از زمانی که انفجار نخستین جنگافزارهای هستهای توسط دولت ایالات متحده در هیروشیما و ناکازاکی فاجعهای انسانی با ابعاد بیسابقه در تاریخ آفرید و امنیت بشری را با تهدیدی عظیم مواجه ساخت، ضرورت نابودی کامل این سلاحها مورد اجماع قاطع جامعه جهانی قرار داشته است. استفاده از سلاح هستهای نه تنها به کشتار و تخریب گسترده منجر شد، بلکه میان آحاد ملت، نظامی و غیر نظامی، کوچک و بزرگ، زن و مرد و کهنسال و خردسال تمایزی قائل نشد و آثار ضد بشری آن مرزهای سیاسی و جغرافیایی را در نوردید، و حتی به نسلهای بعدی نیز خسارتهای جبرانناپذیر وارد نمود و لذا هرگونه استفاده و حتی تهدید به استفاده از این سلاح، نقض جدی مسلمترین قواعد بشر دوستانه و مصداق بارز جنایت جنگی به شمار میآید.
به لحاظ نظامی و امنیتی نیز به دنبال دستیابی چند قدرت به این سلاح ضد بشری، تردیدی باقی نماند که پیروزی در جنگ هستهای ناممکن و درگیری در چنین جنگی غیر عقلانی و ضد انسانی است. ولی برغم این بدیهیات اخلاقی، عقلانی، انسانی و حتی نظامی، خواست مؤکد و مکرر جامعهی جهانی برای نابودی این سلاحها توسط گروه انگشتشماری از دولتها، که امنیت خیالی خود را بر ناامنی همگانی بنا کردهاند، نادیده گرفته شده است.1389/01/28
لینک ثابت