شعار طرفداری از قانون میدهند، عمل صریحاً بر خلاف قانون انجام میدهند. شعار طرفداری از امام میدهند، بعد كاری میكنند كه در عرصهی طرفداران آنها، یك چنین گناه بزرگی انجام بگیرد؛ به امام اهانت بشود، به عكس امام اهانت بشود. این، كار كمی نیست؛ كار كوچكی نیست. دشمنان از این كار خیلی خوشحال شدند. فقط خوشحالی نیست، تحلیل هم میكنند. بر اساس آن تحلیل، تصمیم میگیرند؛ بر اساس آن تصمیم، عمل میكنند؛ تشویق میشوند علیه مصالح ملی، علیه ملت ایران. اینجا آن چیزی كه مشكل را ایجاد میكند، همان فریب، همان غبارآلودگی فضا و همان چیزی است كه در بیان امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) هست: «و لكن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالك یستولی الشّیطان علی اولیائه»؛ یك كلمهی حق را با یك كلمهی باطل مخلوط میكنند، حق بر اولیاء حق مشتبه میشود. اینجاست كه روشنگری، شاخص معیّن كردن، مایز معیّن كردن، معنا پیدا میكند.
آن كسی كه برای انقلاب، برای امام، برای اسلام كار میكند، بمجردی كه ببیند حرف او، حركت او موجب شده است كه یك جهتگیریای علیه این اصول به وجود بیاید، فوراً متنبه میشود. چرا متنبه نمیشوند؟ وقتی شنفتند كه از اصلیترین شعار جمهوری اسلامی - «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» - اسلامش حذف میشود، باید به خود بیایند؛ باید بفهمند كه دارند راه را غلط میروند، اشتباه میكنند؛ باید تبری كنند.1388/09/22
لینک ثابت