newspart/index2
حق مالکیت زنان در غرب
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
حق مالکیت و کار نداشتن زنان غربی تا اوایل قرن بیستم

باید مسائل ارزشی اسلام در جامعه‌ی ما احیاء بشود. مثلاً مسأله‌ی حجاب، یک مسأله‌ی ارزشی است. مسأله‌ی حجاب، مسأله‌یی است که اگرچه مقدمه‌یی است برای چیزهای بالاتر، اما خود یک مسأله‌ی ارزشی است. ما که روی حجاب این‌قدر مقیدیم، به خاطر این است که حفظ حجاب به زن کمک می‌کند تا بتواند به آن رتبه‌ی معنوی عالی خود برسد و دچار آن لغزشگاههای بسیار لغزنده‌یی که سر راهش قرار داده‌اند، نشود.
نقطه‌ی مقابل این، درست همان فرهنگ رومی حاکم بر امروز اروپاست. آن‌ها با همه چیز کنار می‌آیند، جز با دو، سه چیز؛ یکی از آن‌ها و شاید مهم‌ترینش حفظ این حالت حفاظ منضبط میان دو جنس زن و مرد است؛ یعنی خویشتن‌داری در مقابل چیزی که به آن آزادی جنسی گفته می‌شود. در مقابل این، به‌شدت سرسختند؛ هر کار دیگری بکنند، مهم نیست. از نظر آن‌ها کسی مرتجع است که روی این مسئله تکیه بکند. اگر در کشوری، زنان با یک حدودی از مردان مجزا شدند، این می‌شود خلاف تمدن! راست هم می‌گویند؛ تمدن آن‌ها که بر ویرانه‌های همان تمدن رومی بنا شده، چیزی جز این نیست؛ اما این از لحاظ ارزشی غلط است؛ عکسش درست است. ما از دنیای غرب که آمدند زن بشری را در طول دوره‌های گذشته تا امروز این‌قدر مورد تحقیر قرار دادند، طلبکاریم. شما ببینید در اروپا و در کشورهای غربی، تا اندکی پیش زنان حقوق مالی مستقلی نداشتند. من یک‌وقت بدقت آمارش را استخراج کردم و در صحبتی ظاهراً در نماز جمعه‌ی چهار، پنج سال پیش از این بود آن را مطرح کردم. مثلًا تا اوایل قرن بیستم، با همه‌ی آن ادعاهایی که شده است، با آن کشف حجاب عجیب و غریبی که در غرب روز به روز هم بیشتر شده، با آن اختلاط جنسی بی‌نهایت و بی‌مهار که خیال می‌کنند این احترام کردن و ارزش دادن به زن است درعین‌حال زن غربی حق نداشته از ثروتی که متعلق به خودش بوده، آزادانه استفاده کند! در مقابل شوهر، مالک دارایی خودش نبوده است. یعنی زنی که ازدواج می‌کرد، ثروت و دارایی و ملکش متعلق به شوهرش بود؛ خودش حق نداشت نسبت به آن تصرفی بکند؛ تا اینکه بتدریج حق مالکیت و حق کار، تا اوایل قرن بیستم به زنان داده شد. یعنی این مسأله‌یی که جزو اولی‌ترین حقوق بشری است، از زن دریغ داشتند؛ اما فشار و تکیه‌ی بیشتر را روی آن مسأله‌یی گذاشتند که درست نقطه‌ی مقابل مسائل ارزشی واقعی است که در اسلام به آن اهتمام شده است. اینکه ما حالا در باب حجاب این همه تأکید داریم، علتش این است.1370/10/04

لینک ثابت
نبودِ حق رای و تصرف در سرمایه برای زنان اروپایی تا اوائل قرن 19

شما از تعلیمات انبیا که بگذرید، در همه‌ی برداشت‌هاى بشرى و در همه‌ی تحلیل‌هایى که بشر و تفکّرات بشرى داشتند، جایگاه زن و مرد، جایگاه غلطى است و نسبت زن و مرد، نسبت غلطى است. حتّى در تمدّنهاى خیلى بلندپایه‌ی دنیاى باستان ‌- مثل تمدّن روم یا ایران ‌- که شما نگاه کنید، می‌بینید که برداشت از زن، یک برداشت غلط است؛ که من دیگر نمیخواهم جزئیّات و تفاصیل را بیان کنم و خودتان لابد میدانید و میتوانید هم مراجعه کنید.امروز هم وضع دنیا همین‌جور است؛ امروز هم ‌- علی‌رغم همه‌ی این جنجالها و هیاهوهایى که در زمینه‌ی مسئله‌ی زن وجود دارد و ادّعاى اروپا در حمایت از زن و موضع انسانى زن ‌- متأسّفانه همان برداشت غلط وجود دارد. اروپایی‌ها دیر آمدند وارد میدان شدند، یعنى دیرتر از کشورهاى اسلامى و کشورهاى غیراروپایى نسبت به مسئله‌ی زن تنبّه پیدا کردند و خیلى دیر فهمیدند مسئله را ‌- چون میدانید تا دهه‌هاى دوّم این قرن در هیچ جاى اروپا هیچ زنى حقّ رأى دادن نداشت، حقّ صرف کردن مال خودش را نداشت؛ [حتّى] آنجاهایى که دموکراسى هم بود؛ از دهه‌ی دوّم، یعنى از سالهاى ۱۹۱۶ یا ۱۹۱۸ به بعد،(۴) یواش‌یواش در کشورهاى اروپایى شروع شده که به زن حق بدهند براى اِعمالِ نظر، براى تصرّف در سرمایه‌ی خودش، براى حقوق اجتماعى متساوى با مرد ‌- چون خیلى دیر از خواب پا شدند، مثل اینکه میخواهند این عقب‌افتادگى از لحاظ زمان را با جنجالهاى دروغى جبران کنند، پُر کنند. البتّه بله، خانمهایى که ملکه میشدند یا خانمهایى که اشرافى بودند، در تاریخ اروپا وجود داشتند؛ امّا حکم یک زن و زنان یک فامیل یا یک تیره یا یک طبقه، غیر از مسئله‌ی زن است. این تبعیض‌ها همیشه بوده. بله، خانمهایى هم بوده‌اند که در سطوح بالا قرار میگرفتند و مثلاً ملکه‌ی یک کشورى میشدند، این امتیاز از طریق خانواده و میراث و این چیزها به آنها داده میشده؛ امّا برخلاف دیدگاه‌هاى ادیان ‌- ادیانى که سالم و دست‌نخورده‌ی آنها اسلام است و دیگر ادیان هم یقیناً همین‌جور ‌- زن در جامعه به‌عنوان زن، به‌هیچوجه از حقوقى برخوردار نبوده.
پس ببینید امروز هم که دنیاى تمدّن غرب میخواهد آن عقب‌افتادگىِ بسیار ملامت‌برانگیز خودش در مورد مسئله‌ی زن را جبران کند، جور دیگرى جبران میکند؛ یعنى باز هم به یک شکل دیگرى دارد این قضیّه را دنبال میکند که آن شکل، به نظر من ‌- آن‌جور که من تصوّر میکنم ‌- این است که اینها جانب مفاهیم انسانى را در مورد زن، تحت‌الشّعاع مسائل دیگر قرار میدهند؛ تحت‌الشّعاع مسائل تبلیغاتى، مسائل سیاسى، مسائل اقتصادى. کمااینکه از اوّل هم همین‌جور بوده؛ در اروپا از اوّلى هم که به زنان حقوقى داده شد، غالباً بر همین مبانى غلط استوار بوده.1368/10/26

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی