[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران - 1360/04/05 عنوان فیش :اصل تعقل، یکی از اصول اساسی اسلام کلیدواژه(ها) : معاد, اصل اسلامی, عقل, جامعه اسلامی, حکومت استبدادی نوع(ها) : قرآن متن فیش : در روز قیامت طبق تصویری که قرآن برای ما در سورهی مبارکهی مُلک میکند در هنگامی که کافران را به عذاب خدا و دوزخ الهی وارد میکنند ملائکهی خدا از آنها میپرسند «{قالوا} أ لم یاتکم نذیر»(1) آیا شما که دچار این گمراهی شدید مگر از طرف خدا بیم دهندهای به سوی شما نیامد؟ مگر کسی نبود که شما را آگاه کند؟ «قالوا بلی قد جاءنا نذیر»(2) آنها میگویند چرا، بیم دهنده از سوی خدا آمد، به ما حقایق را هم گفت، ولی ما او را تکذیب کردیم. بعد از آنی که این گفتگو میان آنها انجام میگیرد خود آن گناهکاران و گمراهان دنیا و دوزخیان آخرت میگویند «و قالوا لوکنا نسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر»(3) میگویند اگر ما در دنیا میشنیدیم و تعقل میکردیم امروز در میان اصحاب دوزخ نبودیم. بلافاصله قرآن دربارهی آنها قضاوت میکند، میفرماید: «فاعترفوا بذنبهم»(4)پس خود اینها به گناه خودشان اعتراف کردند. «فسحقاً لاصحاب السعیر»(5) یعنی آنهایی که دچار دوزخ شدند دور باشند از رحمت و فضل خدا. این یک تصویر قرآنی از روز قیامت است، اما اشارهی رسایی است به یکی از اصول اساسی اسلام، که آن عبارت است از اصل تعقل و تدبر. خدای متعال به انسان قدرت تشخیص داده است؛ «تبارک الذی بیده الملک»(6) تا آن جایی که «الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملا»(7) خدا آفرینش را برای این قرار داد که ببیند چه کسی عمل بهتری دارد. در روایت میفرماید «لیبلوکم ایکم أشد عقلاً» برای این بود که ببیند چه کسی از نیروی تعلق و تدبر بیشتر استفاده میکند. این قدرت تشخیصی که خدا به انسان داده است برای شناختن راه خطا و صواب کافی است؛ هیچکس نیست که بشنود و بیاندیشد مگر آنکه میتواند راه خطا را از راه صواب تشخیص بدهد. اساس جامعهی اسلامی هم بر این است که به مردم فرصت فکر کردن داده بشود. یعنی آنچه گفتنی است به مردم گفته شود تا مردم بتوانند در سایهی معرفتی که پیدا میکنند بنشینند با خود حساب کنند و حق را از باطل تشخیص بدهند. لذا اساس حکومتهای ظالمانه در طول تاریخ بشر و همچنین امروز در دنیا بر این بوده که وسیلهی تشخیص حق و باطل یعنی فکر کردن و اندیشیدن را از مردم بگیرند. 1 ) سوره مبارکه الملك آیه 8 تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الغَيظِ ۖ كُلَّما أُلقِيَ فيها فَوجٌ سَأَلَهُم خَزَنَتُها أَلَم يَأتِكُم نَذيرٌ ترجمه : نزدیک است (دوزخ) از شدّت غضب پاره پاره شود؛ هر زمان که گروهی در آن افکنده میشوند، نگهبانان دوزخ از آنها میپرسند: «مگر بیمدهنده الهی به سراغ شما نیامد؟!» 2 ) سوره مبارکه الملك آیه 9 قالوا بَلىٰ قَد جاءَنا نَذيرٌ فَكَذَّبنا وَقُلنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِن شَيءٍ إِن أَنتُم إِلّا في ضَلالٍ كَبيرٍ ترجمه : میگویند: «آری، بیمدهنده به سراغ ما آمد، ولی ما او را تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند هرگز چیزی نازل نکرده، و شما در گمراهی بزرگی هستید!» 3 ) سوره مبارکه الملك آیه 10 وَقالوا لَو كُنّا نَسمَعُ أَو نَعقِلُ ما كُنّا في أَصحابِ السَّعيرِ ترجمه : و میگویند: «اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقّل میکردیم، در میان دوزخیان نبودیم!» 4 ) سوره مبارکه الملك آیه 11 فَاعتَرَفوا بِذَنبِهِم فَسُحقًا لِأَصحابِ السَّعيرِ ترجمه : اینجاست که به گناه خود اعتراف میکنند؛ دور باشند دوزخیان از رحمت خدا! 5 ) سوره مبارکه الملك آیه 11 فَاعتَرَفوا بِذَنبِهِم فَسُحقًا لِأَصحابِ السَّعيرِ ترجمه : اینجاست که به گناه خود اعتراف میکنند؛ دور باشند دوزخیان از رحمت خدا! 6 ) سوره مبارکه الملك آیه 1 بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ تَبارَكَ الَّذي بِيَدِهِ المُلكُ وَهُوَ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ ترجمه : پربرکت و زوالناپذیر است کسی که حکومت جهان هستی به دست اوست، و او بر هر چیز تواناست. 7 ) سوره مبارکه الملك آیه 2 الَّذي خَلَقَ المَوتَ وَالحَياةَ لِيَبلُوَكُم أَيُّكُم أَحسَنُ عَمَلًا ۚ وَهُوَ العَزيزُ الغَفورُ ترجمه : آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل میکنید، و او شکستناپذیر و بخشنده است. مربوط به :بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران - 1360/04/05 عنوان فیش : جامعه اسلامی کلیدواژه(ها) : جامعه اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : در روز قیامت طبق تصویری كه قرآن برای ما در سورهی مباركهی مُلك میكند در هنگامی كه كافران را به عذاب خدا و دوزخ الهی وارد میكنند ملائكهی خدا از آنها میپرسند «{قالوا} أ لم یاتكم نذیر»(۲) آیا شما كه دچار این گمراهی شدید مگر از طرف خدا بیم دهندهای به سوی شما نیامد؟ مگر كسی نبود كه شما را آگاه كند؟ «قالوا بلی قد جاءنا نذیر»(۳) آنها میگویند چرا، بیم دهنده از سوی خدا آمد، به ما حقایق را هم گفت، ولی ما او را تكذیب كردیم. بعد از آنی كه این گفتگو میان آنها انجام میگیرد خود آن گناهكاران و گمراهان دنیا و دوزخیان آخرت میگویند «و قالوا لوكنا نسمع او نعقل ما كنا فی اصحاب السعیر»، میگویند اگر ما در دنیا میشنیدیم و تعقل میكردیم امروز در میان اصحاب دوزخ نبودیم. بلافاصله قرآن دربارهی آنها قضاوت میكند، میفرماید: «فاعترفوا بذنبهم» پس خود اینها به گناه خودشان اعتراف كردند. «فسحقاً لاصحاب السعیر» یعنی آنهایی كه دچار دوزخ شدند دور باشند از رحمت و فضل خدا. این یك تصویر قرآنی از روز قیامت است، اما اشارهی رسایی است به یكی از اصول اساسی اسلام، كه آن عبارت است از اصل تعقل و تدبر. خدای متعال به انسان قدرت تشخیص داده است؛ «تبارك الذی بیده الملك»(۴) تا آن جایی كه «الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوكم ایكم احسن عملا»(۵) خدا آفرینش را برای این قرار داد كه ببیند چه كسی عمل بهتری دارد. در روایت میفرماید «لیبلوكم ایكم أشد عقلاً» برای این بود كه ببیند چه كسی از نیروی تعلق و تدبر بیشتر استفاده میكند. این قدرت تشخیصی كه خدا به انسان داده است برای شناختن راه خطا و صواب كافی است؛ هیچكس نیست كه بشنود و بیاندیشد مگر آنكه میتواند راه خطا را از راه صواب تشخیص بدهد. اساس جامعهی اسلامی هم بر این است كه به مردم فرصت فكر كردن داده بشود. یعنی آنچه گفتنی است به مردم گفته شود تا مردم بتوانند در سایهی معرفتی كه پیدا میكنند بنشینند با خود حساب كنند و حق را از باطل تشخیص بدهند. لذا اساس حكومتهای ظالمانه در طول تاریخ بشر و همچنین امروز در دنیا بر این بوده كه وسیلهی تشخیص حق و باطل یعنی فكر كردن و اندیشیدن را از مردم بگیرند. ما، یعنی ملت مسلمان ایران امروز بیش از همیشه محتاج تعلق و تدبریم. یك وظیفه دستگاههای اداره كننده دارند و آن ارشاد و هدایت مردم است. یك وظیفه مردم دارند و آن شنیدن ارشادها و هدایتها و فكر كردن دربارهی آنهاست. دشمن كه میخواهد مردم نفهمند به هر دو ضربه میزند. اوّلاً سعی میكند صدای هدایت كنندهها را در میان غوغای تبلیغاتی جهانی گم كند، نگذارد فریاد رسای هادیان امت به گوش مردم برسد. ثانیاً سعی میكنند مردم را از شنیدن باز بدارند، یعنی گویندهها را تخطئه میكنند، تبلیغات را دروغ وانمود میكنند، برای اینكه ایمان مردم از آنچه هادیان و منادیان حق بیان میكنند سلب شود و مردم باور خود را به گفتهی دلسوزها از دست بدهند. این كار در همهی تاریخ انجام گرفته، امروز هم در ایران و در جو انقلابی جامعهی ما، همچنین در سطح جهان انجام میگیرد. من با طرح این مسأله اوّلاً یكی از اصول اسلامی را اعلام میكنم تا همهی شما مردم برای امروز و برای همیشه بدانید كه حكومت اسلامی آن حكومتی است كه مردم را به فكر كردن دعوت میكند، و هدایت ذهن مردم را به عهده میگیرد. مردم را سرگرم هواها و هوسها و سخنان بیارتباط به سیاست و زندگی مشغول نمیكند، سرگرم نمیكند؛ ثانیاً در جامعهی اسلامی مردم در مقابل كسانی قرار میگیرند كه آنها میخواهند مردم نشنوند صدای هادیها و منادیها را. امروز در جو ایران این اصل اساسی نظام اسلامی به شدت از سوی دشمنان مورد تهدید قرار میگیرد. دشمن با یك انقلاب عظیم مردمی و ضد شرق و غرب روبهرو شده. این انقلاب را چگونه خنثی كند و از بین ببرد؟ انقلاب ما بر روی دوش مردم قرار دارد، چگونه مردم را از این انقلاب دلسرد بكند؟ برای اینكه مردم از محور انقلاب دور بشوند خیلی راهها را دشمن تاكنون پیموده است. امروز شیوهی دشمن این است كه نگذارد مردم دربارهی حوادثی كه در ایران و نسبت به اسلام در حال انجام شدن است فكر كنند. شما در این هفتهای كه گذشت و به طور كلی در این ماههای اخیر حوادث عظیم و مهمی را گذرانیدهاید. این حوادث هر كدامی در طول تاریخ اگر یكی از این حوادث در تاریخ ملتی واقع بشود به عنوان یك نقطهی برجسته خواهد ماند. شما در طول چند ماه متعددی از این حوادث را گذرانیدهاید و در تمام این حوادث موفق هم بودهاید؛ این برای دشمن غیر قابل تحمل است. برای اینكه این پیروزی و موفقیت برای جامعهی ما نماند دشمن سعی میكند جامعهی ما را از راه جلو گرفتن از نیروی فكر و اندیشهی آنها به بیتفاوتی بكشاند. ما از مردم میخواهیم بشنوند و فكر كنند، این چیزی است كه اسلام از مردم میخواهد. دشمن از مردم میخواهد كه به سخن افراد دلسوز و هدایت كننده گوش ندهند و دربارهی آن فكر نكنند. چطور دشمن این كار را انجام میدهد؟ از راه ایجاد غوغا این كار را انجام میدهد. دشمن میخواهد با ایجاد جو غوغا و تشنج حالت تعقل را از مردم بگیرد. یك حركت انقلابی عظیم در جامعه به وجود آمد بر مبنای تشخیص و فكر، و آن حركت عبارت بود از عزل بالاترین مقام اجرایی دولت جمهوری اسلامی. این یك كار بیسابقه است؛ یك جراحی حساس و دقیقی است كه در هر جای دنیا میخواست اتفاق بیفتد با خونریزی شدیدی توأم بود؛ اما دست نیرومند انقلاب این جراحی را به شكلی انجام داد كه هیچ خونریزی نداشت. ضد انقلاب این را تحمل نمیتواند بكند. چه كار میكند؟ سعی میكند جو غوغا و تشنج در جامعه به وجود بیاورد تا این جراحی موفقیتآمیز را در دنیا، همچنین در داخل كشور ناموفق جلوه بدهد. |