بزرگی ایشان، یکی به خاطر این است که ملّای بزرگی است. ثانیاً، از این جهت که کارهایی بزرگ کرده است. شما ببینید این مرد، چه کارهایی انجام داده است! اوّلین تفسیر موضوعی «تفصیل الایات» را مجلسی نوشته است. شما در این بیستوپنج جلد بحار که نگاه کنید، میبینید برحسب موضوعات مختلف، از موضوعات «ژول لابوم»، بهمراتب مفیدتر و بهدردبخورتر است. یعنی تفصیلی که ژول لابومِ فرانسوی کرده، تفصیلی نیست که یک مسلمان به آن احتیاج داشته باشد. برای تفصیل قرآن، دید و سبک نگرش غربی او، هادی او بوده است. اما مرحوم مجلسی تفصیلی کرده که یک عالم دینی میتواند از آن استفاده کند. بنابراین، اولین قرآنِ تفصیلیِ موضوعی را ایشان نوشته، و به همان مناسبت، این آیات مفصّله را تفسیر کرده است. همچنین، ایشان اوّل کسی است که «نهجالبلاغه» را تقسیم و فصلبندی کرده است. احادیث را ایشان فصلبندی کرده است؛ آن هم یک فصلبندی وسیع. کار مجلسی، واقعاً فوقالعاده است و قابل بیان نیست. اصلاً عظمت کار مجلسی در «بحار» و در کارهای حاشیهایاش، در کلمات نمیگنجد. این «مرآت العقول» و «ملاذ الاخیار» و غیره، کارهایِ حاشیهایِ ایشان است که معلوم است آنها را در حاشیهی «بحار» انجام داده است.
بنابراین، او مرد بزرگی است. منتها این مرد بزرگ، چون به فکر عوام زمان خودش هم بوده، چند کتاب فارسی هم نوشته و لذا در سطح یک «فارسینویس» تنزّل کرده است تا عوامالنّاس هم از اینها یعنی «حیات القلوب» و «حقّالیقین» و «حلیه المتقین» استفاده کنند. مثل «شیخ جعفر شوشتری» که یک مجتهد درجهی یک بود، هنوز هم در تاریخ ما، بهعنوان «شیخ جعفر واعظ» معروف است! چرا؟ چون مرجع تقلیدی بوده که منبر میرفته و قدرت منبر داشته است. اینها واقعاً جزو ظلمهایی است که برخی از ما، نسبت به بعضی از بزرگان، مرتکب میشویم؛ از جمله، نسبت به این مرد با عظمت و ملّایی به این بزرگی، یعنی نویسندهی «بِحارالانوار». حالا فرضاً یک کتاب فارسی هم نوشته است؛ اینکه گناه نیست! ایشان مرد بزرگی است و بزرگداشت مجلسی، با این دید باید انجام گیرد. از جنبهی دیگر، ایشان در زمان خودش، «شیخالاسلام» بوده است. وقتی میخواهند زمان مجلسی را ترسیم کنند، فوراً حملهی افغانها و شاه سلطان حسین که افغانها او را تار و مار کردند، به نظر میآید. در حالیکه همهی عمر مجلسی که در زمان حمله افغان و سلطنت شاه سلطان حسین نیست! مجلسی سالهای متمادی پنجاه، شصت سال حیات علمی داشته است و باید آن حیات علمی زنده شود. به صرف اینکه ایشان چهار کلمه نسبت به شاه سلطان حسین، در اوّل کتابهایشْ چیزی آورده است، این موجب نشود که مقام و عظمتِ علمی اجتماعی او و شیخالاسلامیاش، که منشأ آثار و برکات بسیار بوده است، تحتالشعاع قرار گیرد.1372/03/24
لینک ثابت