[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار فرمانده و جمعى از پاسداران کمیته‌ی انقلاب اسلامى - 1368/03/18
عنوان فیش : نقش زنان در دفاع مقدس
کلیدواژه(ها) : نقش زنان در دفاع مقدس
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یک بار من در یک مسافرتى بودم؛ بعد از سخنرانی‌اى که کردم، خواستم بیایم بروم سوار ماشین شوم، پاسدارها نگه داشته بودند که مردم نیایند نزدیک، من دیدم یک خانمى دارد پشت سر این پاسدارها همین‌طور خطاب به من حرف میزند؛ من گفتم راه را باز کنید این خانم بیاید ببینم چه‌کار دارد؛ آمد جلو، گفت که به امام از قول من بگو من بچّه‌ام دست دشمن اسیر بود، اخیراً به من خبر دادند که او را آنجا شهیدش کردند؛ به امام از قول من بگو که فداى سرتان، شما زنده باشید، من حاضرم بچّه‌هاى دیگرم هم در راه شما شهید بشوند. من آمدم تهران؛ وقتى آمدم، رفتم خدمت امام. در ملاقات با ایشان یادم رفت این نکته را بگویم، بعد که آمدم بیرون یادم آمد؛ گفتم خوب نیست پیغام این مادر شهید را نرسانم. به آن برادرهایى که در بیت بودند، گفتم من یک کلمه را یادم رفته خدمت امام بگویم. امام داشتند از آن اتاق کوچک [محلّ ملاقات]، تشریف میبردند داخل، همین دم درِ حیاط بودند، جلوى دفتر. به من گفتند امام اینجا هستند. [وقتى] من وارد شدم، امام ایستاده بودند؛ گفتم من همین یک کلمه را میخواستم به شما بگویم، مادرى با این خصوصیّات آمد، این را گفت. تا این را گفتم، چهره‌ی امام آن‌چنان در هم رفت، آن‌چنان اشکى از چشم ایشان ریخت که قلب من را فشرد.