
عنوان فیش : اسلام منهای سیاست
کلیدواژه(ها) : اسلام منهای سیاست
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
بدیهی است که نغمه‏ی شوم جدایی دین از سیاست، ساخته‏ی دشمنان پلیدی است که از اسلامِ زنده و در صحنه، سیلی خورده و با این ترفند خواسته‏اند صحنه‏ی زندگی را از حضور دین فارغ کرده و خود زمام امور دنیای مردم را به دست گیرند و بی‏دغدغه بر سرنوشت انسانها تسلط یابند. اما تلخ و تأسف‏انگیز آن است که کسانی به نام دین و در کسوت علمای دین، همین سخن را تکرار کنند و در ترویج آن، سعی و تلاش کنند. این هم‏صداییِ برخی ملبسین به لباس دین با دشمنان پلید و خطرناک، اگرچه در مواردی ناشی از غفلت آنان از اهمیت سیاست و نقش آن در سرنوشت انسانها و در مواردی ناشی از تنبلی و ترس و تن دادن به زندگی آسان است، اما در مواردی هم ناشی از همدستی خطرناک این دین‏فروشان و نوادگان «بلعم باعورا» با ارباب قدرت و مکنت است، که مسلمانان باید این را بزرگترین خطر، و چنین آخوندهایی را پلیدتر از اربابان سیاسیشان بدانند و از شر آنان به خدا و به همت و آگاهی خود پناه برند.

این وعاظ السلاطین (لعنهم اللّه)، به این هم اکتفا نمی‏کنند که نغمه‏ی شوم جدایی دین از سیاست را به زبان دین بیان کنند؛ بلکه برای تحکیم قدرت شیاطین، به مدح و ثنا و تأیید جنایت‏کاران هم می‏پردازند. آیا این، دخالت در سیاست و حرام نیست؟

آیا تضعیف اسلام و مسلمین، ایجاد تفرقه، مقابله با انقلاب اسلامی و تبرّی از اولیای خدا و تهمت و بهتان به آن‏ها و افکار آیات خدا- و لو سیاسی هم باشد اشکالی ندارد؛ ولی حمایت از مظلومان و برائت از مشرکان و همنوایی با محرومان و ستم‏دیدگان و اعتراض به تسلط امریکا و اسرائیل بر کشورهای اسلامی و مخالفت با غارتگری کمپانیهای خارجی و محکوم کردن خیانت رؤسا و سلاطین مسلمان‏نام و حمایت از مبارزات مسلمانان واقعی و امثال آن جرم است؟!

اینجاست که سخن امام فقید ما، آن داعی إلی اللّه و فانی فی الله آشکار می‏شود که اسلام را به اسلام ناب محمّدی (ص) و اسلام امریکایی تقسیم می‏کرد. اسلام ناب محمّدی، اسلام عدل و قسط است؛ اسلام عزت و اسلام حمایت از ضعفا و پابرهنگان و محرومان است؛ اسلام دفاع از حقوق مظلومان و مستضعفان است؛ اسلام جهاد با دشمنان و سازش‏ناپذیری با زورگویان و فتنه‏گران است؛ اسلام اخلاق و فضیلت و معنویت است.
اسلام امریکایی، چیزی به نام اسلام است که در خدمت منافع قدرتهای استکباری و توجیه‏کننده‏ی اعمال آن‏هاست؛ بهانه‏ای برای انزوای اهل دین و نپرداختن آنان به امور مسلمین و سرنوشت ملتهای مسلمان است؛ وسیله‏ای برای جدا کردن بخش عظیمی از احکام اجتماعی و سیاسی اسلام از مجموعه‏ی دین و منحصر کردن دین به مسجد است (و مسجد نه به عنوان پایگاهی برای رتق و فتق امور مسلمین- چنان‏که در صدر اسلام بوده است- بلکه به عنوان گوشه‏یی برای جدا شدن از زندگی و جدا کردن دنیا و آخرت).

اسلام امریکایی، اسلام انسانهای بی‏درد و بی‏سوزی است که جز به خود و به رفاه حیوانی خود نمی‏اندیشند؛ خدا و دین را همچون سرمایه‏ی تجار، وسیله‏ای برای زراندوزی یا قدرت‏طلبی می‏دانند و همه‏ی آیات و روایاتی را که برخلاف میل و منفعتشان باشد، بی‏محابا به زاویه‏ی فراموشی می‏افکنند و یا وقیحانه تأویل می‏کنند. اسلام امریکایی، اسلام سلاطین و رؤسایی است که منافع ملتهای محروم و مظلوم خود را در آستانه‏ی آلهه‏ی امریکایی و اروپایی قربان می‏کنند و در مقابل، به حمایت آنان برای ادامه‏ی حکومت و قدرت ننگین خود چشم می‏دوزند؛ اسلام سرمایه‏دارانی است که برای تأمین سود خود، پا بر همه‏ی فضیلتها و ارزشها می‏کوبند.

آری، این اسلام امریکایی است که مردم را به دوری از سیاست و فهم و بحث و عمل سیاسی می‏خواند؛ ولی اسلام ناب محمّدی، سیاست را بخشی از دین و غیر قابل جدایی از آن می‏داند و همه‏ی مسلمین را به درک و عمل سیاسی دعوت می‏کند؛ و این چیزی است که ملتهای مسلمان باید همواره از امام فقید خود و زبان گویای اسلام به یاد داشته باشند.