[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :شرح حدیث جلسه سی و پنجم/خواستن یقین و عافیت از خدا - 1378/10/27
عنوان فیش :یقین در دین، همچون سر در بدن/صحیفه سجادیه دعای 23
کلیدواژه(ها) :
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
من خطبة علی علیه السلام المعروفة بالدیباج: عباداللّه، سلوااللّه الیقین، فإنّ الیقین رأس الدّین وارغبوا الیه فی العافیة فإنّ أعظم النعمة العافیة فاغتنموها للدنیا والآخرة. (1)
یقین، مراتبی دارد، و هر مرتبه‌ای از آن که فرض شود، مرتبه‌ی بالاتری برای آن وجود دارد، لذا ائمه اطهار (علیهم السلام) با این که در مراتب عالیه یقین بودند باز هم از خدا طلب یقین می‌نمودند.
دراین حدیث، یقین تشبیه به رأس شده چون همانطور که سر منشأ هدایت حرکات و سکنات آدمی است، یقین هم در دین انسان چنین نقشی را دارد.
و تحصیل یقین از دو راه ممکن است: یکی تأمل و تفکر در دلائل و مبادی دین و حقانیت شرع مقدس اسلام و دیگری توجه به ذات مقدس الهی و تضرّع و خضوع در پیشگاه با عظمت او.
عافیت که در روایات آمده آن چیزی نیست که ما در عرف خودمان از آن تعبیر به عافیت‌طلبی می‌کنیم، که انسان در کنجی خزیده و در میدان جهاد وارد نشده با وظائف بزرگِ زندگی مواجه نگردد. بلکه مراد، عافیت در اعتقاد و عمل و محفوظ ماندن از وساوس شیطانی و نفسانی است. انسان در میدان جنگ هم باید از پروردگار طلب عافیت کند یعنی از او بخواهد که دچار شک و ترس و تزلزل نشود. امام سجاد (علیه السلام) در دعای بیست‌ و سوم صحیفه سجادیه به ابعاد مختلف عافیت، اشاره کرده و آن را از پروردگار طلب نموده‌اند(2) .
1 )
تحف العقول، حسن بن شعبه حرانی، ص 150 ؛ 
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 74 ، ص 291 ؛

عِبَادَ اللَّهِ سَلُوا اللَّهَ الْيَقِينَ فَإِنَّ الْيَقِينَ رَأْسُ الدِّينِ وَ ارْغَبُوا إِلَيْهِ فِی الْعَافِيَةِ فَإِنَّ أَعْظَمَ النِّعْمَةِ الْعَافِيَةُ فَاغْتَنِمُوهَا لِلدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.
ترجمه :
اى بندگان خدا از خدا يقين بخواهيد زيرا كه يقين اصل دين است و ميل بدين كنيد در سلامتى زيرا كه بزرگترين نعمت سلامتى است سلامتى را براى دنيا و آخرت غنيمت شماريد.

2 )
صحیفه سجادیه : دعای 23

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْبِسْنِی عَافِيَتَكَ، وَ جَلِّلْنِی عَافِيَتَكَ، وَ حَصِّنِّی بِعَافِيَتِكَ، وَ أَكْرِمْنِی بِعَافِيَتِكَ، وَ أَغْنِنِی بِعَافِيَتِكَ، وَ تَصَدَّقْ عَلَيَّ بِعَافِيَتِكَ، وَ هَبْ لِی عَافِيَتَكَ وَ أَفْرِشْنِی عَافِيَتَكَ، وَ أَصْلِحْ لِی عَافِيَتَكَ، وَ لَا تُفَرِّقْ بَيْنِی وَ بَيْنَ عَافِيَتِكَ فِی الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَافِنِی عَافِيَةً كَافِيَةً شَافِيَةً عَالِيَةً نَامِيَةً، عَافِيَةً تُوَلِّدُ فِی بَدَنِی الْعَافِيَةَ، عَافِيَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِالصِّحَّةِ وَ الْأَمْنِ وَ السَّلَامَةِ فِی دِينِی وَ بَدَنِی، وَ الْبَصِيرَةِ فِی قَلْبِی، وَ النَّفَاذِ فِی أُمُورِی، وَ الْخَشْيَةِ لَكَ، وَ الْخَوْفِ مِنْكَ، وَ الْقُوَّةِ عَلَى مَا أَمَرْتَنِی بِهِ مِنْ طَاعَتِكَ، وَ الِاجْتِنَابِ لِمَا نَهَيْتَنِی عَنْهُ مِنْ مَعْصِيَتِكَ ...»
ترجمه :
بار خدايا بر محمّد و آل او درود فرست، و تندرستيت را بر من بپوشان، و مرا بتندرستيت فرو بر، و بتندرستيت نگاهدار، و به تندرستيت گرامى‏ام فرما، و بتندرستيت بى نيازم گردان، و تندرستيت را بمن عطا كن، و تندرستيت را بمن ببخش، و تندرستيت را برايم بگستران، و تندرستيت را بمن شايسته نما، و ميان من و تندرستيت در دنيا و آخرت جدائى ميانداز.بار خدايا بر محمّد و آل او درود فرست، و مرا تندرستى ده تندرستى كه (از پزشكان يا از درخواست) بى‏نياز كننده و (بيماريهاى ظاهرى و باطنى را) بهبودى دهنده و بالاتر و برتر (از بيماريها بطوريكه بر هر مرض تسلّط داشته) و افزون شنونده باشد،تندرستى كه در تنم تندرستى دنيا و آخرت بياوردو بر من منّت گزار بتندرستى و ايمنى (از هر پيشآمدى) و سلامتى و رهائى (از هر آفت و بلائى) در دين و بدنم، و بينائى در دلم، و پيشرفت در كارهايم، و ترس براى تو، و بيم از تو، و توانائى بر طاعت و فرمانبريت كه مرا بآن امر فرموده‏اى، و دورى گزيدن از معصيت و نافرمانيت كه مرا از آن بازداشته‏اى ...