newspart/index2
مقاومت اسلامی فلسطین / فلسطین/اسراییل/ مقاومت اسلامی / انتفاضه فلسطین
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
مقاومت اسلامی فلسطین

مسئله‌ی فلسطین یک مسئله‌ی صرفاً اسلامی نیست، یک مسئله‌ی انسانی است؛ یعنی در دنیا هر کسی ــ چه مسلمان، چه غیر مسلمان ــ واقعیّتهای حوادث فلسطین را بداند، با رژیم غاصب طرف خواهد شد، مقابله خواهد کرد. امسال که بخشی از جنایات رژیم غاصب فلسطین یعنی رژیم اسرائیل و برخی فجایعی که ایجاد کرده بودند، برای دنیا آشکار شد، دیدید که اجتماعات مردم و تظاهرات مردم در روز قدس، دیگر مخصوص دنیای اسلام نبود؛ یعنی در غیر دنیای اسلام هم، حتّی در اروپا، حتّی در خود آمریکا، خیلی‌ها تظاهرات کردند، از فلسطینی‌ها حمایت کردند؛ قضیّه‌ این‌جور است؛ مسئله، مسئله‌ی انسانی است. چطور میشود که یک فرد اروپایی که دولتش دلبسته و وابسته‌ی به رژیم صهیونیستی است، به نفع مردم فلسطین و علیه رژیم صهیونیستی در خیابان شعار بدهد؟ این قضیّه‌ی خیلی مهمّی است.
چرا این‌جور شده؟ من به شما عرض بکنم که به برکت مقاومت مردم فلسطین است. این مقاومت درونیِ مردم فلسطین عامل اصلی این پیشرفتها است. هر چه این مقاومت بیشتر بشود، رژیم صهیونیستی ضعیف‌تر خواهد شد، فجایعش آشکارتر خواهد شد. این وضع فلاکت‌باری که امروز رژیم صهیونیستی دارد ــ که وضع امروزِ رژیم صهیونیستی واقعاً فلاکت‌بار است ــ ناشی از ایستادگی جوانهای فلسطینی است؛ سختی را به جان میخرند، خطر را به جان میخرند؛ در قدس آن جمعیّت عظیم اعتکاف میکنند، جوانها در شهرهای مختلف کرانه‌ی باختری در مقابل نظامیان مسلّح و خبیث صهیونیستی می‌ایستند، فداکاری میکنند امّا پیش میبرند؛ تا حالا پیش برده‌اند، بعد از این هم همین‌جور خواهد شد. به نظر بنده این‌جور است که امروز قدرتِ بازدارندگی رژیم صهیونیستی به پایان رسیده؛ همان چیزی که ده‌ها سال پیش، شاید حدود شصت سال قبل از این، بِن‌گوریون ــ یکی از مؤسّسین اصلی رژیم صهیونیستی و نخست‌وزیر این رژیم ــ هشدار داد. او گفت که هر وقتی قدرت بازدارندگی ما به پایان برسد، رژیم ما مضمحل خواهد شد. قدرت بازدارندگی الان به پایان رسیده یا نزدیک به پایان است. خودشان هم میدانند، خودشان هم میفهمند که اضمحلال و انحلالشان نزدیک است، اگر اتّفاقی رخ ندهد؛ این به برکت مقاومت است؛ این به برکت این است که جوان فلسطینی توانست قدرت بازدارندگی دشمن خودش را مدام ضعیف کند، کم کند، کم کند، نابود کند.1402/02/02

لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

حادثه‌ی اخیر، افتخارات جنبش جهاد اسلامی فلسطین را مضاعف ساخت و جایگاه جهاد اسلامی را در حرکت مقاومت شکوهمند ملت فلسطین ارتقاء بخشید. شما با مقاومت شجاعانه‌ی خود، سیاست خدعه‌آمیز رژیم غاصب را خنثی کردید. شما ثابت کردید که هر بخش از مجموعه‌ی مقاومت، به‌تنهائی هم میتواند بینی دشمن را به خاک بساید. شما با پیوند زدن مجاهدت در غزه با کرانه، و دیگر نیروهای مقاومت با حمایتشان از حرکت جهاد، توانستید یکپارچگی جهاد ملت فلسطین را به رُخ دشمن خبیث و خدعه‌گر بکشید. همه‌ی سعی گروههای فلسطینی در همه‌ی سرزمین فلسطین باید برای حفظ این یکپارچگی باشد. دشمن غاصب رو به ضعف است و مقاومت فلسطین رو به قوت است، و لا حول و لا قوة الا بالله. ما همچنان در کنار شمائیم. سلام علیکم و العهود بحالها..1401/05/20
لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

نظرسنجی‌ها میگویند تقریباً ۷۰ درصد فلسطینی‌ها در سرزمین‌های ۴۸ و۶۷ و اردوگاه‌های خارج، رهبران فلسطینی را به حملات نظامی به رژیم غاصب ترغیب میکنند. این پدیده‌ی مهمّی است؛ زیرا به معنی آمادگی کامل فلسطینی‌ها برای مقابله با رژیم غاصب است و دست سازمانهای مجاهد را باز میگذارد تا هر زمان لازم دانستند وارد عمل شوند.
حرکتهای جهادی مردم فلسطین در دو بخش شمالی و جنوبی سرزمین‌های ۴۸، و همزمان با آن، برگزاری راه‌پیمایی‌های سنگین در اردن و قدس شرقی و دفاع جانانه‌ی جوانان فلسطین از مسجدالاقصی و رزمایش نظامی در غزّه نشان داد که کلّ فلسطین به صحنه‌ی مقاومت تبدیل شده است. اکنون مردم فلسطین بر ادامه‌ی جهاد، وحدت نظر یافته‌اند... جمهوری اسلامی ایران حامی و طرف‌دار جبهه‌ی مقاومت است، حامی و طرف‌دار مقاومت فلسطین است؛ این را همواره گفته‌ایم و به آن عمل کرده و بر آن پای فشرده‌ایم. ما حرکت خیانت‌آمیز «عادی‌‌سازی» را محکوم میکنیم؛ سیاست تطبیع‌پذیری (قابلیّة التّطبیع) را محکوم میکنیم.1401/02/09

لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

درگذشت مبارز خستگی ناپذیر آقای احمد جبریل را به ملّت فلسطین و همه‌ی مجاهدان و فعالان عرصه‌ی پرشور مبارزات فلسطین و همه‌ی عناصر مقاومت در منطقه‌ی غرب آسیا و به بازماندگان او تسلیت عرض میکنم.
این مرد شجاع پر تلاش، عمر خود را به مبارزه برای میهن مغصوب و ملت مظلوم خود گذراند.
از خداوند برای او پاداشی جزیل میطلبم و رحمت و مغفرت الهی را برای او مسألت میکنم.1400/04/17

لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

درگذشت مبارز خستگی ناپذیر آقای احمد جبریل را به ملّت فلسطین و همه‌ی مجاهدان و فعالان عرصه‌ی پرشور مبارزات فلسطین و همه‌ی عناصر مقاومت در منطقه‌ی غرب آسیا و به بازماندگان او تسلیت عرض میکنم.
این مرد شجاع پر تلاش، عمر خود را به مبارزه برای میهن مغصوب و ملت مظلوم خود گذراند.
از خداوند برای او پاداشی جزیل میطلبم و رحمت و مغفرت الهی را برای او مسألت میکنم.1400/04/17

لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

برادر مجاهد جناب آقای اسماعیل هنیه اعزّه الله
سلام علیکم
نامه‌ی جنابعالی را که در آن شرح و تحلیل جهاد اخیر فلسطین را مرقوم داشته‌اید، دریافت کردم. مبارزه‌ی شما، مقاومت در برابر ظلم و کفر و استکبار است و چنین مبارزه‌ئی مرضیّ خداوند عزیز قدیر و مصداق: اِن تَنصُروا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم است. به حول و قوه‌ی الهی پیروز خواهید شد و ارض مقدّسه را از لوث وجود غاصبان تطهیر خواهید کرد ان‌شاءالله.1400/03/03

لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

هم‌افزایی مسلمین بر محور قدس شریف، کابوس دشمن صهیونیست و حامیان آمریکایی و اروپایی آن است. طرح ناکام «معامله‌ی قرن» و سپس تلاش برای عادی‌سازی روابط چند دولت ضعیف عربی با رژیم غاصب، تلاشهای مذبوحانه برای فرار از آن کابوس است.
من قاطعانه میگویم: این تلاشها به جایی نخواهد رسید؛ حرکت نزولی و رو به زوالِ رژیم دشمن صهیونیستی آغاز شده و وقفه نخواهد داشت.
دو عامل مهم، تعیین‌کننده‌ی آینده است: اوّل ـ و مهم‌تر ـ تداوم مقاومت در داخل سرزمین‌های فلسطین و تقویت خطّ جهاد و شهادت، و دوّم، حمایت جهانی دولتها و ملّتهای مسلمان در سراسر جهان از مجاهدان فلسطینی.
همه -دولتمردان، روشنفکران، عالمان دینی، احزاب و گروه‌ها، جوانان غیور و دیگر قشرها- باید جایگاه خود در این حرکت سراسری را بیابیم و نقش ایفا کنیم. این است آن چیزی که کید دشمن را باطل میکند و برای این وعده‌ی الهی: اَم یُریدونَ کَیدًا فَالَّذینَ کَفَروا هُمُ المَکیدون (۱)، مصداقی آخرالزّمانی به وجود می‌آورد؛ وَ اللهُ غالِبٌ عَلی اَمرِه؛ وَلٰکِنَّ اَکثَرَ النّاسِ لا یَعـلَمونَ (۲).1400/02/17

لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

برادر مجاهد و عزیز جناب آقای اسماعیل هنیه دامت توفیقاته
رئیس محترم دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس
سلام علیکم،
مرقومه‌ی جنابعالی در خصوص تحولات اخیر در عرصه‌ی فلسطین عزیز را با دقّت ملاحظه کردم، از اینکه حرکت مقاومت فلسطین با مجاهدت و ایستادگی خود در برابر توطئه‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی، موجبات ضعف و ناکامی آنها را فراهم آورده و در مقابل، عزّت و سربلندی امت اسلامی را باعث گردیده است، خداوند سبحان را شکر می‌گزارم و از شما مجاهدان شجاع تشکر و قدردانی میکنم.1399/04/14

لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

قصّه‌ی پُرغصّه‌ی فلسطین و اندوه جان‌کاه مظلومیّت این ملّت صبور، بردبار و مقاوم، حقیقتاً هر انسان آزادی‌خواه و حق‌طلب و عدالت‌جو را می‌‌آزارد و درد و رنجی انبوه بر دل می‌نشاند. تاریخ فلسطین و اشغال ظالمانه‌‌ی آن و آواره کردن میلیون‌ها انسان و مقاومت دلیرانه‌ی این ملّت قهرمان، پُر فرازونشیب است. کاوشی هوشمندانه در تاریخ نشان میدهد که در هیچ برهه‌ای از تاریخ، هیچ‌یک از ملّتهای جهان با چنین رنج و اندوه و اقدامی ظالمانه مواجه نبود‌ه‌اند که در یک توطئه‌ی فرامنطقه‌ای، کشوری به طور کامل اشغال شود و ملّتی از خانه و کاشانه‌ی خود رانده شوند و به جای آنان، گروهی دیگر از جای جای جهان بدان‌جا گسیل شوند؛ موجودیّتی حقیقی نادیده گرفته شود و موجودیّتی جعلی بر جای آن بنشیند، امّا این نیز یکی از صفحات ناپاک تاریخ است که همچون دیگر صفحات آلوده، با اذن خدای متعال و یاری او بسته خواهد شد؛چه آنکه‌‌: إِنَّ‌ الْبَاطِلَ کانَ‌ زَهُوقًا. وَ قال: اَنَّ الاَرضَ یَرِثُها عِبَادِیَ الصَّٰلِحُون.
 کنفرانس شما در یکی از سخت‌ترین شرایط جهانی و منطقه‌ای برگزار میشود. منطقه‌ی ما که همواره پشتیبان ملّت فلسطین در مبارزات آن علیه یک توطئه‌ی جهانی بوده است، این روزها دستخوش ناآرامی و بحرانهای متعدّد است. بحرانهای موجود در چندین کشور اسلامی منطقه موجب شده است تا حمایت از مسئله‌ی فلسطین و آرمان مقدّس آزادی قدس کم‌رنگ شود. توجّه به نتیجه‌ی این بحرانها، به ما تفهیم میکند که قدرتهای سودبرنده از آن کدامند. آنانی که رژیم صهیونیستی را در این منطقه به وجود آوردند تا از طریق تحمیل یک درگیری طولانی‌مدّت، مانع از ثبات و استقرار و پیشرفت منطقه شوند، اینک نیز در پسِ فتنه‌های موجود قرار دارند. فتنه‌هایی که موجب شده است تا توانمندی‌های ملّتهای منطقه در درگیری‌های عبث و بیهوده به خنثی کردن یکدیگر مصروف شود و با فشل شدن همه، آنگاه فرصت برای قدرت‌گیری هرچه بیشتر رژیم غاصب صهیونیستی فراهم آید. همچنان در این میان، شاهد تلاش خیرخواهان و عقلا و حکمای امّت اسلامی هستیم که دلسوزانه در پی حلِّ این اختلافات هستند؛ امّا متأسّفانه، توطئه‌های پیچیده‌ی دشمن، توانسته است با بهره‌گیری از غفلت برخی دولتها، جنگهای داخلی را بر ملّتها تحمیل کند و آنها را به جان یکدیگر بیندازد و تلاش این خیرخواهان امّت اسلامی را کم اثر کند. آنچه در این میان حائز اهمّیّت است، تضعیف جایگاه مسئله‌ی فلسطین و تلاش برای خروج آن از اولویّت است. باوجود اختلافاتی که کشورهای اسلامی با یکدیگر دارند که برخی از آنها طبیعی و برخی دیگر توطئه‌ی دشمن و برخی دیگر ناشی از غفلت است، لیکن همچنان عنوان فلسطین میتواند و باید، محور وحدت همه‌ی آنان باشد. یکی از دستاوردهای این نشست ارزشمند، مطرح کردن اولویّت نخست جهان اسلام و آزادی‌خواهان جهان، یعنی موضوع فلسطین و ایجاد فضای همدلی برای تحقّق هدف والای حمایت از مردم فلسطین و مبارزات حق‌طلبانه و عدالت‌جویانه‌ی آنان است. هرگز نباید از اهمّیّت حمایت سیاسی از مردم فلسطین غافل بود که در جهان امروز از اولویّت ویژه‌ای برخوردار است. ملّتهای مسلمان و آزادی‌خواه با هر سلیقه و روش، امّا میتوانند در یک هدف گرد هم ‌آیند و آن فلسطین و ضرورت تلاش برای آزادی آن است. با پدیدار شدن نشانه‌های افول رژیم صهیونیستی و ضعفی که بر متّحدان اصلی آن بویژه ایالات متّحده‌ی‌ آمریکا حاکم شده است، مشاهده میشود که اندک اندک، فضای جهانی نیز به سمت مقابله با اقدامات خصمانه و غیر قانونی و غیر انسانی رژیم صهیونیستی میل میکند، البتّه هنوز جامعه‌ی جهانی و کشورهای منطقه نتوانسته‌اند به مسئولیّت خود در برابر این مسئله‌ی انسانی عمل کنند.
 سرکوب وحشیانه‌ی ملّت فلسطین، دستگیری‌های گسترده، قتل و غارت، غصب سرزمین‌های این ملّت و بنای شهرک در آنها، تلاش برای تغییر چهره و هویّت شهر مقدّس قدس و مسجدالاقصی و دیگر اماکن مقدّس اسلامی و مسیحی در آن، سلب حقوق اوّلیّه‌ی شهروندان و بسیاری از مظالم دیگر همچنان ادامه دارد و از پشتیبانی همه‌جانبه‌ی ایالات متّحده‌ی آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی برخوردار است و متأسّفانه با عکس‌العمل شایسته‌ی جهانی مواجه نیست. ملّت فلسطین مفتخر است که خدای متعال بر آنان منّت گذارده و رسالت عظیم دفاع از این سرزمین مقدّس و مسجدالاقصی را بر دوش آنان نهاده است. این ملّت، راهی جز این ندارد که با اتّکال به پروردگار متعال و اتّکاء به توانمندی‌های ذاتی خود، در صدد برآید تا شعله‌ی مبارزه را همچنان فروزان نگاه دارد و الحق که تاکنون چنین کرده‌ است. انتفاضه‌ای که اینک در سرزمین‌های اشغالی برای سوّمین بار آغاز شده، مظلوم‌تر از دو انتفاضه‌ی گذشته، امّا درخشان و پُرامید در حرکت است و به‌ اذن الله خواهید دید که این انتفاضه، مرحله‌ی بسیار مهمّی از تاریخ مبارزات را رقم خواهد زد و شکستی دیگر بر رژیم غاصب تحمیل خواهد کرد. این غدّه‌ی سرطانی، از هنگام آغاز، مرحله‌ای رشد کرده و به بلای کنونی تبدیل شده و درمان آن نیز باید مرحله‌ای باشد، که چند انتفاضه و مقاومت پیگیر و مستمر توانسته است اهداف مرحله‌ای بسیار مهمّی را محقّق سازد و همچنان توفنده به پیش میتازد تا دیگر اهداف خود را، تا زمان آزادی کامل فلسطین محقّق سازد.
 ملّت بزرگ فلسطین که بتنهایی، بار سنگین مقابله با صهیونیسم جهانی و حامیان قلدر آن را به دوش میکشد، صبور و بردبار، امّا مستحکم و استوار به‌ تمامی مدّعیان فرصت داده است تا ادّعای خود را به محک تجربه بسپارند. آن روز که با ادّعای نادرست واقع‌بینی و ضرورت پذیرش حداقل حقوق برای جلوگیری از ضایع شدن آن، طرحهای سازش به طور جدّی مطرح شد، ملّت فلسطین و حتّی همه‌ی جریانهایی که نادرستی این دیدگاه برایشان از پیش اثبات شده بود، به آن فرصت دادند. البتّه جمهوری اسلامی ایران، از همان ابتدا بر نادرستی این نوع روشهای سازش‌کارانه تأکید کرد و آثار زیان‌بار و خسارتهای سنگین آن را گوشزد نمود. فرصتی که به روند سازش داده شد، آثار مخرّبی در مسیر مقاومت و مبارزه‌ی ملّت فلسطین به همراه داشت، امّا تنها فایده‌ی آن، اثبات نادرستی تصوّر واقع بینی در عمل بود. اساساً روش و طریقه‌ی شکل‌گیری رژیم صهیونیستی به ‌گونه‌ای است که نمیتواند از توسعه‌طلبی و سرکوبگری و تضییع حقوق حقّه‌ی فلسطینیان دست بردارد؛ زیرا موجودیّت و هویّت آن در گروِ نابودی تدریجی هویّت و موجودیّت فلسطین است. چه، آنکه موجودیّت نامشروع رژیم صهیونیستی، در صورتی قابلیّت استمرار خواهد داشت که بر ویرانه‌های هویّت و موجودیّت فلسطین بنا شود. به همین دلیل است که حفاظت از هویّت فلسطینی و پاسداری از همه‌ی نشانه‌های این هویّتِ بر حق و طبیعی،‌ امری واجب، ضروری و یک جهاد مقدّس است. تا وقتی که نام فلسطین، یاد فلسطین و شعله‌ی فروزان مقاومت همه‌جانبه‌ی این ملّت برافراشته بماند، امکان ندارد که پایه‌های رژیم اشغالگر، مستحکم گردد.
 مشکل روند سازش فقط در این نیست که با کوتاه آمدن از حقّ یک ملّت، به رژیم غاصب مشروعیّت میدهد،که خود خطائی بزرگ و نابخشودنی است، بلکه مشکل در آن است که اساساً هیچ تناسبی با شرایط کنونی مسئله‌ی فلسطین ندارد و خصلتهای توسعه‌طلبانه و سرکوبگرانه و آزمندانه‌ی صهیونیست‌ها را در نظر نمیگیرد؛ امّا این ملّت، با اغتنام فرصت توانسته است نادرستی ادّعای مدّعیان سازش را به اثبات رساند و در نتیجه، نوعی اجماع ملّی در مورد روشهای درست مبارزه برای احقاق حقوق حقّه‌ی ملّت فلسطین شکل گرفته است.
 اینک مردم فلسطین در کارنامه‌ی سه دهه‌ی گذشته‌ی خود، دو الگوی متفاوت را تجربه کرده‌اند و میزان تناسب آن با شرایط خویش را دریافته‌اند. در مقابل روند سازش، الگوی مقاومت قهرمانانه و مستمرِ انتفاضه‌ی مقدّس قرار دارد که دستاوردهای عظیمی برای این ملّت داشته است. بی‌دلیل نیست که این روزها مشاهده میکنیم که از سوی مراکز معلوم‌الحال، «مقاومت»، مورد هجوم و یا «انتفاضه»، مورد سؤال قرار میگیرد. از دشمن انتظاری جز این نیست؛ زیرا به‌درستیِ این راه و ثمربخش بودن آن وقوف کامل دارد؛ امّا گاه مشاهده میکنیم که برخی از جریانها و حتّی کشورهایی که در ظاهر ادّعای همراهی با مسئله‌ی فلسطین را دارند، ولی در حقیقت درصددند تا مسیر درست این ملّت را منحرف کنند، به مقاومت حمله میکنند. ادّعای آنان این است که مقاومت در پی چند دهه از عمر خود، هنوز نتوانسته است آزادی فلسطین را محقّق سازد؛ پس این روش نیازمند بازنگری است! در پاسخ باید گفت: درست است که مقاومت هنوز نتوانسته به هدف غائی خود یعنی آزادی کلِّ فلسطین دست یابد، لیکن مقاومت توانسته است مسئله‌ی فلسطین را زنده نگه دارد. باید دید اگر مقاومت نبود، اینک در چه شرایطی به سر میبردیم؟ مهم‌ترین دستاورد مقاومت، ایجاد مانع اساسی در برابر پروژه‌های صهیونیستی است. موفّقیّت مقاومت، در تحمیل یک جنگ فرسایشی به دشمن است، یعنی توانسته برنامه‌ی اصلی رژیم صهیونیستی را که سیطره بر کلِّ منطقه بود، به شکست بکشاند. در این روند، باید بحق، از اصل مقاومت و سلحشورانی که در دوره‌های مختلف و از همان ابتدای اجرای پرده‌ی تأسیس رژیم صهیونیستی به مقاومت پرداختند و با تقدیم جان خود، پرچم مقاومت را برافراشته نگاه داشته و نسل به نسل آن را منتقل کردند، تجلیل شود. نقش مقاومت در دوره‌های بعد از اشغال بر کسی پوشیده نیست و یقیناً نمیتوان حتّی نقش مقاومت را در پیروزیِ ولو مختصرِ جنگ سال ۱۳۵۲ مصادف با ۱۹۷۳ میلادی نادیده انگاشت؛ و از سال ۱۳۶۱ مصادف با ۱۹۸۲ میلادی که عملاً بار مقاومت بر دوش مردم داخل فلسطین قرار گرفت، مقاومت اسلامی لبنان -حزبالله- از راه رسید تا یاریگر فلسطینیان در مسیر مبارزاتی‌شان باشد. اگر مقاومت، رژیم صهیونیستی را زمین‌گیر نکرده بود، اینک شاهد دست‌اندازی آن به دیگر سرزمین‌های منطقه بودیم؛ از مصر گرفته تا اردن و عراق و خلیج فارس و غیره؛ آری این دستاورد بسیار مهم است، امّا این تنها دستاورد مقاومت نیست و آزادی جنوب لبنان و آزادی غزّه، تحقّق دو هدف مرحله‌ای مهم در روند آزادی فلسطین به شمار میرود که توانسته است روند گسترش جغرافیایی رژیم صهیونیستی را معکوس گرداند. از اوایل دهه‌ی ۶۰ هجری شمسی مصادف با دهه‌ی ۸۰ میلادی به بعد، دیگر نه‌تنها رژیم صهیونیستی قادر نبوده است به سرزمین‌های جدیدی دست‌اندازی کند، بلکه عقب‌گرد آن با خروج ذلّت‌بار از جنوب لبنان آغاز شد و با خروج ذلّت‌بار دیگر از غزّه استمرار یافت. هیچ‌کس نمیتواند منکر نقش اساسی و تعیین‌کننده‌ی مقاومت در انتفاضه‌ی نخست باشد. در انتفاضه‌ی دوّم نیز نقش مقاومت، اساسی و برجسته بود. انتفاضه‌ای که در نهایت، رژیم صهیونیستی را وادار کرد تا از غزّه خارج شود. جنگ ۳۳ روزه‌ی لبنان و جنگهای ۲۲ روزه، ۸ روزه و ۵۱ روزه در غزّه، همگی صفحات درخشانی از کارنامه‌ی مقاومت است که موجب ‌افتخار تمام ملّتهای منطقه، جهان اسلام و همه‌ی انسانهای آزادی‌خواه‌ جهان است.
در جنگ ۳۳ روزه، عملاً همه‌ی راه‌های امدادرسانی به ملّت لبنان و مقاومان سلحشور حزب‌الله بسته شده بود، امّا به یاری خداوند و اتّکاء به نیروی عظیم مردم مقاوم لبنان، رژیم صهیونیستی و حامی اصلی آن یعنی ایالات متّحده‌ی آمریکا، شکست مفتضحانه‌ای را متحمّل شدند که دیگر به‌آسانی جرئت حمله به آن دیار را نخواهند کرد. مقاومتهای پی در پی غزّه، که اینک به قلعه‌ی شکست‌ناپذیر مقاومت مبدّل شده است، در طی چند جنگ پیاپی نشان داد که این رژیم، ضعیف‌تر از آن است که در مقابل اراده‌ی یک ملّت، توان ایستادگی داشته باشد. قهرمان اصلی جنگهای غزّه، ملّت سلحشور و مقاومی است که باوجود تحمّل چندین سال محاصره‌ی اقتصادی، امّا با اتّکاء به قدرت ایمان، همچنان از این قلعه دفاع میکند. جای آن دارد که از همه‌ی گروه‌های مقاومت فلسطین، سرایا القدس از جنبش جهاد اسلامی، کتائب عزّالدّین قسّام از حماس، کتائب شهداء الاقصی از فتح و کتائب ابوعلی مصطفی از جبهه‌ی خلق برای آزادی فلسطین که نقش ارزشمندی در این جنگها داشتند، تقدیر به عمل آید.
میهمانان گرامی!
خطرات ناشی از حضور رژیم صهیونیستی هرگز نباید مورد غفلت قرار گیرد و لذا مقاومت باید از همه‌ی ابزارهای لازم برای استمرار کار خود برخوردار باشد و در این مسیر، همه‌ی ملّتها و دولتهای منطقه و همه‌ی آزادی‌خواهان جهان وظیفه دارند نیازهای اساسی این ملّت مقاوم را تأمین کنند که بستر اصلی مقاومت،‌ ایستادگی و پایداری ملّت فلسطین است که خودْ فرزندان غیور و مقاوم را پرورش داده است. تأمین نیازهای مردم فلسطین و مقاومت فلسطین، وظیفه‌ای مهم و حیاتی است که همه باید به آن عمل کنیم. در این روند، نباید به نیازهای اساسی مقاومت در کرانه‌ی‌ِ باختری بی‌توجّه بود که اینک بار اصلی انتفاضه‌ی مظلوم را بر دوش میکشد. مقاومت فلسطین نیز باید با عبرت‌گیری از گذشته‌ی خود به این نکته‌ی مهم توجّه داشته باشد که «مقاومت» و «فلسطین»، ارزشمندتر و والاتر از آن است که در اختلافات میان کشورهای اسلامی و عربی و یا اختلافات داخلی کشورها و یا اختلافات قومی و مذهبی درگیر شود. فلسطینیان، بخصوص گروه‌های مقاومت باید قدر جایگاه ارزشمند خود را بدانند و به این اختلافات ورود نکنند. کشورهای اسلامی و عربی و همه‌ی جریانهای اسلامی و ملّی، موظّفند در خدمت آرمان فلسطین قرار گیرند. حمایت از مقاومت، وظیفه‌ی همه‌ی ما است و هیچ‌کس حق ندارد در برابر کمک، از آنان انتظار ویژه‌ای داشته باشد. آری، تنها شرط کمک این است که این کمکها در جهت تقویت بُنیه‌ی مردم فلسطین و ساختار مقاومت هزینه شود. پایبندی به اندیشه‌ی ایستادگی در برابر دشمن و مقاومت در همه‌ی ابعاد آن، ضامن استمرار این کمکها است. موضع ما نسبت به مقاومت یک موضع اصولی‌ است و ربطی به گروه خاصّی ندارد. هر گروهی که در این مسیر استوار باشد، با او همراه هستیم و هر گروهی که از این مسیر خارج شود، از ما دور شده است. عمق رابطه‌ی ما با گروه‌های مقاومت اسلامی فقط به میزان پایبندی آنان به اصل مقاومت مرتبط است.
 نکته‌ی دیگری که باید به آن اشاره شود، اختلاف میان گروه‌های مختلف فلسطینی است. تفاوت دیدگاه به دلیل تنوّع سلیقه در میان مجموعه‌ها امری طبیعی و قابل درک است و تا آنجا که در همین محدوده باقی بماند، چه بسا موجب هم‌افزایی و غِنای هرچه بیشتر مبارزات مردم فلسطین شود، لیکن مشکل از زمانی آغاز میشود که این اختلافات، به نزاع و خدای ناکرده درگیری بینجامد؛ که در این صورت جریانهای مختلف، با خنثی کردن قدرت و توان یکدیگر، عملاً در مسیری گام برمیدارند که خواست دشمن مشترک همه‌ی آنها است. مدیریّتِ اختلاف و تفاوت نگرش و سلیقه، هنری است که همه‌ی جریانهای اصلی باید آن را به کار گیرند و به‌ گونه‌‌ای برنامه‌های مختلف مبارزاتی خود را برنامه‌ریزی کنند که فقط به دشمن فشار آورد و موجب تقویت مبارزه شود. اتّحاد ملّی بر اساس برنامه‌ی جهادی، ضرورتی ملّی برای فلسطین است که انتظار میرود همه‌ی جریانهای مختلف در جهت عمل به خواست همه‌ی مردم فلسطین برای تحقّق آن بکوشند.
 مقاومت، این روزها با توطئه‌ی دیگری نیز دست به گریبان است و آن تلاش دوست‌نمایانی است که میکوشند مقاومت و انتفاضه‌ی مردم فلسطین را از مسیر خود منحرف ساخته و آن را هزینه‌ی معاملات سرّی خود با دشمنان ملّت فلسطین بنمایند. مقاومت هوشمندتر از آن است که در این دام فروافتد؛ بویژه آنکه ملّت فلسطین رهبر حقیقی مبارزات و مقاومت است و تجارب گذشته نشان میدهد که این ملّت با درک دقیق از شرایط، مانع از این‌گونه انحرافات میشود و اگر خدای ناکرده، جریانی از جریانهای مقاومت در این دام فروافتد، این ملّت همچون گذشته میتواند نیاز خود را بازتولید کند. اگر گروهی پرچم مقاومت را بر زمین بگذارد، یقیناً گروهی دیگر از دل ملّت فلسطین بر‌می‌آید و آن پرچم را در دست خواهد گرفت.
 مطمئناً شما حضّار محترم، در این نشست، فقط به فلسطین خواهید پرداخت که متأسّفانه در چند سال اخیر، کوتاهی‌هایی در توجّه لازم و ضروری نسبت به آن صورت پذیرفته است. یقیناً بحرانهای موجود در جای جای منطقه و امّت اسلامی شایسته‌ی توجّه است، لیکن آنچه موجب این گردهمایی است، مسئله‌ی فلسطین است. این اجلاس میتواند خود الگویی باشد تا با تأسّی به آن، رفته‌رفته همه‌ی مسلمانان و ملّتهای منطقه بتوانند با تکیه به اشتراکات خود، اختلافات را مهار کرده و با حلِّ تک‌تک آنها، موجبات تقویت هرچه بیشتر امّت محمّدی (صلوات‌الله‌علیه) را فراهم آورند.1395/12/03

لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

امروز در دنیا این نزاعی که وجود دارد یک نزاع واقعی است. طرفهای مقابل هم طرفهایی هستند که از ارزشهای انسانی خیلی فاصله دارند، خیلی. لذا قضایائی در همین دوروبر خود ما اتّفاق می‌افتد که ما نسبت به این قضایا نمیتوانیم بی‌تفاوت باشیم. اوّل، قضیّه‌ی فلسطین است، مسئله‌ی فلسطین. مسئله‌ی فلسطین مسئله‌ی کوچکی نیست. خب، قریب شصت سال مثلاً یا شصت و چند سال از اشغال سرزمین فلسطین میگذرد؛ این مردم -فلسطینی‌ها- چند نسل عوض شدند امّا آرمان فلسطین باقی است؛ دشمن سعی‌اش این است که آرمان فلسطین را از بین ببرد؛ آرمان فلسطین باقی است. متأسّفانه دولتهای عرب آن‌قدر به کارهای دیگر مشغولند که فرصت نمیکنند یا نمیخواهند -رودربایستی‌ها نمیگذارد یا ملاحظات گوناگون دیگر؛ هم‌پیمانی‌ها با آمریکا و دیگران- که به مسئله‌ی فلسطین برسند؛ مسئله‌ی فلسطین خیلی مسئله‌ی مهمّی است، ما نمیتوانیم مسئله‌ی فلسطین را رها کنیم. امروز انتفاضه‌ی مردم فلسطین در کرانه‌ی باختری آغاز شده، مردم دارند میجنگند؛ قضاوت بوقهای استکباری قضاوت کاملاً ظالمانه‌ای است. این کسی که خانه‌اش اشغال شده و در خانه‌ی خود امنیّت جانی و مالی ندارد -می‌آیند خانه را با بولدوزر خراب میکنند، شهرک‌سازی میکنند، مزرعه‌اش را نابود میکنند- وقتی با سنگ حمله میکند، میگویند این تروریست است! [امّا] آن دستگاهی که زندگی این انسان، امنیّت این انسان، آبروی این انسان، ثروت این انسان، دنیای این انسان را دارد این‌جور نابود میکند، او را میگویند مظلوم است، از خودش دارد دفاع میکند! خب، این خیلی [عجیب است‌]، این جزو عجایب دنیای امروز ما است. یکی آمده یک خانه‌ای را غصب کرده است و صاحبخانه را از خانه بیرون کرده و به او دائم دارد ظلم میکند، به این میگویند از خودش دفاع نکند، از خودش دارد دفاع میکند؛ آن صاحبخانه‌ی مظلوم را که امنیّتش را از دست داده، خانه را از دست داده، زن و فرزند و آبرو و حیثیّت و همه‌چیزش مورد تهدید هست، این اگرچنانچه برگردد یک دشنام به او بدهد یا یک سنگ به طرف او پرتاب بکند، به این میگویند تروریست! این چیز کوچکی است؟ این غلط کوچکی است؟ این خطای کوچکی است؟ ظلم کوچکی است که بشود از این گذشت؛ از این نمیشود گذشت. ما از حرکت مردم فلسطین با همه‌ی وجود، تا هروقت بتوانیم و هرجور بتوانیم دفاع میکنیم.1394/09/04
لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

از بین رفتن رژیم صهیونیستى هم به‌‌هیچ‌‌وجه به معناى قتل‌‌عام کردن مردم یهودى در آن منطقه نیست؛ یعنى این منطقى که امام بزرگوار مطرح کردند که «اسرائیل باید از بین برود»،(۵) یک منطق انسانى است؛ ما سازوکار عملى آن را هم به دنیا ارائه کردیم، که کسى هم نتوانست هیچ ایراد منطقى بگیرد. ما گفتیم از این مردمى که در این منطقه زندگى میکنند و اهل اینجا هستند و متعلق به خود اینجا هستند، یک نظرسنجى و نظرخواهى بشود؛ یعنى یک رفراندمى انجام بگیرد، رژیم حاکم بر این منطقه را رفراندم معین کند، مردم معین کنند؛ معناى از بین رفتن رژیم صهیونیستى یعنى این؛ سازوکار آن این است؛ یک کارى است که منطق امروز دنیا آن را درک میکند و میفهمد و مى‌‌پسندد و کارى است عملى. ما حتى شکل آن را هم در ارتباط با سازمان ملل و بعضى از مراجع بین‌‌المللى تعیین کردیم و ابراز کردیم، محل بحث هم واقع شد؛ یعنى این رژیم وحشى و گرگ‌‌صفت که سیاستش این است که با مشت آهنین، با بى‌‌رحمى و سنگ‌‌دلى با مردم رفتار بکند و آدم‌‌کشى و کودک‌‌کشى و حمله‌‌ى به مناطق و ویرانگرى اصلاً برایش مهم نیست و انکار هم نمیکند، علاجش جز از بین رفتن و نابود شدن نیست؛ که اگر ان‌شاءالله آن روز فرارسید و نابود شد، که چه بهتر؛ [اما] تا وقتى که این رژیم جعلى سرِپا است و نابود نشده است، علاج چیست؟ علاج، مقاومت قاطع و مسلحانه‌‌ى در مقابل این رژیم است؛ در مقابله‌‌ى با رژیم صهیونیستى، باید از سوى فلسطینى‌‌ها دست قدرت نشان داده بشود. کسى گمان نکند که اگر چنانچه موشکهاى غزه نبود، رژیم صهیونیستى کوتاه مى‌‌آمد؛ نخیر. حالا شما نگاه کنید ببینید در کرانه‌‌ى باخترى چه میکنند! در کرانه‌‌ى باخترى که موشکى وجود ندارد، سلاحى وجود ندارد، تفنگى وجود ندارد؛ آنجا تنها ابزار و سلاح مردم، سنگ است؛ ببینید آنجا رژیم صهیونیستى  دارد چه‌‌کار میکند: هرچه از دستش بر بیاید، خانه‌‌هاى مردم را خراب میکند، باغهاى مردم را خراب میکند، زندگى مردم را نابود میکند، آنها را به خوارى و ذلت میکشاند، تحقیر میکند؛ اگر لازم شد آب را رویشان میبندد، برق را رویشان میبندد؛ کسى مثل یاسر عرفات را که این‌‌همه با صهیونیست‌‌ها همراهى کرد، نتوانستند تحمل کنند، محاصره‌‌اش کردند، تحقیرش کردند، مسمومش کردند، نابودش کردند. این‌‌جور نیست که اگر چنانچه دست قدرت در مقابل صهیونیست‌‌ها نشان ندهیم، آنها به کسى رحم کنند، ملاحظه‌‌ى کسى را بکنند، حق کسى را رعایت کنند، ابداً؛ تنها علاجى که تا قبل از نابودىِ این رژیم وجود دارد عبارت است از اینکه فلسطینى‌‌ها بتوانند قدرتمندانه برخورد کنند؛ اگر قدرتمندانه برخورد کردند، احتمال اینکه طرف مقابل - که همین رژیم گرگ‌‌صفتِ خشن است - کوتاه بیاید، وجود دارد؛ کمااینکه الان دارند با همه‌‌ى توان دنبال آتش‌‌بس میگردند؛ یعنى بیچاره شدند. آدم‌‌کشى میکند، کودک‌‌کشى میکند، قساوت بیرون از حد و اندازه‌‌ى معقول بشرى نشان میدهد، اما در عین حال عاجز هم هست؛ یعنى در یک محذور، در یک گرفتارى سخت گرفتار است؛ لذا دنبال آتش‌‌بس است.1393/05/01
لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

بیش از شش دهه از فاجعه‌ی غصب فلسطین میگذرد. عوامل اصلی این فاجعه‌ی خونین، همه شناخته‌شده‌اند و دولت استعمارگر انگلیس در رأس آنهاست، که سیاست و سلاح و نیروی نظامی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی آن و سپس دیگر دولتهای مستکبر غربی و شرقی، در خدمت این ظلم بزرگ به کار افتاد. ملت بیپناه فلسطین در زیر چنگال بیرحم اشغالگران، قتل‌عام و از خانه و کاشانه‌ی خود رانده شد. تا امروز هنوز یکصدم فاجعه‌ی انسانی و مدنیای که به دست مدعیان تمدن و اخلاق، در آن روزگار اتفاق افتاد، به تصویر کشیده نشده و بهره‌ای از هنرهای رسانه‌ای و تصویری نیافته است. اربابان عمده‌ی هنرهای تصویری و سینما و تلویزیون و مافیاهای فیلمسازىِ غربی این را نخواسته و اجازه‌ی آن را نداده‌اند. یک ملت در سکوت، قتل‌عام و آواره و بی‌خانمان شد.
 مقاومتهائی در آغاز کار پدید آمد که با شدت و قساوت سرکوب شد. از بیرون مرزهای فلسطین و عمدتاً از مصر، مردانی با انگیزه‌ی اسلامی تلاشهائی کردند که از حمایت لازم برخوردار نشد و نتوانست تأثیری در صحنه بگذارد.
 پس از آن، نوبت به جنگهای رسمی و کلاسیک میان چند کشور عرب با ارتش صهیونیست رسید. مصر و سوریه و اردن نیروهای نظامی خود را وارد صحنه کردند، ولی کمک بیدریغ و انبوه و روزافزون نظامی و تدارکاتی و مالی از سوی آمریکا و انگلیس و فرانسه به رژیم غاصب، ارتشهای عربی را ناکام کرد. آنها نه فقط نتوانستند به ملت فلسطین کمک کنند، که بخشهای مهمی از سرزمینهای خود را هم در این جنگها از دست دادند.
 با آشکار شدن ناتوانی دولتهای عرب همسایه با فلسطین، بتدریج هسته‌های مقاومتِ سازمان‌یافته در قالب گروه‌های مسلح فلسطینی شکل گرفت و پس از چندی از گرد آمدن آنها، «سازمان آزادیبخش فلسطین» تشکیل یافت. این برق امیدی بود که خوش درخشید، ولی طولی نکشید که خاموش شد. این ناکامی را میتوان به علل متعددی منسوب کرد، ولی علت اساسی، دوری آنان از مردم و از عقیده و ایمان اسلامی آنان بود. ایدئولوژی چپ و یا صرفاً احساسات ناسیونالیستی، آن چیزی نبود که مسئله‌ی پیچیده و دشوار فلسطین به آن نیاز داشت. آنچه میتوانست ملتی را به میدان مقاومت وارد کند و نیروئی شکست‌ناپذیر از آنان فراهم آورد، اسلام و جهاد و شهادت بود. آنها این را بدرستی درک نکردند. من در ماه‌های اول انقلاب کبیر اسلامی که سران سازمان آزادیبخش روحیه‌ی تازه‌ای یافته و به تهران مکرراً آمد و شد میکردند، از یکی از ارکان آن سازمان پرسیدم: چرا پرچم اسلام را در مبارزه‌ی بحق خود بلند نمیکنید؟ پاسخ او این بود که در میان ما، بعضی هم مسیحیاند. این شخص بعدها در یک کشور عربی به دست صهیونیستها ترور و کشته شد و ان‌شاءالله مشمول مغفرت الهی قرار گرفته باشد؛ ولی این استدلال او ناقص و نارسا بود. به گمان من، یک مبارز مسیحىِ مؤمن در کنار یک جمع مجاهد فداکاری که خالصانه، با ایمان به خدا و قیامت و با امید به کمک الهی میجنگد و از حمایت مادی و معنوی مردمش برخوردار است، انگیزه‌ی بیشتری برای مبارزه مییابد تا در کنار گروه بیایمان و متکی به احساسات ناپایدار و دور از پشتیبانىِ وفادارانه‌ی مردمی.
 نبود ایمان راسخ دینی و انقطاع از مردم، بتدریج آنان را خنثی و بیتأثیر کرد. البته در میان آنان، مردان شریف و پرانگیزه و غیور بودند، ولی مجموعه و سازمان به راه دیگری رفت. انحراف آنان، به مسئله‌ی فلسطین ضربه زد و هنوز هم میزند. آنها هم مانند برخی دولتهای خائن عربی، به آرمان مقاومت - که تنها راه نجات فلسطین بوده و هست - پشت کردند؛ و البته نه فقط به فلسطین، که به خود هم ضربه‌ی سختی وارد کردند. به قول شاعر مسیحی عرب:
لئن اضعتم فلسطیناً فعیشکم‌
طول الحیاة مضاضات و ءالام‌
 سی و دو سال از عمر نکبت، بدین ترتیب سپری شد؛ ولی ناگهان دست قدرت خداوند ورق را برگردانید. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۹۷۹ - ۱۳۵۷ هجری شمسی - اوضاع این منطقه را زیر و رو کرد و صفحه‌ی جدیدی را گشود. در میان تأثیرات شگرف جهانىِ این انقلاب و ضربه‌های شدید و عمیقی که بر سیاستهای استکباری وارد ساخت، از همه سریع‌تر و آشکارتر، ضربه به دولت صهیونیست بود. اظهارات سران آن رژیم در آن روزها، خواندنی و حاکی از حال و روز سیاه و پر اضطراب آنهاست. در اولین هفته‌های پیروزی، سفارت دولت جعلی اسرائیل در تهران تعطیل و کارکنان آن اخراج شدند و محل آن رسماً به نمایندگی سازمان آزادیبخش فلسطین داده شد؛ که تا امروز هم در آنجا مستقرند.
 امام بزرگوار ما اعلام کردند که یکی از هدفهای این انقلاب، آزادی سرزمین فلسطین و قطع غده‌ی سرطانی اسرائیل است. امواج پرقدرت این انقلاب، که آن روز همه‌ی دنیا را فرا گرفت، هر جا رفت - با این پیام رفت که «فلسطین باید آزاد شود». گرفتاریهای پیاپی و بزرگی که دشمنان انقلاب بر نظام جمهوری اسلامی ایران تحمیل کردند - که یک قلم آن، جنگ هشت ساله‌ی رژیم صدام حسین به تحریک آمریکا و انگلیس و پشتیبانی رژیمهای مرتجع عرب بود - نیز نتوانست انگیزه‌ی دفاع از فلسطین را از جمهوری اسلامی بگیرد.
 بدینگونه خون تازه‌ای در رگهای فلسطین دمیده شد. گروه‌های مجاهد فلسطینىِ مسلمان سر برآوردند. مقاومت لبنان، جبهه‌ی نیرومند و تازه‌ای در برابر دشمن و حامیانش گشود. فلسطین به جای تکیه به دولتهای عربی و بدون دست دراز کردن به سوی مجامع جهانی، از قبیل سازمان ملل - که شریک جرم دولتهای استکباری بودند - به خود، به جوانان خود، به ایمان عمیق اسلامی خود و به مردان و زنان فداکار خود تکیه کرد. این، کلید همه‌ی فتوحات و موفقیتهاست.
 در سه دهه‌ی گذشته، این روند روزبه‌روز پیشرفت و افزایش داشته است. شکست ذلتبار رژیم صهیونیستی در لبنان در سال ۲۰۰۶ - ۱۳۸۵ هجری شمسی - ناکامی فضاحتبار آن ارتش پر مدعا در غزه در سال ۲۰۰۸ - ۱۳۸۷ هجری شمسی - فرار از جنوب لبنان و عقب‌نشینی از غزه، تشکیل دولت مقاومت در غزه، و در یک جمله، تبدیل ملت فلسطین از مجموعه‌ای از انسانهای درمانده و ناامید، به ملت امیدوار و مقاوم و دارای اعتماد به نفس، مشخصه‌های بارز سی سال اخیر است.1390/07/09

لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

آنچه که بر مردم فلسطین گذشته است، در طول این چند سال اخیری که انتفاضه‌ها شروع شده و مقاومت واقعی شکل گرفته، یک پدیده‌ی عجیبی است. این، جز هدایت الهی و دستگیری الهی چیز دیگری نیست. انسان میبیند در غزه این همه مصیبت، این همه تلخی، این همه فشار؛ چه در طولِ آن بیست و دو روزی که جنگ بود، چه بعد از آن تا امروز - که مصائب پشت سر هم بر مردم وارد میشود - اما این مردم مثل کوه ایستاده‌اند. این خیلی واقعیت عظیمی است؛ این را نمیشود ندیده گرفت.
 من عرضم این است که این استقامت را، این روحیه را باید در مردم هر چه میتوانید پایدار کنید. شما گفتید و درست هم گفتید: تنها راه حل مسئله‌ی فلسطین، مقاومت است و مبارزه است. این، درست است؛ لکن این مقاومت و مبارزه، متوقف است بر حفظ روحیه‌ی این مردم، حفظ امید این مردم، نگه داشتن مردم در صحنه. این، به نظر من بزرگ‌ترین کاری است که مجموعه‌های فلسطینی و سازمانهای فلسطینی، مبارزان فلسطینی باید انجام بدهند. این فشارهائی که امروز از هر دو طرف، چه از طرف دشمن صهیونیست، چه از آن طرف، بر غزه وارد میشود، به قصد این است که مردم را از مقاومت روگردان کنند. فشارهائی که در ساحل غربی بر مردم وارد میشود؛ چه در شهرکسازیها، چه در مسئله‌ی قدس - که ایشان بیان کردند - چه آن سختگیریهای عجیب، چه در دیوار حائل و امثال اینها، برای این است که مردم را از مقاومت روگردان کنند و به سمت گزینه‌ی تسلیم، سوق بدهند. نباید بگذاریم؛ نباید بگذارید که این اتفاق بیفتد. مردم فلسطین را، مردم غزه را، این ملت مقاوم و پولادین را باید امیدوار نگه دارید و بدانند که این حرکت عظیم آنها به نتیجه خواهد رسید. این، یک نکته است که به نظر من خیلی مهم است.1388/12/08

لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

بعد از آنی که در طول سالهای متمادی کوشش شده بود که هویت اسلامی خرد شود، له شود، وقتی این انقلاب به وجود آمد، وقتی قامت برافراشته‌ی امام بزرگوارِ ما در منظر مردم مسلمان عالم پدیدار شد، همه احساس کردند که یک هویتی، یک شخصیتی، یک اصالتی پیدا کرده‌اند. همین موجب شد که در شرق و غرب دنیای اسلام نشانه‌های بیداری مسلمانان پدیدار بشود: ملت فلسطین بعد از ده‌ها سال ناکامی جان گرفت؛ جوانان کشورهای عربی که بعد از شکستِ در سه جنگ که دولتهایشان با رژیم صهیونیستی داشتند و دلمرده و مأیوس بودند، دوباره روحیه گرفتند - اینها دیگر مربوط به دنیای اسلام است؛ مخصوص به مسائل کشور ما نیست - رژیم صهیونیستی که غده‌ی سرطانی در دل کشورهای اسلامی است و تا آن روز یک چهره‌ی شکست‌ناپذیر از خود نشان داده بود و  خیلیها در دنیای اسلام باور کرده بودند که رژیم صهیونیستی شکست‌ناپذیر است، از دست جوانان مسلمان سیلی خورد؛ انتفاضه‌های فلسطینی شروع شد، ضربه‌های پیاپی بر رژیم غاصب وارد شد؛ چه در انتفاضه‌ی اول، چه در انتفاضه‌ی اقصی، چه در شکست و عقب‌نشینىِ نه سال قبل از لبنان، چه در جنگ سی و سه روزه و چه در سال گذشته در جنگ بیست و دو روزه‌ی با مردم مظلوم غزه؛ همه‌ی اینها ضرباتی بود که بر رژیم صهیونیستی وارد شد. این در حالی است که آن روزی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، رژیم صهیونیستی از نظر دولتهای مسلمان و ملتهای مسلمان، بخصوص ملتهای عرب، یک رژیم شکست‌ناپذیر به حساب میآمد. این موجب شد که رژیم صهیونیستی عجالتاً شعار از نیل تا فرات را کنار بگذارد و به دست فراموشی بسپرد. ملتهای مسلمان - از آفریقا تا شرق آسیا - به فکر ایجاد نظام اسلامی و حکومت اسلامی افتادند با فرمولهای گوناگون؛ نه لزوماً با همان فرمول نظام جمهوری اسلامی ما؛ اما به فکر حاکمیت اسلام بر کشورشان افتادند. بعضی از کشورها موفق هم شدند؛ بعضی هم آینده‌ی نویدبخشی در انتظارشان هست از حرکتهای اسلامی.1388/03/14
لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

تحقق کامل وعده‌ی الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی در راه است: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَْرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی‌ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»
نشانه‌ی این وعده‌ی تخلف‌ناپذیر در اولین و مهمترین مرحله، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بنای بلندآوزه‌ی نظام اسلامی بود که ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشه‌ی حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل کرد. سر بر آوردن این پدیده‌ی معجز‌آسا، درست در اوج هیاهوی مادیگری و اسلام‌ستیزیِ چپ و راست فکری و سیاسی، و آنگاه مقاومت و استحکام آن در برابر ضربات سیاسی و نظامی و اقتصادی و تبلیغاتی که از همه سو نواخته میشد، در دنیای اسلام امیدی تازه برانگیخت و شوری در دلها پدید آورد. هر چه زمان گذشته، این استحکام ـ به حول و قوه‌ی الهی ـ بیشتر و آن امید ریشه‌دارتر شده است. در طول سه دهه‌ئی که بر این ماجرا میگذرد، خاورمیانه و کشورهای مسلمان آسیا و افریقا، صحنه‌ی این هماوردی پیروزمندانه است.
فلسطین و انتفاضه‌ی اسلامی و قیام دولت فلسطینی و مسلمان، لبنان و پیروزی تاریخی حزب‌الله و مقاومت اسلامی بر رژیم مستکبر و خونخوار صهیونیست؛ عراق و تشکیل دولت مسلمان و مردمی بر ویرانه‌های رژیم ملحد و دیکتاتور صدام؛ افغانستان و هزیمت خفتبار اشغالگران کمونیست و رژیم دست‌نشانده‌ی آن؛ شکست و ناکامی همه‌ی طرحهای استکباری امریکا برای سیطره بر خاورمیانه؛ گرفتاری و آشفتگی علاج‌ناپذیر در درون رژیم غاصب صهیونیست؛ فراگیر شدن موج اسلام‌خواهی در بیشتر یا همه‌ی کشورهای منطقه و بویژه در میان جوانان و روشنفکران؛ پیشرفت شگفت‌آور علمی و فناوری در ایران اسلامی به رغم تحریم و محاصره‌ی اقتصادی؛ شکست جنگ‌افروزان در امریکا در عرصه‌ی سیاسی و اقتصادی؛ احساس هویت و تشخص در اقلیتهای مسلمان در بیشتر کشورهای غربی؛ همه و همه نشانه‌های آشکار پیروزی و پیشروی اسلام در هماوردی با دشمنان در این قرن یعنی قرن پانزدهم هجری است.1387/09/17

لینک ثابت
مقاومت اسلامی فلسطین

سپاس فراوان از ملت ایران به خاطر راهپیمائی روز قدس است. حقیقتاً باید گفت: درود بر ملت ایران! عظمت ملی خود را، عظمت جایگاه اسلامی خود را، عزت خود را به دنیا نشان دادید. نقش این راهپیمائیها بسیار زیاد است. استعمارگران از وقتی فلسطین را اشغال کردند، هدفشان این بود که نام و یاد فلسطین را به فراموشی بسپرند؛ اصلاً مردم دنیا و نسلهای بعدی فراموش کنند که روزی یک سرزمینی در دنیا بوده است، یک کشوری بوده است به اسم فلسطین؛ هدفشان این بود. بعد که نتوانستند و این قیام عظیم ملت فلسطین - چه در انتفاضه‌ی اول و چه درانتفاضه‌ی مسجدالأقصی - بار دیگر این شعله را در دنیا برافروخته کرد و دلهای ملتها و آحاد مردم و منصفان عالم را به خود متوجه کرد، راه علاج را این دانستند که مجموعه‌ی عرب فلسطینی را در گوشه‌ای از این سرزمین، در واقع زندانی کنند؛ محصور کنند و کشور آبادِ پرنعمت فلسطین و منطقه‌ی حساس فلسطین را به طور خالص در اختیار صهیونیستها و با هویت صهیونیستی نگه دارند و عربها را به طرف غزه و ساحل غربی برانند.
امروز هم وقتی به رفتار صهیونیستها نگاه کنید، میبینید هدفشان این است که هر چه میتوانند، این انگیزه‌های ایستادگی و استقامت را در مردم فلسطین نابود کنند؛ همه‌ی کارهاشان با این سیاست است: انگیزه‌ی مقاومت از بین برود. ولی مردم فلسطین ایستاده‌اند. اولاً مبارزه را رها نکردند، ثانیاً دولتی را با آراء خودشان سر کار آوردند که این دولت، شعارش ایستادگی و مقاومت و مبارزه‌ی با اشغالگران است و با همه‌ی فشارهائی هم که در این یکی دو سال اخیر بر این دولت و مردم آن منطقه وارد کردند، اینها محکم ایستاده‌اند؛ دارند مقاومت میکنند. ولی یک ملتِ تنها، منزوی در یک گوشه، بدون دسترسی به هیچ نقطه‌ای از نقاط عالم، غیر از امید به خدا باید دلخوشیهائی داشته باشد. این شعار عظیم ملتهای مسلمان به نفع فلسطین، به آنها روحیه میدهد؛ دلهای آنها را برای استقامت بیشتر آماده میکند، علاوه بر اینکه افکار عمومی دنیا را به حقانیت داعیه‌ی فلسطین آشنا میکند.1386/07/21

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی