newspart/index2
افتخارات علمای دین
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
میرزای قمی، نمونه ای از علمای عالم به زمان

من و شما که امروز به تاریخ نگاه می‌کنیم، می‌فهمیم فتحعلی‌شاه چه موجود پلید و انسان نجسی بوده است. آن زندگی شخصی‌اش، آن شهوترانیهایش، آن قساوت قلبش، آن بی‌عرضگی‌اش، آن از دست دادن هفده شهر قفقاز در زمان خودش، آن عهدنامه‌ی ننگین ترکمانچای در زمان او ... این، آقای فتحعلی‌شاه است ! همان‌طور که عرض کردم، در علم و تقوای این عالم بزرگ ، احدی حرف ندارد. بزرگان ما، در مقابل اسم او خاضعند، و کتاب او از معروفترین کتب فقهی صد و پنجاه، دویست سال اخیر است. اما ایشان اوضاع و احوال را نمی‌دانسته است؛ یعنی به حقیقت حال توجه نداشته است. العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس(1) نبوده است. ایشان عالم به زمان نبوده است. آن وقت، همزمان با همین عالم، یک ملای دیگر داریم که او محقق قمی است؛ میرزای قمی، صاحب «قوانین» و صاحب «جامع‌الشتات». در کتاب جهاد جامع‌الشتات، سؤالهایی از او می‌شود، که اگر کسی نگاه کند می‌فهمد که این سؤالها را از دربار فتحعلی‌شاه از او پرسیده‌اند. مثلاً: «آقا! اجازه می‌فرمایید کسی از طرف شما نایب جنگ باشد - چون شما نایب امام زمان هستید - و این جنگ را اداره کند؟» و از این قبیل سؤالها، مکرر در مکرر. این مرد هوشیارزمان‌شناس و آگاه به تمام اوضاع و احوال، مگر یک ذره و یک لحظه فریب می‌خورد؟ جوابهای رندانه‌ی او، به‌نظر من، از نشانه‌های هوشیاری یک عالم دین و یک فقیه بزرگوار است. تهیه‌کننده‌ی این سؤال، پیداست که اهل علم است. یعنی دولتیهای بی‌سواد اطراف فتحعلی‌شاه، عقلشان نمی‌رسد که از این حیله استفاده کنند و بخواهند برای فتحعلی‌شاه از میرزای قمی وکالت بگیرند! می‌گوید: «خوب؛ حالا یکی طلب شما باشد.» این شوخی هم قرض شما باشد. بعد بنا می‌کند جواب دادن. و از زیر بار این‌که به او وکالت بدهد، خارج می‌شود و حکم شرعی را بیان می‌کند. داستان علاقه‌ی فتحعلی‌شاه به این‌که پسر میرزای قمی، دامادش بشود هم معروف است ...
من می‌گویم اگر همه‌ی علمای ما، در زمانهای خودشان مثل میرزای قمی بودند - لااقل در این دویست سال اخیر - شاید امروز وضع ما بهتر بود. به‌هرحال، آن زمانها گذشته است. «قدخلت من قبلها امم(2).» ما به وضع آنها کاری نداریم؛ امروز، به وضع خودمان باید برسیم.1371/07/15


1 )
الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 27؛
تحف العقول، النص، ص: 356،
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏75، ص: 269؛

ُ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:.. َ الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس‏ ...
ترجمه:
1 ) سوره مبارکه الرعد آیه 30
كَذٰلِكَ أَرسَلناكَ في أُمَّةٍ قَد خَلَت مِن قَبلِها أُمَمٌ لِتَتلُوَ عَلَيهِمُ الَّذي أَوحَينا إِلَيكَ وَهُم يَكفُرونَ بِالرَّحمٰنِ ۚ قُل هُوَ رَبّي لا إِلٰهَ إِلّا هُوَ عَلَيهِ تَوَكَّلتُ وَإِلَيهِ مَتابِ
ترجمه:
همان گونه (که پیامبران پیشین را مبعوث کردیم،) تو را به میان امّتی فرستادیم که پیش از آنها امّتهای دیگری آمدند و رفتند، تا آنچه را به تو وحی نموده‌ایم بر آنان بخوانی، در حالی که به رحمان [= خداوندی که رحمتش همگان را فراگرفته‌] کفر می‌ورزند؛ بگو: «او پروردگار من است! معبودی جز او نیست! بر او توکّل کردم؛ و بازگشتم بسوی اوست!»
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی